در مدینه فاضله مهدوى، همه جا سخن از عدالت و قسط است و مردم شاهد لبریز شدن زمین از عدل و داد خواهند بود.
به گزارش پارس به نقل از فارس، امروزه پدیده ((جهانى شدن))، امرى فراگیر، گسترش یابنده، پیچیده و داراى آثار و پیامدهاى گوناگون در زندگى بشرى است؛ به طورى که شرایط زندگى انسانها را در بیشتر جنبههاى آن، دستخوش دگرگونىهاى ژرف کرده است. از این رو نمىتوان گسترش نوآورىهاى اقتصادى در سرتاسر جهان، انطباقهاى فرهنگى و سیاسى ملازم این گسترش، تغییر و تحوّلات ارتباطاتى و تکنولوژیکى، در هم تنیدگى روابط، افکار و اندیشههاى بشرى، پیچیدگى انگارههاى اقتصادى، مالى و اعتبارى و... را نادیده گرفت و نسبت به آن بىتفاوت بود.
از طرفى به علت تنوّع، پیچیدگى و نو بودن مباحث و موضوعات آن، نمىتوان موضعگیرى مثبت یا منفى قاطعى در مورد آن داشت؛ هر چند جنبهها و پیامدهاى منفى و آثار نگران کننده آن، رو به فزونى است. همچنین به علّت این که در پس پرده این روند، عوامل و کارگزاران متعدّد سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى قرار دارند؛ باید به دقت و هوشمندانه آن را مورد بررسى و تحلیل قرار داد.
به هر حال روشن است که: مبانى، اهداف، ویژگىها، آثار و پیامدهاى ((جهانى کردن)) و ((جهانى سازى)) و حتّى ((جهانى شدن))، تفاوت و تباین اساسى با مبانى، اهداف، ویژگىها و خصوصیات ((حکومت جهانى حضرت مهدى(عج))) دارد. هدف و مبناى اصلى این ((جهانگسترى)) سودجویى و تأمین منفعت بیشتر براى دولتهاى بزرگ، شرکتها و نهادهاى فرا ملّى و... و نیز برترىطلبى و سلطهجویى قدرتهایى چون ایالات متحده است.
حتى مىتوان قائل شد که ((جهانى شدن)) - به رغم مبانى قابل توجّه آن - به نوعى با سرمایهدارى جهانى پیوند خورده است. به هر حال در این دو پروژه، شاهد گسترش و هژمونى سیاسى و فرهنگى غرب و ایالات متحده هستیم که نکته تلاقى و نزدیکى آنها نیز به شمار مىرود. گفتنى است که آنچه در این دو وجود ندارد، تلاش براى تأمین نیازهاى اساسى جهانیان، چون برابرى، عدالت، معنویت، اخلاق، رفاه همه جانبه و... است؛ برعکس در سایه آنها جهان اینک با اباحى گرى و بحران معنویت، هویت و اخلاق رو به رو است؛ بلکه بحران ناامنى، فقر، بهرهکشى و نابرابرى نیز به طور فزایندهاى گسترش مىیابد.
((جهانى شدن)) با داشتن ابعاد و اشکال مختلف و مبهم و پیامدهاى سوء، نمىتواند وجه مشترکى با ((حکومت جهانى حضرت مهدى(عج))) داشته باشد؛ هر چند پارهاى از ویژگىها و نشانههاى آن، با بعضى از ویژگىهاى حکومت آن حضرت مشابهت دارد و به خوبى مىتواند نشانگر این باشد که زمینه تشکیل حکومت جهانى فراهم شده و سطح آگاهى، علم، پیشرفت و بالندگى جوامع به حدى رسیده است که بتوان به طور علمى و استدلالى، صحبت از آن حکومت جهانى و قریب الوقوع بودن آن نمود و ویژگىهاى والا و برترىهاى بى بدیل آن را مطرح کرد.
((جهانى شدن))، به روشنى نیاز انسانها را به نزدیکى و اتحاد با هم و تشکیل ((جامعه جهانى واحد)) آشکار مىسازد و راهکارهاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى آن را به گونهاى مدرن نمایان مىکند. گسترش سریع ارتباطات و نزدیکى جوامع به یکدیگر، امکان گفتو گو و تبادل آرا و افکار، استفاده مردم جهان از آخرین اخبار و یافتههاى علمى و پزشکى، تعامل و همفکرى در مورد مسائل سیاسى (جنگ، صلح و...) جهان، بالا رفتن سطح سواد و معلومات، جهانى شدن فنّ آورى و صنعت و... برخى از وجوه مثبت و قابل قبول جهانى شدن است که مدل کامل و مطلوب آنها در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) وجود خواهد داشت.
وقتى جامع بشرى به مرحلهاى از رشد و شکوفایى علمى، صنعتى و فکرى مىرسد که در آن نیاز شدیدى به اتحاد و نزدیکى احساس شده و بشر در بیشتر جنبههاى زندگى، رفتارها و گفتارهاى فرا ملّى و جهانى از خود بروز مىدهد؛ در این صورت مىتوان تئورى ((تشکیل دولت کریمه جهانى)) را به جهانیان ارائه داد و نکات مثبت و ارزنده آن را بیان نمود. از آنجایى که انسانها نمىتوانند موانع، کاستىها و کمبودهاى حرکت رو به رشد خود را، به طور کامل از بین ببرند؛
در این صورت نیاز به قدرتى برتر و فوق بشرى بیشتر احساس مىشود و قلبها و افکار بدان سو متمایل مىگردد. البته حکومت حضرت ولى عصر(عج) نه تنها حکومتى آرمانى و الهى است؛ بلکه حکومتى کاملاً عقلانى و علمگرا است و با وضعیت پیشرفته جهان، سازگار و متناسب است.
