یک عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان با اشاره به اختلاف نظرها میان ایران و 1+5 بر سر ابعاد احتمالی نظامی گفت: اگر راهی پیدا شود که این موضوع در چارچوب تفاهم های فعلی حل شود خوب است، اگر چه به نظر می آید مسیر رسیدن به توافق الان خیلی مثبت و سازنده نیست، بنابراین خیلی نمی توان امیدوار بود که این موضوع در چارچوب توافق قابل حل باشد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از ایسنا، سیروس ناصری - عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان - در نشست بررسی روند مذاکرات هسته ای با بیان اینکه با شروع بحث هسته ای و شکل گیری جبهه ای قوی علیه ایران در آژانس ابتدا سعی شد تا بحران مهار شود، افزود: بعد از آن سعی شد برنامه هسته ای بازنگری و طبق شرایط پیش آمده مجددا تعریف شد به نحوی که هدف اصلی در این برنامه ایجاد توانایی جامع و کامل غنی سازی و تولید سوخت هسته ای بود و سوم این که برنامه سیاسی منطبق با برنامه فنی به گونه ای تنظیم شود که کشور با آسیب و خطرات مواجه نشود و هزینه سنگینی پرداخت نکند و حتی از این موقعیت برای ارتقای جایگاه سیاسی کشور استفاده شود.
او ضمن تاکید بر نگاه بی طرفانه به مدیریت هسته ای در مقطع ابتدایی شکل گیری این مساله اظهار کرد: هر چه به گذشته نگاه می کنم احساس می کنم آن برنامه ریزی بسیار درست انجام و به طور دقیق پیش رفت و وقتی کار به تیم هسته ای بعدی تحویل داده شد بدون این که کشور هزینه ای دهد، یک برنامه هسته ای کاملا جامع تنظیم و مقدمات برای برداشتن گام مهم که غنی سازی بود فراهم شده بود و اطمینان کافی نسبت به موفقیت آمیز بودن برنامه غنی سازی وجود داشت.
ناصری با تاکید بر این که در دوره اول مدیریت هسته ای، کشور هیچ هزینه سیاسی پرداخت نکرد، ادامه داد: در آن دوره آمریکایی ها به شدت تلاش کردند مسیر برنامه هسته ای ما را بر هم زنند و بارها به اروپایی ها گفتند که شما فریب ایرانی ها را خوردید. با توجه به این که از جانب اروپا و آمریکا شرایط برای رسیدن به یک تفاهم سیاسی که در آن مساله غنی سازی مورد پذیرش قرار گیرد فراهم نشد، بنابراین برنامه ریزی ما به شکلی بود که از این فرصت در روند مذاکرات استفاده کردیم و پایه برنامه غنی سازی و سوخت را به طور کامل ایجاد کردیم و به نقطه ای رسیدیم که قدم بعدی شروع غنی سازی بود.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در پاسخ به این پرسش که چه تعهداتی تحت تاثیر تفاهم هایی که میان ایران و سه کشور اروپایی در دوره اصلاحات صورت گرفت به دولت و تیم مذاکره کننده بعد منتقل شد؟ با تاکید بر این که نباید در بحث هسته ای میان دولت ها تفکیک قائل شد، گفت: داستان هسته ای ملی است و یک مسیر پیوسته در این دوران دنبال شده است. شاید روش ها و تاکتیک ها متفاوت بوده باشد، اما هدف یک چیز بوده است و آن این که برنامه هسته ای که در کشور تصویب شده بود را کامل و اجرایی کنیم و در نهایت با جبهه ای که در دنیا علیه ما تدارک شده بود، مقابله کنیم و این دستاورد را در فضایی آرام به یک فرود قطعی، درازمدت و مطمئن تبدیل کنیم و به نظر من این هدف به دست آمده است.
این دیپلمات پیشین ایرانی اضافه کرد: هیچ تعهد خاصی به مسوولان بعدی منتقل نشده است و ما هیچ قرارداد، معاهده یا سند تعهدآوری با سه کشور اروپایی در آن مقطع نداشتیم؛ چرا که معتقد بودیم اگر آن ها می خواهند یک توافق درازمدت با تعهدات قطعی داشته باشیم غنی سازی را باید بپذیرند و تا وقتی این توافق به دست آید، به اداره وضعیت به شکلی که از تشدید بحرانی جلوگیری شود پرداختیم و در همین چارچوب یک سلسله اقدامات داوطلبانه متقابل دو طرفه انجام دادیم. در مذاکره با سه کشور اروپایی سعی کردیم بحران به مرحله شدیدتر وارد نشود و موضوع به شورای امنیت ارجاع نشود چرا که در آن صورت فرمان به دست آمریکا می افتاد.
