دختران فرارى کسانى هستند که به دلایل مختلف و در اثر فشارهاى ناشى از شرایط سخت زندگى، غالباً على رغم میل باطنى اقدام به ترک خانه و کاشانه خود کرده و از کانون خانواده جدا مى شوند.
به گزارش شهدای ایران؛ موضوع فرار دختران از خانه موضوع جدیدی نیست، شاید اولین زنگ خطرها پیرامون این موضوع برای اولین بار در دهه 70 به صدا درآمد تا جایی که ساخت فیلم "من ترانه 15 سال دارم!" و پرداختن عیان به این آسیب اجتماعی باعث شد تا با قبح شکنی از طرح این موضوع، فضای گفتمانی بهتری در این رابطه شکل بگیرد. حالا پس از 14 سال از ساخت آن فیلم، وزیر تعاون از ضرورت راهاندازی مرکزی برای پذیرش این دختران میگوید.
* دختران فراری چه دخترانی هستند؟
دختران فرارى کسانى هستند که به دلایل مختلف و در اثر فشارهاى ناشى از شرایط سخت زندگى، غالباً على رغم میل باطنى اقدام به ترک خانه و کاشانه خود کرده و از کانون خانواده جدا مى شوند و عموماً در شهرى دیگر بدون داشتن مأمنى مناسب و خانه اى دائمى ساکن مى شوند. این گروه دختران عموماً به دلایلى نظیر فقر، خشونت، محدودیت هاى غیر منطقى، آزار دیدگى، رها شدن از سوى اطرافیان بخصوص خانواده و... روى به خیابان ها مى آورند و اکثریت آن ها به تدریج مبدل به زنان خیابانى مى شوند که راهى تاریک در پیش رو دارند. دختران فرارى غالباً براى زندگى و امرار معاش به کارهاى ناپسند و نامشروع روى مى آورند.
سرهنگ رضا غنیلو، رئیس سابق مرکز اطلاعرسانی ناجا، در خصوص موضوع دختران فراری میگوید: این معضل اجتماعی هرچند خوشبختانه با آموزش همگانی و آگاه سازی های سالیان اخیر توسط نهادهای اجتماعی از جمله در مدارس و صدا و سیما روند رو به کاهش به خود گرفته است ولی در جامعه اخلاق محور حتی یک مورد آن هم تلخ و غیرقابل هضم است.
غنی لو ادامه میدهد: واکاوی و تفحص در تمامی پرونده ها محققین را به دو واژه مشترک میرساند. تحقیر و رهاشدگی عاطفی، جنگ اعصاب و یا محیط پر اضطراب.
در تحلیل این حرفهای غنیلو میتوان گفت که به تعبیر دیگر، دختر فرارى به دختران نوجوان و جوانى اطلاق مى شود که به دلیل شرایط نامساعد زندگى در خانواده و در اثر فشارهاى روحى، روانى و عاطفى و بعضاً دختران شهرستانى به دلیل عدم وجود اوقات فراغت و تفریحات سالم و فریب ظواهر شهرها به امید تشکیل یک زندگى بهتر از محل زندگى و خانواده خود فرار کرده و به شهرهاى بزرگ پناه مى آورند.
* آسیبهای اجتماعی فرار دختران
فرار دختران از کانون خانواده و گسیل شدن آن ها به سوى خیابانهاى بى انتها و غوطه ور شدن آنها در حوادث و وقایع اجتناب ناپذیر، نوع حادى از انحرافات و شکستن ارزشها و هنجارهاى مورد پذیرش جامعه محسوب مىشود.
این پدیده از یک سو، خود معلول حوادث و مسائل مختلفى است و از سوى دیگر خود زمینه ساز بروز مشکلات و معضلات اجتماعى دیگر.
این دختران که عاطفه خانوادگى را لمس نکردهاند، زمانى که در بیرون از خانه، محبتهاى کاذبى آنان را دعوت به یافتن «عشق» مىکنند، سرا پا تسلیم و بدون تأمل خود را در دامن عشق هاى زودگذر و دروغین مى اندازند و از خانه گریزان مى شوند.
