گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران به نقل از فارس؛ پس از انتقال گردانهای آسیب دیده به پشت خط، در آخرین ساعات شامگاه یکشنبه دوازدهم اردیبهشت 1361، به دستور احمد متوسلیان، نشست توجیهی با هدف بررسی مانور مرحله دوم عملیات بیتالمقدس با حضور کلیه ردههای ستادی و عملیاتی تیپ 27 محمد رسولالله (ص) تشکیل میگردد. در این جلسه، ابتدا همت ضمن تشریح عملکرد تیپ در مراحل اولیه عملیات، در خصوص چگونگی حفظ مواضع به دست آمده و ادامه پیشروی به سمت خرمشهر میگوید: همت: ... دشمن در شمال «خونین شهر» یک کانال احداث کرده و آن را به رودخانه متصل کرده است؛ طوری که اگر هر زمان احساس خطر بکند، بیاید و داخل این کانال را آب بیندازد و به این ترتیب، راه پیشروی ما را به «خونین شهر» سد کند. پس این منطقه، نقطه بسیار خوبی برای دفاع و پشتیبانی محسوب میشود؛ چون در مرحله بعدی عملیات که فردا شب آغاز میکنیم، پشت این کانال برای ما بهترین نقطه پدافندی خواهد بود. آن خاکریز سرتاسری را هم که دشمن زده، خاکریزی است که آن را تا مرز برده است. خاکریز سوم دشمن هم، در واقع پشت آن نقطه پدافندی ما خواهد بود. اگر به یاری خدا خوب پیشروی کردیم، در مرحله بعدی هم سرازیر میشویم سمت «خونین شهر». حالا میرسیم به مشکلات تیپ خودمان: مسأله اول، مشکل چگونگی جاکن کردن نیرو و بردن آن به خط و دادن یک خط پدافندی به آن است. این مشکل را ما باید به نحوی حل کنیم. این که نیرو را چه جوری ببریم در خط تا آسیب کمتری ببیند؛ چون دشمن مدام دارد خط تیپ ما را میکوبد. مسأله دوم، توجیه فرماندهان گروهانها و دستههاست که با این وقت کمی که داریم، چطوری میخواهیم آنها را توجیه کنیم. اگر در این خصوص وسواس به خرج میدهیم؛ به این خاطر است که جنبه تکلیفی دارد. آشنایی و توجیه نیروها خیلی مهم است. مسأله دیگر اینکه - برادرمان حاج آقا متوسلیان اینجا حضور دارند و در جریان هستند - ما دفعه پیش کمبود اسلحه داشتیم؛ کمبود فانسقه و قمقمه و غیره داشتیم که انشاءالله باید یک طوری این کمبود را جبران کنیم؛ یا این که در توزیع آنها سقف نسبی را در نظر بگیریم. مسأله بعدی در مورد وضعیت دشمن در منطقه است؛ آن چیزی که تا به حال مشاهده شده، این است که نیروهای پیاده عراقی در منطقه زیاد حضور ندارند. هر چه هست، نیروی زرهی است که من اینجا اسامی تعدادی از آنها را یادداشت کردهام: تیپ 6 از لشکر 3 زرهی، تیپ 12، تیپ 17 و تیپ 10. همانطور که اطلاع دارید، تیپهای 17 و 10، تیپهای زرهی عراقی هستند. پس لشکر 3 زرهی و لشکر 11 پیاده عراق، الان در منطقه حضور دارند، البته لشکر 11 لشکری پیاده است. عمده قوای آن در خونین شهر مستقر شده و در این قسمتی که میخواهیم فردا شب در آن عمل کنیم، حاضر نیست و آنچه در منطقه حاضر است نیروهای جمعی گردانهای متفرق و «جیشالشعبی» عراق هستند. در قسمت «خونین شهر» بیشترین حجم نیروی دشمن مستقر شده که مرکز قرارگاه فرماندهی