پیک بامدادی امروز به مسئله فلسطین و اشغال این سرزمین به دست رژیم صهیونیستی پرداخت.
به گزارش شهدای ایران ؛ حجت الاسلام شهبازیان با اشاره به ریشه جنبش صهیونیسم گفت: صهیونیسم بخشی است در جایی از بیت المقدس که داوود نبی (ع) در آنجا دفن است که با ارائه تفکری از گروهی از یهودیان افراطی بر مبنای سیاسی و زیاده خواهی شان جنبشی را به نام صهیونیسم بنیانگذاری کردند که ریشه اصلی آن را هرتزل بنا و یهودیان افراطی را دور هم جمع کرد و با هماهنگی های انگلستان نوعی مزدور را ایجاد کردند که ما آن را به نام اسرائیل می شناسیم.
صهیونیسم و اسرائیل یک تفکر ریشه دار نیست
حجت الاسلام شهبازیان افزود: ما نمی توانیم صهیونیسم و اسرائیل را یک تفکر غنی و ریشه دار و ایدئولوژیک بدانیم بلکه این جنبش یک حرکت سیاسی با پشتیبانی انگلستان و بعدها دولت آمریکا بوده است.
وی درباره چرایی مکان جنبش صهیونیسم در سرزمین فلسطین گفت: در دولت صهیونیسم استعمار بریتانیا دنبال مکانی بود که استفاده های خود را پیرامون نظریه های استعماری و زرسالاری داشته باشد که آرام آرام کشورهایی را معرفی کردند.
حتی دولت بریتانیا به دلیل مشکلات اقتصادی جغرافیایی برای جای دادن افراد ساکن انگلیس شروع کرد به دست اندازی به کشورهای اطراف مثل هند و ایران و کشورهای دیگر خاورمیانه.
که در این میان فلسطین هم از نظر موقعیت های جغرافیایی و ژئوپولوتیکی و استراتژیکی و سیاسی اقتصادی دارای جایگاه ویژه ای بود که حتی به عنوان لولای سه قاره تعبیر می شد. آنها حتی مردم را با هم با نوعی سوءاستفاده از کتاب مقدس شان همراه کردند.
وی به مطرح شدن مسئله حقوقی از جانب بن گورین اشاره کرد و گفت: بن گروین می گوید چون ما در جنگ جهانی دوم مورد هجوم هیتلر و آلمان نازی قرار گرفتیم باید امروز جامعه بین الملل مکانی به ما بدهد و چون سال های قبل اجدادمان در سرزمین فلسطین بودند باید این مکان، بیت المقدس باشد.
کارشناس مسائل صهیونیسم اضافه کرد: در کتاب مقدس یهودیان جایی آمده است که خداوند به حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: از نیل تا فرات را به تو می دهیم و آنها آمدند اینها را بین مردم جا انداختند که ما باید امت یهود را در فلسطین تشکیل دهیم که ریشه های اولیه برای اقناع مردم بود.
وی افزود: آنها می گویند فلسطینی ها سرزمین خود را به یهودیان فروختند در صورتی که این مسئله درست نیست بلکه قسمت کمی از اراضی اعراب فلسطین به یهودیان فروخته شده ولی بیش از 95 درصد سرزمین دست اعراب و مسیحیانی است که در سرزمین فلسطین زندگی می کردند.
حجت الاسلام شهبازیان گفت: یهودیان دو دسته اند ، دسته اول ارتودکس ها و انجمن کلیمیان ایران و اکثر یهودیان دنیا هستند که اعتقاد ندارند که یهودیان باید در سرزمین فلسطین زمینی داشته باشند و حتی ورود به بیت المقدس را حرام می دانند.
شهبازیان با بیان این که خاخام های یهود با اسرائیل مخالفند، افزود: از لحاظ فقه یهود، ظلم به فلسطینی ها حرام شرعی است و این دسته از یهودیان که به فلسطین تجاوز کردند اصلاً یهودی نیست.
وی با اشاره به دسته دوم گفت: این دسته از یهودیان افراطی بنیادگرا به مقوله موعود یهود (مسیحا) به عنوان یکی از مقوله های آخرالزمانی اشاره می کنند که با تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین مسیحا زودتر ظهور خواهد کرد.
