از آنجا که هزینه گسترده اقتصادی و سیاسی اشغال عراق با نتیجه مطلوب امریکا همراه نشده است، دولت این کشور در دوران کنونی تلاش دارد با تغییر وضعیت عراق و استفاده ابزاری از شرایط این کشور نفوذ خود را در عراق افزایش دهد.
شهدای ایران:وضعیت پیچیده و نفوذپذیر عراق منجر به تاثیرگذاری قابل توجه بازیگران خارجی در روندهای جاری و آتی این کشور شده است؛ اما بیشک امریکا تاثیرگذارترین بازیگر خارجی در عراق بعد از تجاوز نظامی به این کشور است که اهداف و سناریوهای مدنظر آن تاثیر مهمی در صحنه سیاسی عراق داشته است. با این وجود، با توجه به منافع متنوع اقتصادی (نفتی)، سیاسی و امنیتی امریکا در عراق و ملاحظات داخلی، منطقهای و بینالمللی، نمیتوان سیاست خارجی امریکا در عراق را در یک محور یا هدف مشخصی خلاصه کرد؛ بلکه با توجه به این ملاحظات و تحولات میدانی در گذر زمان، سناریوهای مختلفی برای عراق مدنظر دولتمردان امریکایی قرار گرفته است که البته برخی از آنها دارای اولویت بیشتری هستند.
با وجود هزینه 750 میلیارد دلاری حمله به عراق برای امریکا و اشغال این کشور و همچنین تلفات گسترده انسانی متعاقب آن، به دلایلی مانند اهمیت راهبردی عراق برای امریکا، دولت این کشور با ابزارها و سیاستهای مختلف در پی حفظ و افزایش نفوذ خود در عراق طی یک دهه گذشته بوده است. در راستای چنین هدفی، امریکا بعد از خروج از عراق تلاش داشته است این تصور را القا کند که بمبگذاریها نشان میدهد که بدون امریکا امکان برقراری امنیت در عراق وجود ندارد. همچنین این کشور با هدف تقویت موضع خود در عراق رفتارهایی نظیر تقویت تعامل با همه گروههای سیاسی و وابسته کردن امنیتی عراق به خود را اتخاذ کرده است. اعمال فشار بر دولت مرکزی عراق نیز از جمله رفتارهای امریکا در راستای اهداف خود طی سالهای اخیر به شمار میرود.(1)
مجموعه رفتارهای امریکا در قبال عراق و یا انفعال در سرکوب داعش را باید در راستای سناریوهای مطلوب و مدنظر امریکا در رابطه با عراق ارزیابی و تبیین کرد.
با وجود اتخاذ چنین رفتارهایی طی سالهای اخیر، امریکا در مواجهه با بحران کنونی عراق یعنی ظهور و گسترش داعش در حد انتظارات عمل نکرد که البته دلیل این امر را نیز باید در اهداف کلان کنونی امریکا در قبال عراق جستجو کرد. وضعیت کنونی عراق از برخی جهات مشابه جنگ داخلی و بحران امنیتی بین سالهای 2006 تا 2008 است که در آن زمان امریکا با هزینه منابع اقتصادی و نظامی سعی بر کنترل بحران در عراق داشت ولی در دوره کنونی حاضر به هزینه برای بهبود اوضاع عراق نبوده و حتی به انفعال متهم شده است. هر چند دلیل سیاست کنونی امریکا در عدم اقدام جدی برای سرکوب داعش و برقراری ثبات در عراق را باید در سناریوهای مطلوب و مدنظر دولت این کشور برای آینده عراق ریشهیابی کرد. لذا مجموعه رفتارهای امریکا در قبال عراق و یا انفعال در سرکوب داعش را باید در راستای سناریوهای مطلوب و مدنظر امریکا در رابطه با عراق ارزیابی و تبیین کرد. در این رابطه، با درنظر داشتن منافع گوناگون امریکا در عراق و ملاحظات مختلف آن و تحولات میدانی در عراق، میتوان گفت آمریکا سناریوهای زیر را در عراق تعقیب میکند که البته برخی دارای اولویت بیشتری بوده و یا از امکان بیشتری برای اجرایی شدن دارا هستند.
