اسلحه ام بیت المال است
سید ابراهیم حسینی همرزم طلبه شهید سید عظیم حسینی که از لشکر ویژه 25 کربلا در کربلای 5 آسمانی شد، روایت می کند:
به گزارش شهدای ایران؛ سید ابراهیم حسینی همرزم طلبه شهید سید عظیم حسینی که از لشکر ویژه 25 کربلا در کربلای 5 آسمانی شد، روایت می کند:
سال 1365 در ادامه ی عملیات والفجر 8 در فاو مستقر بودیم. شهید سید عظیم حسینی با آرپی چی مخصوص اش سنگرهای دشمن را یکی یکی هدف قرار می داد و منهدم می کرد. سنگرهای دشمن پر بود از سلاح های سبک و سنگین. در همین حین ترکش یکی از کالیبرها درست خورد به کتف سید عظیم.
سید بی هوش پشت سنگر داخل کانال افتاد. شدت خونریزی باعث شد رزمنده ها فکر کنند او شهید شده است. من عضو گردان پشتیبانی بودم. فردا هنگام برگشت نیروهای عمل کننده، عظیم را با لباس خونی در حالی که جراحت عمیقی روی کتفش بود، دیدم. با زحمت آر پی چی را همراه خود می کشید.
از این که زنده بود شگفت زده شدم. رو به او گفتم: مرد حسابی! داری می میری آن وقت آر پی چی به این سنگینی را همراه خودت می کشی؟! نای حرف زدن نداشت، گفت: آر پی چی امانت است، مال بیت المال است. هیچ وقت نمی گذارم دست بعثی ها بیفتد.
قسمتی از وصیت نامه طلبه شهید سید عظیم حسینی:
گر ز سر بريده ميترسيديم در محفل عاشقان نميرقصيديم
گر ز سر بريده ميترسيديم در محفل عاشقان نميرقصيديم. بسيجی يك ملت عظيمي است به بزرگي تاريخ، او پيرو اسدالله فاتح خيبر، او از نژاد سلمان و ابوذر است او درياي پهناوري است كه امواج پر تلاطم آن، كشتيهاي تبهكاران را درهم ميشكند. او بار سفر خويش را بسته و آهنگ هجرت نمود و مركبش در تپه سوزان جنوب و غرب بارانداز كرد و در سنگري كوچك سكونت گزيد، سلاح برگرفت وبا دشمن خصم به ستيز برخاست تا آنگاه غريبانه و مظلومانه در دشت كوير و سوزانروي ريگهاي داغ، جان باخت، حسين بن علي (عليه السلام) به شهادت ميرسد، بسيجي هم دور از پدر و مادر، زن و فرزند در بالين همسنگرش به خون خويش غلتيده او عاشقانه جان ميبازد كه نه طالب مال است و نه شيفته پست و مقام.
بسیجیان پيرو خميني رهبر، سازش ناپذيرند
بسيجيان فقط به خاطر اداي كلمه توحيد از هر كوشش و حركتي دريغ نخواهند نمود و زير بار هيچ ستمي نخواهند رفت، آنان پيرو خميني رهبر، سازش ناپذيرند. بسيجي ديده بيدار عشق است بسيجي پير ميداندار عشق است اگرچه كوچك و كم سنوسال است وليكن در عمل، سردارعشق است.
مادرم! در میان جمعیت دست خود را بر زخم بدنم بزن و..
پدرجان، مادر جان از مرگم غمگين نباشيد و اين مرگ سرخي است كه از مولاي خود حسين بن علي (عليه السلام) آموختم و از شهادت من خوشحال باش و ميخواهم كه در مراسم تشييع جنازهام شيريني پخش كنيد، مادرجان وقتيجنازهام را به سويت آوردند در ميان جمعيت دست خود را بر زخم بدنم بزن و دست خود را خون آلود كرده و به طرف آسمان بلند كن و فرياد برآور خدايا! فرزندم را در راهت قرباني كردم.
نگذاريد كه اسلحهام در چنگال ابر جنايتكاران بيفتد
از برادرانم ميخواهم كه امام را تنها نگذاشته كه ترك امام ترك اسلام است برادرانم همانطور كه امام در اسلام ذوب شده شما نيز در امام ذوب شويد و از شما ميخواهم كه راه اين حقير را ادامه داده و نگذاريد كه اسلحهام در چنگال ابر جنايتكاران و از خدا بي خبر عراقي بيافتد، اميدوارم كه بتوانيد خالصانه دين خود را ادا كنيد و از برادرم شهيد سيد عيسي، كمال تشكر را ميكنم كه در اين راه معلم من بود و از خواهرم كه ميدانم داغ برادر براي وي مشكل است. ولي ميخواهم كه از اين شهادتم خوشحال و شادمان باشد و براي حفظ امام و اسلام دعا كند و از خواهرم ميخواهم كه حجاب اسلامي و زينبي خود را حفظ نمايد زيرا اين حجاب تيغش برندهتر از خون سرخ من است و در حفظ اخلاق و تقوي و صبر كوشا باشد.
