شدت انتقاد حسن روحانی از محمود احمدی نژاد و عملکرد دولتش این تصور را به ذهن القا می کرد که با انتخاب روحانی دیگر خبری از ضعف های احمدی نژاد نخواهد بود. برای نمونه رئیس دولت یازدهم به گونهای از کرامت مردم و یا مقابله با فساد سخن میگفت که احساس میشد وی هیچگاه اجازه ورود چنین مسائلی در دولتش را ندهد اما در همین مدت گذشته شاهد رانتها و فسادهای اقتصادی در دولت یازدهم بودهایم.
به گزارش شهدای ایران، در جریان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، یکی از وجوه تبلیغاتی کاندیداهای مختلف انتقاد گسترده از عملکرد دولت وقت بود، که البته این انتقادها در مواردی به قدری شدید میشد که دیگر شباهتی با انتقاد نداشت و بیشتر به تخریب میماند، در این کارزار حسن روحانی به شدت گوی سبقت را از رقبا ربوده بود. رئیس جمهور امروز و کاندیدای دو سال قبل انتخابات ریاستجمهوری، هیچ اقدامی از دولت قبل نبود که وی آن را مورد انتقاد و تخریب قرار ندهد و روحانی شدیدترین تخریبها و سیاهنماییها را علیه دولتهای نهم و دهم انجام داد.
القای چهرهای سیاه از عملکرد دولتهای نهم و دهم از سوی روحانی به قدری شدید و پررنگ بود که احساس میشد اگر روحانی خود بر مسند ریاست جمهوری قرار بگیرد هیچ کدام از اشتباهات و کوتاهیهای دولت احمدی نژاد را تکرار نخواهد کرد و حسن روحانی رئیسجمهوری کاملا بیشباهت با احمدی نژاد در ارتکاب اقدامات نادرست وی خواهد بود، اما بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات و انتخاب روحانی به ریاستجمهوری و در حالی که در آستانه پایان دو سالگی دولت یازدهم هستیم، نگاهی به عملکرد روحانی نشان میدهد که اقداماتی را که وی به شدت آنها را در جریان تبلیغات انتخاباتی مورد انتقاد قرار میداد و به واسطه آنها دولت وقت را تخریب میکرد، حالا خود مکرر مرتکب شده است. در ادامه به برخی از اقدامات دولت یازدهم که روحانی در جریان تبلیغات انتخابات آنها را نکوهش کرده بود و خود تکرار کرد، اشاره میشود:
عدم صداقت با مردم
یکی از انتقادهایی که حسن روحانی و به طور کلی جریان مطبوع وی در طول سالهای گذشته مکرر به دولت قبلی وارد میکردند ارائه مباحث و آمار غیر واقعی به جامعه بود. رسانههای پرتعداد اصلاحات و چهرههای این جریان به راحتی و صراحت رئیس جمهور وقت را دروغگو خطاب و وی را به بی صداقتی با مردم متهم میکردند. حسن روحانی نیز در تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲، این صفت را به دولت وقت نسبت داد و از این ویژگی به شدت انتقاد کرد و مدعی شد دولتی که وی تشکیل خواهد داد همواره با مردم صادق خواهد بود و وی حتی دولت خود را دولت راستگویان عنوان کرد: «با تشکیل دولت تدبیر و راستگویان دولت شایستهسالاری را در کشور حاکم کرده و اخلاق محمدی(ص) را به کشور بر میگردانیم.»(۱) اما عملکرد دو ساله دولت یازدهم به وضوح نشان میدهد که اقدامات و رفتارهای رئیسجمهور و دولتمردان با ادعای روحانی هیچ نسبتی ندارد و آنها مکرر به بیان مباحث و ارائه آمارهایی که هیچ نسبتی با واقعیت نداشته اند به مردم پرداخته اند. ارائه آمار غیرواقعی در رابطه با رکود و اشتغال، ارائه آمار غیرواقعی از تورم و گرانی، نوع برخورد با مردم در افزایش قیمت نان و دیگر اقلام، نوع مواجهه با مردم در آزاد کردن قیمت بنزین، شیوه برخورد با مردم در حذف یارانهها و ... همگی نشانههایی است که عدم صداقت دولت با مردم را نشان میدهد. به عنوان نمونه در حالی چند هفته قبل قیمت بنزین به یکباره گران شد که مقامات دولتی به صراحت از عدم گرانی بنزین خبر داده بودند: «برنامهای برای گران کردن بنزین در سال ۹۴ نداریم»(۲) «قیمت بنزین و حامل های انرژی در سال ۹۴ افزایش نمی یابد»(۳)
نوع تعامل با جهان
ادعای تعامل با جهان و برقراری ارتباطات گسترده و احترام متقابل بین کشورمان و کشورهای دیگر، اصلیترین شعار روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی بود. روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی از عملکرد دولت وقت در نوع مواجهه با جهان انتقاد کرد و آن را به شدت زیر سئوال برد و مدعی شد وی احترام به ایران و ایرانی را بازمیگرداند و از بازگشت احترام به پاسپورت ایرانی سخن گفت: «اگر میخواهید گذرنامه ایرانی به احترام خود برگردد، پای صندوق آراء بشتابید.»(۴) وی همچنین در اولین کنفرانس خبری بعد از ریاستجمهوریاش نیز وعده بازگرداندن احترام به پاسپورت ایرانی داد. اما آنچه در طول دو سال گذشته از دولت یازدهم شاهد بودهایم، نه تنها احترام به پاسپورت ایرانی بازنگشته است که اهانتها به ایرانیها شدیدتر شده است. دولت یازدهم اصلیترین و در واقع تنها پروژهای را که در این مدت پی گرفته است بحث سیاست خارجی و مذاکرات هستهای بوده اما آنچه عاید کشورمان شده، تشدید تحریمهای ناجوانمردانه از سوی امریکا و غرب بوده به طوری که در طول دوران دولت یازدهم تاکنون دهها بار ایران تحریم شده است. علاوه بر این، تهدید نظامی و انواع اهانتها به ملت ایران در طول این مدت توسط امریکا صورت گرفته است. در اقدامی بی سابقه آمریکا به نماینده معرفی شده از سوی خود دولت روحانی در سازمان ملل ویزا صادر نکرد و اجازه ورود وی به امریکا را نداد. در حالی که روحانی و ظریف و به طور کلی دولت یازدهم بیشترین تلاششان را برای عادیسازی رابطه با امریکا و عربستان کردند، اما به وضوح شاهدیم که این دو کشور با هماهنگی یکدیگر قیمت نفت را به نصف رساندند. در واقع برخلاف شعارهای روحانی، وی و دولت یازدهم دیپلماسی فایده را به دیپلماسی هزینه تبدیل کردند و نه تنها موجب افزایش اعتبار ایران در جهان نشدند که موجبات گستاخی بیش از پیش دشمنان ملت ایران را به وجود آوردهاند.
