نویسنده خاطرات «آن بیست و سه نفر» بابیان اینکه قهرمانپروری ملی، هویت دهی و انسانسازی مهمترین شاخصه کتابهای فاخر دفاع مقدس است، کتاب خودنوشت «آن بیست و سه نفر» را دربردرانده عناصر هویت بخش، نشاط آفرین و تجربه ای ماندگار دانست.
شهدای ایران: وقتی کوچکترین فرزند خانه باشی و جبهه رفتنت را از مادر کتمان کرده باشی، وقتی دردسیلی خوردن از غریبه را در خانه خودت چشیده باشی، وقتی سوار خودروی اسارت شوی و دوست مجروح و بیرمقت از کاروان جا بماند، وقتی صدای قفل در آهنی اسارت در گوشت بپیچید، وقتی در یک لحظه هم دلت فرمان امام بخواهد و هم دیدار مادر، وقتی آنقدر سیلی بخوری تا بگویی بچهای و نفهمیدی به جبهه آمدی، وقتی با کسی زندگی کنی که نمیدانی در آینده اسمش میشود «حاج قاسم سلیمانی»، و وقتی به زور کنار «صدام» بنشینی و قرار باشد ابزار تبلیغاتی یک جنایتکار شوی؛ همه اینها را اگر تجربه کرده باشی، آن وقت واژه «عشق و آزادی» را لمس می کنی، آن وقت بازیچه هر واژه بی سروپایی نمی شوی و دلت را به دریا میزنی تا آنچه بر سرت نیامده را حتی در دنیای خیال هم شده، لمس کنی؛ شاید این گونه، تصمیم جدیدی برای ادامه نفس کشیدنهایت بگیری و سطح زندگی خودت را عمق ببخشی.
این روزها قهرمانان کتابهای داستان کودکان و نوجوانان ما سوپرمنها، مردهای عنکبوتی و هری پاتر هستند که نه در واقعیت بلکه در مجاز با سلاح جادو و افسانه به نجات بشریت میشتابند و کودکان را با توهم، مشتاق و شیفته خود میکنند.
شرایط کنونی ما بهترین فرصت برای معرفی قهرمانان ملی است؛ جهان تشنه قهرمانانی است که از روی هوای نفس و برای سلطهجویی و برتری طلبی نمیجنگند و اسوه مبارزه آنها حقجویی است که شبیه خودشان و از جنس خود مردم هستند نه اینکه همچون فیلمهای وارداتی، غیر واقعی و ابر بشر باشند و نسبتی با دنیای واقعی ما و حتی فرهنگ های دیگر نداشته باشند.
رزمندگان به خصوص جوانان مبارز ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس با جهاد جانانه خود دنیا را تحیر کشانده اند، اینان شایسته معرفی به جهان معرفی هستند؛ کتاب خاطرات ماندگار «آن بیستوسه نفر» در همین زمینه نهضتی جدید و پیشرو را آغاز کرده که ماجرای اسارت بیستوسه نوجوان ایرانی را در بند رژیم سرنگونشده بعث بیان میکند، اینان با تمام وجود، دوران شادابی و نشاط خود را فدای دفاع از امام و امت میکنند و حاضر نشدند با آزادی تن، برگ برندهای در سبد تبلیغاتی جنایتکار معاصر، صدام معدوم، باشند.
خبرنگار خبرگزاری رسا در گفتوگویی صمیمی با آزاده سرافراز احمد یوسفزاده، نویسنده کتاب «آن بیستوسه نفر» به بیان چگونگی نگارش این اثر و اهمیت تولید آثار واقعی و اثرگذار پرداخته است. یوسف زاده درباره خودش چنین می گوید: «من در سال 44 در شهر فاریاب کرمان متولد شدم در سال 61 در عملیات بیتالمقدس اسیر شدم و در سال 69 آزاد شدم و ماجرای کتاب «آن بیستوسه نفر» در بیان ماجرای تبلیغی بود که صدام میخواست با آزادی 23 نوجوان اسیر علیه انقلاب به راه اندازد که این نوجوانان برای حفظ آبروی کشور آزادی را نپذیرفتند و ترجیح دادند در کنار سایر اسرا تا روز آزادی بمانند».
