وزیر امورخارجه آلمان با بیان این که دست یابی به توافق جامع نیازمند اراده سیاسی است گفت: متن توافق جامع هسته ای باید غیر قابل تفسیر باشد و تحریم های اقتصادی و مالی باید در مرحله اول توافق لغو شود.
شهدای ایران:اشتاین مایر وزیر امورخارجه آلمان روز سه شنبه در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ایرنا در برلین گفت: ایرانیان باید بتوانند به سرعت از منافع توافق جامع هسته ای بهره مند شوند.
وی در بخشی از این گفت و گو ، به بحران سوریه اشاره کرد و گفت: بحران سوریه تنها با راه حل سیاسی پایان می یابد.
وزیر امورخارجه آلمان در این مصاحبه یادآور شد: ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی، فرهنگ غنی، جمعیت تحصیل کرده و همچنین اقتصاد پویا دارای نفوذ و جایگاه قابل توجهی در منطقه است.
متن کامل مصاحبه اشتاین مایر وزیر امورخارجه آلمان با ایرنا به شرح زیر است:
اتحادیۀ اروپا (چه در سطح کشورهای عضو و چه در سطح اتحادیه) چه می تواند بکند تا ادامۀ جریان مذاکرات هسته ای جهت رسیدن به برنامۀ جامع اقدام مشترک (JCPOA) تقویت شود؟
ما در لوزان به چارچوب توافقی تاریخی دست یافتیم و به این ترتیب توانستیم چیزی را ثابت کنیم که بسیاری نسبت به آن تردید داشتند: اینکه دست یافتن به توافقی ممکن است که طی آن ایران امکان یابد در راستایهمگونی تکنولوژیک و اقتصادی خود از انرژی هسته ای به طور صلح آمیز استفاده کند و تحریم ها علیه ایران خاتمه یابد و همزمان با آن جامعۀ جهانی به صورت پایدار و قابل وارسی اطمینان یابد که ایران به سمت تولید سلاح های هسته ای نخواهد رفت.
بنابراین اصول یک توافق جامع آماده است. من امیدوارم که این اصول را دیگر کسی مورد سئوال قرار ندهد. اکنون مسئله این است که تعهدات متقابل با چنان جزئیاتی بر روی کاغذ آورده شود که هر دو طرف اطمینان داشته باشند که متن محکم است و کشمکشی در مورد تفسیر آن وجود نخواهد داشت.
- به نظر شما مشکل ترین مسائلی که هنوز باید حل شوند کدام ها هستند ؟
برای ما شفافیت یک معیار تعیین کننده است. بخشی از این شفافیت این است که آژانس بین المللی انرژی اتمی قادر باشد رعایت توافقات را در همۀ نقاط کشور و به طور کامل کنترل کند. من می دانم که در این مورد در ایران دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. ولی معتقدم که این مسئله قابل حل است، زیرا آلمان نیز مانند سایر کشورهائی که پروتکل الحاقی معاهدۀ منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا کرده اند، برای آژانس بین المللی انرژی هسته ای امکان دسترسی نامحدود را فراهم می کند. بنابراین مسئله اینجا کسب اطلاع و جاسوسی از تاسیسات نظامی نیست.
علاوه براین تعدادی مسائل فنی پیچیده وجود دارند که هنوز باید حل شوند، از جمله در بخش توسعۀ سانتریفوژها و همچنین مکانیسم های لغو تحریم ها. با وجود این در اینجا هم اعتقاد دارم که چنانچه ارادۀ سیاسی وجود داشته باشد می توانیم راه حل هایی پیدا کنیم.
- شما به لغو تحریم ها اشاره کردید: چرا ایران باید یک معاهدۀ اتمی نهایی را امضا کند، زمانی که درنهایت تمام تحریم ها علیه تهران به یکباره لغو نمی شوند؟ آیا اساسا جدیدترین تحریم ها علیه برخی بانک ها و شرکت های ایرانی با روح قرارداد ژنو و بیانیۀ لوزان همخوانی دارند؟ اصولا چگونه می توان اعتماد مجدد را ایجاد کرد؟
ما پیشنهاد کردیم که درهمان اولین مرحله، کلیۀ تحریم های اقتصادی و مالی را تخفیف دهیم. این امر برای ایرانی ها بهبود بسیار سریع و قابل لمسی را ، به ویژه در زمینۀ پرداخت ها و نرخ مبادلۀ ارز، به همراه خواهد داشت. کارشناسان تخمین می زنند که لغو تحریم ها به یک رشد اقتصادی پنج تا هفت درصدی و کاهش بیکاری تا میزان سه درصد منجر خواهد شد. این امر مطابق است با ایجاد یک میلیون شغل جدید.