ناصری گفت: ما در مقاطع خاص با برنامه ریزی و بر اساس اهداف برنامه هسته ای مان که بازتعریف شده بود سلسلسه اقداماتی را تعریف می کردیم و در این میان مواردی را که تعلیق می کردیم بخش هایی بودند که به لحاظ فنی از آن عبور کرده بودیم.
وی با اشاره به ماده 18 موافقت نامه پادمان که مثل بند 41 فصل هفت منشور سازمان ملل متحد است خاطرنشان کرد: این ماده از موارد اجرایی است که بر اساس آن از ایران خواسته شد به طور "اساسی" و "فوری" به آژانس اجازه دهد یک بازرسی کامل و جامع از برنامه هسته ای اش صورت دهد و برنامه غنی سازی ایران تعلیق شود. البته ما با این مسأله موافقت نکردیم اما به آن ها نه هم نگفتیم. ما در آن مقطع در مرحله ای بودیم که هنوز آمادگی تزریق گاز را نداشتیم و زمان نیاز داشتیم تا به لحاظ فنی ارزیابی هایی داشته باشیم و هنوز اساسا در آن مقطع لوازم اولیه غنی سازی را نداشتیم و نمی دانستیم در چه مدتی می توانیم به غنی سازی برسیم. بنابراین همکاری با آژانس را با بازرسی شروع کردیم تا بتوانیم کارهای خودمان را جلو ببریم چرا که از نظر من دشوارترین و تعیین کننده ترین بخش عملیات فنی غنی سازی، تولید مواد اولیه UF6 است.
او ادامه داد: تولید UF6 در کارخانه UCF اصفهان صورت می گرفت و این مسأله در آن مقطع به لحاظ نظامی حساسیت برانگیز بود، بنابراین طراحی اولیه ما باید به شکلی بود که توجه فعلا روی UCF نباشد از این رو نقطه دیگری که نیاز به عملیات سنگین روی آن نداشتیم را در معرض بازرسی قرار دادیم. در همین چارچوب توانستیم به میزان مورد نظر از تولید مواد اولیه دست یابیم البته خیلی زمان برد و برخی افراد در این راه آسیب جسمی دیدند اما با فداکاری و در عین حال هماهنگی و انسجام کامل بین مجموعه سیاسی و فنی توانستیم به غنی سازی برسیم. روزی که توانستیم 40 تا 45 تن اورانیوم غنی شده را ذخیره کنیم روزی بود که می دانستیم جای محکمی نشسته ایم و می توانیم حالا دیگر مذاکره کنیم.
*الان بر مبنای پادمان جامع و نه پروتکل الحاقی متعهد به پذیرش "بازرسی ویژه" هستیم
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای گفت: بالاخره طرف مقابل را که می خواست غنی سازی ما را به صفر برساند وادار به تسلیم و خود را ثابت کردیم و در نهایت خودش تسلیم شد و از موضعی که سال ها بر آن پافشاری می کرد عقب نشینی کرد و ما به هدف استراتژیک خود رسیدیم.
وی درباره ترسیم نوع همکاری ها با آژانس از جمله در بحث پروتکل الحاقی گفت: متاسفانه وضعیت فعلی ما در روابط با آژانس بسیار بد است. یکی از مصیبت هایی که دکتر ظریف و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده با آن از ابتدای مسوولیت شان روبه رو بوده اند نوع روابط و وضعیت همکاری ایران و آژانس است که معتقدم هر ناظر بی طرفی می گوید که راه حلی برای بهبود این وضعیت وجود ندارد. ممکن است آمریکا را در بحث غنی سازی وادار به تسلیم کنیم اما وضعیت آژانس به شکلی پیچیده پیش رفته است؛ گویی راه برون رفتی از آن نیست.
ناصری با اشاره به بحث بازرسی از مراکز نظامی و مصاحبه با دانشمندان هسته ای تصریح کرد: بحثی در داخل مطرح شده است مبنی بر این که در گذشته دسترسی به مکان های حساس ساده گرفته شده است و دوباره دارد به همان مشکل با آن برخورد می شود. اتفاقا باید بگویم در آن زمان به این مساله سخت و دقیق نگاه شد و الان سخت تر از آن زمان با این مساله برخورد می شود. در عین حال ایران عضو معاهده منع اشاعه سلاح هسته ای است و پادمان جامع را پیرو آن معاهده پذیرفته است. آژانس در سال 1383 (2004) رگه هایی از غنی سازی بالای 95 درصد را در ایران پیدا کرد. ما می گفتیم این میزان غنی سازی ناشی از «آلودگی» است اما آن ها می گفتند شما برنامه نظامی دارید و در نهایت هم اثبات شد که آلودگی خارج از ایران بوده است.