این رزمنده دوران دفاع مقدس هم اکنون به عنوان مدیر فرهنگی دانشگاه شهید باهنر کرمان و همچنین مدیر مسؤول هفتهنامه رودبار زمین کرمان فعالیتهای فرهنگی و رسانه ای خود را پیگیری میکند.
متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «آن 23 نفر» بدین شرح است:
«در روزهای پایانی سال 93 و آغازین 94 با شیرینی این نوشته شیوا و جذاب و هنرمندانه شیرینکام شدم و لحظهها را با این مردان کمسال و پر همت گذراندم.
به این نویسنده خوشذوق و به آن بیستوسه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه این زیباییها پرداخته سرپنجه معجزهگر اوست، درود میفرستم و جبهه سپاس بر خاک میسایم.
یکبار دیگر کرمان را از دریچه این کتاب آنچنانکه از دیرباز دیده و شناختهام دیدم و منشور هفترنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.
سید علی خامنهای»
متن این گفتوگو به خوانندگان رسا به ویژه علاقهمندان حقایق تلخ و شیرین دفاع مقدس تقدیم میشود.
رسا ـ از چه زمانی نوشتن این خاطرات را آغاز کردید و هدف از نوشتن این خاطرات چه بود؟
من از نوجوانی به نوشتن علاقه داشتم و در دوران اسارت نوشتن را شروع کرده و محور داستانم درباره آزادی با مایه طنز و اتفاقات واقعی اسارت من و بیستودو نوجوان هم سن و سال من است که صدام میخواست با آزادی ما و به راه انداختن یک جنگ تبلیغاتی علیه ایران مشروعیت انقلاب و حقانیت آن را زیر سؤال ببرد.
تلاش کردم از تجربه پانزده ساله خود در هفته نامه رودبار زمین استفاده کنم، در این نشریه قالب های گوناگون نوشتار رسانه ای را از طنز تا یادداشت را تجربه کرده ام؛ این پیشینه توانسته مرا در تنظیم «بیست و سه نفر» کمک کند.
ماههای اول آزادی، نوشتن خاطرات «آن بیستوسه نفر» را به صورت اجمالی آغاز کردم، تا اینکه با ورود یک گروه مستندساز، حضور در محلی که به اسارت درآمدیم و مصاحبه با شخصیت های داستان که از رسانه ملی پخش شد، اطلاعات کاملتری به دستم رسید. پس از این مرحله استفاده از تجربه خاطرهنویسی، گزارشنویسی و داستاننویسی که داشتم نوشتن خاطرات را به صورت منظم و دقیق آغاز کرده و آن را به پایان بردم که این اثر هم مانند کتاب «لبخند سفر» که کتاب سال دفاع مقدس معرفیشده توانست با اقبال زیاد مردم و توجه رهبر معظم انقلاب روبهرو شود.
تاکنون افزون بر «بیست و سه نفر» که 14 مرحله چاپ را به خود دیده است، کتاب «لبخند در قفس» و پنج شش کتاب دفاع مقدسی و آثار دیگری هم برای کنگره سرداران دفاع مقدس و سرداران دفاع مقدس کرمان منتشر کردم.
رسا ـ چگونه کتاب شما به دست رهبر انقلاب رسید؟
بهمن ماه 93 که حدود هفت هشت ماه از چاپ کتاب می گذشت، یک روز آقای حجتی کرمانی، مهمان ما در دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند، من یک نسخه از «آن بیستوسه نفر» را امضا کردم و بهعنوان هدیه به ایشان دادم که ایشان روز بعد پس از مطالعه، تمایل خود را برای بردن این کتاب نزد رهبر معظم انقلاب اعلام کردند و من هم از پیشنهاد استقبال کرده و خوشحال شدم و با امضایی آن را تقدیم رهبر انقلاب کردم.
رسا ـ چگونه از متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب خود مطلع شدید؟
تقریبا 15 فروردینماه امسال بود و مدت زیادی هم از اهدای کتاب نمیگذشت که از بیت آقا به من زنگ زدند و به من خبر دادند که کتابم مورد توجه ایشان قرار گرفته که من خیلی شگفتزده و خوشحال شدم. که پس از آن برای نخستین بار و در مراسم باشکوهی آیین رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر «بیست و سه نفر» در کرمان و خارج از پایتخت گرفته شد.
