شهدای ایران shohadayeiran.com

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) اعلام کرد: آقای جنتی در صورتی که توان اصلاح وضع موجود را ندارید در یک اقدام انقلابی استعفا داده و سکان هدایت یکی از مهمترین وزارتخانه‌های دولت را به کسی بسپارید که از عهده کار بر آید.
به گزارش شهدای ایران، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در نامه‌ای سرگشاده خطاب به جنتی خواستار استعفای وی شد.

در ابتدای این نامه خطاب به جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است: انقلاب اسلامی که مبتنی بر تحول در قلوب مردم ایران بود، بی‌شک یک انقلاب به تمام معنا فرهنگی بود. انقلابی که اهمیت جایگاه و مقوله فرهنگ از همان ابتدا در آن روشن و مبرهن بود و امام بزرگ و رهبری عزیز ما، بارها و بارها از ضرورت پرداخت به این مهم سخن گفته اند که: «راه اصلاح یک مملکتی فرهنگ آن مملکت است؛ اصلاح باید از فرهنگ شروع بشود. دست استعمار توی فرهنگ ما کارهای بزرگ می‌کند؛ نمی‌گذارد جوانهای ما مستقل بار بیایند؛ نمی‌گذارد در دانشگاه جوانهای ما درست رشد بکنند. اینها را از بچگی یک طوری می‌کنند که وقتی بزرگ شدند، اسلام هیچ و آنها همه، همه چیز. اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح می‌شود.» (جلد یک صحیفه نور صفحه 390)

در ادامه این نامه تصریح شد: آری؛ اصلاح یک مملکت در گرو اصلاح فرهنگ آن می‌باشد و دور از انتظار نیست که بی‌توجهی و غفلت مسئولان در این حوزه آسیب‌های جدی و خسارت‌های جبران ناپذیری را بر بدنه مملکت وارد آورد. حساسیت و اهمیت این مقوله و البته رویکرد‌های ناصواب و بعضاً سوء مدیریت‌های نابخشودنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی اصلی این امر مهم است، ما را بر آن داشت تا در نامه‌ای سرگشاده نگرانی و اعتراض خود را در حیطه‌های مختلف این عرصه که مربوط به وزارت‌خانه تحت مدیریت حضرت عالی می‌باشد را با نگاهی بی نهایت دلسوزانه و البته نگران متذکر گردیم

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) خطاب به جنتی اعلام کرد: دانشجویان بسیجی همیشه بیدار این سرزمین- همچون رهبری عزیز انقلاب-  امروز با شما حرف‌های جدی‌ای دارند. از آن‌جایی که دولت در این نظام اسلامی وظیفه فراهم کردن زمینه رشد و بستر نیل به سعادت مردم را عهده‌دار است و می‌بایست علاوه بر جلوگیری از مزاحمت‌ها برای صعود به قله‌های اصیل انقلاب، به طراحی موانع سقوط جامعه به ورطه انحطاط نیز بپردازد و موظف است تا تمام تلاش خود را برای هدایت مردم به کار بگیرد و بی شک هیچ گونه عذری بابت کوتاهی در این مسئله قابل پذیرش نیست و به فرموده رهبری معزز انقلاب اسلامی: «دولت و مسئولان موظفند که توجه کنند به جریان عمومی فرهنگ جامعه؛ ببینند کجا داریم می‌رویم، چه دارد اتفاق می‌افتد، چه چیزی در انتظار ما است؛ اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد، آنها را برطرف کنند؛ جلوی موانع را، عناصر مخرب را، عناصر مفسد را بگیرند... معارضه‌ با مزاحمات فرهنگی هیچ منافاتی ندارد با رشد دادن و آزاد گذاشتن و پرورش دادن مطلوبات فرهنگی؛ این نکته‌ی بسیار مهمی است.... یکی از وظایف نظارتی و مراقبتی دستگاه حکومت این است که متوجه مزاحم‌ها باشد.» (19/9/1392)

این تشکل دانشجویی ادامه داد: این در حالی است که برخورد تدافعی و منفعلانه در برابر آسیب‌های فرهنگی بخشی کوچک و حداقلی از اقدام در برابر این تهدیدات است و اکتفای صرف به آن بی شک زیان بار و مخرب خواهد بود. بدین جهت دستگاه فرهنگی جمهوری اسلامی ایران می‌بایست علاوه بر تلاش برای خنثی کردن تهاجمات بیگانگان، رویکردی فعالانه و تهاجمی را نیز اتخاذ کند. «در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترین کار، انفعال است؛ زشت‌ترین کار، انفعال است؛ خسارت‌بارترین کار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نباید ما را منفعل بکند؛ حداکثر این است که بگوییم خیلی خب، ما در مقابل این نمی‌توانیم یک حرکتی انجام بدهیم، اما منفعل هم نمی‌شویم. منفعل شدن و پذیرفتن تهاجم دشمن، خطایی است که بایستی از آن پرهیز کرد.» (مقام معظم رهبری 19/9/1392)