لشکرهای 3 و 11 عراق هم در «شلمچه» قرار دارد. به همین دلیل اگر به یاری خدا ما بتوانیم برسیم، شلمچه خودش به شدت تهدید میشود؛ تهدید بسیار سخت است از همین رو، دشمن ترسش زیاد شده و درصدد است که مثل «شوش» و «رقابیه» در فتح المبین، سازماندهی ما را به هم بزند و عمدتاً این کار را از طریق شنود روی مکالمات بیسیم ما انجام میدهد که باید حواسمان جمع باشد تا دشمن نتواند بهرهای ببرد. میرسیم به مسأله ادغام گردانها. گردان انصار با گردان 144 ارتش ادغام میشود و صبح اول وقت هم میرود تا در خط مستقر بشود. رضا چراغی: حاجآقا، با توجه به اینکه گفتید دشمن منطقه را زیر آتش توپخانهاش گرفته و احتمال کشف حمله ما در آنجا نود درصد است، برای جلوگیری از این کار، چه پیشبینیای شده است؟! همت: پیشبینی تئوری نشده، بلکه ما آنجا عمل خواهیم کرد، برادر رضا. چراغی: یعنی به چه شکل؟ شما دارید هشت تا ده گردان آنجا وارد عمل میکنید. همت: دیشب که بچهها آنجا را شناسایی میکردند، دشمن منور میزد، دیدیم یک مزیت خوبی آن منطقه دارد. گستردگی جلوی خط دشمن خیلی زیاد است. بچههایی که برای شناسایی رفته بودند، دیدند حدود سه کیلومتر جلوی دشمن باز است که اگر تا بیست و چهار ساعت به دشمن فرصت بدهیم، میآید و این سه کیلومتر فاصله را پر میکند و میآید کانال [آب گرمدشت] را هم میبندد تا بچهها راه عبور نداشته باشند. این سه کیلومتر جلوی دشمن، محل گسترش خوبی برای ما محسوب میشود. این یک مزیت؛ دیگر اینکه دشمن توی این منطقه غرب جاده آسفالت تا نوار مرزی سنگرهای خیلی خوبی ایجاد کرده. اگر طی درگیری، بچهها مرحله به مرحله سنگرها را بگیرند، راحت میتوانند آنجا جان پناه بگیرند. سنگرهایش عین سنگرهای تانک او در کردستان است. دیدهاید که؟ الان اینجا تا نزدیکی مرز، دشمن سنگر دارد. این سنگرها نقطه حفاظ خوبی برای بچههای ما محسوب میشوند. چراغی: این سنگرها تا مرز امتداد ندارند. همت: چرا، سنگرهای تانک تا مرز عراق امتداد دارند. باید بنای کار را گذاشت در اینجا و کار را تمام کرد. اسماعیل قهرمانی: حاج آقا، رفت و آمد دشمن الان در کجای این منطقه است؟ همت: الان بیشترین رفت و آمد دشمن از این جاده شوسهای است که در منطقه وجود دارد. قهرمانی: سوال ما این است که رفت و آمد دشمن الان از کجاست؟ همت: وقتی از جاده «تنومه» بیایی، یک پل جدیدالاحداث هست. دشمن این پل را زده که از آن بکشد بالا و وارد بشود. در ضمن دشمن احداث جادههای فرعی را هم پیشبینی کرده. قهرمانی: الان اگر بچههای ما بروند با دشمن مقابله کنند، آیا عراق نمیتواند رفتوآمد کند؟ همت: بچههایی که برای شناسایی رفته بودند، به دشمن کمین زدند و تعدادی از ماشینهایش را هم غنیمت گرفتند. اگر در این مرحله، دشمن بیاید جلوی مرز، بچهها میتوانند راهش را سد کنند، یعنی نیروهای ما از یک نقطه بروند و جاده دشمن را ببندند. به یاری خدا اگر عملیات خوب انجام بشود و ما بیاییم تا جاده مرزی، بسیاری از مسایل این محور حل میشود؛ یعنی دشمن در خونین شهر به خطر میافتد و راههای ارتباطیاش قطع میشود که در آن صورت، ما به راحتی میتوانیم روی آن عملیات کنیم. یکی از حضار: حاجآقا، امکان پاتک دشمن بیشتر از کدام سمت است؟ همت: از سمت مرز «بصره» به خاطر این که برایش راحتتر است؛ به واسطه این که اولاً خاکریزهایش وضع خوبی دارد. ثانیاً دشمن در آنجا خندق زده و از خندق نمیتواند تانکهایش را عبور دهد. بدون شک از روبهروی موضع شما پاتکهای عراق بیشتر خواهد بود. اینجا یک محوری دارد که زرهی خودش را بکشد بالا و مانور کند. قهرمانی: حاج آقا، آبگرفتگی موجود از حیث وسعت کم است یا زیاد؟ همت: وسعت این آبگرفتگی، امشب که رفته بودیم، کم به نظر میرسید؛ البته هوا هم تاریک بود و نمیشد دقیق تخمین زد. در ضمن، مطالبی را که میگویم، برادران فرمانده گردان یادداشت کنند. 1. مهمات همراه، برای هر تفنگ «کلاش» دویست گلوله. 2. به هر آر.پی.چیزن به شرط آن که در توان ما باشد و کمکهای آنها هم خوب باشد، نُه گلوله به آنها بدهید اگر گردان سی قبضه آر.پی.چی دارد، هر قبضه نه گلوله؛ به عبارتی، دویست و هفتاد گلوله بگیرید و به گردانها تحویل بدهید. 3. نارنجک دستی؛ در صورت موجود بودن، به افرادی که بتوانند از آنها استفاده کنند، دو عدد بدهید. این توزیع نارنجکها را واگذار میکنیم به تدبیر خود فرمانده گردان؛ چرا که زمین منطقه، دشت است و اگر یک نفر اشتباهاً نارنجک دستی به کار ببرد، بچههای خودی را هم میزند. نارنجک به بچههایی بدهید که کارکشتگی داشته باشند. به سپاهیها، چون خوب بلدند از نارنجک استفاده کنند، هر کدام دو عدد بدهید. 4. جیره جنگی، همان مواد خوراکی بستهبندی شده است. یک مقدار کنسرو بگیرید، یک مقدار کمپوت بگیرید، آبلیمو هم بگیرید. محمود نیکومنظر [مسئول تدارکات تیپ 27]: حاجآقا، اصلاً میگویند از طرف تدارکات قرارگاه کربلا بخشنامه شده که لوبیا و کنسرو به بچهها ندهند. الان بچهها همهاش کنسرو میخورند. خُب، مریض میشوند و تواناییشان را از دست میدهند. همت: پس برادرها توجه داشته باشید که کنسرو لوبیا نگیرید. 5. تدارکات توجه داشته باشد که حتماً پشت سر گردانها تویوتاهای پر از آب یخ و مهمات را راه بیندازد. 6. مطلب دیگر این که در روز عملیات و بعد از آن، به بچهها آبلیمو زیاد بدهید تا زیاد احساس خستگی نکنند و آب به آب نشوند. 7. موضوع دیگری که لازم است برادرها حتماً به آن توجه داشته باشند، این است که احتمال دارد دشمن در این حمله از گازهای سمی استفاده کند و چون ما ماسک ضدگاز نداریم، فرماندهان محترم توجه داشته باشند در چنین مواقعی، نیروها را بکشند به روی خطالرأس. برادرهای عزیز، توجه داشته باشند: شب حرکت و حتی شده تا آخرین لحظه قبل از حرکت، آمار کلیه پرسنل را از پرسنلی بگیرند. مسئولیت شرعی دارید اگر آمار این بچهها را ندهید یا این که برایشان «پلاک هویت» نگیرید. نیروهای تعاون را توجیه کنید تا خوب به وظایفشان عمل کنند. ادامه دارد...