شهبازیان افزود: همین تفکر را در قرون 16 و 17 گروهی از پروتستان های بنیادگرا (تروریست و جنگ طلب) عنوان کردند که با همدستی با سیاسیون بریتانیا دروغی را در بین مسیحیان پروتست اشاعه دهند که اگر بخواهیم ظهور مسیح تسریع شود باید در فلسطین دولت یهود را ایجاد کنیم.
صهیونیسم دو بخش دارد که بخش خاورمیانه آن شکست خورده
در ادامه منتظمی پژوهشگر مسائل فلسطین و کارشناس ارشد وزارت امور خارجه با اشاره به خط قرمزهای اسرائیل در دنیا گفت: در حقیقت صهیونیسم دو بخش دارد که یک بخش آن در خاورمیانه شکست خورده و این اتفاق مهمی است.
وی ادامه داد: در بخش دوم صهیونیسم در اروپا و آمریکاست که خط قرمزهایش زیاد است مثلاً در اروپا درباره مسائل مختلف از جمله هسته ای، ریاست جمهوری ، اقتصادی و غیره می شود انتفاد کرد ولی در مورد هولوکاست نمی شود انتقاد کرد البته از 10 سال پیش تاکنون جریان هایی بوجود آمده که از این خط قرمزها عبور می کند که سلطه شیطانی صهیونیسم بر رسانه ها ، تجارت و سیاست هم نتوانسته برایشان کاری کند؛ البته می بینیم واکنش به صهیونیسم در آمریکا و اروپا که حمایت کننده اصلی صهیونیسم هستند به منصه ظهور رسیده است و در حوزه های مختلف دانشگاهی و مردمی موج انتقاد از صهیونیسم ایجاد شده است.
حرکت موج سونامی ضد اسرائیلی در غرب
منتظمی یادآور شد: به قول یکی از سفرای اسرائیل موج سونامی ضد اسرائیلی در غرب در حرکت است که نمونه آن نامه 16 وزیر خارجه اروپایی علیه اسرائیل و قطعنامه تحریم اروپا علیه رژیم صهیونیستی بوده است.
در ادامه حجت الاسلام شهبازیان درباره مسائل آخرالزمانی و جنگ آرماگدون گفت: همانطور که گفتیم بعد از قرن 16 گروهی از پروتستان ها شکل گرفتند که به هزاره گرایان بنیادگرا مشهور شدند که اینها اعتقاداتی غیر از اعتقادات کاتولیک ها ، ارتودکس ها و گروهی از پروتستان ها که مخالف دولت اسرائیل هستند دارند و به قول برخی دوستان اینها همان وهابیان و سلفی های درون مسیحیان هستند.
وی افزود: این گروه از پروتستان ها که اصطلاحاً در الهیات مسیحی، مسیحیان صهیونیسم هستند در ظهور عیسی مسیح (ع) کار را به جایی کشاندند که با تشکیل گروهی در آنگلوساکسون، اصرار به ایجاد دولت اسرائیل در منطقه فلسطین داشتند.
شرایط ظهور مسیح (ع) ، جنگ آرماگدون است
منتظمی ادامه داد: کشیش آمریکایی جان هاگلی در کتاب 4 ماه خونین درباره شرایط ظهور مسیحا گفته است که یکی از این شرایط ظهور مسیح (ع) این است که آمریکا و اسرائیل در جریان هسته ای به ایران حمله کنند و همان جنگ آرماگدون اتفاق بیفتد.
وی با اشاره به موضوعی که به لابی صهیونیسم مشهور است خاطر نشان کرد: لابی صهیونیسم سیطره پیدا کرده و نقطه ای از جهان را از لحاظ امکانات و ثروت سیاسی ، نظامی و مالی در برگرفته تا بتواند به مراکز تصمیم گیری خاورمیانه نفوذ کند که این غیر از لابی صهیونیسم ها در آمریکا و اروپاست که این نیز از حمایت دولت های اروپایی و آمریکایی نشأت می گیرد .