اما متأسفانه رصد اوضاع وزارت‌خانه تحت امر حضرت‌عالی حاکی از آن است که در شرایط کنونی نه تنها خبری از تهاجم فعالانه به دشمن در میدان فرهنگ نیست،بلکه با غلبه یافتن نگاه‌های لیبرال‌مآبانه، روز به روز شاهد گسترش و تولید محصولات فرهنگی ضد ارزش در کشور هستیم. شما بارها و بارها با بهانه قراردادن قانون اساسی در صدد توجیه عملکردتان نسبت به «ولنگاری» موجود در فضای فرهنگی کشور برآمدید، حال آنکه رها گذاشتن فرهنگ به حال خود با این مستمسک که فرهنگ را باید آزاد و در اختیار مردم قرارداد ثمره نگاه غلط فرهنگی حاکم بر وزارت فرهنگ و ارشاد است و ثمره این نگاه چیزی جز افزایش بی تفاوتی شما و هم فکرانتان نسبت به تهاجم فرهنگی نداشته است.

در ادامه این نامه تصریح شد: لازم می‌دانیم به شما یادآور شویم که رسالت اصلی نظام جمهوری اسلامی تحکیم ارزش‌های دین و ترویج آن در برابر جریانات ضدارزش است و این نظام، نظام تساهل و تسامح فرهنگی نیست که به عده‌ای معاند و بی‌اعتنا به ارزش‌های اسلام و انقلاب اجازه داده شود تا به راحتی در مقابل آرمان‌ها و اهداف اسلامی قد علم کنند. همان‌گونه که در اصل سوم قانون اساسی ذکر شده است دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی‌ است.

شما خود می دانید که آزادی بیان به معنای حمایت از هر حرف و اثر هنری با هر مبنای فکری نیست، چرا که وظیفه دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترویج گفتمان انقلاب اسلامی و شناسایی هنرمندان متعهد و حمایت از آنهاست. دولت اسلامی در کنار این که آزادی اجتماعی هنرمندان سکولار را هم در چهارچوب قانون حفظ می‌کند، حق حمایت مالی و آبرویی از هنرمندانی که اعتقادی به مبانی انقلاب و ارزش های والای آن ندارند و گاه در تضعیف آن می کوشند را ندارد. مرزبندی با اسلام سکولار و اسلام متحجر از بایدهای دولت و وزارت ارشاد است که در دوسال اخیر شاهد آن نبوده ایم.

این تشکل دانشجویی در ادامه نامه خود به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد: امروز شما به عنوان کسی که نزدیک به دو سال سکان کلیدی‌ترین نهاد فرهنگی در دولت را در دست داشته‌اید باید پاسخگو باشید که در جهت اولویت‌های فرهنگی کشور چه اقدام موثر و سازنده انجام شده است؟! شما هنگام گرفتن رأی اعتماد در مجلس، نشر و تقویت اخلاق اسلامی و فضایل انسانی بر پایه دین مداری را جزو سیاست‌های راهبردی خود مطرح کردید. حال سؤال اساسی اینجاست که فرایند تحقق نقشه مهندسی فرهنگی تا چه حد اجرایی شده است؟ چه پیشرفتی در جهت تهیه پیوست فرهنگی طرح‌های کلان ملی حاصل شده است؟ در وزارتخانه شما چه اقدام مؤثری در راستای گسترش سبک زندگی اسلامی ایرانی انجام شده است؟ چه فعالیت اثر بخشی برای تولید آثار فاخر و هنرمندانه دینی صورت پذیرفته است؟ چه کار مفیدی برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت انجام شده است؟ چه گام مؤثری در جهت بهبود فرهنگ کار و اصلاح الگوی مصرف برداشته شده است؟ چه فعالیت مهمی در جهت توسعه فرهنگ قرآنی در این وزارتخانه انجام شده است؟ آیا تلاش کارآمدی در جهت بهبود فضای مجازی صورت گرفته است؟ چه اقدامی برای گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه مردم انجام شده؟ مطبوعات کشور را  تا چه اندازه در جهت افزایش کیفیت مطالب سوق داده‌اید؟

