پرونده مردی که نوزادی را بهخاطر رابطه نامشروع همسرش به قتل رسانده است، در حالی روی میز قضات قرار گرفت که پدر کودک ناشناس است و مادر او در زندان بهسر میبرد.
به گزارش شهدای ایران، متهم که خیانت همسرش و گریههای کودک را انگیزه اصلی قتل عنوان کرده بود، درحالی دیروز توسط مأموران بدرقه به شعبه٤ دادگاه کیفری شماره یک برده شده بود تا پای میز محاکمه برود، که بهدلیل نبود اولیایدم به زندان بازگردانده شد.
شهروندی ناشناس پنجم آبان سال ٩٠ به مأموران خبر داد جنازه دختربچهای ششماهه را مقابل ایستگاه آتشنشانی تجریش دیده است. وقتی مأموران به محل رسیدند متوجه شدند مأموران آتشنشانی هم بهتازگی جنازه کودک را پیدا کردهاند. این کودک که بهنظر ششماهه میرسید، صورتش کبود و در پتویی پیچانده شده بود. جسد بهعنوان مجهولالهویه به پزشکیقانونی منتقل شد و متخصصان در اولین بررسیها اعلام کردند دختربچه به دلیل فشار بر عناصر حیاتی گردنش جانش را از دست داده است.
درحالیکه مأموران پلیس ردی از خانواده کودک یا عاملان قتل او پیدا نکرده بودند، مرد میانسالی به پلیس خبر داد یکی از نوههایش گم شده است. او گفت: «عروس و پسرم هر دو اعتیاد دارند و فعلا عروسم در زندان است. من دو نوه داشتم وقتی برای سرزدن به آنها رفتم، متوجه شدم یکی از آنها نیست. از پسرم پرسیدم جوابی نداد و وقتی از نوه بزرگترم سؤال کردم خواهرش به نام نازی کجاست، گفت پدرش او را خفه کرده و از خانه بیرون برده است». با این شکایت بود که پیام - پدر دو کودک - بازداشت شد.
او در اعترافاتش قبول کرد قتل نازی کار او است. متهم گفت: «من و همسرم هر دو اعتیاد داشتیم و برای تأمین مواد سرقت میکردیم، پیش از اینکه همسرم به زندان برود، من زندانی شدم و در مدتی که زندان بودم همسرم با دوستانم رابطه داشت. وقتی بیرون آمدم متوجه شدم بچهای دیگر به دنیا آورده است. از همان ابتدا از نازی بدم میآمد تا اینکه همسرم زندانی شد و من مجبور بودم از پسرم و نازی نگهداری کنم، البته تا قبل از اینکه همسرم زندانی شود، با این بچه مشکلی نداشتم. مادرش از او نگهداری میکرد، اما وقتی زندانی شد من دیگر نمیتوانستم از او مراقبت کنم، نازی نهتنها حاصل خیانت همسرم به من بود بلکه خیلی هم گریه میکرد و من کلافه میشدم. یک روز که داشت گریه میکرد، او را خفه و بعد هم جسدش را جلو ایستگاه آتشنشانی رها کردم».
به دستور بازپرس، آزمایش دیانای از مقتول و متهم انجام و مشخص شد پیام، پدر کودک نیست. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده، کیفرخواست علیه متهم صادر شد. روز گذشته درحالیکه متهم برای محاکمه از زندان به شعبه٤ دادگاه کیفری یک فرستاده شده بود، به دلیل عدم اعزام همسرش بهعنوان مادر کودک و پیدانشدن پدر واقعی کودک جلسه رسیدگی تجدید شد.
*شرق
شهروندی ناشناس پنجم آبان سال ٩٠ به مأموران خبر داد جنازه دختربچهای ششماهه را مقابل ایستگاه آتشنشانی تجریش دیده است. وقتی مأموران به محل رسیدند متوجه شدند مأموران آتشنشانی هم بهتازگی جنازه کودک را پیدا کردهاند. این کودک که بهنظر ششماهه میرسید، صورتش کبود و در پتویی پیچانده شده بود. جسد بهعنوان مجهولالهویه به پزشکیقانونی منتقل شد و متخصصان در اولین بررسیها اعلام کردند دختربچه به دلیل فشار بر عناصر حیاتی گردنش جانش را از دست داده است.
درحالیکه مأموران پلیس ردی از خانواده کودک یا عاملان قتل او پیدا نکرده بودند، مرد میانسالی به پلیس خبر داد یکی از نوههایش گم شده است. او گفت: «عروس و پسرم هر دو اعتیاد دارند و فعلا عروسم در زندان است. من دو نوه داشتم وقتی برای سرزدن به آنها رفتم، متوجه شدم یکی از آنها نیست. از پسرم پرسیدم جوابی نداد و وقتی از نوه بزرگترم سؤال کردم خواهرش به نام نازی کجاست، گفت پدرش او را خفه کرده و از خانه بیرون برده است». با این شکایت بود که پیام - پدر دو کودک - بازداشت شد.
او در اعترافاتش قبول کرد قتل نازی کار او است. متهم گفت: «من و همسرم هر دو اعتیاد داشتیم و برای تأمین مواد سرقت میکردیم، پیش از اینکه همسرم به زندان برود، من زندانی شدم و در مدتی که زندان بودم همسرم با دوستانم رابطه داشت. وقتی بیرون آمدم متوجه شدم بچهای دیگر به دنیا آورده است. از همان ابتدا از نازی بدم میآمد تا اینکه همسرم زندانی شد و من مجبور بودم از پسرم و نازی نگهداری کنم، البته تا قبل از اینکه همسرم زندانی شود، با این بچه مشکلی نداشتم. مادرش از او نگهداری میکرد، اما وقتی زندانی شد من دیگر نمیتوانستم از او مراقبت کنم، نازی نهتنها حاصل خیانت همسرم به من بود بلکه خیلی هم گریه میکرد و من کلافه میشدم. یک روز که داشت گریه میکرد، او را خفه و بعد هم جسدش را جلو ایستگاه آتشنشانی رها کردم».
به دستور بازپرس، آزمایش دیانای از مقتول و متهم انجام و مشخص شد پیام، پدر کودک نیست. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده، کیفرخواست علیه متهم صادر شد. روز گذشته درحالیکه متهم برای محاکمه از زندان به شعبه٤ دادگاه کیفری یک فرستاده شده بود، به دلیل عدم اعزام همسرش بهعنوان مادر کودک و پیدانشدن پدر واقعی کودک جلسه رسیدگی تجدید شد.
*شرق