فرار، آغاز بى خانمانى و بى پناهى است و همین امر، زمینه ارتکاب بسیارى از جرایم را فراهم مى کند. دختران فرارى براى امرار معاش به سرقت، تکدى گرى، توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلى و کالاهاى غیر مجاز، روسپیگرى، عضویت در باندهاى مخوف و کثیف اغفال و فحشاء اقدام مى کنند.
برخى از این دختران پس از فرار در ساختمان هاى متروکه، پارک، خانه هاى فساد و... شب را به صبح مى رسانند و از مکانى به مکان دیگر در حرکت هستند، فقط براى آن که بتوانند زنده بمانند. آن ها با اسامى مستعار و تیپ پسرانه و کارهاى مردانه در جمع دوستان (دختر و یا پسر) روزگار فلاکت بارى را سپرى مىکنند.
برخى از باندهاى فحشاء نیز اقدام به انتقال دختران فرارى به کشورهاى دیگر، تجارت سکس و فروش اجزاى بدن آن ها مى کنند. دختران فرارى تمام پلهاى پشت سر خود را خراب و ویران مى کنند. قاچاقچیان، دختران جوانى را که به هر انگیزه اى از خانه خود گریخته اند طعمه و وسیله درآمد خود قرار مى دهند و آن ها را به برقرارى ارتباط جنسى و انجام کارهاى خلاف مجبور مىکنند.
ارتکاب انواع جرایم و فساد اخلاقى موجب مى شود آنها دچار انواع بیمارى ها و اختلالات روحى و روانى شوند و برخى از آن ها به دلیل سرافکندگى ناشى از تجاوزات، دست به خود کشى مىزنند.
از دیگر پیامدهاى ناگوار فرار دختران، روسپیگرى و ابتلا به انواع بیمارىهاى مقاربتى از جمله ابتلا به ویروس ایدز مىباشد. هر چقدر مدت زمان فرار فرد طولانىتر باشد و با افراد بیشترى تماس داشته باشد، خطر ابتلا به ویروس ایدز افزایش مىیابد. این مسئله موجب نگرانى بسیارى از صاحب نظران و متخصصان آسیب شناسى اجتماعى و مسئولان بهداشتى در سطح کشور شده است. در صورتى که اقدامات مقتضى و لازم در این زمینه صورت نگیرد، جامعه شاهد عواقب و پیامدهاى بسیار خطرناکى خواهد بود که جبران آن تقریباً غیر ممکن است.
*حمایت از دختران فراری
حالا با همه آسیبهایی که در انتظار دختران فراری است، لازم است تا در وهله اول سلامت این دختران بعد از خروج از منرل حفظ شود تا در فرصتهای بعدی بتوان بر بازگشت آنها به منزل تاکید کرد.
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که به گفته خودش پایاننامه دوره دکتری اش موضوع دختران فراری بوده، در خصوص این دختران معتقد است: در حال حاضر شاهد هستیم که دختران زیادی به دلیل اختلافهای ساده نظیر اجبار در ازدواج، تفاوت ارزشهای بین نسلی، عشقهای مجازی و غیره از خانه فرار میکنند و نیاز است که برای کمک به این دختران برنامه ریزی شود.
وی با اشاره به معضلات پیش روی دختران فراری خاطرنشان کرد: بعد از فرار به این خاطر که در جامعه جایی برای این دختران در نظر گرفته نشده است، آنها به ناچار به افرادی پناه میبرند که صلاحیت نداشته و به همین دلیل مورد سو استفاده نیز قرار میگیرند.
ربیعی اضافه میکند: مطالعات نشان میدهد که اگر دختران بعد از فرار به مرکز حمایتی رویآورند دیگر درگیر آسیبهای اجتماعی متعدد نشده اما اگر چنین نشود، این دختران تا مرز تنفروشی نیز جلو رفته و در بسیاری از مواقع مورد سو استفاده جنسی قرار میگیرند. بنابراین اگر بتوانیم مراکزی را راهاندازی کنیم که دختران فراری به آن مراکز آورده شوند، پس از آن میتوانیم از طریق شناسایی خانوادههای آنها، شرایط را برای بازگشت این دختران به کانون خانوادههایشان فراهم کنیم.