منتظمی افزود: این همان موضوعی است که واکنش سنگینی را در دهه اخیر در رابطه با لابی صهیونیسم در حوزه دولتی و مردمی ایجاد کرده است که صهیونیسم ها با تسلط بر منابع بانکی و تجاری از لحاظ اقتصادی در اروپا توانسته اند بر مراکز رسانه ای و اقتصادی و سیاسی سیطره پیدا کنند.
صهیونیسم و اسرائیل یک تفکر ریشه دار نیست
حجت الاسلام شهبازیان افزود: ما نمی توانیم صهیونیسم و اسرائیل را یک تفکر غنی و ریشه دار و ایدئولوژیک بدانیم بلکه این جنبش یک حرکت سیاسی با پشتیبانی انگلستان و بعدها دولت آمریکا بوده است.
وی درباره چرایی مکان جنبش صهیونیسم در سرزمین فلسطین گفت: در دولت صهیونیسم استعمار بریتانیا دنبال مکانی بود که استفاده های خود را پیرامون نظریه های استعماری و زرسالاری داشته باشد که آرام آرام کشورهایی را معرفی کردند.
حتی دولت بریتانیا به دلیل مشکلات اقتصادی جغرافیایی برای جای دادن افراد ساکن انگلیس شروع کرد به دست اندازی به کشورهای اطراف مثل هند و ایران و کشورهای دیگر خاورمیانه.
که در این میان فلسطین هم از نظر موقعیت های جغرافیایی و ژئوپولوتیکی و استراتژیکی و سیاسی اقتصادی دارای جایگاه ویژه ای بود که حتی به عنوان لولای سه قاره تعبیر می شد. آنها حتی مردم را با هم با نوعی سوءاستفاده از کتاب مقدس شان همراه کردند.
وی به مطرح شدن مسئله حقوقی از جانب بن گورین اشاره کرد و گفت: بن گروین می گوید چون ما در جنگ جهانی دوم مورد هجوم هیتلر و آلمان نازی قرار گرفتیم باید امروز جامعه بین الملل مکانی به ما بدهد و چون سال های قبل اجدادمان در سرزمین فلسطین بودند باید این مکان، بیت المقدس باشد.
کارشناس مسائل صهیونیسم اضافه کرد: در کتاب مقدس یهودیان جایی آمده است که خداوند به حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: از نیل تا فرات را به تو می دهیم و آنها آمدند اینها را بین مردم جا انداختند که ما باید امت یهود را در فلسطین تشکیل دهیم که ریشه های اولیه برای اقناع مردم بود.
وی افزود: آنها می گویند فلسطینی ها سرزمین خود را به یهودیان فروختند در صورتی که این مسئله درست نیست بلکه قسمت کمی از اراضی اعراب فلسطین به یهودیان فروخته شده ولی بیش از 95 درصد سرزمین دست اعراب و مسیحیانی است که در سرزمین فلسطین زندگی می کردند.
حجت الاسلام شهبازیان گفت: یهودیان دو دسته اند ، دسته اول ارتودکس ها و انجمن کلیمیان ایران و اکثر یهودیان دنیا هستند که اعتقاد ندارند که یهودیان باید در سرزمین فلسطین زمینی داشته باشند و حتی ورود به بیت المقدس را حرام می دانند.
شهبازیان با بیان این که خاخام های یهود با اسرائیل مخالفند، افزود: از لحاظ فقه یهود، ظلم به فلسطینی ها حرام شرعی است و این دسته از یهودیان که به فلسطین تجاوز کردند اصلاً یهودی نیست.
وی با اشاره به دسته دوم گفت: این دسته از یهودیان افراطی بنیادگرا به مقوله موعود یهود (مسیحا) به عنوان یکی از مقوله های آخرالزمانی اشاره می کنند که با تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین مسیحا زودتر ظهور خواهد کرد.
شهبازیان افزود: همین تفکر را در قرون 16 و 17 گروهی از پروتستان های بنیادگرا (تروریست و جنگ طلب) عنوان کردند که با همدستی با سیاسیون بریتانیا دروغی را در بین مسیحیان پروتست اشاعه دهند که اگر بخواهیم ظهور مسیح تسریع شود باید در فلسطین دولت یهود را ایجاد کنیم.