به هر حال شیعه با دیدگاهى روشن نسبت به آینده تاریخ بشرى، همواره منادى و بشارت دهنده ((زندگى مطلوب جمعى)) و تشکیل ((حکومت صلح و عدل جهانى)) بوده است و با اتکا به همین اعتقاد، خود را در تمامى سختىها و بحرانها حفظ کرده و منتظر پایان خوش تاریخ بوده است.
مدعاى اصلى ما در این نوشتار این است که ((جهانى کردن)) و ((جهانىسازى)) دنیا را در ورطه انحراف، جنگ، ناکامى و اباحى گرى قرار داده است و پیامدها و آثار نامطلوب و ناگوارى با خود به همراه دارد که هیچ یک در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) وجود نخواهد داشت. با توجّه به انحرافات به وجود آمده، مىتوان گفت که ((جهانى شدن)) نیز لزوماً پیشرفت طبیعى زندگى بشرى نیست و اکنون یک سیر طبیعى را طى نمىکند. به گفته پروفسور مولانا: ((این چه جهانىسازى است که 14 مردم دنیا گرسنه به خواب مىروند؟!
25% مردم افریقا زیر محور فقر زندگى مىکنند؟! 1% مردم دنیا، 95% تسلیحات جهان را در دست دارد؟! عدالت اجتماعى هنوز در تئوریهاى روابط بینالملل مطرح نشده است؟ جهانى سازى، جهان را به نفع عدهاى تغییر مىدهد و...؟))
بر این اساس الان جهان - به خصوص دنیاى غرب و مدرن - از چند بحران بزرگ، رنج مىبرد: 1. بحران مشروعیت 2. بحران فساد 3. بحران اخلاق 4. بحران هویت 5. بحران مشارکت 6. بحران اشتغال و صادرات و... غرب تلاش مىکند با انتقال این بحران به خارج از مرزهاى خود، کمى از آثار و نتایج سهمگین آن بکاهد و به عبارت روشنتر، درصدد جهانى کردن این مشکلات و بحرانها آمده است. بر این اساس جهانى کردن، جهانىسازى و حتّى جهانى شدن - در بعضى از وجوه آن - داراى اختلافات و تفاوتهاى اساسى با حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) است.
تفاوتها و برترىها
در این قسمت به طور مختصر، بعضى از ویژگىها، چالشها و کاستىهاى فراروى جهانى شدن - در هر سه چشمانداز پیشین - ذکر و تفاوت آن با حکومت جهانى حضرت مهدى (علیهالسّلام) روشن و آشکار مىگردد.
1. این پدیده جهانى، هر چند به سرعت در حال گسترش و پیشروى در عرصههاى مختلف جهانى است و نظرات و دیدگاههاى بسیار زیادى درباره آن ارائه مىشود؛ اما در عین حال امرى مبهم، نارسا و پیچیده است.
ژان مارى گینو در این باره مىنویسد: ((وضعیت اجتماعات انسانى در تجربه جهانى شدن، با وضعیت شخص نابینایى قابل مقایسه است که ناگهان بینایىاش را به دست مىآورد و فقط یک اسطوره از عهده شرح هیجاناتى برمى آید که این دگر دیسى برخواهد انگیخت... رویارویى بىواسطه فرد با جهانى شدن دنیا ((سکر آور)) است؛ منتها شرایط دموکراسى را از ریشه دگرگون مىکند...)).(80)
در حالى که تصویر حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) به روشنى در روایات و احادیث بیان شده و ویژگىها و ساختار کارآمد و جامعنگر این حکومت، با دقّت هر چه تمامتر، ترسیم و تبیین گشته است و هیچگونه ابهام و کاستى در آن وجود ندارد. در عین حال، وى به دنبال ((حکومت خوب)) مىگردد و آرمان درونى خود را در نوشتهاش به این شکل ابراز مىدارد: ((راهى که این کتاب نشان مىدهد باریک است. سیّال بودن جهانى شدن را مىپذیرد.
حتّى از نوع دموکراتیک آن قداست زدایى مىکند و با این وصف از تقلیل دادن نهادهاى سیاسى به جریانهاى ساده کارکردى امتناع مىورزد. راهى که ترسیم مىکند، متواضعانه است: جلوس ((حکومت خوب)) - خوب به این سبب که بیان عقلایى اجتماع انسانى، خواهد بود که آرزوى تشکیل دادن آن را داریم. اجتماعى از انسانهاى آگاه و خردورز - بلکه خیلى سادهتر، توزیع محتاطانه قدرت که با تقسیم آن، امکان سوء استفاده از آن را محدود مىکند... اجتماعات دموکراتیک آینده، اجتماعاتى در عین حال خردورز و تاریخى خواهند بود، دستاوردهاى بلند پرواز آزادى ما و میراث پیوسته ناپایدار تاریخ ما))(81).
ما نیز معتقدیم که ((حکومت خوب)) در تمامى عرصهها و جنبهها فقط حکومت کامل و بىبدیل حضرت ولىّ عصر(عج) است که همه بشر، باید منتظر چنین روزى باشند. این حکومت، هم آسمانى و الهى است و هم علم دوست و افرادى خردورز و آگاه، عالم، متعهد و موحّد زمام آن را در دست دارند.
2. جهانى شدن در عرصه اقتصادى، در صدد رفع موانع و کاستىهاى پیشرفت و توسعه اقتصادى، اتکا به بازار و تجارت آزاد و رفع بى کارى و بحرانهاى اقتصادى است؛ اما با این حال مشکلات جهان (فقر، نابرابرى، بهرهکشى، استثمار، بىکارى و...) همچنان پا برجا است. جهان شمولى اقتصاد، به معناى جهانى شدن مشکلات و نارسایىهاى برخاسته از لیبرال - دموکراسى و اقتصاد گرایى غربى است. چون سرمایهدارى غربى با طرح مسأله ((جهانى شدن))، سعى در انتقال مشکلات و بحرانهاى اقتصادى و مالى به خارج دارد که این امر تبعات سختى براى کشورهاى جهان سوّم در پى دارد.