حالا اینکه بعد از سالها از بروز پدیدهای به نام فرار از خانه و مشکلات بعدی آن، وزیر تعاون به عنوان مسئول حوزه آسیبهای اجتماعی کشور به دنبال مرکزی برای حمایت از دختران فراری است میتواند یک شروع باشد. کما اینکه سازمانهای مردم نهاد و خیرین هم میتوانند با کمک دولت در این حوزه وارد شده و کاری بکنند تا دختران فراری بجای افتادن در تور شیادان، در تور خیرین بیفتند و به خانه بازگردد.
* دختران فراری چه دخترانی هستند؟
دختران فرارى کسانى هستند که به دلایل مختلف و در اثر فشارهاى ناشى از شرایط سخت زندگى، غالباً على رغم میل باطنى اقدام به ترک خانه و کاشانه خود کرده و از کانون خانواده جدا مى شوند و عموماً در شهرى دیگر بدون داشتن مأمنى مناسب و خانه اى دائمى ساکن مى شوند. این گروه دختران عموماً به دلایلى نظیر فقر، خشونت، محدودیت هاى غیر منطقى، آزار دیدگى، رها شدن از سوى اطرافیان بخصوص خانواده و... روى به خیابان ها مى آورند و اکثریت آن ها به تدریج مبدل به زنان خیابانى مى شوند که راهى تاریک در پیش رو دارند. دختران فرارى غالباً براى زندگى و امرار معاش به کارهاى ناپسند و نامشروع روى مى آورند.
سرهنگ رضا غنیلو، رئیس سابق مرکز اطلاعرسانی ناجا، در خصوص موضوع دختران فراری میگوید: این معضل اجتماعی هرچند خوشبختانه با آموزش همگانی و آگاه سازی های سالیان اخیر توسط نهادهای اجتماعی از جمله در مدارس و صدا و سیما روند رو به کاهش به خود گرفته است ولی در جامعه اخلاق محور حتی یک مورد آن هم تلخ و غیرقابل هضم است.
غنی لو ادامه میدهد: واکاوی و تفحص در تمامی پرونده ها محققین را به دو واژه مشترک میرساند. تحقیر و رهاشدگی عاطفی، جنگ اعصاب و یا محیط پر اضطراب.
در تحلیل این حرفهای غنیلو میتوان گفت که به تعبیر دیگر، دختر فرارى به دختران نوجوان و جوانى اطلاق مى شود که به دلیل شرایط نامساعد زندگى در خانواده و در اثر فشارهاى روحى، روانى و عاطفى و بعضاً دختران شهرستانى به دلیل عدم وجود اوقات فراغت و تفریحات سالم و فریب ظواهر شهرها به امید تشکیل یک زندگى بهتر از محل زندگى و خانواده خود فرار کرده و به شهرهاى بزرگ پناه مى آورند.
* آسیبهای اجتماعی فرار دختران
فرار دختران از کانون خانواده و گسیل شدن آن ها به سوى خیابانهاى بى انتها و غوطه ور شدن آنها در حوادث و وقایع اجتناب ناپذیر، نوع حادى از انحرافات و شکستن ارزشها و هنجارهاى مورد پذیرش جامعه محسوب مىشود.
این پدیده از یک سو، خود معلول حوادث و مسائل مختلفى است و از سوى دیگر خود زمینه ساز بروز مشکلات و معضلات اجتماعى دیگر.
این دختران که عاطفه خانوادگى را لمس نکردهاند، زمانى که در بیرون از خانه، محبتهاى کاذبى آنان را دعوت به یافتن «عشق» مىکنند، سرا پا تسلیم و بدون تأمل خود را در دامن عشق هاى زودگذر و دروغین مى اندازند و از خانه گریزان مى شوند.
فرار، آغاز بى خانمانى و بى پناهى است و همین امر، زمینه ارتکاب بسیارى از جرایم را فراهم مى کند. دختران فرارى براى امرار معاش به سرقت، تکدى گرى، توزیع مواد مخدر، مشروبات الکلى و کالاهاى غیر مجاز، روسپیگرى، عضویت در باندهاى مخوف و کثیف اغفال و فحشاء اقدام مى کنند.
