به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ یک فرزند جانباز از کار افتاده با ارسال نامه ای به شهدای ایران در خواست رسیدگی به اخراج غیر قانونی و ناعادلانه اش شد.

بنا بر این گزارش این فرزند جانباز نوشته است: اینجانب فرزند جانباز 45درصد، لیسانسیه حقوق، بسیجی فعال، متولد اسفند ماه 1368 و فرزند ارشد خانواده ام و 3 خواهر دارم که در مقاطع مختلف هم اکنون مشغول به تحصیل می باشند.

پدرم جانباز دوران هشت سال دفاع مقدس است و با 55 سال سن بازنشسته شده و 45%  از کارافتادگی دارد و تعدادی ترکش در قفسه صدری(ریه ها) همچنان ایشان را از سال 59 همراهی می نمایند و طبق صورتجلسه کمیسیون پزشکی بنیاد شهید و امور ایثارگران از 12 آیتم اعضای ارگانیکی بدن رنج می برد و دو بار هم تحت عمل جراحی قرار گرفته است. ایشان همچنین مشکلات گوارشی و ریوی دارد و درمانش ادامه دارد که با توجه به وضعیت خاص خانواده از جهات مختلف مسئولیت سرپرستی امورات جاری را نیز عهده دار می باشم.

حال اینجانب با استفاده از مصوبات مجلس شورای اسلامی با انجام مصاحبه و گزینش در مرداد ماه 1392 بصورت قراردادی به استخدام بانک توسعه تعاون(استان البرز-کرج) درآمدم و با گذراندن 20ماه سابقه خدمت، مسئولین ذیربط آنهم در آستانه تحویل سال جدید 94 هدیه ای را به خانواده جانبازم به صورت تلفنی تحت عنوان لغو قرارداد استخدامی تقدیم کرده اند! درحالیکه انتظار رسمی شدن را در ذهن و قلبم برای تشکیل زندگی و آتیه بهتر نقش بسته بودم و حتی مکاتباتی هم از سوی نماینده مجلس صورت پذیرفت و بنده هم پیگیری و آقایان مسئول قول مساعد می دادند درحالیکه اینجانب از وعده های خانمانسوز انها غافل بودم که چه اقدامی برایم درنظر گرفته اند(که همان لغو قراداد بود).

نکته مهمتر اینکه درخواست چند روز مرخصی بنده را برای استفاده در فروردین 1394 را نیز دریافت داشته اند که اما در آخرین روز اداری اسفند ماه 93 ساعت 15.30 طی تماس تلفنی اظهار داشته اند که هیچ ارتباطی با بانک در سال 1394 نخواهید داشت و موضوع عدم کارآیی را اعلام داشته اند که به شدت به چنین موضوعی اعتراض کردم. زیرا آنچه کار مرتبط و غیرمرتبط به بنده محول شده بود بدون هیچ چون و چرایی به خوبی و با احترام انجام داده ام و نسبت به حضور و غیاب و نظم و انظباط اداری کوشا و در ارتباط با اعتقادات دینی و حضور مستمر در نماز جماعت بسیار فعال که تمامی همکاران اداری در تمامی رده ها از این روحیات بنده مطلع بوده اند.

خلاصه پس از مراجعات و پیگیری احقاق حقوق خویش و اینکه متولی اصلی این خانواده ها بعد از خدا از حیث اداری بنیاد شهید و امور ایثارگران می باشد. در روز سه شنبه مورخ 16/4/94 به آقای امانی مدیر کل اشتغال بنیاد شهید و امور ایثارگران(ستاد مرکزی) مراجعه کردم که با کمال ناباوری ایشان اظهار داشتند که موضوع هیچ ربطی به بنده ندارد! در حالیکه این آقا به عنوان مسئول اصلی اشتغال باید سرسختانه پیگیر مطالبات خانواده شهدا و ایثارگران باشد نه اینکه با یک کلام منفی خود را تبرئه و کنار بکشد و وظایف قانونی خود را انجام ندهد.

بنابراین از آنجایی که آقای دکتر سهانی ریاست محترم هیئت مدیره و مدیرعامل، موضوع موافقت با درخواست بنده را به مدیرکل منابع انسانی - مبنی بر اینکه بررسی و هرگونه اقدامی که لازم است صورت پذیرد - ارجاع داده است. علی ایحال جا دارد با احساس مسئولیت مشکلات این خانواده ها را سرلوحه کار خویش قرار دهند که مقام معظم رهبری و دیگر مقامات عالی رتبه نظام همیشه توصیه و رهنمودهای لازم را بیان داشته اند.

انتظار و استدعای پیگیری و حل مشکل را از مبادی ذیربط  دارم.