تضعیف دولت مرکزی شیعی
امریکا با ساقط کردن صدام نه تنها یکی از دشمنان ایران را حذف کرد بلکه بعد از به قدرت رسیدن شیعیان عراق پس از انتخابات پارلمانی در سال 2005، عراق را به بازیگری همسو با ایران تبدیل کرد که منجر به افزایش نفوذ منطقهای ایران- به عنوان اصلیترین مخالف منطقهای امریکا- شد. لذا از آنجا که هزینه گسترده اقتصادی و سیاسی اشغال عراق با نتیجه مطلوب امریکا همراه نشده است، دولت این کشور در دوران کنونی تلاش دارد با تغییر وضعیت عراق نفوذ خود را در عراق و منطقه در مقابل بازیگرانی مانند ایران افزایش دهد. مهمترین اقدام لازم در این زمینه نیز تضعیف دولت مرکزی شیعی عراق و تقویت دیگر بازیگران سیاسی این کشور است. تعقیب این سناریو از سوی امریکا هرچند ممکن است با پیامدهایی مانند تشدید منازعات فرقهای همراه باشد، اما برخی سیاستهای اعمالی امریکا و تحولات میدانی در عراق نشان از تعقیب جدی آن از سوی دولت اوباما دارد. نمونههای این امر اعمال فشار بر نوریالمالکی برای کنارهگیری از قدرت علیرغم پیروزی در انتخابات، اعلام امکان اهداء کمک نظامی مستقیم به گروههای سنی و کرد، مذاکره و تعامل سیاسی مستقیم با کردها و گروههای سنی بدون توجه به مخالفتهای دولت مرکزی عراق و اعمال فشار در چینش ترکیب کابینه عراق برای جلب رضایت گروههای سنی به شمار میروند.(2)
همچنین از آنجا که دولت تحت رهبری شیعیان عراق برخلاف گروههای سنی و کرد همسویی کاملی با اولویتهای امریکا در موضوع بحران سوریه و برخی دیگر مسائل منطقه نداشته است، یکی از سناریوها و شرایط مطلوب برای امریکا در آینده، تضعیف دولت مرکزی و تقویت دیگر گروههای سیاسی همسو با خود در عراق با هدف همراه نمودن این کشور در موضوعات منطقهای است. زیرا با افزایش نفوذ کردها و اهل سنت در دولت مرکزی، احتمال همراهی و همسویی دولت عراق با اولویتهای منطقهای امریکا افزایش خواهد یافت؛ لذا تغییر آرایش قدرت در عراق، یعنی کاستن از قدرت شیعیان و تقویت جایگاه دیگر گروههای سیاسی را میتوان یکی از سناریوهای مطلوب امریکا در این کشور درنظر گرفت.
بحرانی نگه داشتن شرایط امنیتی عراق
گسترش دامنه نفوذ داعش در عراق، تسلط آن بر برخی مناطق غربی و شمالی این کشور و امکان پیشروی آن به سمت بغداد و یا مناطق کردنشین منجر به ظهور یک بحران امنیتی جدید در عراق شده است که با پیامدهایی در داخل این کشور و سطح منطقه همراه میباشد. اما نکته قابل توجه در رابطه با ظهور و گسترش نفوذ داعش، کمتوجهی به فعالیت آن در عراق و یا فقدان اراده جدی برای مبارزه با آن از سوی امریکا بوده است. زیرا در صورت وجود اراده لازم برای سرکوب این گروه تروریستی از سوی امریکا، فعالیت داعش در عراق در مدتی کوتاه متوقف یا کنترل میشد. با توجه به این امر و درنظر داشتن آگاهی اطلاعاتی امریکا از ظهور و گسترش داعش، به نظر میرسد دولت امریکا عامدانه رویکرد انفعال در سرکوب داعش در عراق را در پیش گرفته است؛ زیرا چنین وضعیتی را در راستای منافع خود میپندارد. بدین نحو که تداوم بحران امنیتی در عراق با مزایا و یا فرصتهایی برای امریکا همراه خواهد بود. البته چنین وضعیتی با پیامدهای امنیتی منفی برای متحدان منطقهای امریکا نیز همراه است و تصمیم امریکا در جلوگیری از گسترش تصرفات داعش با حملات محدود هوایی علیرغم عدم اقدام جدی در سرکوب آن را نیز در این راستا باید تحلیل نمود.(3) آمریکا البته سعی دارد تا ضمن کنترل و نه از میان بردن داعش در عراق، متحدان خود در منطقه را از این خطر مصون بدارد. یک نمونه از این تلاشها، اقدام آمریکا در تجهیز اردن به سیستم امنیتی و شناسایی در مرزهایش با عراق و سوریه است که مانع از نفوذ تروریستها به اردن میشود.