. به همین خاطر کارشناسان ما از زمان توافق لوزان با جدیت تلاش می کنند زمینه های لازم را، برای این که ما در روز ایکس بتوانیم به تعهدات خود در موافقتنامه به موقع و بدون کم و کاست عمل کنیم، فراهم کنند.
- مسئلۀ ضدیت با خارجی ها و اسلام هراسی در آلمان چقدر برای شما نگران کننده است؟ شما جنبش پگیدا را چقدر خطرناک می دانید؟
من اعتقاد دارم که دوران پگیدا مدتهاست به سر آمده است. پگیدا پدیده ای مخرب بود که نه تنها به وجهۀ ما در خارج از آلمان بلکه به همزیستی دموکراتیک ما در آلمان نیز صدمه زد. من خوشحالم که در همۀ جاهایی که پگیدا سربرآورد تعداد بسیار بیشتری از مردم به صورت خودجوش به تظاهرات مقابل آن پرداختند و نشان دادند که آلمان سرزمینی باز و روادار خواهد ماند. ما اجازه نخواهیم داد که نه مبلغان اسلام هراسی و نه تروریست ها بین ما تفرقه بیاندازند.
- به نظر شما روابط ایران و آلمان به طور خاص در چه عرصه هایی باید حمایت گردد؟ آیا شما علاقمندی شدیدی را که ایرانی ها برای توسعۀ روابط با آلمان نشان می دهند در آلمان نیز مشاهده می کنید؟ آیا آلمان می تواند مجددا به بزرگ ترین شریک تجاری ایران در خاورمیانه تبدیل شود؟ آیندۀ توسعۀ روابط فرهنگی بین آلمان و ایران چگونه خواهد بود؟
واقعیت این است که آلمان تا قبل از مناقشه هسته ای فقط بزرگ ترین شریک تجاری ایران نبود. آلمان سالانه 5/1 میلیون تن نفت خام از ایران وارد می کرد و در ایران کامیون ها و موتورها و ماشین آلات آلمانی تولید می شدند. اگر ما نهایتا موفق شویم مشکل پروندۀ هسته ای را حل کنیم شانس های زیادی خواهیم داشت آن دوران را تجدید کنیم. ایران و آلمان چیزهای زیادی برای عرضه به یکدیگر دارند، از جمله در عرصۀ فرهنگی. در این عرصه فقط جاذبۀ متقابل چند صد سالۀ شاعران و هنرمندان ما نبوده است. به عنوان مثال تا قبل از مناقشه هسته ای مدرسۀ آلمانی در تهران بزرگ ترین مدرسۀ خارجی بود. هزاران دانشجو و دانش پژوه ایران در بهترین دانشگاه های آلمان تحصیل و کار می کنند. اخیراً اعلام شد که مشهورترین جایزۀ ادبی آلمان به نویسنده و اسلام شناس ایرانی – آلمانی نوید کرمانی اعطا خواهد شد. این همه نشان می دهد که چنانچه موانع را از سر راه برداریم، ظرفیت ها برای مبادله ای پویا بین دو کشور بسیار گسترده است.
- طی 18 ماه گذشته وزیران خارجۀ چندین کشور اروپایی از ایران دیدار کرده اند. آیا شما برنامۀ مشخصی برای دیدار از ایران دارید؟
اینکه ایران کشوری جذاب برای سفر است در آلمان بر سر زبانهاست. ولی برای سفر یک وزیر خارجه مسائل دیگری تعیین کننده است: من اعتقاد دارم: اگر ما در وین به توافق برسیم این امر فرصتی برای گسترش روابط ما در سایر زمینه ها هم خواهد بود. آلمان و ایران فرصت های زیادی برای مبادله دوجانبه دارند. در عین حال برای کاهش منازعات حاد در منطقه نیز می بایست بررسی شود که کجا امکانات برای همکاری بیشتر وجود دارد. بنابراین – چنانچه موفق شویم در وین بالاخره به راه حلی برای پروندۀ هسته ای دست یابیم - موضوع برای گفتگو در تهران به اندازۀ کافی وجود خواهد داشت.