در حالى که برنامه و استراتژى اصلى حکومت جهانى حضرت مهدى(عج)، رفع فقر، نابرابرى، کاستىها و مشکلات از سراسر جهان و از بین بردن ظلم، اجحاف، تبعیض و حقکشى است. از آن جایى که مواهب و منابع طبیعى جهان، به طور عادلانه مورد استفاده همگان قرار خواهد گرفت و علم و تکنولوژى بشر نیز رشد فراوانى خواهد یافت، مشکلات و نگرانىهاى بشر برطرف گشته و مدینه فاضله موعود تحقّق خواهد یافت.
3. جهانى سازى، باعث تسلّط و یکّه تازى آمریکا در عرصههاى سیاسى و اقتصادى مىگردد و به دنبال خود ناامنى و رفتارهاى خصمانه به همراه دارد. چیزى که هیچ دولت و کشورى حاضر به پذیرش آن نیست.آلن دوبنوآ مىنویسد: ((سده بیست و یکم، سده افول آمریکا و قدرت یابى کشورهایى نو خواهد بود: چین، روسیه، هند، ایران و مصر. اروپا که در شرایط دشوارى به سر مىبرد، بار دیگر ناگزیر است با سرنوشت خود روبه رو شود و جنگ هایى روى خواهد داد که تاکنون مانندشان دیده نشده است.
هیچ کس را از رویارویى جهانى - که فروکاستگى ادعاى ((جهان شمولى)) ارزشهاى غربى خواهد انجامید - گریزى نیست.))(82) در حالى که اساس و برنامه اصلى حضرت مهدى(عج) گسترش و برقرارى صلح و امنیت و آسایش و ریشهکنى ظلم و ستم، جنگ و خونریزى از جهان است. در حکومت آن حضرت جایى براى گردنکشان و ستمگران باقى نمانده، ریشه تمامى جنگها و ستیزهجویىها - که همان خواستارهاى فزونتر مادى و اقتصادى است - از بین خواهد رفت و همان طور که قرآن مىفرماید، ترس مردم، به امنیّت و آسایش مبدّل خواهد شد (ولیبدلنّهم مِن بعدِ خوفهم اَمناً).
4. جهانى شدن از نظر فرهنگى و اجتماعى، ادعاى نزدیکى، پیوند و جسمانى فرهنگها و جوامع را دارد؛ اما روشن است که - بر خلاف نظر مدعیان غربى - در جهان آینده، یکپارچگى به وجود نخواهد آمد و پس از تقابلى بنیادین، تمدنها و فرهنگ هایى نوین سر بر کشیده و چهره جهان را متحول خواهند ساخت. اروپا در این شرایط مىتواند هویت جدیدى یابد و سرنوشت خود را از لیبرال - دموکراسى جهان گراى آمریکایى جدا کند. آلن دوبنوآ مىنویسد: ((ملّتها و فرهنگها عوامل راستین تاریخ هستند.
سرمایه دارى دموکراتیک، اینک صاحب بلامنازع میدان است. اما اشتباهى بزرگ است که فکر کنیم، براى همیشه مىتواند صحنه را کنترل کند و با پیروزیش تاریخ متوقف خواهد شد)).(83) این برخورد و تضادّ تمدّنها، جهان را آبستن التهاب، تنش و ناامنى مىکند؛ در حالى که در ((عصر ظهور))، نشانى از اختلاف و کشمکش فرهنگى و سیاسى و حتى سلطهجویى تمدّنها و فرهنگها نخواهد بود و مردم با گزینش و انتخاب خود، آیین و فرهنگ واحدى را پذیرا خواهند شد و در سایه آن با آرامش و آسودگى خیال، زندگى خواهند کرد.
5. از دیگر معایب و نقصهاى بزرگ جهانى شدن، عدم مدیریت واحد در جهان، ظهور بلوکهاى قدرت و گسترش واحدهاى سیاسى قدرتمند و متنازع با هم است. این مشکل اساسى، در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) به خوبى حل شده و جهان در تحت فرمان و ید با کفایت آن حضرت قرار خواهد گرفت.
کشورهاى جهان تحت رهبرى واحد، اداره و مدیریت خواهند شد و کارگزاران و یاران نزدیک ایشان، حکومت بر واحدهاى سیاسى را برعهده خواهند گرفت. چنان که امام صادق علیهالسّلام مىفرماید: ((مهدى، اصحاب خویش را به تمامى شهرها و بلاد اعزام مىکند و آنان را به عدالت و احسان فرمان مىدهد(84))).
6. یکى از مباحث جهانى شدن، کم اهمیت شمردن مرزها و ترغیب کردن مردم به ابراز هرگونه موضعى و تولید هرگونه محصولى است که بازار بتواند آن را جذب کند و به عبارتى ترویج اباحى گرى و بى مبالاتى است.
انفجار بازىهاى ویدیویى و بازىهاى مهمل در اینترنت و... ترویجگر فروترین کارهاى رایج و بدترین نوع میانه مایه گى است.(85) اینترنت، با هجمه وسیعى از اطلاعات و دنیایى از اطلاعات که بر سر ما مىریزد، امکان این را مىگیرد که به عمق پناه ببریم و با حقایق و واقعیات به طور جدى آشنا شویم و... .
