خانواده روحانی نابینا در آخرین شب قدر با اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند، به وصیت فرزندشان عمل کردند. مرد جوان قبل از مرگ از خانوادهاش خواسته بود در صورت مرگ مغزی اعضای بدن او را اهدا کنند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از جام جم، سید اکبر نبوی، روحانی 35 ساله بهشهری که متاهل و دارای یک دختر خردسال بود، به دلیل ابتلا به تومور مغزی در سال 78 بینایی خود را از دست داد. او با وجود نابینایی همچنان به کسب تعالیم دینی پرداخت و در محافل مختلف نیز درس می داد. سیداکبر ده سالی می شد که امام جماعت مسجد سیدالشهدای قنبرآباد و امام جماعت حوزه علمیه خواهران شهرستان بهشهر بود.
دو ماه پیش بود که حال جسمانی اش وخیم و به بیمارستانی در شهرستان بهشهر منتقل و در آنجا بستری شد. پزشکان گفته بودند باید همچنان تحت مراقبت باشد. اما او آرام و قرار نداشت تا این که پس از بهبود نسبی از بیمارستان مرخص شد.
روز هفتم تیر امسال همزمان با یازدهم ماه رمضان، پس از بازگشت از مسجد به خانه حالش بد شد و تشنج کرد. خانواده اش او را به بیمارستان رساندند که پزشکان گفتند او باید سریع تر به بیمارستانی در تهران منتقل شود، در غیر این صورت جانش را از دست می دهد. خانواده بلافاصله او را به بیمارستان سینای تهران منتقل کردند.زمان بسرعت سپری می شد اما هیچ تغییری دروضعیت روحانی جوان به وجود نیامده بود.
عصر نوزدهم ماه رمضان بود که پزشکان به خانواده او گفتند روحانی جوان مرگ مغزی شده و دیگر امیدی به بازگشت او نیست. با شنیدن این حرف، مادر و پدر و دیگر اعضای خانواده باورشان نمی شد دیگر سیداکبر در میان آنها نخواهد بود و این آخرین دیدارشان با اوست.
خانواده روحانی جوان زمانی که متوجه شدند دیگر امیدی برای نجات و بازگشت فرزندشان به زندگی نیست، به یاد حرف های او افتادند که می گفت انفاق فقط به مال نیست.
سید اکبر پیش از این از خانواده اش خواسته بود اگر دچار مرگ مغزی شد، اعضای بدنش را به بیماران هدیه کنند.
چهارشنبه گذشته آنها پس از مشورت با یکدیگر تصمیم گرفتند برگه اهدای عضو را امضا کنند و پنجشنبه در آستانه سومین شب لیله القدر، به واحد پیوند فراهم آوری اعضای بیمارستان سینای تهران رفتند و برگه های رضایت را امضا کردند.
ساعت 14 و 10 دقیقه بعد از ظهر پنجشنبه هجدهم تیر پدر و برادر سیداکبر برای آخرین بار با او وداع کردند.
هرچند این دوری برایشان سخت بود اما خوشحال بودند که او با اهدای اعضای بدنش به سه بیمار زندگی تازه ای بخشیده است سپس وی به اتاق عمل انتقال یافت و کبد او برای پیوند به بیمارستان نمازی شیراز و دو کلیه هایش برای پیوند به دو بیمار در دو بیمارستان تهران منتقل شد.
سیدبانو مادر این روحانی جوان به جام جم گفت: فرزندم بسیار صبور و مهربان و در کار خیر همیشه پیشقدم بود. خوشحالم که توانستم به آخرین خواسته او که اهدای اعضای بدنش بود، عمل کنم. امیدوارم سه بیماری که اعضای بدن فرزند مهربانم در وجودشان است، شکرگزار خدا باشند و وجودشان مملو از صبر، مهربانی و خداپرستی باشد.
دو ماه پیش بود که حال جسمانی اش وخیم و به بیمارستانی در شهرستان بهشهر منتقل و در آنجا بستری شد. پزشکان گفته بودند باید همچنان تحت مراقبت باشد. اما او آرام و قرار نداشت تا این که پس از بهبود نسبی از بیمارستان مرخص شد.
روز هفتم تیر امسال همزمان با یازدهم ماه رمضان، پس از بازگشت از مسجد به خانه حالش بد شد و تشنج کرد. خانواده اش او را به بیمارستان رساندند که پزشکان گفتند او باید سریع تر به بیمارستانی در تهران منتقل شود، در غیر این صورت جانش را از دست می دهد. خانواده بلافاصله او را به بیمارستان سینای تهران منتقل کردند.زمان بسرعت سپری می شد اما هیچ تغییری دروضعیت روحانی جوان به وجود نیامده بود.
عصر نوزدهم ماه رمضان بود که پزشکان به خانواده او گفتند روحانی جوان مرگ مغزی شده و دیگر امیدی به بازگشت او نیست. با شنیدن این حرف، مادر و پدر و دیگر اعضای خانواده باورشان نمی شد دیگر سیداکبر در میان آنها نخواهد بود و این آخرین دیدارشان با اوست.
خانواده روحانی جوان زمانی که متوجه شدند دیگر امیدی برای نجات و بازگشت فرزندشان به زندگی نیست، به یاد حرف های او افتادند که می گفت انفاق فقط به مال نیست.
سید اکبر پیش از این از خانواده اش خواسته بود اگر دچار مرگ مغزی شد، اعضای بدنش را به بیماران هدیه کنند.
چهارشنبه گذشته آنها پس از مشورت با یکدیگر تصمیم گرفتند برگه اهدای عضو را امضا کنند و پنجشنبه در آستانه سومین شب لیله القدر، به واحد پیوند فراهم آوری اعضای بیمارستان سینای تهران رفتند و برگه های رضایت را امضا کردند.
ساعت 14 و 10 دقیقه بعد از ظهر پنجشنبه هجدهم تیر پدر و برادر سیداکبر برای آخرین بار با او وداع کردند.
هرچند این دوری برایشان سخت بود اما خوشحال بودند که او با اهدای اعضای بدنش به سه بیمار زندگی تازه ای بخشیده است سپس وی به اتاق عمل انتقال یافت و کبد او برای پیوند به بیمارستان نمازی شیراز و دو کلیه هایش برای پیوند به دو بیمار در دو بیمارستان تهران منتقل شد.
سیدبانو مادر این روحانی جوان به جام جم گفت: فرزندم بسیار صبور و مهربان و در کار خیر همیشه پیشقدم بود. خوشحالم که توانستم به آخرین خواسته او که اهدای اعضای بدنش بود، عمل کنم. امیدوارم سه بیماری که اعضای بدن فرزند مهربانم در وجودشان است، شکرگزار خدا باشند و وجودشان مملو از صبر، مهربانی و خداپرستی باشد.