مسائل اقتصادی و معیشتی مردم
در طول دوران انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی به طور مکرر از وضعیت اقتصادی جامعه انتقاد کرده بود و وضعیت آن زمان را نتیجه عملکرد و سوءمدیریت دولت وقت میدانست. روحانی و رسانههای حامیاش حتی به صراحت عنوان کرده بودند که وضعیت نامناسب اقتصادی حاکم بر کشور نتیجه سوءمدیریت دولتمردان وقت است و تاثیر تحریمها در این مشکلات را ۱۰ تا ۲۰ درصد میدانستند. اما حالا رئیسجمهور همه مسائل کشور را به مذاکرات هستهای و تحریمها گره زده است و مدعی است حتی آب خوردن مردم هم به این موضوع بسته است. روحانی مکرر اعلام کرده بود که در دولت وی قرار نیست مردم نگرانی برای گرانیها داشته باشند: «در برنامه مدون من علاوه بر راه حلهای برای رفع این مشکلات؛ راه حلهای کوتاه مدتی یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی پیشبینی شده است که ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.»(۵) «در صورت انتخاب به سمت ریاستجمهوری، دستمزد کارگران را طبق قانون به اندازهی تورم افزایش خواهم داد. دستمزد کارگران باید طبق قانون کار به اندازهای که تورم وجود دارد، افزایش پیدا کند. در صورت انتخاب به سمت ریاستجمهوری، در دولت آینده حداقل حقوق کارگران مطابق با نرخ تورم افزایش پیدا خواهد کرد.»(۶) «ما برای اشتغال یک برنامه جدی خواهیم داشت و من جدیترین برنامه اقتصادیام در ماههای اول حل معضل اشتغال است و مخصوصا برای آنهایی که تحصیل کرده دانشگاهها هستند و وقتی این مشکل شد خود به خود ما میتوانیم دانشجویان تحصیلکرده خارج از کشور را هم به داخل کشور جذب کنیم و استفاده بکنیم.»(۷) اما شرایطی که در حال حاضر بر کشور در این زمینه حاکم است نیازی به توضیح ندارد.
آزادی بیان
فقط کافی است نگاهی به سخنرانیها و جلسات انتخاباتی روحانی در سال ۹۲ بیندازیم تا متوجه شویم که وی مکرر از لزوم آزادی بیان و ارائه دیدگاههای مختلف و انتقادپذیری مسئولین و دولت سخن گفته است. وی دولتهای نهم و دهم را به شدت در این زمینه تخریب کرد و مدعی شد در دولت وی آزادی بیان در حد بالایی وجود خواهد داشت: «دولت تدبیر آزادی را به دانشگاهها بازخواهد گرداند و باید مسئولان امانتدار آرای مردم باشند.» «بیتردید آزادی اندیشه و بیان انتقاد، حق همه ما است، من همان راهی را دنبال میکنم که هاشمی و خاتمی رفتند.» «به نظر بنده حتی نقد و نظر مخالف نیز نعمت است. وقتی تیمی در کابینه کار میکند باید هماهنگیهایی داشته باشند. در سالهای اخیر در هیئتوزیران جو غیرآزاد برقرار بود به طوری که با انتقادی کوچک وزیر جابجا میشد.» اما آنچه را که امروز و بعد از گذشت نزدیک به دو سال از عمر دولت یازدهم شاهدیم، حسن روحانی نه تنها آزادی در حد بالا را به مردم ارمغان نداد که از کمترین حدود آزادی برای منتقدین هم دریغ کرد. در همین دو سال گذشته شاهد بودهایم که مکرر رسانههای منتقد دولت به جرم انتقاد از رئیسجمهور و مذاکرات هستهای توقیف شدند، دولت از برگزاری نمایشگاه مطبوعات در آبان ماه سال ۹۲ به خاطر همزمانی با مذاکرات هستهای و بیم انتقاد رسانهها از مذاکرات، در اقدامی بیسابقه ممانعت کرد. در حالی که رئیسجمهور تلاش کرده ژست همراهی با دانشجویان به خود بگیرد اما هر زمان که در دانشگاه حضور یافته این حضور جنبه تشریفاتی داشته و جلسه به اصطلاح دانشجویی رئیسجمهور هیچ رنگ و بوی دانشجویی نداشته و وی مانع حضور و سخنرانی منتقدین دولت شده است. رئیسجمهور برای محدود کردن نهادهایی شورایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی ابایی نداشته و به راحتی تلاش کرده از نقش این شوراها بکاهد. البته در این بین برخوردهای تند و زننده و توهینآمیز رئیسجمهور با منتقدین هم که دیگر برای همگان روشن است.