رسانههاى صوتى و تصویرى، فیلمها، عکسها و... نیز عامل مخرّبى بر زندگى معنوى بشر بوده و اخلاق و رفتار او را به شدّت در جهت ترویج مفاسد و ناهنجارىها سوق داده است. اما عصر ظهور، عصر حاکمیت فضیلت، اخلاق، علم، دانش و انسانیت خواهد بود. مردم به کرامت ذاتى خود پى برده، از رفتارها و گفتارهاى پوچ و پلید، دورى خواهند گزید. امام باقر علیهالسّلام مىفرماید: ((هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان مىنهد و عقول آنان را با آن جمع مىکند و افکار آنها با آن تکمیل مىشود)).(86)
7. از نظر برخى، جهانى شدن باعث ایجاد تعامل و برابرى فرهنگى، اقتصادى و سیاسى جوامع مىشود و همگان از محصولات فرهنگى و ارتباطات استفاده کرده و در نتیجه تفاوتها و نابرابرىها از بین مىرود. اما از نظر دیوید هلد، رشد ارتباطات جهانى یا افزایش جریانهاى فرهنگى، ارتباط چندانى با هموارسازى زمینه فعالیتها و کاهش نابرابرىهاى جهانى ندارد؛
بلکه این امر - برخلاف آنچه معمولاً تبلیغ مىشود - باعث تشدید نابرابرىها در عرضه تولید و توزیع کالاها، خدمات و امتیازات شده است و به نوبه خود، میان کسانى که از مجموعه رو به تزایدى از منابع و وسایل ارتباطى برخوردار هستند و آنان که فاقد الکتریسیته، فناورى ارتباطات و یا قدرت دسترسى به اطلاعات هستند، فاصله و شکافى ایجاد کرده است که به طور روز افزون در حال گسترش است. دار ندورف نیز ادعا مىکند: تعداد فزایندهاى از مردم - به ویژه نسل جوانتر - از بازار کار طرد خواهند شد.(87)
همانگونه که پیشتر گذشت، رکن اساسى حکومت حضرت مهدى(عج) رفع نابرابرى و تبعیض و استفاده کامل و بهینه از منابع طبیعى جهان خواهد بود. او اموال را میان مردم چنان به مساوات تقسیم خواهد کرد که دیگر محتاجى دیده نخواهد شد تا زکات بگیرد. همگان به طور برابر از نعمتهاى الهى برخوردار شده و بیکارى و فقر ریشه کن خواهد شد. امام باقر (علیهالسّلام) مىفرماید: ((... در روى زمین خرابى باقى نمىماند، مگر آن که [پس از پیروزى قائم ما] آباد شود(88))).
8. جهانى شدن در عین حال که خدمات مثبت و مفیدى براى جوامع انسانى دارد؛ اما آلودگىهاى سیاسى و اخلاقى، گسترش تروریسم و سوء استفاده از آن، فزونىِ قاچاق مواد مخدر و کلاهبردارىهاى مالى، مشکلات زیست محیطى، گسترش بیمارىهاى جمعى، سوء استفادههاى جنسى، فروش کودکان و زنان و... نیز جنبه جهانى پیدا کرده است. این مسائل و مشکلات، به علّت باز شدن مرز کشورها بر روى یکدیگر، گسترش مبادلات بین المللى و... به مشکلات و جرایم فرامرزى و جهانى تبدیل شده است؛ یعنى، با گسترش ((جهانىشدن))، این مشکلات نیز فراگیر و گسترده مىشود.(89)
در حالى که در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج)، مجال و امکانى براى بروز این گونه مشکلات نخواهد بود. افراد فاسد و تباه گر از بین خواهند رفت و افراد صالح، جانشین آنان بر روى زمین خواهند شد. زمینههاى فکرى و اعتقادى مردم تغییر خواهد یافت و رذایل اخلاقى و آلودگىهاى جنسى، ریشه کن خواهد شد. مردم به نحو شایسته و به اندازه نیاز از طبیعت بهره خواهند برد و امنیت روانى بر جامعه حاکم خواهد شد.
مشکلات و ناگوارىهاى زیادى که اینک گریبانگیر جوامع جهانى است و در آینده نیز بشر از آن رهایى نخواهد یافت؛ در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) وجود نخواهد داشت و همه مردم در امنیت، رفاه، آسایش و راحتى جمعى خواهند بود و همگان از ثروت، عدل، برابرى، علم و دانش جهانى بهرهمند خواهند شد. این وعده حتمى خداوند به همه مستضعفان و یکتاپرستان جهان و نقطه اوج و متعالى تاریخ بشرى خواهد بود.
اصولاً حکومت جهانى امام مهدى(عج)، براى رفع و ریشهکنى مشکلات، ناهنجارىها، کاستىها، نابرابرىها، فسادها و انحرافها تشکیل خواهد یافت و جنگ و ستیزهجویى، ناامنى، ظلم و برترىطلبى و... ریشه کن خواهد شد. در این صورت امنیت یک تن، امنیت همه و رفاه یک تن، رفاه همه خواهد بود. رفاه و تنعّم بدان سان خواهد بود که دیگر نیازمند و صاحب حاجتى در سطح جامعه پیدا نمىشود؛ زیرا ثروت و منابع عادلانه در میان مردم تقسیم خواهد شد. حکومت حضرت مهدى(عج) براى مردم و به جهت هدایت و نجات آنان است؛ از این رو نوید بخش دوستى، یکرنگى، یکدلى و نوع دوستى در میان همگان خواهد بود.
جهانى شدن این حکومت، به معناى جهانى شدن فضلیتها، عدالتها، نیکىها، برابرىها و معنویتها خواهد بود و مردم فرصتى خواهند یافت که خوب بیندیشند؛ خوب زندگى کنند؛ حکمت و دانش واقعى بیاموزند؛ یکدیگر را دوست بدارند؛ به حق همدیگر تجاوز نکنند؛ توحید محور و اخلاقگرا باشند؛ جامعهاى عارى از فساد و تباهى تشکیل دهند و... .
در مدینه فاضله مهدوى، همه جا سخن از عدالت و قسط است و مردم شاهد لبریز شدن زمین از عدل و داد خواهند بود. دامنه عدالت او، تا اقصا نقاط منازل و زوایاى ناپیداى جامعه گسترده خواهد شد؛ حتّى عدالت و دادگرى، همچون گرما و سرما در درون خانههاى مردمان نفوذ کرده و مأمن و مسکن وجود آنان را سامان خواهد بخشید.
پی نوشت :
80) ژان مارى گنو، آینده آزادى، چالشهاى جهانى شدن دموکراسى، مرکز چاپ و انتشارات وزارت خارجه، ص 17 مقدمه.