آنهايي كه با ولايت فقيه مخالفند در مجالس من شركت نكنند
از امت حزب الله وشهيد پرور ميخواهم كه امام را تنها نگذارند و مطيع امر امام باشند.به آنهايي كه با ولايت فقيه مخالف و اين خط و نظام اسلامي را قبول ندارند اعلام ميكنم كه در مجالس منشركت نكنند چه آشنا باشد و چه غير آشنا، من ميخواهم كه مجلسم را ياوران حسين و امام، نوراني كنند نه سيه چهرهگان ازخدا بيخبر، كه ماديات دنيوي آنان را كور و كر كرده باشد، به دشمنان اسلام مجال كوچكترين حركتي را ندهيد و هوشيار ومقاوم باشيد كه دستهاي پليدي در كار است (در انحراف كشاندن شما امت حزب الله) پس بكوشيد اين توطئهها را خنثي و از بين ببريد، اي مردم! من به سهم خودم اعلام ميكنم كه امام بيياور است، حسين مظلوم است پس بيطرف ننشينيد و گام به سوي جهاد في سبيل الله برداريد.
هنگام دفنم، شعار وحدت را با فريادي بلند سر دهید
در آخر سفارش ميكنم كه اگر جن=ازهام را به سويتان آوردند مرا در مقابل قبر مطهر برادرم سيد عيسي بگذاريد و ... ميخواهم جنازه خونين مرا از تابوت بيرون بياوريد و دور قبرم چند بار بگردانيد تا اينكه خداوند در درون قبر ترحمي به من بنمايد و هنگام دفنم تمام كساني كه در آنجا حاضر ميباشند بايد شعار وحدت را با فريادي بلند سر دهند، كساني كه با خط ولايت فقيه و امام و اسلام مخالف باشند از آنها عاجزانه ميخواهم هرگز در تشييع جنازهام شركت ننمايند چون اينان خوارج زمان مولا علي (عليه السلام) ميباشند و كساني هستند كه همانند تاريخ خونبار عاشورا، حسين را تنها گذاشتند و لبيك به نداي هل من ناصر ينصرني آقا اباعبدالله نگفتند.
جبهه را فراموش نكنيد،
تبليغات اسلامي را فراموش نكنيد.
سال 1365 در ادامه ی عملیات والفجر 8 در فاو مستقر بودیم. شهید سید عظیم حسینی با آرپی چی مخصوص اش سنگرهای دشمن را یکی یکی هدف قرار می داد و منهدم می کرد. سنگرهای دشمن پر بود از سلاح های سبک و سنگین. در همین حین ترکش یکی از کالیبرها درست خورد به کتف سید عظیم.
سید بی هوش پشت سنگر داخل کانال افتاد. شدت خونریزی باعث شد رزمنده ها فکر کنند او شهید شده است. من عضو گردان پشتیبانی بودم. فردا هنگام برگشت نیروهای عمل کننده، عظیم را با لباس خونی در حالی که جراحت عمیقی روی کتفش بود، دیدم. با زحمت آر پی چی را همراه خود می کشید.
از این که زنده بود شگفت زده شدم. رو به او گفتم: مرد حسابی! داری می میری آن وقت آر پی چی به این سنگینی را همراه خودت می کشی؟! نای حرف زدن نداشت، گفت: آر پی چی امانت است، مال بیت المال است. هیچ وقت نمی گذارم دست بعثی ها بیفتد.
قسمتی از وصیت نامه طلبه شهید سید عظیم حسینی:
گر ز سر بريده ميترسيديم در محفل عاشقان نميرقصيديم
گر ز سر بريده ميترسيديم در محفل عاشقان نميرقصيديم. بسيجی يك ملت عظيمي است به بزرگي تاريخ، او پيرو اسدالله فاتح خيبر، او از نژاد سلمان و ابوذر است او درياي پهناوري است كه امواج پر تلاطم آن، كشتيهاي تبهكاران را درهم ميشكند. او بار سفر خويش را بسته و آهنگ هجرت نمود و مركبش در تپه سوزان جنوب و غرب بارانداز كرد و در سنگري كوچك سكونت گزيد، سلاح برگرفت وبا دشمن خصم به ستيز برخاست تا آنگاه غريبانه و مظلومانه در دشت كوير و سوزانروي ريگهاي داغ، جان باخت، حسين بن علي (عليه السلام) به شهادت ميرسد، بسيجي هم دور از پدر و مادر، زن و فرزند در بالين همسنگرش به خون خويش غلتيده او عاشقانه جان ميبازد كه نه طالب مال است و نه شيفته پست و مقام.