او اضافه کرد: در هر حال تحت تاثیر همین مسایل موضوع ایران را تحت ماده 18 موافقت نامه پادمان جامع قرار دادند و بر اساس این ماده کشور طرف پادمان موظف است اجازه "بازرسی های ویژه" مورد نظر آژانس را صادر کند و روش بازرسی و نه دسترسی توسط آژانس تعیین می شود، حداکثر شاید با کشور مورد نظر در جزییات مشورت هایی صورت گیرد اما آن کشور مکلف به اجرای بازرسی ها است و اگر انجام ندهد به ماده 19 ارجاع و سپس به شورای امنیت ارجاع می شود. با اقدامات ما ایران از ماده 18 خارج شد و دیگر اقدام های فوری و اساسی در شورای حکام مطرح نشد تا نوامبر2011 (1390) که دوباره این روند بازگشت و متاسفانه الان در شرایطی هستیم که بر مبنای پادمان جامع و نه پروتکل الحاقی به پذیرش "بازرسی ویژه" متعهد هستیم که بسیار هم خطرناک است.
این دیپلمات پیشین کشور گفت: متاسفانه دکتر ظریف با وضعیتی روبه رو است که یک کیفرخواست جامع تفسیری 12 ماده یی در آژانس و بر مبنای پادمان جامع علیه ایران به طور رسمی و مستند مطرح شده است. هر چند استنادات آژانس جعلی و نامعتبر است و اخباری وجود دارد که سرویس های جاسوسی موساد و سی آی ای این اسناد را جاسازی می کردند، اما بر اساس همین اسناد آژانس گزارشی را علیه ایران تنظیم و منتشر کرده است که تاکنون هم پابرجاست.
ناصری افزود: وقتی اتهامات در چارچوب ابعاد احتمالی نظامی علیه برنامه هسته ای ایران مطرح شد، مسوولان ایرانی آن را رد کردند اما بعد از مدتی به مذاکره درباره این موارد پرداختند و به نوعی صلاحیت آژانس در طرح این اتهامات پذیرفته شد و باید گفت، وضعیت برنامه هسته ای ما عادی نمی شود مگر این موضوع حل شود.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای در رابطه با راه حل عبور از بحث مطالعات ادعایی و ابعاد احتمالی نظامی توضیح داد: اول این که هیچ کاری نکنیم و به کار خود ادامه دهیم. دوم این که به این مساله بپردازیم و آن را حل کنیم که در این چارچوب اجرای پروتکل الحاقی معنا پیدا می کند.
وی خاطرنشان کرد: پروتکل الحاقی به طرف قرارداد اختیار می دهد که هر نوع خواسته آژانس بین المللی را محدود کند و قطعا از نظر کارشناسی پروتکل از "بازرسی ویژه" که الان تحت آن هستیم به مراتب بهتر است
ناصری مدعی شد که در همان سال 2011 حدود 260 تا 270 دسترسی به آژانس بین المللی داده شده است. معتقدم همان زمانی که اتهامات بدون سندی معتبر مطرح شد باید موضوع را برای داوری به پادمان جامع ارجاع می دادیم که آژانس فقط حق دارد بر اساس مصوبه کنفرانس بازنگری ان. پی. تی و مدارک و اسناد معتبر محکمه پسند ادعایی را مطرح کند در حالی که آژانس سند معتبری که پشتوانه ادعایش باشد در اختیار نداشت و هنوز هم معتقدم امکان ارجاع به داوری آژانس هست.
این دیپلمات پیشین کشور گفت: هدف مهم امروز ما این است که به نحوی از اتهامات گذشته که به غلط و متاسفانه به غفلت دچار آن شدیم رهایی پیدا کنیم و در آینده هم تحت بازرسی ویژه نباشیم.
او تاکید کرد: اساس مطالعات ادعایی بی اساس و کذب است و آمریکا و هم پیمانانش خودشان این موضوع را وارد آژانس کردند و خودشان هم باید آن را حل کنند. اما اگر در مسیر منطقی اراده و نیت واقعی وجود داشته باشد و از حسن نیت آن ها اطمینان پیدا کنیم می نشینیم و صحبت می کنیم، بنابراین بحث اتهامات گذشته پاشنه آشیل ما نیست، پاشنه آشیل طرف مقابل است.
