تا پیش از این و در مرحله انجام مذاکرات هسته ای، آنچه توسط رهبر انقلاب تعیین و به مذاکره کنندگان گوشزد شده بود «خطوط قرمز نظام در مذاکرات» بود. فرض ما این است که مذاکره کنندگان محترم کشورمان تمام تلاش خود را انجام دادند تا در متن خروجی مذاکرات خطوط قرمز تعیین شده رعایت شود. اما دقت در ادبیات رهبر انقلاب پس از اتمام مذاکرات حاکی از تأکید معظّم له بر «منافع و مصالح ملّی» به جای استفاده از عبارت «خطوط قرمز نظام» است. آیا این تغییر ادبیات، به معنای کوتاه آمدن ایشان از خطوط قرمز است؟
شهدای ایران:اهمیت و هوشمندانه بودنِ راهبرد حکیمانه رهبر معظّم انقلاب اسلامی مبنی بر پیگیری سرنوشت توافق هسته ای از طریق «مجرای قانونی» بر کسی پوشیده نیست. از طرف دیگر، رهبر معظم انقلاب با تأکید چند باره بر عبارت «چه تصویب بشود و چه نشود» دست مجاری قانونی را برای بررسی آزادانه متن توافق باز گذاشته و احتمال تصویب و عدم تصویب را به یک اندازه مطرح کردند. اینک سؤال اساسی این است که دستگاههایی که قانوناً وظیفه بررسی متن فراهم آمده از مذاکرات و تصویب یا عدم تصویب آن را برعهده دارند، بر مبنای چه ملاک و معیاری باید این مأموریت خطیر را به انجام برسانند؟ به عبارت واضح تر: اگر متن فراهم آمده دارای چه ویژگیهایی باشد باید تصویب شود، و اگر فاقد چه ویژگیهایی باشد نباید به تصویب برسد؟
تا پیش از این و در مرحله انجام مذاکرات هسته ای، آنچه توسط رهبر انقلاب تعیین و به مذاکره کنندگان گوشزد شده بود «خطوط قرمز نظام در مذاکرات» بود. فرض ما این است که مذاکره کنندگان محترم کشورمان تمام تلاش خود را انجام دادند تا در متن خروجی مذاکرات خطوط قرمز تعیین شده رعایت شود. اما دقت در ادبیات رهبر انقلاب پس از اتمام مذاکرات حاکی از تأکید معظّم له بر «منافع و مصالح ملّی» به جای استفاده از عبارت «خطوط قرمز نظام» است. آیا این تغییر ادبیات، به معنای کوتاه آمدن ایشان از خطوط قرمز است؟
مقام معظّم رهبری در پاسخ به نامه رئیس جمهور مرقوم داشتند: «از ملت عزیز انتظار دارم که همچنان وحدت و متانت خود را حفظ کنند تا بتوان در فضای آرام و خردمندانه به منافع ملّی دست یافت.» همچنین در خطبه دوم نماز عید فطر فرمودند: «انتظار ما این است که دست اندرکاران، با دقّت مصالح را -مصالح کشور را، مصالح ملّی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند.» و سپس در بیانات ظهر عید فطر در حسینیه امام خمینی تأکید فرمودند: «از این قضایای هسته ای و غیر هسته ای و مانند اینها، دودستگی درست نشود که هر دسته یک جور بگویند -بالاخره یک کاری است، دارد انجام می گیرد، مسؤولینی دارد، دنبال می کنند؛ إن شاء الله آنچه منافع ملّی است تشخیص بدهند و دنبال آن باشند- بین مردم نباید دودستگی به وجود بیاید.»
بنابر این، معیار و ملاک و شاخص تصویب یا عدم تصویب متن فراهم آمده از مذاکرات «منافع و مصالح ملّی» است. حال سؤال این است که چه نسبتی بین «خطوط قرمز» و «منافع ملّی» وجود دارد؟ آیا تعیین منافع ملّی به عنوان ملاک تصویب توافق، به معنای کوتاه آمدن از خطوط قرمز است؟ آیا اساساً خطوط قرمزی که رهبر انقلاب برای مذاکرات مشخص کرده بودند، بجز تأمین منافع ملّی هدف دیگری را تعقیب می کرد؟ عدم پذیرش محدودیتهای بلند مدت، ادامه کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز در زمان محدودیت، لغو فوری تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی هنگام امضای موافقتنامه، منوط نشدن لغو تحریمها به اجرای تعهدات ایران، مخالفت با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس، مخالفت با بازرسیهای غیرمتعارف، مخالفت با پرس و جو از شخصیتهای ایران و بازرسی از مراکز نظامی، و مخالفت با زمانهای ۱۵ و ۲۵ سال برای اتمام برخی موضوعات، به عنوان رؤوس اصلی خط قرمزهای نظام در مذاکرات مطرح بوده است. روشن است که تمام این خطوط قرمز بر مبنای منافع ملّی طراحی و ابلاغ شده بود.
