هاشمی رفسنجانی گفت: مجلس خبرگان خیلی حساس است. نباید سلیقههای باندی و تفکرات جناحی در آن دخالت داشته باشد. انتخابات آن هم مهم است. اگر انتخابات خبرگان باندی و جناحی باشد، خود مجلس در جامعه کم اعتبار میشود که ضررهایش به پایههای نظام میرسد.
به گزارش شهدای ایران،به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آقای هاشمی رفسنجانی، گزیده مصاحبه ایسنا با ایشان بدین شرح است:
جناب آقای هاشمی، شما سالیان سال به عنوان یک فرد معتدل شناخته میشدید که هیچ جناحی نمیتوانست شما را به خود منتسب کند، اما در سالهای اخیر این تحلیل در بین سیاسیون مطرح شده که شما به یک جناح خاصی نزدیکتر هستید. نظرتان چیست؟
خصلت اعتدالی من سیاسی نیست و هیچوقت به عنوان یک موضع سیاسی برایم مطرح نبوده است. این شیوه یک عقیده فکری است که از قرآن گرفتم. آیات فراوانی از قرآن ما را دعوت به اعتدال میکند که در کتاب فرهنگ قرآن جمع کردم. قبل از انقلاب که با شاه مبارزه میکردیم، در کارها موضع معتدلی داشتیم. بعد از انقلاب تا الان براساس همان تفکر عمل میکنیم، چون با مطالعه به این نظر و عقیده رسیدم. قرآن میفرماید: «و کذلک جعلناکم امه وسطاً و تکونوا شهدا علی الناس، ما شما را امت معتدل قرار دادیم تا برای بشریت الگو باشید.» پس خداوند میخواهد اعتدال الگوی بشریت باشد. عقیده من هم این است. اگر میبینید بعضیها که قبلاً با من موافق نبودند و حالا همراه شدهاند، من عوض نشدهام، بلکه آنها عوض شدند. زمانی افراط کردند و ضررهایش را دیدند. در جلسات خود هم بحث کردند و فهمیدند که عملکرد آنها اشتباه داشت. اکثراً اعتراف به اشتباه کردهاند.
در همین زمینه، پس چرا یک عده که زمانی به شما نزدیکتر بودند و میگفتند آقای هاشمی در طیف ما میگنجد، الان به راحتی انتقادات خیلی شدیدی را مطرح میکنند و حتی گاهی از توهین کردن به شخصیتی که مورد اعتماد امام بودند و الان هم مورد اعتماد رهبری هستند، ابایی ندارند؟
آنها هم عوض شدند. زمانی که آن جناح افراط میکرد، اینها معتدل بودند. اگر یادتان باشد همین گروه در خطبههای نماز جمعه در تعریف من شعارهایی میدادند که خودم قبول نداشتم. بعضی از آنها که خیلی به آنها خدمت کردم، نه فرد، بلکه به نهاد و اجتماع آنها کمک میکردم، مرید بودند و الان اینگونه هستند؛ روزگار همین است، اما من در تمام این سالها بر مواضع اعتدالی خود بودم و هستم.
در جنگ وقتی امام مرا فرمانده جنگ کردند و برای خداحافظی خدمت ایشان رفتم، گفتم «من با این هدف به جبهه میروم که نقطهای از عراق را بگیریم تا جنگ را آبرومندانه تمام کنیم. راه درست و عقیدتی من این است که باید حقوق خود را از دشمن بگیریم». در آن شرایط تقریباً در تمام جبههها به مرز عراق رسیده بودیم. اگر جایی را گروگان میگرفتیم، میتوانستیم پس از قبول آتش بس، با آن گروگان، حقوق خود را بگیریم.