بسیجیان پيرو خميني رهبر، سازش ناپذيرند
بسيجيان فقط به خاطر اداي كلمه توحيد از هر كوشش و حركتي دريغ نخواهند نمود و زير بار هيچ ستمي نخواهند رفت، آنان پيرو خميني رهبر، سازش ناپذيرند. بسيجي ديده بيدار عشق است بسيجي پير ميداندار عشق است اگرچه كوچك و كم سنوسال است وليكن در عمل، سردارعشق است.
مادرم! در میان جمعیت دست خود را بر زخم بدنم بزن و..
پدرجان، مادر جان از مرگم غمگين نباشيد و اين مرگ سرخي است كه از مولاي خود حسين بن علي (عليه السلام) آموختم و از شهادت من خوشحال باش و ميخواهم كه در مراسم تشييع جنازهام شيريني پخش كنيد، مادرجان وقتيجنازهام را به سويت آوردند در ميان جمعيت دست خود را بر زخم بدنم بزن و دست خود را خون آلود كرده و به طرف آسمان بلند كن و فرياد برآور خدايا! فرزندم را در راهت قرباني كردم.
نگذاريد كه اسلحهام در چنگال ابر جنايتكاران بيفتد
از برادرانم ميخواهم كه امام را تنها نگذاشته كه ترك امام ترك اسلام است برادرانم همانطور كه امام در اسلام ذوب شده شما نيز در امام ذوب شويد و از شما ميخواهم كه راه اين حقير را ادامه داده و نگذاريد كه اسلحهام در چنگال ابر جنايتكاران و از خدا بي خبر عراقي بيافتد، اميدوارم كه بتوانيد خالصانه دين خود را ادا كنيد و از برادرم شهيد سيد عيسي، كمال تشكر را ميكنم كه در اين راه معلم من بود و از خواهرم كه ميدانم داغ برادر براي وي مشكل است. ولي ميخواهم كه از اين شهادتم خوشحال و شادمان باشد و براي حفظ امام و اسلام دعا كند و از خواهرم ميخواهم كه حجاب اسلامي و زينبي خود را حفظ نمايد زيرا اين حجاب تيغش برندهتر از خون سرخ من است و در حفظ اخلاق و تقوي و صبر كوشا باشد.
آنهايي كه با ولايت فقيه مخالفند در مجالس من شركت نكنند
از امت حزب الله وشهيد پرور ميخواهم كه امام را تنها نگذارند و مطيع امر امام باشند.به آنهايي كه با ولايت فقيه مخالف و اين خط و نظام اسلامي را قبول ندارند اعلام ميكنم كه در مجالس منشركت نكنند چه آشنا باشد و چه غير آشنا، من ميخواهم كه مجلسم را ياوران حسين و امام، نوراني كنند نه سيه چهرهگان ازخدا بيخبر، كه ماديات دنيوي آنان را كور و كر كرده باشد، به دشمنان اسلام مجال كوچكترين حركتي را ندهيد و هوشيار ومقاوم باشيد كه دستهاي پليدي در كار است (در انحراف كشاندن شما امت حزب الله) پس بكوشيد اين توطئهها را خنثي و از بين ببريد، اي مردم! من به سهم خودم اعلام ميكنم كه امام بيياور است، حسين مظلوم است پس بيطرف ننشينيد و گام به سوي جهاد في سبيل الله برداريد.
هنگام دفنم، شعار وحدت را با فريادي بلند سر دهید
در آخر سفارش ميكنم كه اگر جن=ازهام را به سويتان آوردند مرا در مقابل قبر مطهر برادرم سيد عيسي بگذاريد و ... ميخواهم جنازه خونين مرا از تابوت بيرون بياوريد و دور قبرم چند بار بگردانيد تا اينكه خداوند در درون قبر ترحمي به من بنمايد و هنگام دفنم تمام كساني كه در آنجا حاضر ميباشند بايد شعار وحدت را با فريادي بلند سر دهند، كساني كه با خط ولايت فقيه و امام و اسلام مخالف باشند از آنها عاجزانه ميخواهم هرگز در تشييع جنازهام شركت ننمايند چون اينان خوارج زمان مولا علي (عليه السلام) ميباشند و كساني هستند كه همانند تاريخ خونبار عاشورا، حسين را تنها گذاشتند و لبيك به نداي هل من ناصر ينصرني آقا اباعبدالله نگفتند.
جبهه را فراموش نكنيد،
تبليغات اسلامي را فراموش نكنيد.