تصور ایران از خودش این است که شریکی غیرقابل چشم پوشی برای استقرار صلح در منطقۀ خاورمیانه و نزدیک است. ولی به نظر می رسد که ارزیابی غرب در این مورد کماکان بسیار متفاوت است. آیا این امر در صورت امضای یک معاهدۀ هسته ای تغییر خواهد کرد و ایران به عنوان یک شریک بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
ایران با توجه به جغرافیای آن، فرهنگ غنی، مردمی با تـحصیلات خوب و اقتصادی پویا قدرتی مهم در منطقه است.ایرانی که با همسایگانش در صلح و اعتماد زندگی کند می تواند تاثیر بسیار مثبتی در منطقه داشته باشد. در این زمینه به نظر ما باید حق حیات اسرائیل نیز به رسمیت شناخته شود.
باید موفق شویم به جو درگیری های مذهبی که آتش آن در این منطقه هر روز شعله ورتر می شود پایان دهیم. من از این می ترسم که نه فقط در سوریه و عراق بلکه در دوسوی خلیج فارس و حتی در یمن نیز این برداشت فاجعه بار گسترش یابد که ما نه با منازعات سیاسی، که می توانند از طرق سیاسی حل شوند، بلکه با یک دشمنی آشتی ناپذیر بین شیعه و سنیهستیم . زمانی که قرن ها همزیستی مسالمت آمیز مذاهب مختلف زیر سئوال برده می شود، همۀ کشورهای منطقه و از جمله ایران در معرض این تهدید قرار می گیرند. از اینرو باید هرچه سریع تر به فرایندی دست یابیم که بتواند به رواداری و اعتماد منجر شود. ایران در این زمینه مسئولیت بزرگی دارد. من جدا امیدوارم که بعد از دست یافتن به توافق در پروندۀ هسته ای فرصتی برای اندیشیدن به اشکال جدید همکاری ایجاد شود.
- ایران در مبارزه علیه سازمان تروریستی داعش مصمم ظاهر شده است. به نظر شما جمهوری اسلامی ایران در مبارزه علیه جهادگران جنگ طلب چه نقشی می تواند بازی کند؟
ما باید قبل از هرچیز از اشتباهات گذشته، که اساسا شرایط را برایپیشروی حکومت اسلامی (داعش) فراهم کردند، پرهیز کنیم. حکومت اسلامی (داعش) موصل را به این دلیل اشغال نکرد که ارتش عراق فاقد سلاح یا مهمات بود. موصل به دست داعش افتاد چون سربازان – و بخشی از مردم – حاضر نبودند برای دولتی در عراق بجنگند که احساس می کردند آن ها را تنها گذاشته است. از همین رو بر پدیدۀ حکومت اسلامی (داعش) در درازمدت نمی توان فقط با ابزار نظامی فائق آمد. برای رسیدن به این هدف بیش از هرچیز به پیشرفت های سیاسی نیاز است.
همه باید تلاش کنند بر شکاف های مذهبی و فرقه ای در عراق فائق آیند و برای جمعیت سنی دوباره چشم اندازی سیاسی در نظام حکومتی عراق ایجاد کنند. این امر فقط زمانی مقدور است که در رمادی یا موصل به جای شبه نظامیان فرقه ای که مردم محلی از آنان وحشت دارند، ارتش عراق مبارزه علیه حکومت اسلامی (داعش) را به عهده گیرد. حمایت ایران در این راستا در درازمدت مهمتر از مبارزه علیه حکومت اسلامی (داعش) با راکت و حملات هوایی است.
به نظر می رسد که برای دست یافتن به راه حلی سیاسی در سوریه مشارکت تهران اجتناب ناپذیر است. آیا شما در این مورد تغییری در مدل برخورد غرب می بینید که حاکی از ورود ایران به این قضیه باشد؟ چگونه نقشی ایران در این قضیهباید ایفا کند تا مورد استقبال شما قرار گیرد؟
زمانی که بخش بزرگی از مردم سوریه فقط می توانند بین بمب های بشکه ای اسد و جانیان حکومت اسلامی (داعش) یکی را انتخاب کنند، راه حل های سیاسی هر روز دست نیافتنی تر می شود. این منازعه هر چه بیشتر طول بکشد و هرچه گروه های رادیکال خارجی و شبه نظامیان فرقه ای جایگاه موثرتری بیابند، ایجاد بنیان هایی برای همزیستی مسالمت آمیز در سوریه سخت تر می شود. نفوذ ایران در دولت سوریه بیش از هر کشور دیگری است. آرزوی من این است که تا زمانی که در هردو طرف هنوز نیروهایی وجود دارند که طالب صلح هستند و گفتگو با آنان امکان پذیر است، ایران از این نفوذ خود استفاده کند و دولت سوریه را به پای میز مذاکره بیاورد.