صدام محاکمه میشد و خسارات ما را میداد. امام(ره) به من نگاهی از سر مِهر کردند و جوابی ندادند. عصر همان روز با هواپیما به دزفول رفتم و از آنجا برای شرکت در جلسه فرماندهان به قرارگاه رفتم که قرار بود چند روز دیگر عملیات خیبر شروع شود. همه جمع بودند که سخنرانی کردم و براساس نقشه عملیاتی که آنها کشیده بودند، گفتم «اگر این عملیات را به نتیجه برسانید، یعنی رابطه بغداد و بصره قطع شود که عراق بدون بصره و دریا نمیتواند استقامت کند، جنگ را تمام میکنم.» البته همانجا اختلاف شد و برخی گفتند «همه میگویند جنگ جنگ تا پیروزی» و آقای هاشمی میگوید «جنگ جنگ تا یک پیروزی» البته خیلیها خوشحال شدند.موضع خودمان را گفتم که قرار نبود جنگ طولانی شود. در آخر هم وقتی دیدم چارهای جز ختم آبرومندانه جنگ نیست، با استعانت از قرآن از مسیرهای ممکن عمل کردم و همه چیز را فارغ از شعارهای حماسی به امام گفتند که امام خودشان پذیرش قطعنامه را به عهده گرفتند.
در سال 92 شما و یکی دیگر از شخصیتها، نتیجه انتخابات را رقم زدید؛ شما با وجود حواشی قبل از انتخابات یکی از چهرههای مؤثر بودید. برای انتخابات اسفندماه در چه جایگاهی هستید؟ آیا باز هم ورود پیدا میکنید؟
در اسفند ماه دو انتخابات برای دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان داریم که هر دو برای کشور مهم هستند؛ از اول انقلاب اینگونه بودم که هر جا احساس کنم وظیفه من است که وارد شوم، میآیم. اگر احساس کنم، نباید وارد شوم، براساس تشخیص خودم نمیآیم. البته با افراد مورد اعتمادم مشورت میکنم و به نتیجه که رسیدم، عمل میکنم.
در انتخابات گذشته هم اینگونه بود؛ تا عصر جمعه که روز قبل آخرین روز نام نویسی بود تصمیم داشتم نیایم اما شرایطی پیش آمد که قانع شدم تا بیایم. وقتی قانع شدم، گفتم« باید از رهبری بپرسم». چون معمولاً در کارهای مهم با ایشان مشورت میکنم. شب به ایشان تلفن کردم و موفق نشدم. صبح شنبه که به دفتر آمدم، اولین کارم این بود که گفتم« تلفن آقا را بگیرید تا صحبت کنم». گرفتاری داشتند و گویا جلسهای بود که افراد زیادی بودند؛ تا ظهر وصل نشد. عصر خواستم که بگیرند و گفتند« موفق نشدیم». خودم به آقای حجازی در دفتر ایشان زنگ زدم و گفتم« با این ادله میخواهم نام نویسی کنم تا حماسه سیاسی خلق شود. شما به آقا اطلاع بدهید. قبلاً به ایشان گفته بودم که نمیآیم و نمیخواستم از رسانهها بشنوند که من آمدم». آقای حجازی گفت« من فعلاً به آقا دسترسی ندارم». گفتم« من ساعت 5 میروم و پیش از آن حتماً به ایشان بگویید». 20 دقیقه بعد بود که گفت« من حرف شما را به رهبری گفتم و ایشان فرمودند پشت تلفن که نمیتوانیم حرف بزنیم. بعداً همدیگر را میبینیم»؛ این بود که رفتم ثبت نام کردم.
بعد از ثبت نام شما اتفاقاتی در شورای نگهبان افتاد که با درایت مسائل را هدایت کردید. به گونهای که یکی از چهرههای تأثیرگذار در پیروزی آقای روحانی بودید. چه عواملی باعث شد که با وجود تأکیدات شما برای عدم ورود به انتخابات، ناگهان تصمیم به ورود به انتخابات گرفتید؟ برای انتخابات آتی چه برنامهای دارید؟
اولاً در انتخابات مجلس شورای اسلامی به خاطر شرایط سنی نمیتوانم ثبت نام کنم، اما نظراتم را میگویم. یعنی ملاکهای خودم را برای یک نماینده مجلس میگویم. در انتخابات خبرگان هم اگر به این نتیجه برسم که باید بیایم، میآیم. در هر دو انتخابات به اسم از کسی حمایت نمیکنم، ولی معیارهایی را میگویم و مردم براساس تشخیص خودشان معیارها را در افرادی که ثبت نام کردهاند، میبینند و رأی میدهند.