81) همان، ص150.
82) فرهنگ گرایى، جهانى شدن و حقوق بشر، ص 125.
83) همان، ص 126.
84) یوم الخلاص، ص 395.
85) ر.ک: پدیده جهانى شدن، ص 153.
86) بحارالأنوار، ج 12، 182.
87) روزنامه جامجم، شماره 754، ص 8.
88) منهاجالبراعة، ج 8، ص 353.
89) فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره 25، ص 210.
از طرفى به علت تنوّع، پیچیدگى و نو بودن مباحث و موضوعات آن، نمىتوان موضعگیرى مثبت یا منفى قاطعى در مورد آن داشت؛ هر چند جنبهها و پیامدهاى منفى و آثار نگران کننده آن، رو به فزونى است. همچنین به علّت این که در پس پرده این روند، عوامل و کارگزاران متعدّد سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى قرار دارند؛ باید به دقت و هوشمندانه آن را مورد بررسى و تحلیل قرار داد.
به هر حال روشن است که: مبانى، اهداف، ویژگىها، آثار و پیامدهاى ((جهانى کردن)) و ((جهانى سازى)) و حتّى ((جهانى شدن))، تفاوت و تباین اساسى با مبانى، اهداف، ویژگىها و خصوصیات ((حکومت جهانى حضرت مهدى(عج))) دارد. هدف و مبناى اصلى این ((جهانگسترى)) سودجویى و تأمین منفعت بیشتر براى دولتهاى بزرگ، شرکتها و نهادهاى فرا ملّى و... و نیز برترىطلبى و سلطهجویى قدرتهایى چون ایالات متحده است.
حتى مىتوان قائل شد که ((جهانى شدن)) - به رغم مبانى قابل توجّه آن - به نوعى با سرمایهدارى جهانى پیوند خورده است. به هر حال در این دو پروژه، شاهد گسترش و هژمونى سیاسى و فرهنگى غرب و ایالات متحده هستیم که نکته تلاقى و نزدیکى آنها نیز به شمار مىرود. گفتنى است که آنچه در این دو وجود ندارد، تلاش براى تأمین نیازهاى اساسى جهانیان، چون برابرى، عدالت، معنویت، اخلاق، رفاه همه جانبه و... است؛ برعکس در سایه آنها جهان اینک با اباحى گرى و بحران معنویت، هویت و اخلاق رو به رو است؛ بلکه بحران ناامنى، فقر، بهرهکشى و نابرابرى نیز به طور فزایندهاى گسترش مىیابد.
((جهانى شدن)) با داشتن ابعاد و اشکال مختلف و مبهم و پیامدهاى سوء، نمىتواند وجه مشترکى با ((حکومت جهانى حضرت مهدى(عج))) داشته باشد؛ هر چند پارهاى از ویژگىها و نشانههاى آن، با بعضى از ویژگىهاى حکومت آن حضرت مشابهت دارد و به خوبى مىتواند نشانگر این باشد که زمینه تشکیل حکومت جهانى فراهم شده و سطح آگاهى، علم، پیشرفت و بالندگى جوامع به حدى رسیده است که بتوان به طور علمى و استدلالى، صحبت از آن حکومت جهانى و قریب الوقوع بودن آن نمود و ویژگىهاى والا و برترىهاى بى بدیل آن را مطرح کرد.
((جهانى شدن))، به روشنى نیاز انسانها را به نزدیکى و اتحاد با هم و تشکیل ((جامعه جهانى واحد)) آشکار مىسازد و راهکارهاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى آن را به گونهاى مدرن نمایان مىکند. گسترش سریع ارتباطات و نزدیکى جوامع به یکدیگر، امکان گفتو گو و تبادل آرا و افکار، استفاده مردم جهان از آخرین اخبار و یافتههاى علمى و پزشکى، تعامل و همفکرى در مورد مسائل سیاسى (جنگ، صلح و...) جهان، بالا رفتن سطح سواد و معلومات، جهانى شدن فنّ آورى و صنعت و... برخى از وجوه مثبت و قابل قبول جهانى شدن است که مدل کامل و مطلوب آنها در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) وجود خواهد داشت.
وقتى جامع بشرى به مرحلهاى از رشد و شکوفایى علمى، صنعتى و فکرى مىرسد که در آن نیاز شدیدى به اتحاد و نزدیکى احساس شده و بشر در بیشتر جنبههاى زندگى، رفتارها و گفتارهاى فرا ملّى و جهانى از خود بروز مىدهد؛ در این صورت مىتوان تئورى ((تشکیل دولت کریمه جهانى)) را به جهانیان ارائه داد و نکات مثبت و ارزنده آن را بیان نمود. از آنجایى که انسانها نمىتوانند موانع، کاستىها و کمبودهاى حرکت رو به رشد خود را، به طور کامل از بین ببرند؛
در این صورت نیاز به قدرتى برتر و فوق بشرى بیشتر احساس مىشود و قلبها و افکار بدان سو متمایل مىگردد. البته حکومت حضرت ولى عصر(عج) نه تنها حکومتى آرمانى و الهى است؛ بلکه حکومتى کاملاً عقلانى و علمگرا است و با وضعیت پیشرفته جهان، سازگار و متناسب است.
به هر حال شیعه با دیدگاهى روشن نسبت به آینده تاریخ بشرى، همواره منادى و بشارت دهنده ((زندگى مطلوب جمعى)) و تشکیل ((حکومت صلح و عدل جهانى)) بوده است و با اتکا به همین اعتقاد، خود را در تمامى سختىها و بحرانها حفظ کرده و منتظر پایان خوش تاریخ بوده است.
