بازيگری كه سالهاست نه در پرده سينما و نه در قاب تلويزيون ديده می شود و فقط در طول سالهای گذشته هرجا خبری از رقص در نمايش ها منتشر شده، سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است.
به گزارش شهدای ایران؛ اين بار هم صداي پايكوبان در سالن هاي تئاتر كشور به گوش مي رسد ، صدايي كه آرام آرام طنين آن در گوشه و كنار شهر به گوش مي رسد. يك روز بهانه تئاتر و روز ديگر از مجراي كلاس هاي رقص و آواز و روزهاي ديگر هم به بهانه هاي جديد.اين بار صداي پايكوبان از تالار وحدت به گوش مي رسد و هر چند كه با عنوان مجلسي خصوصي براي بانوان است و به بهانه اجراي رقص هاي محلي صحنه را آراسته اند ، اما هنوز هم ضرورتي براي اين چنين اجراهايي به دست نمي آيد. در اين روزهاي آشفته تئاتر كشور و فرياد و وااسفاي هنرمنداني كه دغدغه هايي جدي تر از رقص و پايكوبي دارند ، عده اي دور هم آمدن كه براي چه چيزي پايكوبي كنند؟ توجيه بسياري براي اجراي اين چنين نمايش هايي اشاعه فرهنگ بومي ايران زمين باشد! اما بايد گفت كه آيا قالب هاي ديگر و زواياي ديگري از فرهنگ ما مغفول نمانده كه حالا شما در انديشه رقصاندن اين فرهنگ روي صحنه هنري هستيد كه در طول تاريخ انديشه ها و تفكرات بسياري را در برابر مخاطبانش قرار داده است؟
پايكوبان با سرپرستي فرزانه كابلي روي صحنه رفته است، بازيگري كه سالهاست نه در پرده سينما و نه در قاب تلويزيون ديده مي شود و فقط در طول سالهاي گذشته هرجا خبري از رقص در نمايش ها منتشر شده، سهم قابل توجهي را به خود اختصاص داده است. اين رقص آموز نمايشي اين بار هم تالار وحدت را براي گردهمايي برگزيده است تا ميزانسن هاي موزون خود را به اجرا درآورد. نمايشي كه در اين روزهاي بد اقتصادي بهاي سنگيني را نيز طلب مي كند و قيمت بليت آن از 30 تا 100 هزار تومان در نظر گرفته شده است.
كابلي كه سابقه طولاني در زمينه حركات موزون دارد و پيش از اين هم آموزش كلاس هاي رقص او در قالب لوح فشرده منتشر شده بود. در گفتگويي با يكي از سايت هاي موسيقي در اين باره گفته است:« هم اكنون امكان ثبت اين آثار به صورت فيلم وجود ندارد. به همين خاطر من آنها را به شاگردانم آموزش داده ام و آنها نيز به شاگردان اشان آموزش داده اند و اين تنها راهي است كه من براي ثبت اين آثار در نظر دارم؛ هرچند كم. البته همواره به اين هنر فقير بي توجهي هاي بسياري مي شود و اين در حالي است كه بسياري تشنه اين هنر هستند.»
حالا با همين چند سطر از كابلي مي توان تا حدودي به اولويت ها پي برد و به قولي تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!
چه كساني حامي پايكوبان هستند؟
در اخبار و در صفحه هاي اجتماعي مطالبي از تاييد و تعريف و تمجيد از اين گروه و سرپرست آن به گوش مي رسد. افرادي كه خود پرونده اي مشخص و ديگرگون دارند. سوابقي از جنس شيفتگي هاي آني كه هنر را بهترين مأمن براي خود مي بينند، مأمني كه بي ترديد حاشيه امنيت آن را مسئولاني فراهم كرده اند كه حتي پس از مرگ سهراب هم نوشدارويي ندارند.
در همين روزها بود كه مهشاد مخبري نماينده نشر ناكجاي فرانسه در ايران دست حمايت خود را بر سر اين پايكوبان كشيد. انتشارات نا كجا با سابقه اي كه مشخص كه يد طولايي در انتشار كتاب هاي غيراخلاقي نويسنده هاي ضد انقلاب و فراري دارد و بصورت زيرزميني فعاليت خود را در قالب محصولات چاپي و مجازي ادامه مي دهد.