اخیراً در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی که قبل از انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان بود، فرمودید « خودم تشخیص ندادم که در هیأت رئیسه باشم چون از جایگاه یک عضو هم میتوانم برنامههای خبرگان را پیگیری کنم»؛ این جمله شما حواشی زیادی ایجاد کرد که آقای هاشمی برنامههای خاصی برای خبرگان رهبری دارد. در حال حاضر برنامه شما چیست؟
همانطور که گفتم که اگر به اینجا برسم که باید باشم، میآیم. البته مجلس خبرگان بسیار مهم است. تصمیمات خبرگان طولانی مدت است. جان من هم با انقلاب آمیخته شده و هر جا که ببینم از آن ناحیه خطری متوجه انقلاب میشود، برای رفع آن خطرها در حد وسع و توان خودم وارد میشوم.
هنوز هم حضور در هیأت رئیسه برای شما مهم نیست؟
برنامه خاصی ندارم. مجلس خبرگان خیلی حساس است. نباید سلیقههای باندی و تفکرات جناحی در آن دخالت داشته باشد. انتخابات آن هم مهم است. اگر انتخابات خبرگان باندی و جناحی باشد، خود مجلس در جامعه کم اعتبار میشود که ضررهایش به پایههای نظام میرسد. اصلاً مصلحت نیست که هر کسی با هر هدفی برای اعتبار رهبری نظام که کار مجلس خبرگان است، در جامعه شبهه درست کند. اگر جایگاه رهبری را در افکار عمومی ضعیف کنیم، پایه انقلاب سست میشود. به نظرم هر کس نگاه باندی به انتخابات خبرگان داشته باشد، به انقلاب خیانت میکند. انقلابی که اهداف بلندی داشت و هنوز راهی طولانی تا رسیدن به آرمانها دارد.
اخیراً خیلی از اعضای دولت و حتی آقای جهانگیری در جلسه حزب کارگزاران گفتهاند که مجلس آینده برای دولت مهم است و اگر بخواهند اهداف دولت پیش برود، باید به انتخابات مجلس توجه ویژهای کنند. توصیه شما به دولت به عنوان مجری انتخابات چیست؟ چون آقای جنتی به صحبتهای آقای جهانگیری واکنش نشان دادند.
براساس سیاستهای کلی انتخابات هیچ یک از نهادهای نظامی، قضایی و همه نهادهای حکومتی حق ندارند در انتخابات به نفع یک شخص یا یک جناح اقدام کنند. فرد مطرح نیست. نهاد هم باید توجه کند. یعنی دولت نمیتواند بگوید من از فلان جریان حمایت میکنم. باید مقدمات کار را برای اعلام تشخیص مردم فراهم کند. این تصویب شده است. منتها باید شرایطی فراهم شود که مردم بتوانند بحث کنند و به تشخیص برسند. این دیگر مثل روز روشن است که کسی نباید در آرای مردم دخالت کند.
شما فرمودید معیارها را برای انتخابات مجلس، بیان میکنید. میخواستم بدانم پیشبینی شما در این رابطه چیست؟ آیا اصلاحطلبها به معیار شما نزدیکتر هستند و یا اصول گرایان؟
پیشتر گفتم که در شرایط متفاوت هر یک از جناحها بیشتر با افکار من همراهی میکنند. الان هم معتدلها، حرف مرا میزنند. هر یک از این دو طرف که با افکارم سازگارتر باشند، من آنها را بیشتر دوست میدارم.