ناصری روش دیگر برای حل موضوع ابعاد احتمالی نظامی را فنی دانست و افزود: در این زمینه تجربه و توان بالایی داریم و سخت ترین مباحث با آژانس از این مسیر حل شده است و جای نگرانی نیست و در نهایت روش آخر، روش دیگر سیاسی است که طرف های مذاکره آژانس مکلف شوند گذشته را پاک کنند و در نهایت فکر می کنم ترکیبی از این روش ها استفاده شود.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای ایران با بیان این که ما در مقطعی که گزارش نوامبر2011 منشتر شد توجیه مناسب داشتیم که باید از آژانس خارج شویم و همکاری مان را معلق کنیم چرا که آژانس تحت فشار و سلطه آمریکا با ما دشنمی می کرد افزود: کیفر خواست 12 ماده یی آژانس بین المللی درباره ابعاد احتمالی نظامی یک دشمنی و اعلام جنگ بود. تحریم به معنی اعلام جنگ است و هر روز هم آن را تشدید می کردند و آژانس هم وارد این جنگ علیه ایران شد. در چنین شرایطی چه دلیلی وجود داشت که به این همکاری ادامه دهیم. متاسفانه از امکان سیاسی که بعد از حل شش موضوع باقی مانده در چارچوب مدالیته به وجود آمد استفاده نشد و همه می دانستیم که اگر مساله مطالعات ادعایی در قالب سیاسی حل نشود معظلی بزرگ تر از مسایل باقی مانده خواهد شد اما در جریان تغییرات سیاسی این مسایل گم شد.
وی با اشاره به افزایش نیافتن تحریم ها علیه ایران در دو سال گذشته تاکید کرد: الان دوران آتش بس است. شاید این آتش بس به یک تفاهم درازمدت منجر شود اما بعید می دانم به صلح کامل برسد چون دشمنی با ما از جای دیگر نشات می گیرد.
این دیپلمات پیشین کشور با اشاره به بیانیه اتحادیه اروپا مبنی بر این که موضوع ابعاد احتمالی نظامی باید در متن توافق جامع هسته ای باشد گفت: در بین کشورهای اروپایی فرانسوی ها موافق این بحث هستند و حرف فرانسه است که از زبان اتحادیه اروپا شنیده می شود.
ناصری درباره موضوع بازدید از پارچین با بیان این که پارچین یکی از 12 موضوعی است که در قالب ابعاد احتمالی نظامی مطرح است اظهار کرد: اگر 1+5 به دنبال حل مساله هسته ای است به نحوی که زودتر این مساله حل شود، دخالت کند.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان درباره سایت فردو نیز گفت: در سال 84 تهدیدهای نظامی علیه ایران مطرح بود و آقایان روحانی و آقازاده به این نتیجه رسیدند که نطنز هم می تواند امن نباشد. پس باید محل دیگری به عنوان آلترناتیو ایجاد شود. آن ها معتقد بودند اگر طرف مقابل بداند جای امنی وجود دارد که دسترسی به آن وجود ندارد و نمی تواند آن را نابود کند، آن وقت ناچار است به مذاکره تن دهد و به همین دلیل طی یکی دو سال فردو به نتیجه رسید و از همان موقع هم آمریکایی ها به دنبال تعطیلی فردو بودند. در مذاکرات آلماتی آن طور که از اخبار رسانه ها استخراج می شود موضوع اصلی سایت فردو بوده است. دستاوردی که امروز در رابطه با فردو به دست آمد در مقایسه با آن که در آلماتی قرار بود به ما دهند یک پیشرفت اساسی و عمده است.
او درباره بحث ورود ابعاد احتمالی نظامی به توافق جامع هسته ای و انتقادهایی که در این باره وجود دارد خاطرنشان کرد: به نفع ایران، 1+5، اعتبار آژانس بین المللی انرژی اتمی و توافق و تداوم آن است که این موضوع هم در چارچوب توافق به طور سیاسی حل فصل شود اما اگر به هر دلیلی توافق روی این موضوعات حاصل نشود برای ایران مهلک نیست؛ بلکه برای 1+5 دشوار و مشکل می شود که وقتی یک سلسله اتهامات و مسائل حل نشده است، آن ها بخواهند به سمت توافق بروند. اگر راهی پیدا شود که این موضوع در چارچوب تفاهم های فعلی حل شود خوب است، اگر چه به نظر می آید مسیر رسیدن به توافق الان خیلی مثبت و سازنده نیست، بنابراین خیلی نمی توان امیدوار بود که در چارچوب توافق قابل حل باشد.