احترام به مسئولین گذشته و عدم تخریب افراد در غیاب آنها
از جمله انتقادهایی که روحانی به احمدینژاد داشت و آن را در زمان تبلیغات انتخابات نیز طرح کرد، مربوط به انتقادهای احمدینژاد نسبت به دولتهای قبلی و شخصیتهای گذشته میشد. حسن روحانی از اینکه احمدی نژاد نسبت به عملکرد دولتها و رئیسجمهورهای قبل از خود، بدون اینکه آنها حضور داشته باشند از جمله در مناظره معروف سال ۸۸، انتقاد کرده بود، اعتراض داشت و این عملکرد رئیس دولتهای نهم و دهم را منافی با اخلاق میدانست: «به خیلیها ظلم شد در رسانهها حتی در صدا و سیما، ای کاش میشد آنها میآمدند از خودشان دفاع میکردند همان شبی که بهشان تهمت زده شد خوب بود فردا صبح صدا و سیما آنها را صدا میزد»(۸) «دولت تدبیر از هرگونه تهمت و تخریب پرهیز خواهد کرد. این دولت حتی به آنهایی که هشت سال به ماها تهمت زدند، مقابله به مثل نخواهد کرد.»(۹) اما دیری نپایید که وقتی خود به مسند ریاستجمهوری رسید همین اقدام احمدینژاد را تکرار کرد و در جلسات مختلف دولت قبل از خود را تخریب کرد. سیاهنمایی و تخریب دولت قبلی توسط روحانی به قدری شدید بود که همگان میگویند دولت روحانی بیشتر از اینکه اقدام ایجابی انجام دهد از تخریب دولت قبلی تغذیه میکند. سیاهنماییهای شدید روحانی در گزارش صد روزه تلویزیونی در آذرماه سال ۹۲ موجب شد که احمدینژاد وی را دعوت به مناظره کند.
احترام به مجلس و قانونمداری
یکی از انتقادهای تند و گستردهای که حسن روحانی و حامیان وی به دولت احمدینژاد داشتند، عدم توجه وی به مجلس بود. حسن روحانی به کرات این اقدام را مورد انتقاد قرار داده بود و مدعی شده بود که دولت وی همواره به مجلس و تصمیمات مجلس احترام خواهد گذاشت: «رابطه بین مجلس و دولت همیشه مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است که در این دولت متأسفانه رابطه خوبی برقرار نبود و برخی از مصوبات مجلس را دولت بدون هیچ دلیلی اجرا نمیکرد.» اما در عمل شاهد حملههای وی به مجلس آنجا که تصمیمات مجلس به مزاجش خوش نمی آمد بودیم. از جمله نوع مواجهه روحانی با مجلس در زمان استیضاح وزیر علوم و ارائه کارت زرد به وزیر ارشاد و اهانت مشاوران دولت به مجلس را میتوان نام برد که همگی بیانگر دیدگاه واقعی دولت یازدهم در قبال مجلس شورای اسلامی است. همچنین روحانی و حامیان وی دولت قبلی را به دلیل عدم توجه به قانون به شدت مورد انتقاد قرار میدادند و حسن روحانی مکرر بر رعایت قانون توسط دولت یازدهم تاکید کرده، اما این دولت نیز از سرپیچی از قانون ابایی نداشته است و آخرین نمونه سرپیچی از قانون توسط روحانی مربوط به گران کردن یکباره بنزین میشود. در حالی که طبق قانون و مصوبه مجلس دولت فقط حق داشت پنج درصد قیمت بنزین را گران کند، اما بدون توجه به این مصوبه، قیمت بنزین را به یکباره چهل درصد گران کرد.
اقدامات پوپولیستی
حامیان روحانی مکرر احمدینژاد و دولتهای نهم و دهم را به رفتارهای پوپولیستی متهم میکردند و با تمسک به همین موضوع، دولت قبل را مورد تخریب قرار میدادند. آنها حتی اقدامات مفید و رفتارهای مردمی احمدینژاد را متهم به پوپولیستی بودن میکردند. اما حسن روحانی نیز نشان داد که در این زمینه تواناییهای خاصی دارد به طوری که اقدامات دولت قبل که وی و حامیانش آنها را پوپولیستی میخواندند در دو سال گذشته به کرات توسط روحانی انجام شد. سفرهای استانی، ارائه سبد کالا، شعارهای عوامانه و... از مواردی هستند که قبلا از آنها به عنوان رفتارهای پوپولیستی یاد میشد اما حالا توسط روحانی به عنوان اقدامات موثر و مثبت دولت تکرار میشود.