حال چنانچه متن فراهم آمده دربرگیرنده خطوط قرمز مذاکرات باشد تکلیف روشن است؛ یعنی منافع ملّی را هم تأمین می کند و باید تصویب شود. ولی در صورتی که در مرحله انجام مذاکرات و با وجود تمام زحمات تیم مذاکره کننده کشورمان، تأمین این خطوط قرمز در متن نهایی مذاکرات میسّر نشده باشد، وظیفه مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملّی است که بر این خطوط قرمز -که چیزی جز منافع و مصالح ملّی را دنبال نمی کند - پافشاری کرده و جلوی تصویب توافقی که ناقض خطوط قرمز و بالتّبَع نافی مصالح ملّی است را بگیرند.
یک نکته ظریف دیگر در بیانات دیروز رهبر انقلاب وجود داشت که می تواند نشان از تعیین یک معیار جدید برای بررسی و تصویب توافق باشد، و آن تأکید ایشان بر «حفظ وحدت ملّی» و جلوگیری از ایجاد دودستگی و اختلاف در بین مردم است. یعنی مجاری قانونی باید در تصویب یا عدم تصویب متن، علاوه بر خطوط قرمز، نسبت به تأثیر اجتماعی تصویب یا عدم تصویب توافق هم حساسیت به خرج داده و از این زاویه هم به ماجرا نگاه کنند.
به تعبیر طلبگی، در تزاحم بین ملاکات باید ملاک أهمّ را در نظر گرفت. ممکن است بعضی اینطور ادعا کنند که برای حفظ ملاک أهمّ (یعنی وحدت جامعه) لازم است از ملاک مهمّ (یعنی خطوط قرمز) دست برداریم. اگر واقعاً چنین تزاحمی وجود داشته باشد این سخن درست است، و تصمیم حکیمانه این است که وحدت اجتماعی را قربانی خطوط قرمز مذاکرات هسته ای نکنیم. ولی باید توجه داشت که گاهی تزاحم بین ملاکات یک تزاحم واقعی نیست، بلکه تزاحم ادّعایی و غیر واقعی است. تعریف دقیقی که رهبر انقلاب در خطبه اول نماز عید از ملت ایران ارائه کردند اینجا به کار می آید تا مسؤولان تصمیمگیر، اسیر برداشتهای غلط از واقعیات اجتماعی ملت ایران نشوند، و به بهانه حفظ منافع ملّی نسخه غلط برای سرنوشت مذاکرات هسته ای نپیچند.
تشخیص صحیح ملاکات تأمین کننده منافع و مصالح ملّی، مأموریت خطیر و حساس این روزهای مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملّی است. از خدای متعال برای این عزیزان طلب توفیق می کنیم که بتوانند با دقّت و درک درست از مقوله «منافع ملّی» و شناخت صحیح «ملّت ایران»، تصمیم خداپسندانه ای بگیرند که در دنیا و آخرت خودشان را روسپید و ملت ایران را سربلند کند.
*سیدکمیل باقرزاده
تا پیش از این و در مرحله انجام مذاکرات هسته ای، آنچه توسط رهبر انقلاب تعیین و به مذاکره کنندگان گوشزد شده بود «خطوط قرمز نظام در مذاکرات» بود. فرض ما این است که مذاکره کنندگان محترم کشورمان تمام تلاش خود را انجام دادند تا در متن خروجی مذاکرات خطوط قرمز تعیین شده رعایت شود. اما دقت در ادبیات رهبر انقلاب پس از اتمام مذاکرات حاکی از تأکید معظّم له بر «منافع و مصالح ملّی» به جای استفاده از عبارت «خطوط قرمز نظام» است. آیا این تغییر ادبیات، به معنای کوتاه آمدن ایشان از خطوط قرمز است؟
مقام معظّم رهبری در پاسخ به نامه رئیس جمهور مرقوم داشتند: «از ملت عزیز انتظار دارم که همچنان وحدت و متانت خود را حفظ کنند تا بتوان در فضای آرام و خردمندانه به منافع ملّی دست یافت.» همچنین در خطبه دوم نماز عید فطر فرمودند: «انتظار ما این است که دست اندرکاران، با دقّت مصالح را -مصالح کشور را، مصالح ملّی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند.» و سپس در بیانات ظهر عید فطر در حسینیه امام خمینی تأکید فرمودند: «از این قضایای هسته ای و غیر هسته ای و مانند اینها، دودستگی درست نشود که هر دسته یک جور بگویند -بالاخره یک کاری است، دارد انجام می گیرد، مسؤولینی دارد، دنبال می کنند؛ إن شاء الله آنچه منافع ملّی است تشخیص بدهند و دنبال آن باشند- بین مردم نباید دودستگی به وجود بیاید.»