مدعاى اصلى ما در این نوشتار این است که ((جهانى کردن)) و ((جهانىسازى)) دنیا را در ورطه انحراف، جنگ، ناکامى و اباحى گرى قرار داده است و پیامدها و آثار نامطلوب و ناگوارى با خود به همراه دارد که هیچ یک در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) وجود نخواهد داشت. با توجّه به انحرافات به وجود آمده، مىتوان گفت که ((جهانى شدن)) نیز لزوماً پیشرفت طبیعى زندگى بشرى نیست و اکنون یک سیر طبیعى را طى نمىکند. به گفته پروفسور مولانا: ((این چه جهانىسازى است که 14 مردم دنیا گرسنه به خواب مىروند؟!
25% مردم افریقا زیر محور فقر زندگى مىکنند؟! 1% مردم دنیا، 95% تسلیحات جهان را در دست دارد؟! عدالت اجتماعى هنوز در تئوریهاى روابط بینالملل مطرح نشده است؟ جهانى سازى، جهان را به نفع عدهاى تغییر مىدهد و...؟))
بر این اساس الان جهان - به خصوص دنیاى غرب و مدرن - از چند بحران بزرگ، رنج مىبرد: 1. بحران مشروعیت 2. بحران فساد 3. بحران اخلاق 4. بحران هویت 5. بحران مشارکت 6. بحران اشتغال و صادرات و... غرب تلاش مىکند با انتقال این بحران به خارج از مرزهاى خود، کمى از آثار و نتایج سهمگین آن بکاهد و به عبارت روشنتر، درصدد جهانى کردن این مشکلات و بحرانها آمده است. بر این اساس جهانى کردن، جهانىسازى و حتّى جهانى شدن - در بعضى از وجوه آن - داراى اختلافات و تفاوتهاى اساسى با حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) است.
تفاوتها و برترىها
در این قسمت به طور مختصر، بعضى از ویژگىها، چالشها و کاستىهاى فراروى جهانى شدن - در هر سه چشمانداز پیشین - ذکر و تفاوت آن با حکومت جهانى حضرت مهدى (علیهالسّلام) روشن و آشکار مىگردد.
1. این پدیده جهانى، هر چند به سرعت در حال گسترش و پیشروى در عرصههاى مختلف جهانى است و نظرات و دیدگاههاى بسیار زیادى درباره آن ارائه مىشود؛ اما در عین حال امرى مبهم، نارسا و پیچیده است.
ژان مارى گینو در این باره مىنویسد: ((وضعیت اجتماعات انسانى در تجربه جهانى شدن، با وضعیت شخص نابینایى قابل مقایسه است که ناگهان بینایىاش را به دست مىآورد و فقط یک اسطوره از عهده شرح هیجاناتى برمى آید که این دگر دیسى برخواهد انگیخت... رویارویى بىواسطه فرد با جهانى شدن دنیا ((سکر آور)) است؛ منتها شرایط دموکراسى را از ریشه دگرگون مىکند...)).(80)
در حالى که تصویر حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) به روشنى در روایات و احادیث بیان شده و ویژگىها و ساختار کارآمد و جامعنگر این حکومت، با دقّت هر چه تمامتر، ترسیم و تبیین گشته است و هیچگونه ابهام و کاستى در آن وجود ندارد. در عین حال، وى به دنبال ((حکومت خوب)) مىگردد و آرمان درونى خود را در نوشتهاش به این شکل ابراز مىدارد: ((راهى که این کتاب نشان مىدهد باریک است. سیّال بودن جهانى شدن را مىپذیرد.
حتّى از نوع دموکراتیک آن قداست زدایى مىکند و با این وصف از تقلیل دادن نهادهاى سیاسى به جریانهاى ساده کارکردى امتناع مىورزد. راهى که ترسیم مىکند، متواضعانه است: جلوس ((حکومت خوب)) - خوب به این سبب که بیان عقلایى اجتماع انسانى، خواهد بود که آرزوى تشکیل دادن آن را داریم. اجتماعى از انسانهاى آگاه و خردورز - بلکه خیلى سادهتر، توزیع محتاطانه قدرت که با تقسیم آن، امکان سوء استفاده از آن را محدود مىکند... اجتماعات دموکراتیک آینده، اجتماعاتى در عین حال خردورز و تاریخى خواهند بود، دستاوردهاى بلند پرواز آزادى ما و میراث پیوسته ناپایدار تاریخ ما))(81).
ما نیز معتقدیم که ((حکومت خوب)) در تمامى عرصهها و جنبهها فقط حکومت کامل و بىبدیل حضرت ولىّ عصر(عج) است که همه بشر، باید منتظر چنین روزى باشند. این حکومت، هم آسمانى و الهى است و هم علم دوست و افرادى خردورز و آگاه، عالم، متعهد و موحّد زمام آن را در دست دارند.
2. جهانى شدن در عرصه اقتصادى، در صدد رفع موانع و کاستىهاى پیشرفت و توسعه اقتصادى، اتکا به بازار و تجارت آزاد و رفع بى کارى و بحرانهاى اقتصادى است؛ اما با این حال مشکلات جهان (فقر، نابرابرى، بهرهکشى، استثمار، بىکارى و...) همچنان پا برجا است. جهان شمولى اقتصاد، به معناى جهانى شدن مشکلات و نارسایىهاى برخاسته از لیبرال - دموکراسى و اقتصاد گرایى غربى است. چون سرمایهدارى غربى با طرح مسأله ((جهانى شدن))، سعى در انتقال مشکلات و بحرانهاى اقتصادى و مالى به خارج دارد که این امر تبعات سختى براى کشورهاى جهان سوّم در پى دارد.
در حالى که برنامه و استراتژى اصلى حکومت جهانى حضرت مهدى(عج)، رفع فقر، نابرابرى، کاستىها و مشکلات از سراسر جهان و از بین بردن ظلم، اجحاف، تبعیض و حقکشى است. از آن جایى که مواهب و منابع طبیعى جهان، به طور عادلانه مورد استفاده همگان قرار خواهد گرفت و علم و تکنولوژى بشر نیز رشد فراوانى خواهد یافت، مشکلات و نگرانىهاى بشر برطرف گشته و مدینه فاضله موعود تحقّق خواهد یافت.