برخى از این دختران پس از فرار در ساختمان هاى متروکه، پارک، خانه هاى فساد و... شب را به صبح مى رسانند و از مکانى به مکان دیگر در حرکت هستند، فقط براى آن که بتوانند زنده بمانند. آن ها با اسامى مستعار و تیپ پسرانه و کارهاى مردانه در جمع دوستان (دختر و یا پسر) روزگار فلاکت بارى را سپرى مىکنند.
برخى از باندهاى فحشاء نیز اقدام به انتقال دختران فرارى به کشورهاى دیگر، تجارت سکس و فروش اجزاى بدن آن ها مى کنند. دختران فرارى تمام پلهاى پشت سر خود را خراب و ویران مى کنند. قاچاقچیان، دختران جوانى را که به هر انگیزه اى از خانه خود گریخته اند طعمه و وسیله درآمد خود قرار مى دهند و آن ها را به برقرارى ارتباط جنسى و انجام کارهاى خلاف مجبور مىکنند.
ارتکاب انواع جرایم و فساد اخلاقى موجب مى شود آنها دچار انواع بیمارى ها و اختلالات روحى و روانى شوند و برخى از آن ها به دلیل سرافکندگى ناشى از تجاوزات، دست به خود کشى مىزنند.
از دیگر پیامدهاى ناگوار فرار دختران، روسپیگرى و ابتلا به انواع بیمارىهاى مقاربتى از جمله ابتلا به ویروس ایدز مىباشد. هر چقدر مدت زمان فرار فرد طولانىتر باشد و با افراد بیشترى تماس داشته باشد، خطر ابتلا به ویروس ایدز افزایش مىیابد. این مسئله موجب نگرانى بسیارى از صاحب نظران و متخصصان آسیب شناسى اجتماعى و مسئولان بهداشتى در سطح کشور شده است. در صورتى که اقدامات مقتضى و لازم در این زمینه صورت نگیرد، جامعه شاهد عواقب و پیامدهاى بسیار خطرناکى خواهد بود که جبران آن تقریباً غیر ممکن است.
*حمایت از دختران فراری
حالا با همه آسیبهایی که در انتظار دختران فراری است، لازم است تا در وهله اول سلامت این دختران بعد از خروج از منرل حفظ شود تا در فرصتهای بعدی بتوان بر بازگشت آنها به منزل تاکید کرد.
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که به گفته خودش پایاننامه دوره دکتری اش موضوع دختران فراری بوده، در خصوص این دختران معتقد است: در حال حاضر شاهد هستیم که دختران زیادی به دلیل اختلافهای ساده نظیر اجبار در ازدواج، تفاوت ارزشهای بین نسلی، عشقهای مجازی و غیره از خانه فرار میکنند و نیاز است که برای کمک به این دختران برنامه ریزی شود.
وی با اشاره به معضلات پیش روی دختران فراری خاطرنشان کرد: بعد از فرار به این خاطر که در جامعه جایی برای این دختران در نظر گرفته نشده است، آنها به ناچار به افرادی پناه میبرند که صلاحیت نداشته و به همین دلیل مورد سو استفاده نیز قرار میگیرند.
ربیعی اضافه میکند: مطالعات نشان میدهد که اگر دختران بعد از فرار به مرکز حمایتی رویآورند دیگر درگیر آسیبهای اجتماعی متعدد نشده اما اگر چنین نشود، این دختران تا مرز تنفروشی نیز جلو رفته و در بسیاری از مواقع مورد سو استفاده جنسی قرار میگیرند. بنابراین اگر بتوانیم مراکزی را راهاندازی کنیم که دختران فراری به آن مراکز آورده شوند، پس از آن میتوانیم از طریق شناسایی خانوادههای آنها، شرایط را برای بازگشت این دختران به کانون خانوادههایشان فراهم کنیم.
حالا اینکه بعد از سالها از بروز پدیدهای به نام فرار از خانه و مشکلات بعدی آن، وزیر تعاون به عنوان مسئول حوزه آسیبهای اجتماعی کشور به دنبال مرکزی برای حمایت از دختران فراری است میتواند یک شروع باشد. کما اینکه سازمانهای مردم نهاد و خیرین هم میتوانند با کمک دولت در این حوزه وارد شده و کاری بکنند تا دختران فراری بجای افتادن در تور شیادان، در تور خیرین بیفتند و به خانه بازگردد.