فساد اقتصادی و فامیلبازی در دولت
فساد اقتصادی از دیگر اتهاماتی بود که روحانی و رسانههای حامیاش به دولت قبلی نسبت میداده و میدهند و رئیس دولت یازدهم به گونهای از مقابله با فساد سخن میگفت که احساس میشد وی هیچگاه اجازه ورود چنین مسائلی در دولتش را ندهد اما در همین مدت گذشته شاهد رانتها و فسادهای اقتصادی در دولت یازدهم بودهایم. از جمله میتوان به رانت ۶۵۰ میلیون یورویی و اعطای امتیاز غیرقانونی به یک تاجر بانک مرکزی و وزارت صنعت اشاره کرد. علاوه بر این حسن روحانی همواره مدعی بود دولت وی دولت پسرخاله و پسرعمه نخواهد بود: «با تشکیل دولت تدبیر و راستگویان دولت شایستهسالاری را در کشور حاکم کرده و اخلاق محمدی (ص) را به کشور بر میگردانیم.»(۱۰) «همه دستگاهها باید فعالیت اقتصادیشان را به صورت شفاف بیان کنند. همه مردم باید از آمار، ارقام و طرحهای اقتصادی در یک لحظه باخبر شوند؛ در اینجا پسرخاله و پسرعمه نداریم.»(۱۱) اما در عمل شاهد حضور فعال اطرافیان رئیسجمهور در دولت هستیم. از جمله: حسین فریدون برادر حسن روحانی دستیار ارشد رئیسجمهور، عبدالحسین فریدون برادرزاده حسن روحانی مدیرکل وزراتی علوم و آموزش عالی و سرپرست مرکز جذب اعضای هیئت علمی این وزارتخانه، طاهره قیومی که حسن روحانی دایی مادر وی است مسئول روابط عمومی نهاد ریاستجمهوری، اسماعیل سماوی خواهرزاده حسن روحانی سرپرست گروه مشاوران جوان، رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاستجمهوری و مشاور رئیس دفتر رئیسجمهور، علیاصغر پیوندی پسرعمه حسن روحانی سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی را میتوان نام برد.
ادبیات نامناسب
از انتقادهای متدوالی که حامیان روحانی نسبت به احمدینژاد ابراز میداشتند، این بود که آنها مدعی بودند وی در صحبتهای خود ادبیات مناسبی به کار نمیبرد و از حسن روحانی به عنوان رئیسجمهوری که از ادبیات مناسبی برخوردار است یاد میکردند. روحانی نیز ادبیات احمدینژاد را اهانتآمیز میدانست و مدعی بود در دولت وی به کسی اهانت نخواهد شد: «من به سهم خودم اجازه نخواهم داد در دولت آینده به کسی توهین شود یا تهمت زده شود.» اما در طول همین دو سال گذشته از عمر دولت، ادبیات اهانتآمیز روحانی در قبال منتقدین و مردم آوازه عام و خاص است. بیسواد، بیشناسنامه، بزدل سیاسی، کسانی که از جای خاص پول میگیرند، تازه به دوران رسیده، بیعقل، حوالت دادن به جهنم و ... خطابهایی بوده که روحانی آنها در قبال منتقدین به کار برده است.
کرامت مردم
حجهالاسلام حسن روحانی ادعا کرده بود دولت وی به کرامت مردم احترام خواهد گذاشت و ارتش رسانهای حامی روحانی نیز مکرر از عدم احترام به کرامت انسانی مردم توسط دولت احمدی نژاد سخن میگفتند روحانی حتی مدعی شد در دولت وی صفهای تحقیرآمیز وجود ندارد: «در این دولت صفهای تحقیرکننده نداشتیم»(۱۲) اما همگان دیدند که حماسه ارائه سبد کالا به مردم، چگونه نهایت احترام به کرامت انسانی توسط دولت روحانی را به رخ کشید. علاوه بر این نوع مواجهه دولت با مردم در زمینه یارانهها نوع دیگری از احترام به کرامت انسانی توسط روحانی است. در حالی که روحانی مدعی شده بود: «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنند که اصلاً به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند.»
عدم تغییر گسترده در دولت
روحانی و حامیانش از جابجایی مدیران در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به شدت انتقاد میکردند و وی مدعی شده بود در دولت یازدهم هیچگاه چنین اتفاقی نخواهد افتاد. حسن روحانی در اولین نشست خبری بعد از انتخابات در پاسخ به این پرسش که «آیا مجریان و مسئولان دولت نهم و دهم را درو میکنید یا از آنها استفاده خواهید کرد؟» گفت: «ما گفتیم کلید داریم، نگفتیم داس داریم. دولت آینده، دولت کارآمدی و شایستهسالاری است و از همه عزیزان و مدیرانی که هشت سال کار و تلاش کردند و شایسته هستند استفاده میکنیم و در مقابل آنها تواضع میکنم.»(۱۳) اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، موجب شد روحانی بتواند رکورد جابجایی مدیران در دولتهای مختلف را به نام خود بزند. تغییرات در دولت یازدهم به قدری شدید بود که در ماههای نخست روی کار آمدن دولت به طور متوسط هر هفته ۷۰ نفر در مجموعه دستگاههای اجرایی کشور در سطوح مختلف مدیریتی جابجا شدند.