از آنجا که هزینه گسترده اقتصادی و سیاسی اشغال عراق با نتیجه مطلوب امریکا همراه نشده است، دولت این کشور در دوران کنونی تلاش دارد با تغییر وضعیت عراق نفوذ خود را در عراق و منطقه در مقابل بازیگرانی مانند ایران افزایش دهد.
با توجه به چنین شرایطی، تداوم بحران امنیتی عراق و تداوم فعالیت داعش در این کشور با مزایا یا فرصتهایی برای امریکا نظیر امنیتی شدن منطقه و گسترش فروش تسلیحات امریکایی، افزایش نفوذ امنیتی و نظامی امریکا در عراق و کشورهای همسایه آن، آسیبپذیری بیشتر دولت مرکزی عراق در مقابل خواستهها و فشارهای امریکا و ایجاد بهانه برای حضور نظامی همراه بوده است. با توجه به چنین مواردی، دولت امریکا تداوم اوضاع بحرانی در عراق و عدم حل بحران امنیتی این کشور را یکی از سناریوهای مطلوب خود میداند.
بازگشت نظامی به عراق
هدف اصلی سیاست خارجی امریکا در قبال عراق افزایش نفوذ در این کشور و همسو کردن آن با اولویتهای منطقهای خود است. یکی از سناریوهای مطلوب امریکا برای دسترسی به این هدف افزایش نفوذ نظامی و امنیتی در عراق با بازگشت نیروهای نظامی خود به این کشور است. زیرا حضور نظامی در عراق، تاثیرگذاری و فشار بر دولت آن کشور را افزایش خواهد داد و امریکا را به اهداف خود نزدیکتر خواهد کرد. در واقع هر چند بازگشت نظامی به عراق با مخالفتها و نارضایتیهای گستردهای در داخل امریکا همراه خواهد شد و هزینههای زیادی نیز بر دولت این کشور تحمیل خواهد کرد، اما برخی اظهارنظرات مقامات امریکایی و همچنین رفتارهای این کشور نشان از تمایل آن برای بازگشت به وضعیت حضور نظامی در عراق دارد. با وجود حضور تعداد قابل توجهی از نیروهای نظامی امریکایی با اهداف آموزشی در عراق، به نظر میرسد بحران ظهور داعش بهانه لازم برای امریکا به منظور بازگشت نظامی به عراق و افزایش نیروهای نظامی خود در این کشور را مهیا کرده است. در واقع هر چند امریکا تمایلی برای اتخاذ اقدام جدی برای شکست داعش ندارد اما این موضوع را فرصتی برای بازگشت نظامی به عراق میداند. در این راستا، رفتارهایی مانند بازدید پرشمار فرماندهان نظامی امریکایی از عراق طی یک سال اخیر از جمله سفر ژنرال «دمپسی» به این کشور را میتوان نمودهای عینی تدوین چنین سناریویی از سوی امریکا درنظر داشت. علاوه بر این، اظهارنظر مقامات رسمی دولت امریکا در مورد زمانبر بودن مبارزه با داعش و شکست آن و تاکید اوباما بر ضرورت افزایش نیروها در عراق نیز از جمله نشانههای برنامه امریکا برای حضور نظامی در عراق میباشند که ممکن است شاهد اجرایی شدن آن در آینده باشیم.(4) آمریکا به تازگی اعلام کرده که 450 نیروی نظامی برجسته خود را برای آموزش نیروهای ارتش عراق به بغداد خواهد فرستاد.
با توجه به این امر و درنظر داشتن آگاهی اطلاعاتی امریکا از ظهور و گسترش داعش، به نظر میرسد دولت امریکا عامدانه رویکرد انفعال در سرکوب داعش در عراق را در پیش گرفته است؛ زیرا چنین وضعیتی را در راستای منافع خود میپندارد.