ناصری در پایان تصریح کرد: موافقت ها و مخالفت ها درباره رسیدن به توافق بحثی زودرس و افراطی است. هنوز تا رسیدن به یک راه حل جامع زود است و معلوم نیست که به دست می آید یا خیر. در عین حال آن چه مردم باید بدانند و اجازه دهند طعم شیرینی آن حس شود این است که آمریکا وادار شد در نهایت انجام غنی سازی را بپذیرد و این یک دستاورد بزرگ برای مردم است. امروز کره جنوبی به عنوان متحد استراتژیک آمریکا بعد از دو سال و نیم مذاکره با آمریکا به طور خصوصی هنوز نتوانسته است این اجازه را بگیرد اما این امکان الان برای ایران فراهم است.
او ضمن تاکید بر نگاه بی طرفانه به مدیریت هسته ای در مقطع ابتدایی شکل گیری این مساله اظهار کرد: هر چه به گذشته نگاه می کنم احساس می کنم آن برنامه ریزی بسیار درست انجام و به طور دقیق پیش رفت و وقتی کار به تیم هسته ای بعدی تحویل داده شد بدون این که کشور هزینه ای دهد، یک برنامه هسته ای کاملا جامع تنظیم و مقدمات برای برداشتن گام مهم که غنی سازی بود فراهم شده بود و اطمینان کافی نسبت به موفقیت آمیز بودن برنامه غنی سازی وجود داشت.
ناصری با تاکید بر این که در دوره اول مدیریت هسته ای، کشور هیچ هزینه سیاسی پرداخت نکرد، ادامه داد: در آن دوره آمریکایی ها به شدت تلاش کردند مسیر برنامه هسته ای ما را بر هم زنند و بارها به اروپایی ها گفتند که شما فریب ایرانی ها را خوردید. با توجه به این که از جانب اروپا و آمریکا شرایط برای رسیدن به یک تفاهم سیاسی که در آن مساله غنی سازی مورد پذیرش قرار گیرد فراهم نشد، بنابراین برنامه ریزی ما به شکلی بود که از این فرصت در روند مذاکرات استفاده کردیم و پایه برنامه غنی سازی و سوخت را به طور کامل ایجاد کردیم و به نقطه ای رسیدیم که قدم بعدی شروع غنی سازی بود.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در پاسخ به این پرسش که چه تعهداتی تحت تاثیر تفاهم هایی که میان ایران و سه کشور اروپایی در دوره اصلاحات صورت گرفت به دولت و تیم مذاکره کننده بعد منتقل شد؟ با تاکید بر این که نباید در بحث هسته ای میان دولت ها تفکیک قائل شد، گفت: داستان هسته ای ملی است و یک مسیر پیوسته در این دوران دنبال شده است. شاید روش ها و تاکتیک ها متفاوت بوده باشد، اما هدف یک چیز بوده است و آن این که برنامه هسته ای که در کشور تصویب شده بود را کامل و اجرایی کنیم و در نهایت با جبهه ای که در دنیا علیه ما تدارک شده بود، مقابله کنیم و این دستاورد را در فضایی آرام به یک فرود قطعی، درازمدت و مطمئن تبدیل کنیم و به نظر من این هدف به دست آمده است.
این دیپلمات پیشین ایرانی اضافه کرد: هیچ تعهد خاصی به مسوولان بعدی منتقل نشده است و ما هیچ قرارداد، معاهده یا سند تعهدآوری با سه کشور اروپایی در آن مقطع نداشتیم؛ چرا که معتقد بودیم اگر آن ها می خواهند یک توافق درازمدت با تعهدات قطعی داشته باشیم غنی سازی را باید بپذیرند و تا وقتی این توافق به دست آید، به اداره وضعیت به شکلی که از تشدید بحرانی جلوگیری شود پرداختیم و در همین چارچوب یک سلسله اقدامات داوطلبانه متقابل دو طرفه انجام دادیم. در مذاکره با سه کشور اروپایی سعی کردیم بحران به مرحله شدیدتر وارد نشود و موضوع به شورای امنیت ارجاع نشود چرا که در آن صورت فرمان به دست آمریکا می افتاد.
ناصری گفت: ما در مقاطع خاص با برنامه ریزی و بر اساس اهداف برنامه هسته ای مان که بازتعریف شده بود سلسلسه اقداماتی را تعریف می کردیم و در این میان مواردی را که تعلیق می کردیم بخش هایی بودند که به لحاظ فنی از آن عبور کرده بودیم.