با توجه به انتخابات مجلس، چه پیش بینیهایی از ترکیب سیاسی مجلس آینده دارید؟ آیا چهرههایی مثل حاج حسن آقا خمینی در انتخابات شرکت میکنند؟
اگر یک انتخابات عادلانهای داشته باشیم که با توجه به تأکیدات رهبری در انتخابات گذشته خواهیم داشت و کسی جرأت نمیکند به بهانههای باندی، منافع ملی را ندیده بگیرد، افکار عمومی مردم حاکم میشود. شما خبرنگاران خواستههای مردم را بهتر از من میشناسید. چون در جامعه هستید و کار شما اطلاعرسانی و پیگیری از خبرهاست. فکر میکنم افکار عمومی تندروی ها، افراطکاریها و کارهای خشک و متحجرانه را نمیپسندد و قبول ندارد. تحصیلکردههای کشور که خیلی زیاد هستند، در خانوادههای خود اثر گذاشتند. رسانههای جهانی نیز پیگیر ماجرا هستند. افکار مردم به گونهای است که هر نظامی روی آنها حساب نکند، ضرر میکند. نظام اسلامی ما نیز همیشه میخواست با مردم باشد. انقلاب با مردم پیروز شد، با مردم جنگید و با مردم شورشهای اول انقلاب را خاموش کرد. همیشه با پشتوانههای مردمی مستحکم بود. همین الان نیز هر وقت مردم در راهپیماییها حضور مییابند، نظام تقویت میشود؛ همین حضور چندساعته برای نظام مهم است.میدانید که رهبری صریحاً فرمودند« رأی مردم حق الناس است»؛ حق الناس در اسلام معانی خاصی دارد؛ اگر کسی حق الناس را در انتخابات ندیده بگیرد، خداوند هم نمیبخشد. چون خداوند عادل است و از طرف دیگران حقشان را نمیبخشد، مگر اینکه آن شخص که حقش ضایع شده، راضی شود. فکر میکنم هر انتخابات درست، کلید نجات کشور در مشکلات است. مهم نیست چه کسی میآید، مهم این است که به تشخیص مردم باشد. در مورد حاج حسن آقا هم من نمیتوانم نظر بدهم و باید خودشان بگویند.
جناب آقای هاشمی، شما سالیان سال به عنوان یک فرد معتدل شناخته میشدید که هیچ جناحی نمیتوانست شما را به خود منتسب کند، اما در سالهای اخیر این تحلیل در بین سیاسیون مطرح شده که شما به یک جناح خاصی نزدیکتر هستید. نظرتان چیست؟
خصلت اعتدالی من سیاسی نیست و هیچوقت به عنوان یک موضع سیاسی برایم مطرح نبوده است. این شیوه یک عقیده فکری است که از قرآن گرفتم. آیات فراوانی از قرآن ما را دعوت به اعتدال میکند که در کتاب فرهنگ قرآن جمع کردم. قبل از انقلاب که با شاه مبارزه میکردیم، در کارها موضع معتدلی داشتیم. بعد از انقلاب تا الان براساس همان تفکر عمل میکنیم، چون با مطالعه به این نظر و عقیده رسیدم. قرآن میفرماید: «و کذلک جعلناکم امه وسطاً و تکونوا شهدا علی الناس، ما شما را امت معتدل قرار دادیم تا برای بشریت الگو باشید.» پس خداوند میخواهد اعتدال الگوی بشریت باشد. عقیده من هم این است. اگر میبینید بعضیها که قبلاً با من موافق نبودند و حالا همراه شدهاند، من عوض نشدهام، بلکه آنها عوض شدند. زمانی افراط کردند و ضررهایش را دیدند. در جلسات خود هم بحث کردند و فهمیدند که عملکرد آنها اشتباه داشت. اکثراً اعتراف به اشتباه کردهاند.