سخن پایانی
متاسفانه باید بگوییم که انتقادهایی که روحانی از دولت قبلی میکرد و حالا خود آن را تکرار میکند به قدری زیاد است که در این کوتاه نمیگنجد و آنچه به آن اشاره شد برخی از مواردی بود که تناقضات آشکار بین وعدههای انتخاباتی روحانی با اقدامات عملی وی را نشان میدهد. دولت یازدهم با تمسک به ارتش رسانهای که در اختیار دارد تلاش میکند واقعیتها را وارونه جلوه دهد و عملکرد خود در عرصههای مختلف را مثبت جلوه دهد و همین امر موجب شده تا بسیاری از واقعیتهای پیرامون دولت در عرصههای مختلف نادیده گرفته شود.
القای چهرهای سیاه از عملکرد دولتهای نهم و دهم از سوی روحانی به قدری شدید و پررنگ بود که احساس میشد اگر روحانی خود بر مسند ریاست جمهوری قرار بگیرد هیچ کدام از اشتباهات و کوتاهیهای دولت احمدی نژاد را تکرار نخواهد کرد و حسن روحانی رئیسجمهوری کاملا بیشباهت با احمدی نژاد در ارتکاب اقدامات نادرست وی خواهد بود، اما بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات و انتخاب روحانی به ریاستجمهوری و در حالی که در آستانه پایان دو سالگی دولت یازدهم هستیم، نگاهی به عملکرد روحانی نشان میدهد که اقداماتی را که وی به شدت آنها را در جریان تبلیغات انتخاباتی مورد انتقاد قرار میداد و به واسطه آنها دولت وقت را تخریب میکرد، حالا خود مکرر مرتکب شده است. در ادامه به برخی از اقدامات دولت یازدهم که روحانی در جریان تبلیغات انتخابات آنها را نکوهش کرده بود و خود تکرار کرد، اشاره میشود:
عدم صداقت با مردم
یکی از انتقادهایی که حسن روحانی و به طور کلی جریان مطبوع وی در طول سالهای گذشته مکرر به دولت قبلی وارد میکردند ارائه مباحث و آمار غیر واقعی به جامعه بود. رسانههای پرتعداد اصلاحات و چهرههای این جریان به راحتی و صراحت رئیس جمهور وقت را دروغگو خطاب و وی را به بی صداقتی با مردم متهم میکردند. حسن روحانی نیز در تبلیغات انتخاباتی سال ۹۲، این صفت را به دولت وقت نسبت داد و از این ویژگی به شدت انتقاد کرد و مدعی شد دولتی که وی تشکیل خواهد داد همواره با مردم صادق خواهد بود و وی حتی دولت خود را دولت راستگویان عنوان کرد: «با تشکیل دولت تدبیر و راستگویان دولت شایستهسالاری را در کشور حاکم کرده و اخلاق محمدی(ص) را به کشور بر میگردانیم.»(۱) اما عملکرد دو ساله دولت یازدهم به وضوح نشان میدهد که اقدامات و رفتارهای رئیسجمهور و دولتمردان با ادعای روحانی هیچ نسبتی ندارد و آنها مکرر به بیان مباحث و ارائه آمارهایی که هیچ نسبتی با واقعیت نداشته اند به مردم پرداخته اند. ارائه آمار غیرواقعی در رابطه با رکود و اشتغال، ارائه آمار غیرواقعی از تورم و گرانی، نوع برخورد با مردم در افزایش قیمت نان و دیگر اقلام، نوع مواجهه با مردم در آزاد کردن قیمت بنزین، شیوه برخورد با مردم در حذف یارانهها و ... همگی نشانههایی است که عدم صداقت دولت با مردم را نشان میدهد. به عنوان نمونه در حالی چند هفته قبل قیمت بنزین به یکباره گران شد که مقامات دولتی به صراحت از عدم گرانی بنزین خبر داده بودند: «برنامهای برای گران کردن بنزین در سال ۹۴ نداریم»(۲) «قیمت بنزین و حامل های انرژی در سال ۹۴ افزایش نمی یابد»(۳)
نوع تعامل با جهان
ادعای تعامل با جهان و برقراری ارتباطات گسترده و احترام متقابل بین کشورمان و کشورهای دیگر، اصلیترین شعار روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی بود. روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی از عملکرد دولت وقت در نوع مواجهه با جهان انتقاد کرد و آن را به شدت زیر سئوال برد و مدعی شد وی احترام به ایران و ایرانی را بازمیگرداند و از بازگشت احترام به پاسپورت ایرانی سخن گفت: «اگر میخواهید گذرنامه ایرانی به احترام خود برگردد، پای صندوق آراء بشتابید.»(۴) وی همچنین در اولین کنفرانس خبری بعد از ریاستجمهوریاش نیز وعده بازگرداندن احترام به پاسپورت ایرانی داد. اما آنچه در طول دو سال گذشته از دولت یازدهم شاهد بودهایم، نه تنها احترام به پاسپورت ایرانی بازنگشته است که اهانتها به ایرانیها شدیدتر شده است. دولت یازدهم اصلیترین و در واقع تنها پروژهای را که در این مدت پی گرفته است بحث سیاست خارجی و مذاکرات هستهای بوده اما آنچه عاید کشورمان شده، تشدید تحریمهای ناجوانمردانه از سوی امریکا و غرب بوده به طوری که در طول دوران دولت یازدهم تاکنون دهها بار ایران تحریم شده است. علاوه بر این، تهدید نظامی و انواع اهانتها به ملت ایران در طول این مدت توسط امریکا صورت گرفته است. در اقدامی بی سابقه آمریکا به نماینده معرفی شده از سوی خود دولت روحانی در سازمان ملل ویزا صادر نکرد و اجازه ورود وی به امریکا را نداد. در حالی که روحانی و ظریف و به طور کلی دولت یازدهم بیشترین تلاششان را برای عادیسازی رابطه با امریکا و عربستان کردند، اما به وضوح شاهدیم که این دو کشور با هماهنگی یکدیگر قیمت نفت را به نصف رساندند. در واقع برخلاف شعارهای روحانی، وی و دولت یازدهم دیپلماسی فایده را به دیپلماسی هزینه تبدیل کردند و نه تنها موجب افزایش اعتبار ایران در جهان نشدند که موجبات گستاخی بیش از پیش دشمنان ملت ایران را به وجود آوردهاند.
مسائل اقتصادی و معیشتی مردم
در طول دوران انتخابات یازدهم ریاستجمهوری، حجتالاسلام حسن روحانی به طور مکرر از وضعیت اقتصادی جامعه انتقاد کرده بود و وضعیت آن زمان را نتیجه عملکرد و سوءمدیریت دولت وقت میدانست. روحانی و رسانههای حامیاش حتی به صراحت عنوان کرده بودند که وضعیت نامناسب اقتصادی حاکم بر کشور نتیجه سوءمدیریت دولتمردان وقت است و تاثیر تحریمها در این مشکلات را ۱۰ تا ۲۰ درصد میدانستند. اما حالا رئیسجمهور همه مسائل کشور را به مذاکرات هستهای و تحریمها گره زده است و مدعی است حتی آب خوردن مردم هم به این موضوع بسته است. روحانی مکرر اعلام کرده بود که در دولت وی قرار نیست مردم نگرانی برای گرانیها داشته باشند: «در برنامه مدون من علاوه بر راه حلهای برای رفع این مشکلات؛ راه حلهای کوتاه مدتی یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی پیشبینی شده است که ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.»(۵) «در صورت انتخاب به سمت ریاستجمهوری، دستمزد کارگران را طبق قانون به اندازهی تورم افزایش خواهم داد. دستمزد کارگران باید طبق قانون کار به اندازهای که تورم وجود دارد، افزایش پیدا کند. در صورت انتخاب به سمت ریاستجمهوری، در دولت آینده حداقل حقوق کارگران مطابق با نرخ تورم افزایش پیدا خواهد کرد.»(۶) «ما برای اشتغال یک برنامه جدی خواهیم داشت و من جدیترین برنامه اقتصادیام در ماههای اول حل معضل اشتغال است و مخصوصا برای آنهایی که تحصیل کرده دانشگاهها هستند و وقتی این مشکل شد خود به خود ما میتوانیم دانشجویان تحصیلکرده خارج از کشور را هم به داخل کشور جذب کنیم و استفاده بکنیم.»(۷) اما شرایطی که در حال حاضر بر کشور در این زمینه حاکم است نیازی به توضیح ندارد.
آزادی بیان
فقط کافی است نگاهی به سخنرانیها و جلسات انتخاباتی روحانی در سال ۹۲ بیندازیم تا متوجه شویم که وی مکرر از لزوم آزادی بیان و ارائه دیدگاههای مختلف و انتقادپذیری مسئولین و دولت سخن گفته است. وی دولتهای نهم و دهم را به شدت در این زمینه تخریب کرد و مدعی شد در دولت وی آزادی بیان در حد بالایی وجود خواهد داشت: «دولت تدبیر آزادی را به دانشگاهها بازخواهد گرداند و باید مسئولان امانتدار آرای مردم باشند.» «بیتردید آزادی اندیشه و بیان انتقاد، حق همه ما است، من همان راهی را دنبال میکنم که هاشمی و خاتمی رفتند.» «به نظر بنده حتی نقد و نظر مخالف نیز نعمت است. وقتی تیمی در کابینه کار میکند باید هماهنگیهایی داشته باشند. در سالهای اخیر در هیئتوزیران جو غیرآزاد برقرار بود به طوری که با انتقادی کوچک وزیر جابجا میشد.» اما آنچه را که امروز و بعد از گذشت نزدیک به دو سال از عمر دولت یازدهم شاهدیم، حسن روحانی نه تنها آزادی در حد بالا را به مردم ارمغان نداد که از کمترین حدود آزادی برای منتقدین هم دریغ کرد. در همین دو سال گذشته شاهد بودهایم که مکرر رسانههای منتقد دولت به جرم انتقاد از رئیسجمهور و مذاکرات هستهای توقیف شدند، دولت از برگزاری نمایشگاه مطبوعات در آبان ماه سال ۹۲ به خاطر همزمانی با مذاکرات هستهای و بیم انتقاد رسانهها از مذاکرات، در اقدامی بیسابقه ممانعت کرد. در حالی که رئیسجمهور تلاش کرده ژست همراهی با دانشجویان به خود بگیرد اما هر زمان که در دانشگاه حضور یافته این حضور جنبه تشریفاتی داشته و جلسه به اصطلاح دانشجویی رئیسجمهور هیچ رنگ و بوی دانشجویی نداشته و وی مانع حضور و سخنرانی منتقدین دولت شده است. رئیسجمهور برای محدود کردن نهادهایی شورایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی ابایی نداشته و به راحتی تلاش کرده از نقش این شوراها بکاهد. البته در این بین برخوردهای تند و زننده و توهینآمیز رئیسجمهور با منتقدین هم که دیگر برای همگان روشن است.
احترام به مسئولین گذشته و عدم تخریب افراد در غیاب آنها
از جمله انتقادهایی که روحانی به احمدینژاد داشت و آن را در زمان تبلیغات انتخابات نیز طرح کرد، مربوط به انتقادهای احمدینژاد نسبت به دولتهای قبلی و شخصیتهای گذشته میشد. حسن روحانی از اینکه احمدی نژاد نسبت به عملکرد دولتها و رئیسجمهورهای قبل از خود، بدون اینکه آنها حضور داشته باشند از جمله در مناظره معروف سال ۸۸، انتقاد کرده بود، اعتراض داشت و این عملکرد رئیس دولتهای نهم و دهم را منافی با اخلاق میدانست: «به خیلیها ظلم شد در رسانهها حتی در صدا و سیما، ای کاش میشد آنها میآمدند از خودشان دفاع میکردند همان شبی که بهشان تهمت زده شد خوب بود فردا صبح صدا و سیما آنها را صدا میزد»(۸) «دولت تدبیر از هرگونه تهمت و تخریب پرهیز خواهد کرد. این دولت حتی به آنهایی که هشت سال به ماها تهمت زدند، مقابله به مثل نخواهد کرد.»(۹) اما دیری نپایید که وقتی خود به مسند ریاستجمهوری رسید همین اقدام احمدینژاد را تکرار کرد و در جلسات مختلف دولت قبل از خود را تخریب کرد. سیاهنمایی و تخریب دولت قبلی توسط روحانی به قدری شدید بود که همگان میگویند دولت روحانی بیشتر از اینکه اقدام ایجابی انجام دهد از تخریب دولت قبلی تغذیه میکند. سیاهنماییهای شدید روحانی در گزارش صد روزه تلویزیونی در آذرماه سال ۹۲ موجب شد که احمدینژاد وی را دعوت به مناظره کند.
احترام به مجلس و قانونمداری
یکی از انتقادهای تند و گستردهای که حسن روحانی و حامیان وی به دولت احمدینژاد داشتند، عدم توجه وی به مجلس بود. حسن روحانی به کرات این اقدام را مورد انتقاد قرار داده بود و مدعی شده بود که دولت وی همواره به مجلس و تصمیمات مجلس احترام خواهد گذاشت: «رابطه بین مجلس و دولت همیشه مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است که در این دولت متأسفانه رابطه خوبی برقرار نبود و برخی از مصوبات مجلس را دولت بدون هیچ دلیلی اجرا نمیکرد.» اما در عمل شاهد حملههای وی به مجلس آنجا که تصمیمات مجلس به مزاجش خوش نمی آمد بودیم. از جمله نوع مواجهه روحانی با مجلس در زمان استیضاح وزیر علوم و ارائه کارت زرد به وزیر ارشاد و اهانت مشاوران دولت به مجلس را میتوان نام برد که همگی بیانگر دیدگاه واقعی دولت یازدهم در قبال مجلس شورای اسلامی است. همچنین روحانی و حامیان وی دولت قبلی را به دلیل عدم توجه به قانون به شدت مورد انتقاد قرار میدادند و حسن روحانی مکرر بر رعایت قانون توسط دولت یازدهم تاکید کرده، اما این دولت نیز از سرپیچی از قانون ابایی نداشته است و آخرین نمونه سرپیچی از قانون توسط روحانی مربوط به گران کردن یکباره بنزین میشود. در حالی که طبق قانون و مصوبه مجلس دولت فقط حق داشت پنج درصد قیمت بنزین را گران کند، اما بدون توجه به این مصوبه، قیمت بنزین را به یکباره چهل درصد گران کرد.
اقدامات پوپولیستی
حامیان روحانی مکرر احمدینژاد و دولتهای نهم و دهم را به رفتارهای پوپولیستی متهم میکردند و با تمسک به همین موضوع، دولت قبل را مورد تخریب قرار میدادند. آنها حتی اقدامات مفید و رفتارهای مردمی احمدینژاد را متهم به پوپولیستی بودن میکردند. اما حسن روحانی نیز نشان داد که در این زمینه تواناییهای خاصی دارد به طوری که اقدامات دولت قبل که وی و حامیانش آنها را پوپولیستی میخواندند در دو سال گذشته به کرات توسط روحانی انجام شد. سفرهای استانی، ارائه سبد کالا، شعارهای عوامانه و... از مواردی هستند که قبلا از آنها به عنوان رفتارهای پوپولیستی یاد میشد اما حالا توسط روحانی به عنوان اقدامات موثر و مثبت دولت تکرار میشود.
فساد اقتصادی و فامیلبازی در دولت
فساد اقتصادی از دیگر اتهاماتی بود که روحانی و رسانههای حامیاش به دولت قبلی نسبت میداده و میدهند و رئیس دولت یازدهم به گونهای از مقابله با فساد سخن میگفت که احساس میشد وی هیچگاه اجازه ورود چنین مسائلی در دولتش را ندهد اما در همین مدت گذشته شاهد رانتها و فسادهای اقتصادی در دولت یازدهم بودهایم. از جمله میتوان به رانت ۶۵۰ میلیون یورویی و اعطای امتیاز غیرقانونی به یک تاجر بانک مرکزی و وزارت صنعت اشاره کرد. علاوه بر این حسن روحانی همواره مدعی بود دولت وی دولت پسرخاله و پسرعمه نخواهد بود: «با تشکیل دولت تدبیر و راستگویان دولت شایستهسالاری را در کشور حاکم کرده و اخلاق محمدی (ص) را به کشور بر میگردانیم.»(۱۰) «همه دستگاهها باید فعالیت اقتصادیشان را به صورت شفاف بیان کنند. همه مردم باید از آمار، ارقام و طرحهای اقتصادی در یک لحظه باخبر شوند؛ در اینجا پسرخاله و پسرعمه نداریم.»(۱۱) اما در عمل شاهد حضور فعال اطرافیان رئیسجمهور در دولت هستیم. از جمله: حسین فریدون برادر حسن روحانی دستیار ارشد رئیسجمهور، عبدالحسین فریدون برادرزاده حسن روحانی مدیرکل وزراتی علوم و آموزش عالی و سرپرست مرکز جذب اعضای هیئت علمی این وزارتخانه، طاهره قیومی که حسن روحانی دایی مادر وی است مسئول روابط عمومی نهاد ریاستجمهوری، اسماعیل سماوی خواهرزاده حسن روحانی سرپرست گروه مشاوران جوان، رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاستجمهوری و مشاور رئیس دفتر رئیسجمهور، علیاصغر پیوندی پسرعمه حسن روحانی سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی را میتوان نام برد.
ادبیات نامناسب
از انتقادهای متدوالی که حامیان روحانی نسبت به احمدینژاد ابراز میداشتند، این بود که آنها مدعی بودند وی در صحبتهای خود ادبیات مناسبی به کار نمیبرد و از حسن روحانی به عنوان رئیسجمهوری که از ادبیات مناسبی برخوردار است یاد میکردند. روحانی نیز ادبیات احمدینژاد را اهانتآمیز میدانست و مدعی بود در دولت وی به کسی اهانت نخواهد شد: «من به سهم خودم اجازه نخواهم داد در دولت آینده به کسی توهین شود یا تهمت زده شود.» اما در طول همین دو سال گذشته از عمر دولت، ادبیات اهانتآمیز روحانی در قبال منتقدین و مردم آوازه عام و خاص است. بیسواد، بیشناسنامه، بزدل سیاسی، کسانی که از جای خاص پول میگیرند، تازه به دوران رسیده، بیعقل، حوالت دادن به جهنم و ... خطابهایی بوده که روحانی آنها در قبال منتقدین به کار برده است.
کرامت مردم
حجهالاسلام حسن روحانی ادعا کرده بود دولت وی به کرامت مردم احترام خواهد گذاشت و ارتش رسانهای حامی روحانی نیز مکرر از عدم احترام به کرامت انسانی مردم توسط دولت احمدی نژاد سخن میگفتند روحانی حتی مدعی شد در دولت وی صفهای تحقیرآمیز وجود ندارد: «در این دولت صفهای تحقیرکننده نداشتیم»(۱۲) اما همگان دیدند که حماسه ارائه سبد کالا به مردم، چگونه نهایت احترام به کرامت انسانی توسط دولت روحانی را به رخ کشید. علاوه بر این نوع مواجهه دولت با مردم در زمینه یارانهها نوع دیگری از احترام به کرامت انسانی توسط روحانی است. در حالی که روحانی مدعی شده بود: «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنند که اصلاً به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیازی نداشته باشند.»
عدم تغییر گسترده در دولت
روحانی و حامیانش از جابجایی مدیران در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به شدت انتقاد میکردند و وی مدعی شده بود در دولت یازدهم هیچگاه چنین اتفاقی نخواهد افتاد. حسن روحانی در اولین نشست خبری بعد از انتخابات در پاسخ به این پرسش که «آیا مجریان و مسئولان دولت نهم و دهم را درو میکنید یا از آنها استفاده خواهید کرد؟» گفت: «ما گفتیم کلید داریم، نگفتیم داس داریم. دولت آینده، دولت کارآمدی و شایستهسالاری است و از همه عزیزان و مدیرانی که هشت سال کار و تلاش کردند و شایسته هستند استفاده میکنیم و در مقابل آنها تواضع میکنم.»(۱۳) اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، موجب شد روحانی بتواند رکورد جابجایی مدیران در دولتهای مختلف را به نام خود بزند. تغییرات در دولت یازدهم به قدری شدید بود که در ماههای نخست روی کار آمدن دولت به طور متوسط هر هفته ۷۰ نفر در مجموعه دستگاههای اجرایی کشور در سطوح مختلف مدیریتی جابجا شدند.
سخن پایانی
متاسفانه باید بگوییم که انتقادهایی که روحانی از دولت قبلی میکرد و حالا خود آن را تکرار میکند به قدری زیاد است که در این کوتاه نمیگنجد و آنچه به آن اشاره شد برخی از مواردی بود که تناقضات آشکار بین وعدههای انتخاباتی روحانی با اقدامات عملی وی را نشان میدهد. دولت یازدهم با تمسک به ارتش رسانهای که در اختیار دارد تلاش میکند واقعیتها را وارونه جلوه دهد و عملکرد خود در عرصههای مختلف را مثبت جلوه دهد و همین امر موجب شده تا بسیاری از واقعیتهای پیرامون دولت در عرصههای مختلف نادیده گرفته شود.