وی در بخشی از این گفت و گو ، به بحران سوریه اشاره کرد و گفت: بحران سوریه تنها با راه حل سیاسی پایان می یابد.
وزیر امورخارجه آلمان در این مصاحبه یادآور شد: ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی، فرهنگ غنی، جمعیت تحصیل کرده و همچنین اقتصاد پویا دارای نفوذ و جایگاه قابل توجهی در منطقه است.
متن کامل مصاحبه اشتاین مایر وزیر امورخارجه آلمان با ایرنا به شرح زیر است:
اتحادیۀ اروپا (چه در سطح کشورهای عضو و چه در سطح اتحادیه) چه می تواند بکند تا ادامۀ جریان مذاکرات هسته ای جهت رسیدن به برنامۀ جامع اقدام مشترک (JCPOA) تقویت شود؟
ما در لوزان به چارچوب توافقی تاریخی دست یافتیم و به این ترتیب توانستیم چیزی را ثابت کنیم که بسیاری نسبت به آن تردید داشتند: اینکه دست یافتن به توافقی ممکن است که طی آن ایران امکان یابد در راستایهمگونی تکنولوژیک و اقتصادی خود از انرژی هسته ای به طور صلح آمیز استفاده کند و تحریم ها علیه ایران خاتمه یابد و همزمان با آن جامعۀ جهانی به صورت پایدار و قابل وارسی اطمینان یابد که ایران به سمت تولید سلاح های هسته ای نخواهد رفت.
بنابراین اصول یک توافق جامع آماده است. من امیدوارم که این اصول را دیگر کسی مورد سئوال قرار ندهد. اکنون مسئله این است که تعهدات متقابل با چنان جزئیاتی بر روی کاغذ آورده شود که هر دو طرف اطمینان داشته باشند که متن محکم است و کشمکشی در مورد تفسیر آن وجود نخواهد داشت.
- به نظر شما مشکل ترین مسائلی که هنوز باید حل شوند کدام ها هستند ؟
برای ما شفافیت یک معیار تعیین کننده است. بخشی از این شفافیت این است که آژانس بین المللی انرژی اتمی قادر باشد رعایت توافقات را در همۀ نقاط کشور و به طور کامل کنترل کند. من می دانم که در این مورد در ایران دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. ولی معتقدم که این مسئله قابل حل است، زیرا آلمان نیز مانند سایر کشورهائی که پروتکل الحاقی معاهدۀ منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا کرده اند، برای آژانس بین المللی انرژی هسته ای امکان دسترسی نامحدود را فراهم می کند. بنابراین مسئله اینجا کسب اطلاع و جاسوسی از تاسیسات نظامی نیست.
علاوه براین تعدادی مسائل فنی پیچیده وجود دارند که هنوز باید حل شوند، از جمله در بخش توسعۀ سانتریفوژها و همچنین مکانیسم های لغو تحریم ها. با وجود این در اینجا هم اعتقاد دارم که چنانچه ارادۀ سیاسی وجود داشته باشد می توانیم راه حل هایی پیدا کنیم.
- شما به لغو تحریم ها اشاره کردید: چرا ایران باید یک معاهدۀ اتمی نهایی را امضا کند، زمانی که درنهایت تمام تحریم ها علیه تهران به یکباره لغو نمی شوند؟ آیا اساسا جدیدترین تحریم ها علیه برخی بانک ها و شرکت های ایرانی با روح قرارداد ژنو و بیانیۀ لوزان همخوانی دارند؟ اصولا چگونه می توان اعتماد مجدد را ایجاد کرد؟
ما پیشنهاد کردیم که درهمان اولین مرحله، کلیۀ تحریم های اقتصادی و مالی را تخفیف دهیم. این امر برای ایرانی ها بهبود بسیار سریع و قابل لمسی را ، به ویژه در زمینۀ پرداخت ها و نرخ مبادلۀ ارز، به همراه خواهد داشت. کارشناسان تخمین می زنند که لغو تحریم ها به یک رشد اقتصادی پنج تا هفت درصدی و کاهش بیکاری تا میزان سه درصد منجر خواهد شد. این امر مطابق است با ایجاد یک میلیون شغل جدید.