همچنين مهشاد مخبري فردي است كه چندي پيش با حضور در خيابان هاي فرانسه از شارلي ابدويي حمايت كرد كه به ساحت مقدس پيامبر اسلام (ص) توهين كرده بود و حالا خود را به صحنه اي ديگر از جنس پايكوبي رسانده تا حمايت خود را از اين گروه هم دريغ نكند.
حالا با اين اوصاف بايد منتظر ماند و ديد در روزها و هفته ها و شايد ماه هاي آينده بار ديگر از كدام يك از گوشه اين شهر صداي رقص و پايكوبي به بهانه اشاعه هنر به گوش خواهد رسيد و سكانداران فرهنگ كشور تا كي پنبه ها را محكم تر از قبل در گوش خود فرو خواهند كرد.
پايكوبان با سرپرستي فرزانه كابلي روي صحنه رفته است، بازيگري كه سالهاست نه در پرده سينما و نه در قاب تلويزيون ديده مي شود و فقط در طول سالهاي گذشته هرجا خبري از رقص در نمايش ها منتشر شده، سهم قابل توجهي را به خود اختصاص داده است. اين رقص آموز نمايشي اين بار هم تالار وحدت را براي گردهمايي برگزيده است تا ميزانسن هاي موزون خود را به اجرا درآورد. نمايشي كه در اين روزهاي بد اقتصادي بهاي سنگيني را نيز طلب مي كند و قيمت بليت آن از 30 تا 100 هزار تومان در نظر گرفته شده است.
كابلي كه سابقه طولاني در زمينه حركات موزون دارد و پيش از اين هم آموزش كلاس هاي رقص او در قالب لوح فشرده منتشر شده بود. در گفتگويي با يكي از سايت هاي موسيقي در اين باره گفته است:« هم اكنون امكان ثبت اين آثار به صورت فيلم وجود ندارد. به همين خاطر من آنها را به شاگردانم آموزش داده ام و آنها نيز به شاگردان اشان آموزش داده اند و اين تنها راهي است كه من براي ثبت اين آثار در نظر دارم؛ هرچند كم. البته همواره به اين هنر فقير بي توجهي هاي بسياري مي شود و اين در حالي است كه بسياري تشنه اين هنر هستند.»
حالا با همين چند سطر از كابلي مي توان تا حدودي به اولويت ها پي برد و به قولي تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!
چه كساني حامي پايكوبان هستند؟
در اخبار و در صفحه هاي اجتماعي مطالبي از تاييد و تعريف و تمجيد از اين گروه و سرپرست آن به گوش مي رسد. افرادي كه خود پرونده اي مشخص و ديگرگون دارند. سوابقي از جنس شيفتگي هاي آني كه هنر را بهترين مأمن براي خود مي بينند، مأمني كه بي ترديد حاشيه امنيت آن را مسئولاني فراهم كرده اند كه حتي پس از مرگ سهراب هم نوشدارويي ندارند.
در همين روزها بود كه مهشاد مخبري نماينده نشر ناكجاي فرانسه در ايران دست حمايت خود را بر سر اين پايكوبان كشيد. انتشارات نا كجا با سابقه اي كه مشخص كه يد طولايي در انتشار كتاب هاي غيراخلاقي نويسنده هاي ضد انقلاب و فراري دارد و بصورت زيرزميني فعاليت خود را در قالب محصولات چاپي و مجازي ادامه مي دهد.
همچنين مهشاد مخبري فردي است كه چندي پيش با حضور در خيابان هاي فرانسه از شارلي ابدويي حمايت كرد كه به ساحت مقدس پيامبر اسلام (ص) توهين كرده بود و حالا خود را به صحنه اي ديگر از جنس پايكوبي رسانده تا حمايت خود را از اين گروه هم دريغ نكند.
حالا با اين اوصاف بايد منتظر ماند و ديد در روزها و هفته ها و شايد ماه هاي آينده بار ديگر از كدام يك از گوشه اين شهر صداي رقص و پايكوبي به بهانه اشاعه هنر به گوش خواهد رسيد و سكانداران فرهنگ كشور تا كي پنبه ها را محكم تر از قبل در گوش خود فرو خواهند كرد.