رسا ـ میتوانید برای ما اهمیت تقریظ رهبری را بر خاطرات خود بیان کنید؟
من از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب خود از چند دیدگاه خوشحال شدم، اول اینکه ایشان انسان پرآوازهای هستند و بعد اینکه ایشان یک رمان خوان و کتابخوان حرفهای هستند و کتابهای زیادی را مطالعه میکنند و تنها کتابهای خوب میتوانند در نظر ایشان امتیاز کسب کنند و خوشبختانه مطالعه حضرت آقا تنها به کتابهای ارزشی محدود نمیشود و ایشان آثار نویسندگان برتر دنیا و حتی کتابهای خارجی را هم مطالعه میکنند.
رسا ـ آیا موضوع ارزشی و دفاع مقدس علت توجه رهبر انقلاب به کتاب شما است؟
اولاً اینکه کتابهای دفاع مقدس و ارزشی همه کتابهایی نیستند که رهبر معظم انقلاب مطالعه میکنند و ایشان رمان، داستان و کتابهای ادبی فراوانی میخوانند و از آنجا که فرهنگ مطالعه و کتابخوانی دغدغه اصلی ایشان بوده و چون ایشان از وضعیت مطالعه در کشور ناراضی هستند، سعی میکنند با مطالعه کتابهای خوب و معرفی آن به دیگران نهضت مطالعه مفید را در کشور ایجاد کنند.
تقریبا 15 سال پیش بود که حضرت آقا فرمودند من هزاران قصه از بهترین نویسندگان دنیا را خوانده ام؛ این مسأله نشان می دهد، رهبر انقلاب به صورت جدی پیگیر آثار ادبی هستند.
همچنین از آنجایی که دفاع مقدس عرصهای تابناک در کشور است و پر از قهرمانیهایی واقعی رزمندگان است، رهبر معظم انقلاب معتقد هستند اگر این قهرمانیها در قالب کتاب و فیلم پیاده میشود، میتواند جای فیلمهایی که رنگ افسانه دارند و واقعی نیستند را بگیرند؛ بنابراین رهبر انقلاب در عرصه معرفی دقیق جانفشانیهای رزمندگان در دوران دفاع مقدس تأکید فراوانی دارند.
رسا ـ آیا میتوانید برای ما تأثیر انتشار آثار فاخر در حوزه دفاع مقدس را بیان کنید؟
بله. از آنجایی که در دوران دفاع مقدس صدام معدوم با پشتیبانی 30 کشور قدرتمند دنیا برای شکست انقلاب نوپا، بسیج شده بود، انتشار آثار دفاع مقدس میتواند ضمن انتقال ارزشهای فرهنگی و دفاع مقدس به نسل جوان و نوجوان برای آنها الگوسازی کرده و هویت آنها را تقویت کند، از سوی دیگر معرفی این آثار در عرصه جهانی میتواند حقانیت انقلاب را اثبات کند.
رسا ـ برکات تقریظ رهبر انقلاب چه بوده است؟
با توجه به اینکه مردم ایران به سخنان رهبری ایمان دارند، تقریظ ایشان توانست بهخوبی این اثر را در میان مردم معرفی کند و موجب شد کسانی که میخواستند کتابهای خوب را مطالعه کنند وقت آنها تلف نشده و بتوانند یک کتاب خوب و فاخر را برای مطالعه پیدا کنند و همچنین تقریظ رهبری بر این کتاب موجب شد که این کتاب در عرض کمتر از 10 روز 10 هزار جلد فروش داشته باشد.
رسا ـ استقبال اعضای خانواده شما و مردم پس از تقریظ رهبری چگونه بود؟
باوجود این که همسرم بیش از 20 سال است که با من زندگی میکنند، وقتی کتاب را خوانند برای ایشان تازگی داشت و همچنین بردارم وقتی این کتاب را خوانده بود و به من زنگ زد، گفت هرگز از این اتفاقات خبر نداشته و اشک میریخت و نمیتوانست احساساتش را کنترل کند.
بیشتر کسانی که این کتاب را خواندهاند به من گفتند که کتابم را با وجود این 400 صفحه است در یک یا دو روز تمام کردهاند و هنگام خواندن کتاب اشک بر گونههایشان جاری بوده، استقبال نسل جوان و دانشجو هم از این کتاب بسیار زیبا بود.
