نگاه اقتصادی داشتن به این مکان در حالی که نشر شاهد یک انتشارات دولتی با ردیف بودجه مشخص است، در کنار ناتوانی در مدیریت یک فروشگاه کتاب ساده وقتی با هم جمع میشوند، چیزی جز دایر کردن تابلوفروشی در مهمترین راسته کتابفروشی کشور آنهم در این شرایط کتاب و کتابخوانی نتیجه نمیدهد.
شهدای ایران: سالهاست که جبهه فرهنگی انقلاب از نداشتن ویترین در میان کتابفروشیها مینالد. اما جالب است که برخی ناشران دولتی علیرغم مغازه داشتن در راسته کتابفروشیهای خیابان انقلاب کمترین توانی (یا عرضهای!) برای اداره این مکانها و تبدیل آن به یک کتابفروشی ندارند. برخی از این انتشاراتیهای دولتی نه تنها نتوانستهاند که مغازههای خود را به محل رجوع کتابخوانهای جبهه فرهنگی انقلاب تبدیل کنند که حتی از دایر کردن فروشگاهی برای فروش کتابهای انتشارات خود هم عاجز بودهاند.
یکی از این انتشاراتها، نشر شاهد است که علیرغم داشتن چند باب مغازه در سطح شهر، هیچ بهرهبرداری مفید مرتبطی از آنها نمیکند. برای مثال فروشگاه این انتشارات در خیابان انقلاب که لوگوی نشر شاهد هم بر آن نصب است، به محل فروش قاب و تابلو تبدیل شده است! این در حالی است که گویا اجارهبهای بالایی که این انتشارات دولتی از متقاضیان دایر کردن کتابفروشی در این مغازه طلب میکند باعث شده تا کتابفروشها قید آن را زده و عرصه را به تابلوفروشهایی که توان پرداخت اجازه را دارند واگذار نمایند.
نگاه اقتصادی داشتن به این مکان در حالی که نشر شاهد یک انتشارات دولتی با ردیف بودجه مشخص است، در کنار ناتوانی در مدیریت یک فروشگاه کتاب ساده وقتی با هم جمع میشوند، چیزی جز دایر کردن تابلوفروشی در مهمترین راسته کتابفروشی کشور آنهم در این شرایط کتاب و کتابخوانی نتیجه نمیدهد. حال اینکه فروش قاب و تابلو و احیانا صنایع دستی چه ارتباطی با وظایف نشر شاهد وابسته به بنیاد شهید دارد سوالی بیپاسخ است. و البته که نشر شاهد فقط یکی از این نشرهای دولتی است که فروشگاههایش کاری غیر از کتابفروشی میکنند یا کتابهای بیربط میفروشند.
*هفتراه
یکی از این انتشاراتها، نشر شاهد است که علیرغم داشتن چند باب مغازه در سطح شهر، هیچ بهرهبرداری مفید مرتبطی از آنها نمیکند. برای مثال فروشگاه این انتشارات در خیابان انقلاب که لوگوی نشر شاهد هم بر آن نصب است، به محل فروش قاب و تابلو تبدیل شده است! این در حالی است که گویا اجارهبهای بالایی که این انتشارات دولتی از متقاضیان دایر کردن کتابفروشی در این مغازه طلب میکند باعث شده تا کتابفروشها قید آن را زده و عرصه را به تابلوفروشهایی که توان پرداخت اجازه را دارند واگذار نمایند.
نگاه اقتصادی داشتن به این مکان در حالی که نشر شاهد یک انتشارات دولتی با ردیف بودجه مشخص است، در کنار ناتوانی در مدیریت یک فروشگاه کتاب ساده وقتی با هم جمع میشوند، چیزی جز دایر کردن تابلوفروشی در مهمترین راسته کتابفروشی کشور آنهم در این شرایط کتاب و کتابخوانی نتیجه نمیدهد. حال اینکه فروش قاب و تابلو و احیانا صنایع دستی چه ارتباطی با وظایف نشر شاهد وابسته به بنیاد شهید دارد سوالی بیپاسخ است. و البته که نشر شاهد فقط یکی از این نشرهای دولتی است که فروشگاههایش کاری غیر از کتابفروشی میکنند یا کتابهای بیربط میفروشند.
*هفتراه
مثلا الان سوره ی مهر کنار سینما بهمن یک کتابفروشی تاسیس کرده و کتابهای پرفروش زیادی برای عرضه دارد.
خانه از پایبست ویران است...