. به همین خاطر کارشناسان ما از زمان توافق لوزان با جدیت تلاش می کنند زمینه های لازم را، برای این که ما در روز ایکس بتوانیم به تعهدات خود در موافقتنامه به موقع و بدون کم و کاست عمل کنیم، فراهم کنند.
- مسئلۀ ضدیت با خارجی ها و اسلام هراسی در آلمان چقدر برای شما نگران کننده است؟ شما جنبش پگیدا را چقدر خطرناک می دانید؟
من اعتقاد دارم که دوران پگیدا مدتهاست به سر آمده است. پگیدا پدیده ای مخرب بود که نه تنها به وجهۀ ما در خارج از آلمان بلکه به همزیستی دموکراتیک ما در آلمان نیز صدمه زد. من خوشحالم که در همۀ جاهایی که پگیدا سربرآورد تعداد بسیار بیشتری از مردم به صورت خودجوش به تظاهرات مقابل آن پرداختند و نشان دادند که آلمان سرزمینی باز و روادار خواهد ماند. ما اجازه نخواهیم داد که نه مبلغان اسلام هراسی و نه تروریست ها بین ما تفرقه بیاندازند.
- به نظر شما روابط ایران و آلمان به طور خاص در چه عرصه هایی باید حمایت گردد؟ آیا شما علاقمندی شدیدی را که ایرانی ها برای توسعۀ روابط با آلمان نشان می دهند در آلمان نیز مشاهده می کنید؟ آیا آلمان می تواند مجددا به بزرگ ترین شریک تجاری ایران در خاورمیانه تبدیل شود؟ آیندۀ توسعۀ روابط فرهنگی بین آلمان و ایران چگونه خواهد بود؟
واقعیت این است که آلمان تا قبل از مناقشه هسته ای فقط بزرگ ترین شریک تجاری ایران نبود. آلمان سالانه 5/1 میلیون تن نفت خام از ایران وارد می کرد و در ایران کامیون ها و موتورها و ماشین آلات آلمانی تولید می شدند. اگر ما نهایتا موفق شویم مشکل پروندۀ هسته ای را حل کنیم شانس های زیادی خواهیم داشت آن دوران را تجدید کنیم. ایران و آلمان چیزهای زیادی برای عرضه به یکدیگر دارند، از جمله در عرصۀ فرهنگی. در این عرصه فقط جاذبۀ متقابل چند صد سالۀ شاعران و هنرمندان ما نبوده است. به عنوان مثال تا قبل از مناقشه هسته ای مدرسۀ آلمانی در تهران بزرگ ترین مدرسۀ خارجی بود. هزاران دانشجو و دانش پژوه ایران در بهترین دانشگاه های آلمان تحصیل و کار می کنند. اخیراً اعلام شد که مشهورترین جایزۀ ادبی آلمان به نویسنده و اسلام شناس ایرانی – آلمانی نوید کرمانی اعطا خواهد شد. این همه نشان می دهد که چنانچه موانع را از سر راه برداریم، ظرفیت ها برای مبادله ای پویا بین دو کشور بسیار گسترده است.
- طی 18 ماه گذشته وزیران خارجۀ چندین کشور اروپایی از ایران دیدار کرده اند. آیا شما برنامۀ مشخصی برای دیدار از ایران دارید؟
اینکه ایران کشوری جذاب برای سفر است در آلمان بر سر زبانهاست. ولی برای سفر یک وزیر خارجه مسائل دیگری تعیین کننده است: من اعتقاد دارم: اگر ما در وین به توافق برسیم این امر فرصتی برای گسترش روابط ما در سایر زمینه ها هم خواهد بود. آلمان و ایران فرصت های زیادی برای مبادله دوجانبه دارند. در عین حال برای کاهش منازعات حاد در منطقه نیز می بایست بررسی شود که کجا امکانات برای همکاری بیشتر وجود دارد. بنابراین – چنانچه موفق شویم در وین بالاخره به راه حلی برای پروندۀ هسته ای دست یابیم - موضوع برای گفتگو در تهران به اندازۀ کافی وجود خواهد داشت.