رسا ـ شما در کتاب خود در خصوص آزادی سخن گفتید با توجه به اینکه امروزه آزادی در میان جوانان کاربرد زیادی دارد میتواند این واژه را برای ما معنا کنید؟
در کتاب، تفسیر آزادی بهخوبی ارائهشده است زمانی که من با حسرت به کودکان بصره یا مردی که پلاستیک گوجه دستش است یا زنانی که در خیابان حرکت میکنند یا دیدن بچههایی که میتوانند درس بخوانند و مشق بنویسند؛ همه و همه نشانه اسارت و از دست رفتن نعمت آزادی است و تنها انسانهایی میتوانند آزادی را لمس کنند که این نعمت را از دستداده باشند.
اضافه بر این آزادی به معنای حریت و آزادگی است یعنی انسان از روی هوای نفس کار نکند و از خود ایثار داشته باشد که من در اسارت آزادگان زیادی را دیدم که به خاطر همنوع خود بهجای او کتکخورده با نهایت ایثار برای زنده ماندن دیگری جانفشانی میکردند.
همچنین آزادی ای که جوانان امروزه به کار میبرند آزادی در عمل است؛ اما آزادی در عمل زمانی ارزشمند است که در چارچوبهای اجتماعی و حقوقی یک کشور قرار گیرد در غیر این صورت نمیتوان به آن آزادی گفت و تعرض به حقوق دیگران است؛ امروزه باید بهجای آزادی، آزادگی و حریت در میان مردم جاری شود.
رسا ـ در دوران اسارت چقدر به آزادی فکر میکردید؟
در اسارت هم آزادی و هم آزادگی بود و اسرا از هر فرصتی برای رهایی از اسارت استقبال میکردند در عینحال آنها آزاده صفت بودند و برادرم که شهید است، اولین کسی بود که در نامههایشان واژه آزاده را به من و همرزمانم داد و در هر زمان اسارت آزادگان وارستهای بودند که در بند رژیم بعثی عراق از خدا درخواست آزادی روح را داشتند و آزادی روح را بر آزادی جسم از قفس مقدم میشمردند.
رسا ـ معمول است انسان وقتی چیزی را از دست می دهد حسرت بخورد؛ شما در اسارت، حسرت چه چیزی را خوردید؟
بزرگترین حسرت ما پس از دیدار صدام بود که بیست و سه نفرمان غبطه میخوردیم که چرا در کاخ صدام و فرصتی که داشتیم الله اکبر نگفتیم و به او حمله نکردیم، دوست داشتیم خفهاش کنیم، البته خودمان را بعدا قانع کردیم که اگر حرکتی صورت میدادیم، همه را همان جا گلوله باران میکردند، کسی هم از این اتفاق باخبر نمیشد و آب از آب تکان نمیخورد. در آن دیدار فقط سعی کردیم با صدام سرد برخورد کنیم.
رسا ـ ترجمه این کتاب میتواند در عرصه بین الملل چه تأثیری داشته باشد؟
ضمن اثبات حقانیت ایران اسلامی به جهانیان و بدخواهانی که انقلاب ایران را حکومت مستبد میدانند میتواند در معرفی حقیقت انقلاب اسلامی به جهانیان مؤثر بوده و همچنین ارزشهای انقلاب را به نسل دور از انقلاب و ایرانیان خارج از کشور بهخصوص نسل جوان معرفی کند که البته این مشروط به یک ترجمه خوب توسط یک انگلیس زبان مسلط به زبان فارسی است.
رسا ـ آیا این گونه آثار میتواند نهضت کتابخوانی را رونق ببخشد؟
بله. رهبر معظم انقلاب میفرمایند کتاب دروازهای بهسوی جهان گسترده دانش و معرفت است و کتاب خوب یکی از بهترین راههای کمال بشری رسیدن به قله کمال است یعنی در کنار چیزهایی مانند ایثار، ازخودگذشتگی و فداکاری که برای رسیدن به کمال لازم است.
افراد کتابخوان از ذکاوت و هوش سرشاری نسبت به افراد بیمطالعه برخوردار هستند و چنین فردی از مطالعه لذت بینهایت میبرد.
رسا ـ طلاب و مبلغان در گسترش فرهنگ کتابخوانی چه نقشی دارند؟
به نظر من طلاب با مطالعه کتابهای فاخر و معرفی آن در منابر و فعالیتهای تبلیغی خود به دیگران، میتوانند در ترویج فرهنگ کتابخوانی مؤثر باشند و این مسأله زمانی محقق میشود که طلاب خود هم به مطالعه کتابهای فاخر علاقه نشان دهند.