وی با اشاره به ماده 18 موافقت نامه پادمان که مثل بند 41 فصل هفت منشور سازمان ملل متحد است خاطرنشان کرد: این ماده از موارد اجرایی است که بر اساس آن از ایران خواسته شد به طور "اساسی" و "فوری" به آژانس اجازه دهد یک بازرسی کامل و جامع از برنامه هسته ای اش صورت دهد و برنامه غنی سازی ایران تعلیق شود. البته ما با این مسأله موافقت نکردیم اما به آن ها نه هم نگفتیم. ما در آن مقطع در مرحله ای بودیم که هنوز آمادگی تزریق گاز را نداشتیم و زمان نیاز داشتیم تا به لحاظ فنی ارزیابی هایی داشته باشیم و هنوز اساسا در آن مقطع لوازم اولیه غنی سازی را نداشتیم و نمی دانستیم در چه مدتی می توانیم به غنی سازی برسیم. بنابراین همکاری با آژانس را با بازرسی شروع کردیم تا بتوانیم کارهای خودمان را جلو ببریم چرا که از نظر من دشوارترین و تعیین کننده ترین بخش عملیات فنی غنی سازی، تولید مواد اولیه UF6 است.
او ادامه داد: تولید UF6 در کارخانه UCF اصفهان صورت می گرفت و این مسأله در آن مقطع به لحاظ نظامی حساسیت برانگیز بود، بنابراین طراحی اولیه ما باید به شکلی بود که توجه فعلا روی UCF نباشد از این رو نقطه دیگری که نیاز به عملیات سنگین روی آن نداشتیم را در معرض بازرسی قرار دادیم. در همین چارچوب توانستیم به میزان مورد نظر از تولید مواد اولیه دست یابیم البته خیلی زمان برد و برخی افراد در این راه آسیب جسمی دیدند اما با فداکاری و در عین حال هماهنگی و انسجام کامل بین مجموعه سیاسی و فنی توانستیم به غنی سازی برسیم. روزی که توانستیم 40 تا 45 تن اورانیوم غنی شده را ذخیره کنیم روزی بود که می دانستیم جای محکمی نشسته ایم و می توانیم حالا دیگر مذاکره کنیم.
*الان بر مبنای پادمان جامع و نه پروتکل الحاقی متعهد به پذیرش "بازرسی ویژه" هستیم
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای گفت: بالاخره طرف مقابل را که می خواست غنی سازی ما را به صفر برساند وادار به تسلیم و خود را ثابت کردیم و در نهایت خودش تسلیم شد و از موضعی که سال ها بر آن پافشاری می کرد عقب نشینی کرد و ما به هدف استراتژیک خود رسیدیم.
وی درباره ترسیم نوع همکاری ها با آژانس از جمله در بحث پروتکل الحاقی گفت: متاسفانه وضعیت فعلی ما در روابط با آژانس بسیار بد است. یکی از مصیبت هایی که دکتر ظریف و دیگر اعضای تیم مذاکره کننده با آن از ابتدای مسوولیت شان روبه رو بوده اند نوع روابط و وضعیت همکاری ایران و آژانس است که معتقدم هر ناظر بی طرفی می گوید که راه حلی برای بهبود این وضعیت وجود ندارد. ممکن است آمریکا را در بحث غنی سازی وادار به تسلیم کنیم اما وضعیت آژانس به شکلی پیچیده پیش رفته است؛ گویی راه برون رفتی از آن نیست.
ناصری با اشاره به بحث بازرسی از مراکز نظامی و مصاحبه با دانشمندان هسته ای تصریح کرد: بحثی در داخل مطرح شده است مبنی بر این که در گذشته دسترسی به مکان های حساس ساده گرفته شده است و دوباره دارد به همان مشکل با آن برخورد می شود. اتفاقا باید بگویم در آن زمان به این مساله سخت و دقیق نگاه شد و الان سخت تر از آن زمان با این مساله برخورد می شود. در عین حال ایران عضو معاهده منع اشاعه سلاح هسته ای است و پادمان جامع را پیرو آن معاهده پذیرفته است. آژانس در سال 1383 (2004) رگه هایی از غنی سازی بالای 95 درصد را در ایران پیدا کرد. ما می گفتیم این میزان غنی سازی ناشی از «آلودگی» است اما آن ها می گفتند شما برنامه نظامی دارید و در نهایت هم اثبات شد که آلودگی خارج از ایران بوده است.