3. جهانى سازى، باعث تسلّط و یکّه تازى آمریکا در عرصههاى سیاسى و اقتصادى مىگردد و به دنبال خود ناامنى و رفتارهاى خصمانه به همراه دارد. چیزى که هیچ دولت و کشورى حاضر به پذیرش آن نیست.آلن دوبنوآ مىنویسد: ((سده بیست و یکم، سده افول آمریکا و قدرت یابى کشورهایى نو خواهد بود: چین، روسیه، هند، ایران و مصر. اروپا که در شرایط دشوارى به سر مىبرد، بار دیگر ناگزیر است با سرنوشت خود روبه رو شود و جنگ هایى روى خواهد داد که تاکنون مانندشان دیده نشده است.
هیچ کس را از رویارویى جهانى - که فروکاستگى ادعاى ((جهان شمولى)) ارزشهاى غربى خواهد انجامید - گریزى نیست.))(82) در حالى که اساس و برنامه اصلى حضرت مهدى(عج) گسترش و برقرارى صلح و امنیت و آسایش و ریشهکنى ظلم و ستم، جنگ و خونریزى از جهان است. در حکومت آن حضرت جایى براى گردنکشان و ستمگران باقى نمانده، ریشه تمامى جنگها و ستیزهجویىها - که همان خواستارهاى فزونتر مادى و اقتصادى است - از بین خواهد رفت و همان طور که قرآن مىفرماید، ترس مردم، به امنیّت و آسایش مبدّل خواهد شد (ولیبدلنّهم مِن بعدِ خوفهم اَمناً).
4. جهانى شدن از نظر فرهنگى و اجتماعى، ادعاى نزدیکى، پیوند و جسمانى فرهنگها و جوامع را دارد؛ اما روشن است که - بر خلاف نظر مدعیان غربى - در جهان آینده، یکپارچگى به وجود نخواهد آمد و پس از تقابلى بنیادین، تمدنها و فرهنگ هایى نوین سر بر کشیده و چهره جهان را متحول خواهند ساخت. اروپا در این شرایط مىتواند هویت جدیدى یابد و سرنوشت خود را از لیبرال - دموکراسى جهان گراى آمریکایى جدا کند. آلن دوبنوآ مىنویسد: ((ملّتها و فرهنگها عوامل راستین تاریخ هستند.
سرمایه دارى دموکراتیک، اینک صاحب بلامنازع میدان است. اما اشتباهى بزرگ است که فکر کنیم، براى همیشه مىتواند صحنه را کنترل کند و با پیروزیش تاریخ متوقف خواهد شد)).(83) این برخورد و تضادّ تمدّنها، جهان را آبستن التهاب، تنش و ناامنى مىکند؛ در حالى که در ((عصر ظهور))، نشانى از اختلاف و کشمکش فرهنگى و سیاسى و حتى سلطهجویى تمدّنها و فرهنگها نخواهد بود و مردم با گزینش و انتخاب خود، آیین و فرهنگ واحدى را پذیرا خواهند شد و در سایه آن با آرامش و آسودگى خیال، زندگى خواهند کرد.
5. از دیگر معایب و نقصهاى بزرگ جهانى شدن، عدم مدیریت واحد در جهان، ظهور بلوکهاى قدرت و گسترش واحدهاى سیاسى قدرتمند و متنازع با هم است. این مشکل اساسى، در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) به خوبى حل شده و جهان در تحت فرمان و ید با کفایت آن حضرت قرار خواهد گرفت.
کشورهاى جهان تحت رهبرى واحد، اداره و مدیریت خواهند شد و کارگزاران و یاران نزدیک ایشان، حکومت بر واحدهاى سیاسى را برعهده خواهند گرفت. چنان که امام صادق علیهالسّلام مىفرماید: ((مهدى، اصحاب خویش را به تمامى شهرها و بلاد اعزام مىکند و آنان را به عدالت و احسان فرمان مىدهد(84))).
6. یکى از مباحث جهانى شدن، کم اهمیت شمردن مرزها و ترغیب کردن مردم به ابراز هرگونه موضعى و تولید هرگونه محصولى است که بازار بتواند آن را جذب کند و به عبارتى ترویج اباحى گرى و بى مبالاتى است.
انفجار بازىهاى ویدیویى و بازىهاى مهمل در اینترنت و... ترویجگر فروترین کارهاى رایج و بدترین نوع میانه مایه گى است.(85) اینترنت، با هجمه وسیعى از اطلاعات و دنیایى از اطلاعات که بر سر ما مىریزد، امکان این را مىگیرد که به عمق پناه ببریم و با حقایق و واقعیات به طور جدى آشنا شویم و... .