رسا ـ توصیه شما به طلاب و مبلغان برای نوشتن خاطرات خود چیست؟
به نظر من طلاب نباید از دو مسأله در عرصه نوشتن خاطرات غافل شوند:
یکی این که در دوران تحصیل میتوانند سختیها و شیرینیهای زندگی خود را بیان کنند که این سبب می شود جامعه و اقشار گوناگون با زندگی و تلاش های علمی آنان آشنا شوند.
و دوم این که در سفرهای تبلیغی خود، فرصت نوشتن خاطرات و معرفی مناطق محروم را دارند که این موضوع در انعکاس مشکلات جامعه و در انتشار کتابهای فاخر نقش بسیار مهمی دارد.
رسا ـ در پایان از وقتیکه در اختیار ما گذاشتید سپاسگزار و موفقیت بیش از پیش را برایتان آرزومندیم.
*رسا
این روزها قهرمانان کتابهای داستان کودکان و نوجوانان ما سوپرمنها، مردهای عنکبوتی و هری پاتر هستند که نه در واقعیت بلکه در مجاز با سلاح جادو و افسانه به نجات بشریت میشتابند و کودکان را با توهم، مشتاق و شیفته خود میکنند.
رزمندگان به خصوص جوانان مبارز ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس با جهاد جانانه خود دنیا را تحیر کشانده اند، اینان شایسته معرفی به جهان معرفی هستند؛ کتاب خاطرات ماندگار «آن بیستوسه نفر» در همین زمینه نهضتی جدید و پیشرو را آغاز کرده که ماجرای اسارت بیستوسه نوجوان ایرانی را در بند رژیم سرنگونشده بعث بیان میکند، اینان با تمام وجود، دوران شادابی و نشاط خود را فدای دفاع از امام و امت میکنند و حاضر نشدند با آزادی تن، برگ برندهای در سبد تبلیغاتی جنایتکار معاصر، صدام معدوم، باشند.
خبرنگار خبرگزاری رسا در گفتوگویی صمیمی با آزاده سرافراز احمد یوسفزاده، نویسنده کتاب «آن بیستوسه نفر» به بیان چگونگی نگارش این اثر و اهمیت تولید آثار واقعی و اثرگذار پرداخته است. یوسف زاده درباره خودش چنین می گوید: «من در سال 44 در شهر فاریاب کرمان متولد شدم در سال 61 در عملیات بیتالمقدس اسیر شدم و در سال 69 آزاد شدم و ماجرای کتاب «آن بیستوسه نفر» در بیان ماجرای تبلیغی بود که صدام میخواست با آزادی 23 نوجوان اسیر علیه انقلاب به راه اندازد که این نوجوانان برای حفظ آبروی کشور آزادی را نپذیرفتند و ترجیح دادند در کنار سایر اسرا تا روز آزادی بمانند».
این رزمنده دوران دفاع مقدس هم اکنون به عنوان مدیر فرهنگی دانشگاه شهید باهنر کرمان و همچنین مدیر مسؤول هفتهنامه رودبار زمین کرمان فعالیتهای فرهنگی و رسانه ای خود را پیگیری میکند.
متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «آن 23 نفر» بدین شرح است:
«در روزهای پایانی سال 93 و آغازین 94 با شیرینی این نوشته شیوا و جذاب و هنرمندانه شیرینکام شدم و لحظهها را با این مردان کمسال و پر همت گذراندم.
به این نویسنده خوشذوق و به آن بیستوسه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه این زیباییها پرداخته سرپنجه معجزهگر اوست، درود میفرستم و جبهه سپاس بر خاک میسایم.
یکبار دیگر کرمان را از دریچه این کتاب آنچنانکه از دیرباز دیده و شناختهام دیدم و منشور هفترنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.
سید علی خامنهای»
متن این گفتوگو به خوانندگان رسا به ویژه علاقهمندان حقایق تلخ و شیرین دفاع مقدس تقدیم میشود.
