با فرا رسیدن ماه مبارم رمضان حس و حال خاصی بین بچههای اردوگاه حاکم شد. در یکی از همین روزها، وقت افطار، یکی از برادران با لحن خوشی شروع کرد به اذان گفتن.
به گزارش شهدای ایران؛ عبدالمجید سراوانی روز 31 تیرماه سال 1367 به دست دشمن بعثی اسیر شده بود و از آزادگان اردوگاه بعقوبه عراق بوده است در خاطرهای از ماه رمضان در اسارت میگوید:با فرا رسیدن ماه مبارم رمضان حس و حال خاصی بین بچههای اردوگاه حاکم شد. در یکی از همین روزها، وقت افطار، یکی از برادران با لحن خوشی شروع کرد به اذان گفتن.
سرباز عراقی بلافاصله با شنیدن صدای اذان وارد اردوگاه شد و او را به قصد شکنجه بیرون برد. بقیه را هم تهدید کرد و گفت: از این تاریخ به بعد کسی حق اذان گفتن ندارد. از آنجایی که برادران طاقت تحمل این صحنه را نداشتند، متحدانه به مدت 48 ساعت شروع به تظاهرات و شکستن شیشهها کردند و خواستار برگرداندن برادر مؤذن به جمع خودشان بودند. در نتیجه عراقیها مجبور شدن خواسته آنان را اجابت کنند.
سرباز عراقی بلافاصله با شنیدن صدای اذان وارد اردوگاه شد و او را به قصد شکنجه بیرون برد. بقیه را هم تهدید کرد و گفت: از این تاریخ به بعد کسی حق اذان گفتن ندارد. از آنجایی که برادران طاقت تحمل این صحنه را نداشتند، متحدانه به مدت 48 ساعت شروع به تظاهرات و شکستن شیشهها کردند و خواستار برگرداندن برادر مؤذن به جمع خودشان بودند. در نتیجه عراقیها مجبور شدن خواسته آنان را اجابت کنند.