او اضافه کرد: در هر حال تحت تاثیر همین مسایل موضوع ایران را تحت ماده 18 موافقت نامه پادمان جامع قرار دادند و بر اساس این ماده کشور طرف پادمان موظف است اجازه "بازرسی های ویژه" مورد نظر آژانس را صادر کند و روش بازرسی و نه دسترسی توسط آژانس تعیین می شود، حداکثر شاید با کشور مورد نظر در جزییات مشورت هایی صورت گیرد اما آن کشور مکلف به اجرای بازرسی ها است و اگر انجام ندهد به ماده 19 ارجاع و سپس به شورای امنیت ارجاع می شود. با اقدامات ما ایران از ماده 18 خارج شد و دیگر اقدام های فوری و اساسی در شورای حکام مطرح نشد تا نوامبر2011 (1390) که دوباره این روند بازگشت و متاسفانه الان در شرایطی هستیم که بر مبنای پادمان جامع و نه پروتکل الحاقی به پذیرش "بازرسی ویژه" متعهد هستیم که بسیار هم خطرناک است.
این دیپلمات پیشین کشور گفت: متاسفانه دکتر ظریف با وضعیتی روبه رو است که یک کیفرخواست جامع تفسیری 12 ماده یی در آژانس و بر مبنای پادمان جامع علیه ایران به طور رسمی و مستند مطرح شده است. هر چند استنادات آژانس جعلی و نامعتبر است و اخباری وجود دارد که سرویس های جاسوسی موساد و سی آی ای این اسناد را جاسازی می کردند، اما بر اساس همین اسناد آژانس گزارشی را علیه ایران تنظیم و منتشر کرده است که تاکنون هم پابرجاست.
ناصری افزود: وقتی اتهامات در چارچوب ابعاد احتمالی نظامی علیه برنامه هسته ای ایران مطرح شد، مسوولان ایرانی آن را رد کردند اما بعد از مدتی به مذاکره درباره این موارد پرداختند و به نوعی صلاحیت آژانس در طرح این اتهامات پذیرفته شد و باید گفت، وضعیت برنامه هسته ای ما عادی نمی شود مگر این موضوع حل شود.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای در رابطه با راه حل عبور از بحث مطالعات ادعایی و ابعاد احتمالی نظامی توضیح داد: اول این که هیچ کاری نکنیم و به کار خود ادامه دهیم. دوم این که به این مساله بپردازیم و آن را حل کنیم که در این چارچوب اجرای پروتکل الحاقی معنا پیدا می کند.
وی خاطرنشان کرد: پروتکل الحاقی به طرف قرارداد اختیار می دهد که هر نوع خواسته آژانس بین المللی را محدود کند و قطعا از نظر کارشناسی پروتکل از "بازرسی ویژه" که الان تحت آن هستیم به مراتب بهتر است
ناصری مدعی شد که در همان سال 2011 حدود 260 تا 270 دسترسی به آژانس بین المللی داده شده است. معتقدم همان زمانی که اتهامات بدون سندی معتبر مطرح شد باید موضوع را برای داوری به پادمان جامع ارجاع می دادیم که آژانس فقط حق دارد بر اساس مصوبه کنفرانس بازنگری ان. پی. تی و مدارک و اسناد معتبر محکمه پسند ادعایی را مطرح کند در حالی که آژانس سند معتبری که پشتوانه ادعایش باشد در اختیار نداشت و هنوز هم معتقدم امکان ارجاع به داوری آژانس هست.
این دیپلمات پیشین کشور گفت: هدف مهم امروز ما این است که به نحوی از اتهامات گذشته که به غلط و متاسفانه به غفلت دچار آن شدیم رهایی پیدا کنیم و در آینده هم تحت بازرسی ویژه نباشیم.
او تاکید کرد: اساس مطالعات ادعایی بی اساس و کذب است و آمریکا و هم پیمانانش خودشان این موضوع را وارد آژانس کردند و خودشان هم باید آن را حل کنند. اما اگر در مسیر منطقی اراده و نیت واقعی وجود داشته باشد و از حسن نیت آن ها اطمینان پیدا کنیم می نشینیم و صحبت می کنیم، بنابراین بحث اتهامات گذشته پاشنه آشیل ما نیست، پاشنه آشیل طرف مقابل است.