رسا ـ از چه زمانی نوشتن این خاطرات را آغاز کردید و هدف از نوشتن این خاطرات چه بود؟
من از نوجوانی به نوشتن علاقه داشتم و در دوران اسارت نوشتن را شروع کرده و محور داستانم درباره آزادی با مایه طنز و اتفاقات واقعی اسارت من و بیستودو نوجوان هم سن و سال من است که صدام میخواست با آزادی ما و به راه انداختن یک جنگ تبلیغاتی علیه ایران مشروعیت انقلاب و حقانیت آن را زیر سؤال ببرد.
تلاش کردم از تجربه پانزده ساله خود در هفته نامه رودبار زمین استفاده کنم، در این نشریه قالب های گوناگون نوشتار رسانه ای را از طنز تا یادداشت را تجربه کرده ام؛ این پیشینه توانسته مرا در تنظیم «بیست و سه نفر» کمک کند.
ماههای اول آزادی، نوشتن خاطرات «آن بیستوسه نفر» را به صورت اجمالی آغاز کردم، تا اینکه با ورود یک گروه مستندساز، حضور در محلی که به اسارت درآمدیم و مصاحبه با شخصیت های داستان که از رسانه ملی پخش شد، اطلاعات کاملتری به دستم رسید. پس از این مرحله استفاده از تجربه خاطرهنویسی، گزارشنویسی و داستاننویسی که داشتم نوشتن خاطرات را به صورت منظم و دقیق آغاز کرده و آن را به پایان بردم که این اثر هم مانند کتاب «لبخند سفر» که کتاب سال دفاع مقدس معرفیشده توانست با اقبال زیاد مردم و توجه رهبر معظم انقلاب روبهرو شود.
تاکنون افزون بر «بیست و سه نفر» که 14 مرحله چاپ را به خود دیده است، کتاب «لبخند در قفس» و پنج شش کتاب دفاع مقدسی و آثار دیگری هم برای کنگره سرداران دفاع مقدس و سرداران دفاع مقدس کرمان منتشر کردم.
رسا ـ چگونه کتاب شما به دست رهبر انقلاب رسید؟
بهمن ماه 93 که حدود هفت هشت ماه از چاپ کتاب می گذشت، یک روز آقای حجتی کرمانی، مهمان ما در دانشگاه شهید باهنر کرمان بودند، من یک نسخه از «آن بیستوسه نفر» را امضا کردم و بهعنوان هدیه به ایشان دادم که ایشان روز بعد پس از مطالعه، تمایل خود را برای بردن این کتاب نزد رهبر معظم انقلاب اعلام کردند و من هم از پیشنهاد استقبال کرده و خوشحال شدم و با امضایی آن را تقدیم رهبر انقلاب کردم.
رسا ـ چگونه از متن تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب خود مطلع شدید؟
تقریبا 15 فروردینماه امسال بود و مدت زیادی هم از اهدای کتاب نمیگذشت که از بیت آقا به من زنگ زدند و به من خبر دادند که کتابم مورد توجه ایشان قرار گرفته که من خیلی شگفتزده و خوشحال شدم. که پس از آن برای نخستین بار و در مراسم باشکوهی آیین رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر «بیست و سه نفر» در کرمان و خارج از پایتخت گرفته شد.
رسا ـ میتوانید برای ما اهمیت تقریظ رهبری را بر خاطرات خود بیان کنید؟
من از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب خود از چند دیدگاه خوشحال شدم، اول اینکه ایشان انسان پرآوازهای هستند و بعد اینکه ایشان یک رمان خوان و کتابخوان حرفهای هستند و کتابهای زیادی را مطالعه میکنند و تنها کتابهای خوب میتوانند در نظر ایشان امتیاز کسب کنند و خوشبختانه مطالعه حضرت آقا تنها به کتابهای ارزشی محدود نمیشود و ایشان آثار نویسندگان برتر دنیا و حتی کتابهای خارجی را هم مطالعه میکنند.
آیین رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب آن بیست و سه نفر
رسا ـ آیا موضوع ارزشی و دفاع مقدس علت توجه رهبر انقلاب به کتاب شما است؟
اولاً اینکه کتابهای دفاع مقدس و ارزشی همه کتابهایی نیستند که رهبر معظم انقلاب مطالعه میکنند و ایشان رمان، داستان و کتابهای ادبی فراوانی میخوانند و از آنجا که فرهنگ مطالعه و کتابخوانی دغدغه اصلی ایشان بوده و چون ایشان از وضعیت مطالعه در کشور ناراضی هستند، سعی میکنند با مطالعه کتابهای خوب و معرفی آن به دیگران نهضت مطالعه مفید را در کشور ایجاد کنند.