تجزیه عراق
برخی رفتارهای امریکا طی یک سال اخیر نشان میدهد تجزیه عراق و جدا شدن کردها و مناطق سنینشین نیز یکی از سناریوهای مدنظر برخی مراکز قدرت در امریکا به شمار میرود. از آنجا که با وجود هزینههای گسترده برای تجاوز و اشغال عراق و پس از آن همکاریهای گسترده میان امریکا و عراق، دولت مرکزی این کشور تحت رهبری شیعیان همچنان نه تنها همسویی و همکاری کاملی با امریکا در مسائل داخلی و منطقهای ندارد، بلکه روابط مساعدی نیز با رقبا و مخالفان امریکا از جمله ایران برقرار کرده است، این اندیشه در میان برخی مراکز قدرت در امریکا ایجاد شده است که با تجزیه عراق نه تنها نفوذ ایران در این کشور از بین خواهد رفت بلکه دولتهای کوچک شکل گرفته از آن نیز به دلایلی نظیر نیازهای اقتصادی و امنیتی به امریکا وابسته خواهند شد. چنین استدلالی زمینه را برای تقویت این اندیشه در امریکا فراهم کرده و آن را به یکی از سناریوهای مدنظر مقامات امریکایی برای آینده عراق تبدیل کرده است؛ تا جایی که این موضوع از سوی برخی مقامات رسمی و مراکز قدرت نیز مورد توجه قرار گرفته است. از جمله این موارد میتوان به اظهارات «جو بایدن» معاون اوباما اشاره داشت که تجزیه عراق را تنها راه حل بحران این کشور معرفی کرده است. او حتی در سالهای ابتدایی اشغال عراق توسط آمریکا نیز این ایده را مطرح کرده بود. علاوه بر این، بحث کمک نظامی مستقیم امریکا به گروههای سنی و کرد نیز نشانههایی از جدیت این سناریو را نمایان کرد. بطوری که طرح کنگره امریکا برای کمک نظامی مستقیم به این گروهها هر چند با واکنش تند دولت مرکزی عراق مواجه شد، اما میتواند مقدمه اقدامات امریکا برای اجرای چنین سناریویی باشد. زیرا از نظر برخی مقامات امریکایی، صرفنظر از پیامدهای منفی بلندمدت تجزیه عراق برای امریکا و متحدان آن، این طرح فرصتهایی نیز برای امریکا در زمان کنونی ایجاد میکند.(5)
با وجود حضور تعداد قابل توجهی از نیروهای نظامی امریکایی با اهداف آموزشی در عراق، به نظر میرسد بحران ظهور داعش بهانه لازم برای امریکا به منظور بازگشت نظامی به عراق و افزایش نیروهای نظامی خود در این کشور را مهیا کرده است.
نتیجهگیری
بطور کلی با توجه به سیاستهای اعمالی امریکا، اظهارات مقامات این کشور، تحولات میدانی عراق و کل منطقه و راهبردهای منطقهای سیاست خارجی دولت امریکا در کنار اهداف متنوع و منافع مختلف آن در عراق، چهار سناریوی فوق را میتوان سناریوهای مطلوب امریکا در قبال عراق دانست که در پی اجرایی کردن آنها میباشد. اما نکته قابل توجه در این رابطه این مساله است که هر یک از چهار سناریوی فوق اولویت یکسانی برای امریکا ندارد و هر کدام از آنها با پیامدهای مثبت و منفی متفاوتی نیز برای این کشور همراه خواهد بود. بدین نحو که با توجه به اولویتهای سیاست خارجی دولت اوباما میتوان گفت دو سناریوی نخست محتملتر از سناریوهای بازگشت نظامی به عراق یا تجزیه این کشور هستند و دارای اولویت مهمتری نیز میباشند. همچنین دو سناریوی نخست پیامدهای منفی کمتری برای امریکا خواهند داشت زیرا دو سناریوی بازگشت نیروهای نظامی به عراق یا تلاش برای تجزیه این کشور علیرغم فرصتهایی که برای امریکا ایجاد میکنند، با پیامدهای منفی قابل توجهی برای امریکا و متحدان منطقهای آن مانند هزینههای اقتصادی و تهدیدات امنیتی و ارضی همراه خواهند بود.
منابع:
1- پیشگاه هادیان، حمید، "سناریوهای امریکا در قبال عراق و سیاستهای ایران"، مجله مجلس و راهبرد، شماره 35.
2- Iraq war: Here are the worst and best scenarios, http://www.cnbc.com/id/101769614
3- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930504001387
4- https://www.whitehouse.gov/the-press-office/2014/06/12/remarks-president-obama-and-prime-minister-abbott-australia-after-bilate
5- US military aid bills highlight Iraq's deep divisions, http://www.aljazeera.com/news/2015/05/150509084945317.html
هادی زرگری
*تبیین