بنابر این، معیار و ملاک و شاخص تصویب یا عدم تصویب متن فراهم آمده از مذاکرات «منافع و مصالح ملّی» است. حال سؤال این است که چه نسبتی بین «خطوط قرمز» و «منافع ملّی» وجود دارد؟ آیا تعیین منافع ملّی به عنوان ملاک تصویب توافق، به معنای کوتاه آمدن از خطوط قرمز است؟ آیا اساساً خطوط قرمزی که رهبر انقلاب برای مذاکرات مشخص کرده بودند، بجز تأمین منافع ملّی هدف دیگری را تعقیب می کرد؟ عدم پذیرش محدودیتهای بلند مدت، ادامه کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز در زمان محدودیت، لغو فوری تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی هنگام امضای موافقتنامه، منوط نشدن لغو تحریمها به اجرای تعهدات ایران، مخالفت با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس، مخالفت با بازرسیهای غیرمتعارف، مخالفت با پرس و جو از شخصیتهای ایران و بازرسی از مراکز نظامی، و مخالفت با زمانهای ۱۵ و ۲۵ سال برای اتمام برخی موضوعات، به عنوان رؤوس اصلی خط قرمزهای نظام در مذاکرات مطرح بوده است. روشن است که تمام این خطوط قرمز بر مبنای منافع ملّی طراحی و ابلاغ شده بود.
حال چنانچه متن فراهم آمده دربرگیرنده خطوط قرمز مذاکرات باشد تکلیف روشن است؛ یعنی منافع ملّی را هم تأمین می کند و باید تصویب شود. ولی در صورتی که در مرحله انجام مذاکرات و با وجود تمام زحمات تیم مذاکره کننده کشورمان، تأمین این خطوط قرمز در متن نهایی مذاکرات میسّر نشده باشد، وظیفه مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملّی است که بر این خطوط قرمز -که چیزی جز منافع و مصالح ملّی را دنبال نمی کند - پافشاری کرده و جلوی تصویب توافقی که ناقض خطوط قرمز و بالتّبَع نافی مصالح ملّی است را بگیرند.
یک نکته ظریف دیگر در بیانات دیروز رهبر انقلاب وجود داشت که می تواند نشان از تعیین یک معیار جدید برای بررسی و تصویب توافق باشد، و آن تأکید ایشان بر «حفظ وحدت ملّی» و جلوگیری از ایجاد دودستگی و اختلاف در بین مردم است. یعنی مجاری قانونی باید در تصویب یا عدم تصویب متن، علاوه بر خطوط قرمز، نسبت به تأثیر اجتماعی تصویب یا عدم تصویب توافق هم حساسیت به خرج داده و از این زاویه هم به ماجرا نگاه کنند.
به تعبیر طلبگی، در تزاحم بین ملاکات باید ملاک أهمّ را در نظر گرفت. ممکن است بعضی اینطور ادعا کنند که برای حفظ ملاک أهمّ (یعنی وحدت جامعه) لازم است از ملاک مهمّ (یعنی خطوط قرمز) دست برداریم. اگر واقعاً چنین تزاحمی وجود داشته باشد این سخن درست است، و تصمیم حکیمانه این است که وحدت اجتماعی را قربانی خطوط قرمز مذاکرات هسته ای نکنیم. ولی باید توجه داشت که گاهی تزاحم بین ملاکات یک تزاحم واقعی نیست، بلکه تزاحم ادّعایی و غیر واقعی است. تعریف دقیقی که رهبر انقلاب در خطبه اول نماز عید از ملت ایران ارائه کردند اینجا به کار می آید تا مسؤولان تصمیمگیر، اسیر برداشتهای غلط از واقعیات اجتماعی ملت ایران نشوند، و به بهانه حفظ منافع ملّی نسخه غلط برای سرنوشت مذاکرات هسته ای نپیچند.
تشخیص صحیح ملاکات تأمین کننده منافع و مصالح ملّی، مأموریت خطیر و حساس این روزهای مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملّی است. از خدای متعال برای این عزیزان طلب توفیق می کنیم که بتوانند با دقّت و درک درست از مقوله «منافع ملّی» و شناخت صحیح «ملّت ایران»، تصمیم خداپسندانه ای بگیرند که در دنیا و آخرت خودشان را روسپید و ملت ایران را سربلند کند.
*سیدکمیل باقرزاده