تقریبا 15 سال پیش بود که حضرت آقا فرمودند من هزاران قصه از بهترین نویسندگان دنیا را خوانده ام؛ این مسأله نشان می دهد، رهبر انقلاب به صورت جدی پیگیر آثار ادبی هستند.
همچنین از آنجایی که دفاع مقدس عرصهای تابناک در کشور است و پر از قهرمانیهایی واقعی رزمندگان است، رهبر معظم انقلاب معتقد هستند اگر این قهرمانیها در قالب کتاب و فیلم پیاده میشود، میتواند جای فیلمهایی که رنگ افسانه دارند و واقعی نیستند را بگیرند؛ بنابراین رهبر انقلاب در عرصه معرفی دقیق جانفشانیهای رزمندگان در دوران دفاع مقدس تأکید فراوانی دارند.
رسا ـ آیا میتوانید برای ما تأثیر انتشار آثار فاخر در حوزه دفاع مقدس را بیان کنید؟
بله. از آنجایی که در دوران دفاع مقدس صدام معدوم با پشتیبانی 30 کشور قدرتمند دنیا برای شکست انقلاب نوپا، بسیج شده بود، انتشار آثار دفاع مقدس میتواند ضمن انتقال ارزشهای فرهنگی و دفاع مقدس به نسل جوان و نوجوان برای آنها الگوسازی کرده و هویت آنها را تقویت کند، از سوی دیگر معرفی این آثار در عرصه جهانی میتواند حقانیت انقلاب را اثبات کند.
رسا ـ برکات تقریظ رهبر انقلاب چه بوده است؟
با توجه به اینکه مردم ایران به سخنان رهبری ایمان دارند، تقریظ ایشان توانست بهخوبی این اثر را در میان مردم معرفی کند و موجب شد کسانی که میخواستند کتابهای خوب را مطالعه کنند وقت آنها تلف نشده و بتوانند یک کتاب خوب و فاخر را برای مطالعه پیدا کنند و همچنین تقریظ رهبری بر این کتاب موجب شد که این کتاب در عرض کمتر از 10 روز 10 هزار جلد فروش داشته باشد.
رسا ـ استقبال اعضای خانواده شما و مردم پس از تقریظ رهبری چگونه بود؟
باوجود این که همسرم بیش از 20 سال است که با من زندگی میکنند، وقتی کتاب را خوانند برای ایشان تازگی داشت و همچنین بردارم وقتی این کتاب را خوانده بود و به من زنگ زد، گفت هرگز از این اتفاقات خبر نداشته و اشک میریخت و نمیتوانست احساساتش را کنترل کند.
بیشتر کسانی که این کتاب را خواندهاند به من گفتند که کتابم را با وجود این 400 صفحه است در یک یا دو روز تمام کردهاند و هنگام خواندن کتاب اشک بر گونههایشان جاری بوده، استقبال نسل جوان و دانشجو هم از این کتاب بسیار زیبا بود.
رسا ـ شما در کتاب خود در خصوص آزادی سخن گفتید با توجه به اینکه امروزه آزادی در میان جوانان کاربرد زیادی دارد میتواند این واژه را برای ما معنا کنید؟
در کتاب، تفسیر آزادی بهخوبی ارائهشده است زمانی که من با حسرت به کودکان بصره یا مردی که پلاستیک گوجه دستش است یا زنانی که در خیابان حرکت میکنند یا دیدن بچههایی که میتوانند درس بخوانند و مشق بنویسند؛ همه و همه نشانه اسارت و از دست رفتن نعمت آزادی است و تنها انسانهایی میتوانند آزادی را لمس کنند که این نعمت را از دستداده باشند.
اضافه بر این آزادی به معنای حریت و آزادگی است یعنی انسان از روی هوای نفس کار نکند و از خود ایثار داشته باشد که من در اسارت آزادگان زیادی را دیدم که به خاطر همنوع خود بهجای او کتکخورده با نهایت ایثار برای زنده ماندن دیگری جانفشانی میکردند.