صهیونیسم دو بخش دارد که بخش خاورمیانه آن شکست خورده
در ادامه منتظمی پژوهشگر مسائل فلسطین و کارشناس ارشد وزارت امور خارجه با اشاره به خط قرمزهای اسرائیل در دنیا گفت: در حقیقت صهیونیسم دو بخش دارد که یک بخش آن در خاورمیانه شکست خورده و این اتفاق مهمی است.
وی ادامه داد: در بخش دوم صهیونیسم در اروپا و آمریکاست که خط قرمزهایش زیاد است مثلاً در اروپا درباره مسائل مختلف از جمله هسته ای، ریاست جمهوری ، اقتصادی و غیره می شود انتفاد کرد ولی در مورد هولوکاست نمی شود انتقاد کرد البته از 10 سال پیش تاکنون جریان هایی بوجود آمده که از این خط قرمزها عبور می کند که سلطه شیطانی صهیونیسم بر رسانه ها ، تجارت و سیاست هم نتوانسته برایشان کاری کند؛ البته می بینیم واکنش به صهیونیسم در آمریکا و اروپا که حمایت کننده اصلی صهیونیسم هستند به منصه ظهور رسیده است و در حوزه های مختلف دانشگاهی و مردمی موج انتقاد از صهیونیسم ایجاد شده است.
حرکت موج سونامی ضد اسرائیلی در غرب
منتظمی یادآور شد: به قول یکی از سفرای اسرائیل موج سونامی ضد اسرائیلی در غرب در حرکت است که نمونه آن نامه 16 وزیر خارجه اروپایی علیه اسرائیل و قطعنامه تحریم اروپا علیه رژیم صهیونیستی بوده است.
در ادامه حجت الاسلام شهبازیان درباره مسائل آخرالزمانی و جنگ آرماگدون گفت: همانطور که گفتیم بعد از قرن 16 گروهی از پروتستان ها شکل گرفتند که به هزاره گرایان بنیادگرا مشهور شدند که اینها اعتقاداتی غیر از اعتقادات کاتولیک ها ، ارتودکس ها و گروهی از پروتستان ها که مخالف دولت اسرائیل هستند دارند و به قول برخی دوستان اینها همان وهابیان و سلفی های درون مسیحیان هستند.
وی افزود: این گروه از پروتستان ها که اصطلاحاً در الهیات مسیحی، مسیحیان صهیونیسم هستند در ظهور عیسی مسیح (ع) کار را به جایی کشاندند که با تشکیل گروهی در آنگلوساکسون، اصرار به ایجاد دولت اسرائیل در منطقه فلسطین داشتند.
شرایط ظهور مسیح (ع) ، جنگ آرماگدون است
منتظمی ادامه داد: کشیش آمریکایی جان هاگلی در کتاب 4 ماه خونین درباره شرایط ظهور مسیحا گفته است که یکی از این شرایط ظهور مسیح (ع) این است که آمریکا و اسرائیل در جریان هسته ای به ایران حمله کنند و همان جنگ آرماگدون اتفاق بیفتد.
وی با اشاره به موضوعی که به لابی صهیونیسم مشهور است خاطر نشان کرد: لابی صهیونیسم سیطره پیدا کرده و نقطه ای از جهان را از لحاظ امکانات و ثروت سیاسی ، نظامی و مالی در برگرفته تا بتواند به مراکز تصمیم گیری خاورمیانه نفوذ کند که این غیر از لابی صهیونیسم ها در آمریکا و اروپاست که این نیز از حمایت دولت های اروپایی و آمریکایی نشأت می گیرد .
منتظمی افزود: این همان موضوعی است که واکنش سنگینی را در دهه اخیر در رابطه با لابی صهیونیسم در حوزه دولتی و مردمی ایجاد کرده است که صهیونیسم ها با تسلط بر منابع بانکی و تجاری از لحاظ اقتصادی در اروپا توانسته اند بر مراکز رسانه ای و اقتصادی و سیاسی سیطره پیدا کنند.