رسانههاى صوتى و تصویرى، فیلمها، عکسها و... نیز عامل مخرّبى بر زندگى معنوى بشر بوده و اخلاق و رفتار او را به شدّت در جهت ترویج مفاسد و ناهنجارىها سوق داده است. اما عصر ظهور، عصر حاکمیت فضیلت، اخلاق، علم، دانش و انسانیت خواهد بود. مردم به کرامت ذاتى خود پى برده، از رفتارها و گفتارهاى پوچ و پلید، دورى خواهند گزید. امام باقر علیهالسّلام مىفرماید: ((هنگامى که قائم ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگان مىنهد و عقول آنان را با آن جمع مىکند و افکار آنها با آن تکمیل مىشود)).(86)
7. از نظر برخى، جهانى شدن باعث ایجاد تعامل و برابرى فرهنگى، اقتصادى و سیاسى جوامع مىشود و همگان از محصولات فرهنگى و ارتباطات استفاده کرده و در نتیجه تفاوتها و نابرابرىها از بین مىرود. اما از نظر دیوید هلد، رشد ارتباطات جهانى یا افزایش جریانهاى فرهنگى، ارتباط چندانى با هموارسازى زمینه فعالیتها و کاهش نابرابرىهاى جهانى ندارد؛
بلکه این امر - برخلاف آنچه معمولاً تبلیغ مىشود - باعث تشدید نابرابرىها در عرضه تولید و توزیع کالاها، خدمات و امتیازات شده است و به نوبه خود، میان کسانى که از مجموعه رو به تزایدى از منابع و وسایل ارتباطى برخوردار هستند و آنان که فاقد الکتریسیته، فناورى ارتباطات و یا قدرت دسترسى به اطلاعات هستند، فاصله و شکافى ایجاد کرده است که به طور روز افزون در حال گسترش است. دار ندورف نیز ادعا مىکند: تعداد فزایندهاى از مردم - به ویژه نسل جوانتر - از بازار کار طرد خواهند شد.(87)
همانگونه که پیشتر گذشت، رکن اساسى حکومت حضرت مهدى(عج) رفع نابرابرى و تبعیض و استفاده کامل و بهینه از منابع طبیعى جهان خواهد بود. او اموال را میان مردم چنان به مساوات تقسیم خواهد کرد که دیگر محتاجى دیده نخواهد شد تا زکات بگیرد. همگان به طور برابر از نعمتهاى الهى برخوردار شده و بیکارى و فقر ریشه کن خواهد شد. امام باقر (علیهالسّلام) مىفرماید: ((... در روى زمین خرابى باقى نمىماند، مگر آن که [پس از پیروزى قائم ما] آباد شود(88))).
8. جهانى شدن در عین حال که خدمات مثبت و مفیدى براى جوامع انسانى دارد؛ اما آلودگىهاى سیاسى و اخلاقى، گسترش تروریسم و سوء استفاده از آن، فزونىِ قاچاق مواد مخدر و کلاهبردارىهاى مالى، مشکلات زیست محیطى، گسترش بیمارىهاى جمعى، سوء استفادههاى جنسى، فروش کودکان و زنان و... نیز جنبه جهانى پیدا کرده است. این مسائل و مشکلات، به علّت باز شدن مرز کشورها بر روى یکدیگر، گسترش مبادلات بین المللى و... به مشکلات و جرایم فرامرزى و جهانى تبدیل شده است؛ یعنى، با گسترش ((جهانىشدن))، این مشکلات نیز فراگیر و گسترده مىشود.(89)
در حالى که در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج)، مجال و امکانى براى بروز این گونه مشکلات نخواهد بود. افراد فاسد و تباه گر از بین خواهند رفت و افراد صالح، جانشین آنان بر روى زمین خواهند شد. زمینههاى فکرى و اعتقادى مردم تغییر خواهد یافت و رذایل اخلاقى و آلودگىهاى جنسى، ریشه کن خواهد شد. مردم به نحو شایسته و به اندازه نیاز از طبیعت بهره خواهند برد و امنیت روانى بر جامعه حاکم خواهد شد.
مشکلات و ناگوارىهاى زیادى که اینک گریبانگیر جوامع جهانى است و در آینده نیز بشر از آن رهایى نخواهد یافت؛ در حکومت جهانى حضرت مهدى(عج) وجود نخواهد داشت و همه مردم در امنیت، رفاه، آسایش و راحتى جمعى خواهند بود و همگان از ثروت، عدل، برابرى، علم و دانش جهانى بهرهمند خواهند شد. این وعده حتمى خداوند به همه مستضعفان و یکتاپرستان جهان و نقطه اوج و متعالى تاریخ بشرى خواهد بود.
اصولاً حکومت جهانى امام مهدى(عج)، براى رفع و ریشهکنى مشکلات، ناهنجارىها، کاستىها، نابرابرىها، فسادها و انحرافها تشکیل خواهد یافت و جنگ و ستیزهجویى، ناامنى، ظلم و برترىطلبى و... ریشه کن خواهد شد. در این صورت امنیت یک تن، امنیت همه و رفاه یک تن، رفاه همه خواهد بود. رفاه و تنعّم بدان سان خواهد بود که دیگر نیازمند و صاحب حاجتى در سطح جامعه پیدا نمىشود؛ زیرا ثروت و منابع عادلانه در میان مردم تقسیم خواهد شد. حکومت حضرت مهدى(عج) براى مردم و به جهت هدایت و نجات آنان است؛ از این رو نوید بخش دوستى، یکرنگى، یکدلى و نوع دوستى در میان همگان خواهد بود.
جهانى شدن این حکومت، به معناى جهانى شدن فضلیتها، عدالتها، نیکىها، برابرىها و معنویتها خواهد بود و مردم فرصتى خواهند یافت که خوب بیندیشند؛ خوب زندگى کنند؛ حکمت و دانش واقعى بیاموزند؛ یکدیگر را دوست بدارند؛ به حق همدیگر تجاوز نکنند؛ توحید محور و اخلاقگرا باشند؛ جامعهاى عارى از فساد و تباهى تشکیل دهند و... .
در مدینه فاضله مهدوى، همه جا سخن از عدالت و قسط است و مردم شاهد لبریز شدن زمین از عدل و داد خواهند بود. دامنه عدالت او، تا اقصا نقاط منازل و زوایاى ناپیداى جامعه گسترده خواهد شد؛ حتّى عدالت و دادگرى، همچون گرما و سرما در درون خانههاى مردمان نفوذ کرده و مأمن و مسکن وجود آنان را سامان خواهد بخشید.
پی نوشت :
80) ژان مارى گنو، آینده آزادى، چالشهاى جهانى شدن دموکراسى، مرکز چاپ و انتشارات وزارت خارجه، ص 17 مقدمه.
81) همان، ص150.
82) فرهنگ گرایى، جهانى شدن و حقوق بشر، ص 125.
83) همان، ص 126.
84) یوم الخلاص، ص 395.
85) ر.ک: پدیده جهانى شدن، ص 153.
86) بحارالأنوار، ج 12، 182.
87) روزنامه جامجم، شماره 754، ص 8.
88) منهاجالبراعة، ج 8، ص 353.
89) فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره 25، ص 210.