در همین زمینه، پس چرا یک عده که زمانی به شما نزدیکتر بودند و میگفتند آقای هاشمی در طیف ما میگنجد، الان به راحتی انتقادات خیلی شدیدی را مطرح میکنند و حتی گاهی از توهین کردن به شخصیتی که مورد اعتماد امام بودند و الان هم مورد اعتماد رهبری هستند، ابایی ندارند؟
آنها هم عوض شدند. زمانی که آن جناح افراط میکرد، اینها معتدل بودند. اگر یادتان باشد همین گروه در خطبههای نماز جمعه در تعریف من شعارهایی میدادند که خودم قبول نداشتم. بعضی از آنها که خیلی به آنها خدمت کردم، نه فرد، بلکه به نهاد و اجتماع آنها کمک میکردم، مرید بودند و الان اینگونه هستند؛ روزگار همین است، اما من در تمام این سالها بر مواضع اعتدالی خود بودم و هستم.
در جنگ وقتی امام مرا فرمانده جنگ کردند و برای خداحافظی خدمت ایشان رفتم، گفتم «من با این هدف به جبهه میروم که نقطهای از عراق را بگیریم تا جنگ را آبرومندانه تمام کنیم. راه درست و عقیدتی من این است که باید حقوق خود را از دشمن بگیریم». در آن شرایط تقریباً در تمام جبههها به مرز عراق رسیده بودیم. اگر جایی را گروگان میگرفتیم، میتوانستیم پس از قبول آتش بس، با آن گروگان، حقوق خود را بگیریم.
صدام محاکمه میشد و خسارات ما را میداد. امام(ره) به من نگاهی از سر مِهر کردند و جوابی ندادند. عصر همان روز با هواپیما به دزفول رفتم و از آنجا برای شرکت در جلسه فرماندهان به قرارگاه رفتم که قرار بود چند روز دیگر عملیات خیبر شروع شود. همه جمع بودند که سخنرانی کردم و براساس نقشه عملیاتی که آنها کشیده بودند، گفتم «اگر این عملیات را به نتیجه برسانید، یعنی رابطه بغداد و بصره قطع شود که عراق بدون بصره و دریا نمیتواند استقامت کند، جنگ را تمام میکنم.» البته همانجا اختلاف شد و برخی گفتند «همه میگویند جنگ جنگ تا پیروزی» و آقای هاشمی میگوید «جنگ جنگ تا یک پیروزی» البته خیلیها خوشحال شدند.موضع خودمان را گفتم که قرار نبود جنگ طولانی شود. در آخر هم وقتی دیدم چارهای جز ختم آبرومندانه جنگ نیست، با استعانت از قرآن از مسیرهای ممکن عمل کردم و همه چیز را فارغ از شعارهای حماسی به امام گفتند که امام خودشان پذیرش قطعنامه را به عهده گرفتند.
در سال 92 شما و یکی دیگر از شخصیتها، نتیجه انتخابات را رقم زدید؛ شما با وجود حواشی قبل از انتخابات یکی از چهرههای مؤثر بودید. برای انتخابات اسفندماه در چه جایگاهی هستید؟ آیا باز هم ورود پیدا میکنید؟
در اسفند ماه دو انتخابات برای دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان داریم که هر دو برای کشور مهم هستند؛ از اول انقلاب اینگونه بودم که هر جا احساس کنم وظیفه من است که وارد شوم، میآیم. اگر احساس کنم، نباید وارد شوم، براساس تشخیص خودم نمیآیم. البته با افراد مورد اعتمادم مشورت میکنم و به نتیجه که رسیدم، عمل میکنم.