در ادامه آمده است: این مسائل و البته ده‌ها مسئله پر اهمیت دیگر، امروز به گونه‌ای مورد بی اعتنایی واقع شده‌اند که نگرانی تمامی دلسوزان انقلاب را متوجه خود کرده است. متأسفانه کارنامه دوساله شما نشان می‌دهد عزم جدی برای بهبود وضعیت فرهنگی اسلامی کشور وجود ندارد و گام مثبتی در این راستا برداشته نشده است. شکی نیست که انتظار اصلاح این امور در مدتی کوتاه، انتظار بی‌جایی است؛ ولی آیا هنوز زمان آن فرا نرسیده است که گام‌های جدی و برنامه‌ریزی شده‌ای برای پیشرفت فرایند اصلاح این امور برداشته شود؟ برای واضح تر شدن دلیل این نگرانی ها در ادامه با بررسی عملکرد هر یک از حوزه های مختلف فرهنگی در طول دوران مدیریتی شما، با تفصیل بیشتری به واکاوی بخش اندکی از مشکلات جدی هر حوزه خواهیم پرداخت،  هرچند که طرح تمامی مسائل و مشکلات وزارت خانه شما در این نامه امکان پذیر نیست اما با عنایت به عدم پذیرش دعوت‌های مکرر جنبش های دانشجویی از سوی شما برای پاسخ گویی به این مسائل، راهی جز بررسی برخی از مهم‌ترین این مشکلات و انحرافات از طریق این نامه باقی نمانده است.

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) در این نامه خطاب به جنتی پیرامون حوزه سینما تاکید کرد: امام راحل به همه ما این‌چنین آموخت؛ « تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی ( صلی الله علیه و آله و سلم) اسلام ائمه هدی -علیهم السلام - اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان ، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل ، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی ، اسلام مرفهین بی درد، و در یک کلمه اسلام امریکایی باشد.» (جلد بیست و یک صحیفه نور - صفحه 145). حال جای این پرسش از مسئولین فرهنگی دولت تدبیر و امید باقیست که مگر  امروز چه بلایی بر سر ما آمده است که به جای تولید محصولات هنری طراز انقلاب اسلامی، در جشنواره‌ی سینمایی فیلم فجر، شاهد اکران و تقدیر از فیلم‌هایی چون «رخ دیوانه» هستیم که جز سیاه‌نمایی و تزریق یأس به جامعه،هیچ  پیام دیگری را به همراه ندارد؟

در ادامه این نامه تصریح شد: دانشجویان انقلابی ایران اسلامی امروز حقیقتا متحیر و سرگشته‌اند که وزارتخانه شما با کدام حجت عقلی و شرعی به این نتیجه رسیده که از خط قرمز قطعی نظام، یعنی فتنه 88 از طریق اصرار بر اکران فیلم‌های حامی این فتنه مانند فیلم «قصه ها» عبور نماید؟ شاید لازم باشد که قسمتی از منویات مقام معظم رهبری را در مورد فتنه 88 به شما یادآور شویم: «مسئله‌ فتنه و فتنه‌گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه‌ رأی اعتماد خود بر فاصله گذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند.»

این تشکل دانشجویی تاکید کرد: آیا شما این سخن واضح و صریح رهبری در مورد فتنه 88 و البته ده‌ها جمله واضح دیگر ایشان در این موضوع را نشنیده‌اید؟ این در حالی است که خود شما اعلام کردید که از وضعیت ساخت فیلم‌هایی چون «قصه‌ها» و «نهنگ عنبر» مطلع هستید و این نشان‌گر این است که شما عالمانه به این امثال این فیلم‌ها مجوز ساخت و اکران می‌دهید. بگذریم از این‌که شما هم که دم از هنر غیر سفارشی می‌زدید نیز با تخصیص دادن بودجه وزارتخانه‌تان جهت ساخت امثال همین فیلم‌های سینمایی، هنر را سفارشی کرده‌اید.