ناصری روش دیگر برای حل موضوع ابعاد احتمالی نظامی را فنی دانست و افزود: در این زمینه تجربه و توان بالایی داریم و سخت ترین مباحث با آژانس از این مسیر حل شده است و جای نگرانی نیست و در نهایت روش آخر، روش دیگر سیاسی است که طرف های مذاکره آژانس مکلف شوند گذشته را پاک کنند و در نهایت فکر می کنم ترکیبی از این روش ها استفاده شود.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای ایران با بیان این که ما در مقطعی که گزارش نوامبر2011 منشتر شد توجیه مناسب داشتیم که باید از آژانس خارج شویم و همکاری مان را معلق کنیم چرا که آژانس تحت فشار و سلطه آمریکا با ما دشنمی می کرد افزود: کیفر خواست 12 ماده یی آژانس بین المللی درباره ابعاد احتمالی نظامی یک دشمنی و اعلام جنگ بود. تحریم به معنی اعلام جنگ است و هر روز هم آن را تشدید می کردند و آژانس هم وارد این جنگ علیه ایران شد. در چنین شرایطی چه دلیلی وجود داشت که به این همکاری ادامه دهیم. متاسفانه از امکان سیاسی که بعد از حل شش موضوع باقی مانده در چارچوب مدالیته به وجود آمد استفاده نشد و همه می دانستیم که اگر مساله مطالعات ادعایی در قالب سیاسی حل نشود معظلی بزرگ تر از مسایل باقی مانده خواهد شد اما در جریان تغییرات سیاسی این مسایل گم شد.
وی با اشاره به افزایش نیافتن تحریم ها علیه ایران در دو سال گذشته تاکید کرد: الان دوران آتش بس است. شاید این آتش بس به یک تفاهم درازمدت منجر شود اما بعید می دانم به صلح کامل برسد چون دشمنی با ما از جای دیگر نشات می گیرد.
این دیپلمات پیشین کشور با اشاره به بیانیه اتحادیه اروپا مبنی بر این که موضوع ابعاد احتمالی نظامی باید در متن توافق جامع هسته ای باشد گفت: در بین کشورهای اروپایی فرانسوی ها موافق این بحث هستند و حرف فرانسه است که از زبان اتحادیه اروپا شنیده می شود.
ناصری درباره موضوع بازدید از پارچین با بیان این که پارچین یکی از 12 موضوعی است که در قالب ابعاد احتمالی نظامی مطرح است اظهار کرد: اگر 1+5 به دنبال حل مساله هسته ای است به نحوی که زودتر این مساله حل شود، دخالت کند.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان درباره سایت فردو نیز گفت: در سال 84 تهدیدهای نظامی علیه ایران مطرح بود و آقایان روحانی و آقازاده به این نتیجه رسیدند که نطنز هم می تواند امن نباشد. پس باید محل دیگری به عنوان آلترناتیو ایجاد شود. آن ها معتقد بودند اگر طرف مقابل بداند جای امنی وجود دارد که دسترسی به آن وجود ندارد و نمی تواند آن را نابود کند، آن وقت ناچار است به مذاکره تن دهد و به همین دلیل طی یکی دو سال فردو به نتیجه رسید و از همان موقع هم آمریکایی ها به دنبال تعطیلی فردو بودند. در مذاکرات آلماتی آن طور که از اخبار رسانه ها استخراج می شود موضوع اصلی سایت فردو بوده است. دستاوردی که امروز در رابطه با فردو به دست آمد در مقایسه با آن که در آلماتی قرار بود به ما دهند یک پیشرفت اساسی و عمده است.
او درباره بحث ورود ابعاد احتمالی نظامی به توافق جامع هسته ای و انتقادهایی که در این باره وجود دارد خاطرنشان کرد: به نفع ایران، 1+5، اعتبار آژانس بین المللی انرژی اتمی و توافق و تداوم آن است که این موضوع هم در چارچوب توافق به طور سیاسی حل فصل شود اما اگر به هر دلیلی توافق روی این موضوعات حاصل نشود برای ایران مهلک نیست؛ بلکه برای 1+5 دشوار و مشکل می شود که وقتی یک سلسله اتهامات و مسائل حل نشده است، آن ها بخواهند به سمت توافق بروند. اگر راهی پیدا شود که این موضوع در چارچوب تفاهم های فعلی حل شود خوب است، اگر چه به نظر می آید مسیر رسیدن به توافق الان خیلی مثبت و سازنده نیست، بنابراین خیلی نمی توان امیدوار بود که در چارچوب توافق قابل حل باشد.
ناصری در پایان تصریح کرد: موافقت ها و مخالفت ها درباره رسیدن به توافق بحثی زودرس و افراطی است. هنوز تا رسیدن به یک راه حل جامع زود است و معلوم نیست که به دست می آید یا خیر. در عین حال آن چه مردم باید بدانند و اجازه دهند طعم شیرینی آن حس شود این است که آمریکا وادار شد در نهایت انجام غنی سازی را بپذیرد و این یک دستاورد بزرگ برای مردم است. امروز کره جنوبی به عنوان متحد استراتژیک آمریکا بعد از دو سال و نیم مذاکره با آمریکا به طور خصوصی هنوز نتوانسته است این اجازه را بگیرد اما این امکان الان برای ایران فراهم است.