در انتخابات گذشته هم اینگونه بود؛ تا عصر جمعه که روز قبل آخرین روز نام نویسی بود تصمیم داشتم نیایم اما شرایطی پیش آمد که قانع شدم تا بیایم. وقتی قانع شدم، گفتم« باید از رهبری بپرسم». چون معمولاً در کارهای مهم با ایشان مشورت میکنم. شب به ایشان تلفن کردم و موفق نشدم. صبح شنبه که به دفتر آمدم، اولین کارم این بود که گفتم« تلفن آقا را بگیرید تا صحبت کنم». گرفتاری داشتند و گویا جلسهای بود که افراد زیادی بودند؛ تا ظهر وصل نشد. عصر خواستم که بگیرند و گفتند« موفق نشدیم». خودم به آقای حجازی در دفتر ایشان زنگ زدم و گفتم« با این ادله میخواهم نام نویسی کنم تا حماسه سیاسی خلق شود. شما به آقا اطلاع بدهید. قبلاً به ایشان گفته بودم که نمیآیم و نمیخواستم از رسانهها بشنوند که من آمدم». آقای حجازی گفت« من فعلاً به آقا دسترسی ندارم». گفتم« من ساعت 5 میروم و پیش از آن حتماً به ایشان بگویید». 20 دقیقه بعد بود که گفت« من حرف شما را به رهبری گفتم و ایشان فرمودند پشت تلفن که نمیتوانیم حرف بزنیم. بعداً همدیگر را میبینیم»؛ این بود که رفتم ثبت نام کردم.
بعد از ثبت نام شما اتفاقاتی در شورای نگهبان افتاد که با درایت مسائل را هدایت کردید. به گونهای که یکی از چهرههای تأثیرگذار در پیروزی آقای روحانی بودید. چه عواملی باعث شد که با وجود تأکیدات شما برای عدم ورود به انتخابات، ناگهان تصمیم به ورود به انتخابات گرفتید؟ برای انتخابات آتی چه برنامهای دارید؟
اولاً در انتخابات مجلس شورای اسلامی به خاطر شرایط سنی نمیتوانم ثبت نام کنم، اما نظراتم را میگویم. یعنی ملاکهای خودم را برای یک نماینده مجلس میگویم. در انتخابات خبرگان هم اگر به این نتیجه برسم که باید بیایم، میآیم. در هر دو انتخابات به اسم از کسی حمایت نمیکنم، ولی معیارهایی را میگویم و مردم براساس تشخیص خودشان معیارها را در افرادی که ثبت نام کردهاند، میبینند و رأی میدهند.
اخیراً در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی که قبل از انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان بود، فرمودید « خودم تشخیص ندادم که در هیأت رئیسه باشم چون از جایگاه یک عضو هم میتوانم برنامههای خبرگان را پیگیری کنم»؛ این جمله شما حواشی زیادی ایجاد کرد که آقای هاشمی برنامههای خاصی برای خبرگان رهبری دارد. در حال حاضر برنامه شما چیست؟
همانطور که گفتم که اگر به اینجا برسم که باید باشم، میآیم. البته مجلس خبرگان بسیار مهم است. تصمیمات خبرگان طولانی مدت است. جان من هم با انقلاب آمیخته شده و هر جا که ببینم از آن ناحیه خطری متوجه انقلاب میشود، برای رفع آن خطرها در حد وسع و توان خودم وارد میشوم.
هنوز هم حضور در هیأت رئیسه برای شما مهم نیست؟
برنامه خاصی ندارم. مجلس خبرگان خیلی حساس است. نباید سلیقههای باندی و تفکرات جناحی در آن دخالت داشته باشد. انتخابات آن هم مهم است. اگر انتخابات خبرگان باندی و جناحی باشد، خود مجلس در جامعه کم اعتبار میشود که ضررهایش به پایههای نظام میرسد. اصلاً مصلحت نیست که هر کسی با هر هدفی برای اعتبار رهبری نظام که کار مجلس خبرگان است، در جامعه شبهه درست کند. اگر جایگاه رهبری را در افکار عمومی ضعیف کنیم، پایه انقلاب سست میشود. به نظرم هر کس نگاه باندی به انتخابات خبرگان داشته باشد، به انقلاب خیانت میکند. انقلابی که اهداف بلندی داشت و هنوز راهی طولانی تا رسیدن به آرمانها دارد.