همچنین آزادی ای که جوانان امروزه به کار میبرند آزادی در عمل است؛ اما آزادی در عمل زمانی ارزشمند است که در چارچوبهای اجتماعی و حقوقی یک کشور قرار گیرد در غیر این صورت نمیتوان به آن آزادی گفت و تعرض به حقوق دیگران است؛ امروزه باید بهجای آزادی، آزادگی و حریت در میان مردم جاری شود.
رسا ـ در دوران اسارت چقدر به آزادی فکر میکردید؟
در اسارت هم آزادی و هم آزادگی بود و اسرا از هر فرصتی برای رهایی از اسارت استقبال میکردند در عینحال آنها آزاده صفت بودند و برادرم که شهید است، اولین کسی بود که در نامههایشان واژه آزاده را به من و همرزمانم داد و در هر زمان اسارت آزادگان وارستهای بودند که در بند رژیم بعثی عراق از خدا درخواست آزادی روح را داشتند و آزادی روح را بر آزادی جسم از قفس مقدم میشمردند.
رسا ـ معمول است انسان وقتی چیزی را از دست می دهد حسرت بخورد؛ شما در اسارت، حسرت چه چیزی را خوردید؟
بزرگترین حسرت ما پس از دیدار صدام بود که بیست و سه نفرمان غبطه میخوردیم که چرا در کاخ صدام و فرصتی که داشتیم الله اکبر نگفتیم و به او حمله نکردیم، دوست داشتیم خفهاش کنیم، البته خودمان را بعدا قانع کردیم که اگر حرکتی صورت میدادیم، همه را همان جا گلوله باران میکردند، کسی هم از این اتفاق باخبر نمیشد و آب از آب تکان نمیخورد. در آن دیدار فقط سعی کردیم با صدام سرد برخورد کنیم.
رسا ـ ترجمه این کتاب میتواند در عرصه بین الملل چه تأثیری داشته باشد؟
ضمن اثبات حقانیت ایران اسلامی به جهانیان و بدخواهانی که انقلاب ایران را حکومت مستبد میدانند میتواند در معرفی حقیقت انقلاب اسلامی به جهانیان مؤثر بوده و همچنین ارزشهای انقلاب را به نسل دور از انقلاب و ایرانیان خارج از کشور بهخصوص نسل جوان معرفی کند که البته این مشروط به یک ترجمه خوب توسط یک انگلیس زبان مسلط به زبان فارسی است.
رسا ـ آیا این گونه آثار میتواند نهضت کتابخوانی را رونق ببخشد؟
بله. رهبر معظم انقلاب میفرمایند کتاب دروازهای بهسوی جهان گسترده دانش و معرفت است و کتاب خوب یکی از بهترین راههای کمال بشری رسیدن به قله کمال است یعنی در کنار چیزهایی مانند ایثار، ازخودگذشتگی و فداکاری که برای رسیدن به کمال لازم است.
افراد کتابخوان از ذکاوت و هوش سرشاری نسبت به افراد بیمطالعه برخوردار هستند و چنین فردی از مطالعه لذت بینهایت میبرد.
رسا ـ طلاب و مبلغان در گسترش فرهنگ کتابخوانی چه نقشی دارند؟
به نظر من طلاب با مطالعه کتابهای فاخر و معرفی آن در منابر و فعالیتهای تبلیغی خود به دیگران، میتوانند در ترویج فرهنگ کتابخوانی مؤثر باشند و این مسأله زمانی محقق میشود که طلاب خود هم به مطالعه کتابهای فاخر علاقه نشان دهند.
رسا ـ توصیه شما به طلاب و مبلغان برای نوشتن خاطرات خود چیست؟
به نظر من طلاب نباید از دو مسأله در عرصه نوشتن خاطرات غافل شوند:
یکی این که در دوران تحصیل میتوانند سختیها و شیرینیهای زندگی خود را بیان کنند که این سبب می شود جامعه و اقشار گوناگون با زندگی و تلاش های علمی آنان آشنا شوند.
و دوم این که در سفرهای تبلیغی خود، فرصت نوشتن خاطرات و معرفی مناطق محروم را دارند که این موضوع در انعکاس مشکلات جامعه و در انتشار کتابهای فاخر نقش بسیار مهمی دارد.
رسا ـ در پایان از وقتیکه در اختیار ما گذاشتید سپاسگزار و موفقیت بیش از پیش را برایتان آرزومندیم.
*رسا