تصور ایران از خودش این است که شریکی غیرقابل چشم پوشی برای استقرار صلح در منطقۀ خاورمیانه و نزدیک است. ولی به نظر می رسد که ارزیابی غرب در این مورد کماکان بسیار متفاوت است. آیا این امر در صورت امضای یک معاهدۀ هسته ای تغییر خواهد کرد و ایران به عنوان یک شریک بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
ایران با توجه به جغرافیای آن، فرهنگ غنی، مردمی با تـحصیلات خوب و اقتصادی پویا قدرتی مهم در منطقه است.ایرانی که با همسایگانش در صلح و اعتماد زندگی کند می تواند تاثیر بسیار مثبتی در منطقه داشته باشد. در این زمینه به نظر ما باید حق حیات اسرائیل نیز به رسمیت شناخته شود.
باید موفق شویم به جو درگیری های مذهبی که آتش آن در این منطقه هر روز شعله ورتر می شود پایان دهیم. من از این می ترسم که نه فقط در سوریه و عراق بلکه در دوسوی خلیج فارس و حتی در یمن نیز این برداشت فاجعه بار گسترش یابد که ما نه با منازعات سیاسی، که می توانند از طرق سیاسی حل شوند، بلکه با یک دشمنی آشتی ناپذیر بین شیعه و سنیهستیم . زمانی که قرن ها همزیستی مسالمت آمیز مذاهب مختلف زیر سئوال برده می شود، همۀ کشورهای منطقه و از جمله ایران در معرض این تهدید قرار می گیرند. از اینرو باید هرچه سریع تر به فرایندی دست یابیم که بتواند به رواداری و اعتماد منجر شود. ایران در این زمینه مسئولیت بزرگی دارد. من جدا امیدوارم که بعد از دست یافتن به توافق در پروندۀ هسته ای فرصتی برای اندیشیدن به اشکال جدید همکاری ایجاد شود.
- ایران در مبارزه علیه سازمان تروریستی داعش مصمم ظاهر شده است. به نظر شما جمهوری اسلامی ایران در مبارزه علیه جهادگران جنگ طلب چه نقشی می تواند بازی کند؟
ما باید قبل از هرچیز از اشتباهات گذشته، که اساسا شرایط را برایپیشروی حکومت اسلامی (داعش) فراهم کردند، پرهیز کنیم. حکومت اسلامی (داعش) موصل را به این دلیل اشغال نکرد که ارتش عراق فاقد سلاح یا مهمات بود. موصل به دست داعش افتاد چون سربازان – و بخشی از مردم – حاضر نبودند برای دولتی در عراق بجنگند که احساس می کردند آن ها را تنها گذاشته است. از همین رو بر پدیدۀ حکومت اسلامی (داعش) در درازمدت نمی توان فقط با ابزار نظامی فائق آمد. برای رسیدن به این هدف بیش از هرچیز به پیشرفت های سیاسی نیاز است.
همه باید تلاش کنند بر شکاف های مذهبی و فرقه ای در عراق فائق آیند و برای جمعیت سنی دوباره چشم اندازی سیاسی در نظام حکومتی عراق ایجاد کنند. این امر فقط زمانی مقدور است که در رمادی یا موصل به جای شبه نظامیان فرقه ای که مردم محلی از آنان وحشت دارند، ارتش عراق مبارزه علیه حکومت اسلامی (داعش) را به عهده گیرد. حمایت ایران در این راستا در درازمدت مهمتر از مبارزه علیه حکومت اسلامی (داعش) با راکت و حملات هوایی است.
به نظر می رسد که برای دست یافتن به راه حلی سیاسی در سوریه مشارکت تهران اجتناب ناپذیر است. آیا شما در این مورد تغییری در مدل برخورد غرب می بینید که حاکی از ورود ایران به این قضیه باشد؟ چگونه نقشی ایران در این قضیهباید ایفا کند تا مورد استقبال شما قرار گیرد؟
زمانی که بخش بزرگی از مردم سوریه فقط می توانند بین بمب های بشکه ای اسد و جانیان حکومت اسلامی (داعش) یکی را انتخاب کنند، راه حل های سیاسی هر روز دست نیافتنی تر می شود. این منازعه هر چه بیشتر طول بکشد و هرچه گروه های رادیکال خارجی و شبه نظامیان فرقه ای جایگاه موثرتری بیابند، ایجاد بنیان هایی برای همزیستی مسالمت آمیز در سوریه سخت تر می شود. نفوذ ایران در دولت سوریه بیش از هر کشور دیگری است. آرزوی من این است که تا زمانی که در هردو طرف هنوز نیروهایی وجود دارند که طالب صلح هستند و گفتگو با آنان امکان پذیر است، ایران از این نفوذ خود استفاده کند و دولت سوریه را به پای میز مذاکره بیاورد.