اين در حالي بود که پيرزن تنها در يک منزل حدود 60 متري زندگي مي کرد و به همسايگانش گفته بود قصد سفر به عتبات عاليات را دارد. اين گزارش حاکي است: قاضي ويژه قتل عمد پس از انجام تحقيقات ميداني و با توجه به سرنخ هاي موجود دستور داد تا اين پرونده در اداره جنايي پليس آگاهي و توسط کارآگاهان زبده پي گيري شود.
رئيس پليس آگاهي خراسان رضوي روز گذشته در تشريح اين پرونده جنايي به خراسان گفت: پس از ارسال اين پرونده به پليس آگاهي گروهي از کارآگاهان ورزيده دايره جنايي با نظارت مستقيم سرهنگ محمدرضا غلامي ثاني (رئيس اداره جنايي) مامور دستگيري دزدان جاني شدند و بدين ترتيب تحقيقات فني و تخصصي در اين باره آغاز شد. سرهنگ کارآگاه حسين بيدمشکي افزود: کارآگاهان در اولين مرحله از تحقيقات پليسي و بررسي سرنخ هاي موجود به زني مشکوک شدند که چند ساعت قبل از جنايت در اطراف منزل پيرزن مشاهده شده بود اين زن که در همسايگي پيرزن تنها و در کوچه اي بالاتر سکونت داشت به عنوان تنها مظنون اين جنايت با صدور دستوري از سوي قاضي صفائيان (قاضي شعبه 208 دادسراي مشهد) بازداشت شد و مورد بازجويي قرار گرفت اما او ضمن انکار قتل گفت: پيرزن اهل شمال کشور بود و از آن منطقه رب انار براي فروش مي آورد و به صورت نقد و اقساط به همسايگان مي فروخت آن شب هم من براي دادن قسط به منزل پيرزن رفتم. اين مقام ارشد انتظامي اضافه کرد: اما پيگيري کارآگاهان با شگردهاي تخصصي نشان مي داد که زن 35 ساله تا حدود ساعت يک بامداد در منزل پيرزن حضور داشته است. مظنون اين حادثه در مواجهه با اسناد و مدارک جمع آوري شده نيز گفت: پس از آن که از منزل پيرزن بيرون آمدم دختر 19 ساله ام را به درمانگاه بردم و دوباره حدود ساعت يک شب بود که از نزديک منزل پيرزن عبور کردم.
سرهنگ کارآگاه بيدمشکي خاطرنشان کرد: اين در حالي بودکه اظهارات زن جوان و دختر 19 ساله اش با تناقضاتي روبه رو شد و به همين دليل نيز کارآگاهان منزل مظنون را بدون حضور خودش و با دستور قضايي مورد بازرسي قرار دادند که در اين بازرسي 2 گوشي تلفن همراه گران قيمت که به تازگي خريداري شده بود کشف شد اما زن جوان که گوشي قديمي خود را در دست داشت ادعا مي کرد که گوشي ديگري ندارد. وي افزود: وقتي افسر پرونده گوشي تلفن نو را مقابل وي گذاشت ديگر چاره اي جز بيان حقيقت نديد و به قتل پيرزن اعتراف کرد. او گفت: از يک هفته قبل نقشه قتل پيرزن را کشيدم چون مي دانستم او قصد عزيمت به کربلا را دارد و پول زيادي جمع آوري کرده است به همين خاطر شب حادثه با دخترم به منزل پيرزن رفتيم او ما را به خوردن «اشکنه» (غذاي محلي) دعوت کرد من هم داخل غذاي او حدود 30 عدد قرص خواب آور ريختم دقايقي بعد پيرزن گفت: سرم گيج مي رود بهتر است دست و صورت و پاهايم را در حمام بشويم اما او مقابل در حمام به زمين افتاد که در اين لحظه من روسري را دور گردنش پيچيدم و دخترم نيز پاهاي او را گرفت که تکان نخورد پس از آن هم دست و پايش را بستيم. وقتي او خفه شد طلاهايش را از داخل کشوي کمد به همراه مقداري وجه نقد برداشتيم و من براي آن که آثار جنايت را از بين ببرم شيلنگ گاز آبگرمکن را بريدم تا در حادثه آتش سوزي همه چيز عادي جلوه کند. سرهنگ بيدمشکي تصريح کرد: پس از اعترافات صريح متهمان، آنان براي ادامه تحقيقات و کشف زواياي پنهان اين پرونده جنايي با صدور دستور قضايي در اختيار کارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند که بررسي ها در اين باره همچنان ادامه دارد.