در ادامه آمده است: آیا بهتر نبود به جای اهتمام به اکران و حمایت از فیلم های پر حاشیه و بی محتوا، کمی هم در جهت تولید آثار فاخر سینمای دینی تلاش می کردید تا کار به اینجا نمی رسید که امروز جز اکران معدود آثار ارزشمند سینمایی ساخته شده در دولت قبل مانند فیلم «چ» و «شیار 143»، هیچ نقطه ی درخشان دیگری را در این عرصه در کارنامه نداشته باشید؟

این تشکل در رابطه با حوزه مطبوعات خطاب به جنتی اعلام کرد: همان طور که می‌دانید یکی از اصلی‌ترین رسالت‌های مطبوعات، اصلاح فرهنگ عمومی جامعه است و با در نظر گرفتن این رسالت خطیر باید فکری برای عمیق‌تر کردن محتوای مطبوعات نمود. حال چرا وزارتخانه شما به جای تلاش برای تحقق این مهم، عمده تلاش خود را معطوف به پیشبری نقشه‌های سیاسی در مطبوعات کرده است؟ مگر جز این است که مسئولان محترم دولتی مدام شعار اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط سر می‌دهند؟ از کجای این شعار می توان عدم رعایت عدالت در تخصیص یارانه به بعضی مطبوعات و البته بودجه رسانی و حمایت مستمر نسبت به برخی دیگر از روزنامه‌های زنجیره‌ای را نتیجه گرفت؟ می‌توانید پاسخ دهید که تقدیر از یک نویسنده ضد انقلاب و کارمند بنگاه خبرپراکنی انگلستان آن هم در جشنواره مطبوعات چه علتی می‌تواند داشته باشد و چه کمکی به رشد و اعتلای حرفه خبرنگاری و مطبوعات در عرصه انقلاب اسلامی می‌تواند بکند؟

در ادامه این نامه آمد: چرا مطالب برخی مطبوعات بیش از آنکه درصدد آگاهی رسانی به مردم باشند و سعی در تنویر افکار عمومی داشته باشند به تشویش اذهان عمومی پرداخته و مردم را به سراشیبی ناامیدی سوق می‌دهند؟ چرا برخی افراد در مطبوعات سعی بر القای شبهات و شایعات در جهت یک رویکرد خاص سیاسی در جامعه داشته و از گفتن حقائق و واقعیات ابا می‌کنند؟ ای کاش مسأله به اینجا ختم می‌شد؛ وقاحت و گستاخی برخی مجلات و روزنامه‌ها تا حدی است که روزنامه ی«بهار» به خود اجازه می دهد علنا به ائمه اطهار و شخص امیرالمومنین علیهم السلام بی ادبی و توهین می کند و از این اسف بارتر این است که برخی مسئولین فرهنگی دولتی از بابت توقیف این نشریه به وسیله ی قوه قضائیه ابراز تأسف می کنند. آری، با این نوع برخوردهای وزارت ارشاد عجیب نیست که شاهد نوشته شدن شعار «من شارلی هستم» در صفحه ی اصلی روزنامه¬ی غیر مردمی ِ«مردم امروز» و غیر انسانی دانستن حکم قصاص در روزنامه «آسمان» باشیم.

این تشکل دانشجویی در رابطه با حوزه شعر نیز به جنتی اعلام کرد: امروز با گذشت 37 سال از انقلاب اسلامی بدیهی است که شعر انقلاب باید در خدمت ارزش‌های این انقلاب باشد؛ حال چه دلیلی وجود دارد که وزارتخانه ی شما با وجود چهره های مختلف ارزشی در این عرصه، از یک شاعر هتاک به انقلاب اسلامی و مقدسات دینی برای حضور در جشنواره شعر فجر دعوت به عمل می‌آورد؟ با وجود آن که شاعران جوان و هنرمند زیادی در این مرز و بوم وجود دارند که در صورت حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می توانند آینده فرهنگ این کشور را رقم بزنند.

در ادامه پیرامون حوزه کتاب و کتابخوانی تصریح شد: برگزاری نمایشگاه کتاب یکی از مهم‌‌ترین و تاثیرگذارترین حرکت‌های فرهنگی در کشور است که هر ساله هزاران نفر را از اقصی نقاط ایران را به خود جذب می‌کند. اما متأسفانه مشاهده می‌شود که کتاب‌های منحرفی که با قلم معاندین و مخالفان با اسلام و انقلاب نوشته شده است به این نمایشگاه راه پیدا کرده است. آیا نمایشگاه کتاب محل جولان دادن این کتاب های پلید است؟! نظر شما درباره کتاب‌هایی مثل «روز حسین»، «لبخند ستیزان» و یا «کلنل» چیست؟ چرا نمایشگاه کتاب از حیث تولید کتاب‌های هم‌راستا و ارزشی در این دو ساله اخیر جزو ضعیف‌ترین نمایشگاه کتاب‌ها نسبت به سنوات گذشته بود؟ چرا در نمایشگاه امسال به جز چند اثر معدود از جمله «آن 23 نفر» اثر درخور توجه دیگری در حوزه ی ادبیات داستانی و دفاع مقدس دیده نمی شود؟ آیا بهتر نبود بجای تلاش معاونتان برای رساندن تعداد زیادی از کتاب های منحرف به نمایشگاه کتاب، وقت‌تان و حمایتتان را در جهت چاپ کتاب‌هایی مثل «دا»،«زندان الرشید»،«پایی که جا ماند»، «قیدار»، «سفر سرخ» و... صرف می کردید؟ لازم به ذکر است که این آثار ارزشی به صورت سبک خاصی در ادبیات داستانی فارسی جریان ساز شده بود و استقبال بسیار خوبی هم از جانب مردم ایران داشت.