اخیراً خیلی از اعضای دولت و حتی آقای جهانگیری در جلسه حزب کارگزاران گفتهاند که مجلس آینده برای دولت مهم است و اگر بخواهند اهداف دولت پیش برود، باید به انتخابات مجلس توجه ویژهای کنند. توصیه شما به دولت به عنوان مجری انتخابات چیست؟ چون آقای جنتی به صحبتهای آقای جهانگیری واکنش نشان دادند.
براساس سیاستهای کلی انتخابات هیچ یک از نهادهای نظامی، قضایی و همه نهادهای حکومتی حق ندارند در انتخابات به نفع یک شخص یا یک جناح اقدام کنند. فرد مطرح نیست. نهاد هم باید توجه کند. یعنی دولت نمیتواند بگوید من از فلان جریان حمایت میکنم. باید مقدمات کار را برای اعلام تشخیص مردم فراهم کند. این تصویب شده است. منتها باید شرایطی فراهم شود که مردم بتوانند بحث کنند و به تشخیص برسند. این دیگر مثل روز روشن است که کسی نباید در آرای مردم دخالت کند.
شما فرمودید معیارها را برای انتخابات مجلس، بیان میکنید. میخواستم بدانم پیشبینی شما در این رابطه چیست؟ آیا اصلاحطلبها به معیار شما نزدیکتر هستند و یا اصول گرایان؟
پیشتر گفتم که در شرایط متفاوت هر یک از جناحها بیشتر با افکار من همراهی میکنند. الان هم معتدلها، حرف مرا میزنند. هر یک از این دو طرف که با افکارم سازگارتر باشند، من آنها را بیشتر دوست میدارم.
با توجه به انتخابات مجلس، چه پیش بینیهایی از ترکیب سیاسی مجلس آینده دارید؟ آیا چهرههایی مثل حاج حسن آقا خمینی در انتخابات شرکت میکنند؟
اگر یک انتخابات عادلانهای داشته باشیم که با توجه به تأکیدات رهبری در انتخابات گذشته خواهیم داشت و کسی جرأت نمیکند به بهانههای باندی، منافع ملی را ندیده بگیرد، افکار عمومی مردم حاکم میشود. شما خبرنگاران خواستههای مردم را بهتر از من میشناسید. چون در جامعه هستید و کار شما اطلاعرسانی و پیگیری از خبرهاست. فکر میکنم افکار عمومی تندروی ها، افراطکاریها و کارهای خشک و متحجرانه را نمیپسندد و قبول ندارد. تحصیلکردههای کشور که خیلی زیاد هستند، در خانوادههای خود اثر گذاشتند. رسانههای جهانی نیز پیگیر ماجرا هستند. افکار مردم به گونهای است که هر نظامی روی آنها حساب نکند، ضرر میکند. نظام اسلامی ما نیز همیشه میخواست با مردم باشد. انقلاب با مردم پیروز شد، با مردم جنگید و با مردم شورشهای اول انقلاب را خاموش کرد. همیشه با پشتوانههای مردمی مستحکم بود. همین الان نیز هر وقت مردم در راهپیماییها حضور مییابند، نظام تقویت میشود؛ همین حضور چندساعته برای نظام مهم است.میدانید که رهبری صریحاً فرمودند« رأی مردم حق الناس است»؛ حق الناس در اسلام معانی خاصی دارد؛ اگر کسی حق الناس را در انتخابات ندیده بگیرد، خداوند هم نمیبخشد. چون خداوند عادل است و از طرف دیگران حقشان را نمیبخشد، مگر اینکه آن شخص که حقش ضایع شده، راضی شود. فکر میکنم هر انتخابات درست، کلید نجات کشور در مشکلات است. مهم نیست چه کسی میآید، مهم این است که به تشخیص مردم باشد. در مورد حاج حسن آقا هم من نمیتوانم نظر بدهم و باید خودشان بگویند.