در این نامه پیرامون حوزه تئاتر آمده است: بررسی عرصه تئاتر اما بسی دردآور تر از بررسی سایر حوزه های هنری است. متأسفانه امروزه رکیک‌ترین و بی شرمانه‌ترین الفاظ و حرکات در صحنه تئاتر به نمایش در می‌آید و هنگامی که عده‌ای دلسوز لب به شکوه و گلایه می‌گشایند با بدترین لحن ممکن به آنها پاسخ داده می‌شود و آنها را افرادی عقب مانده می‌خوانند که از هنر چیزی نمی‌فهمند. جالب‌تر آن است که بهانه آنها در این موضوع آزادی هنر است! آری این همان نگاه لیبرال‌مآبانه‌ای است که متأسفانه امروزه گریبان‌گیر فرهنگ کشور شده است. اگر قرار است امروز جوابی قاطع و حکیمانه در برابر این بی‌ادبی‌ها داده نشود در آینده‌ای نزدیک باید منتظر چه صحنه‌هایی باشیم؟! تا چه زمانی قرار است شما و همکاران‌تان در برابر این گستاخی‌ها و حرمت شکنی‌ها سکوت کنید؟!

در این نامه تاکید شد: بعد از بررسی اوضاع این روزهای فرهنگ کشور این سؤال بیش از پیش ذهن تمام دغدغه‌مندان این عرصه را به خود مشغول کرده است که آیا بهتر نبود به جای حمایت از جریانات سکولار و ضد ارزشی برای جولان دادن در عرصه های مختلف فرهنگی، از جریانات ارزشی انقلاب اسلامی که به صورت خودجوش نقش بسیار زیادی را در پیشرفت این کشور و در ایستادگی ما در مقابل دشمنان این ملّت، ایفا کرده است حمایت می کردید تا فرصت برای ظهور ارزش های اسلامی بیشتر مهیا میشد؟ مگر توصیه مقام معظم رهبری در عرصه فرهنگ حمایت از موسسات فرهنگی ارزشی نیست؟ آیا بهتر نبود به جای آن که آبروی خود و بودجه بیت المال را صرف حمایت از جریانات لیبرال و فاسد و مفسد خرج کنید، به گروه‌های خودجوش انقلابی که برای دفاع از اسلام عزیز مشغول‌اند، توجه می‌کردید؟ حمایت‌های شما از جریانات غربزده و بال و پر دادن به آن‌ها و فشار آوردن بر نیروی انتظامی و مردم انقلابی برای عقب نشینی از موضع اسلام چه معنایی دارد؟

این تشکل دانشجویی افزود: در شرایطی که بودجه‌های هنگفت از سفارت فرانسه و انگلیس به جریانات فاسد و غربگرا و تشیع انگلیسی تقدیم می‌شود، ورزات ارشاد برای حمایت های از گروههای مردمی چه اقدامی انجام داده است؟ آیا جز این است که اکثر نشست و برخاست‌های شما با «دیگران» بوده و حمایت های‌های قانونی و معنوی و مادی شما نثار آنان شده است؟ به راستی اگر کسی می خواست در یک فرایند نرم و بدون سر و صدا، جریان غربگرا را دربرابر جریان انقلاب تقویت کند، کاری جز این انجام می‌داد؟

در ادامه آمده است: توصیه ی دلسوزانه ما دانشجویان به شما این است که در صورتی که توان اصلاح وضع موجود را ندارید در یک اقدام انقلابی استعفا داده و سکان هدایت یکی از مهمترین وزارت خانه های دولت را به کسی بسپارید که از عهده کار بر آید و بیش از این دل خانواده شهیدان و دلسوزان این نظام را اندوهگین ننمایید،برای فرهنگ اسلامی این کشور خون‌های زیادی ریخته شده است. با مدیریت لیبرالی خود به این خون ها جفا نکنید. باشد که این اقدام انقلابی شما تسکینی به قلب دردمند دلسوزان انقلاب باشد و جبرانی برای عملکردتان، تا در محضر خدای متعال پاسخی و راه جبرانی داشته باشید.


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار