یک کارشناس اقتصادی با انتقاد از گره زدن نتیجه مذاکرات هستهای با وضعیت اقتصادی کشور در مورد عملکرد بانک ها گفت: بانکهای ما هیچ نسبتی با اقتصاد مقاومتی ندارند.
به گزارششهدای ایران، گره زدن نتیجه مذاکرات هستهای با وضعیت اقتصادی کشور که توسط عدهای در جامعه دامن زده میشود، تبدیل به معضلی شده که آینده اقتصاد کشور را تهدید میکند. اگر نتیجه مذاکرات آنگونه که انتظار میرود، دنبال نشود و نتیجهای که اذهان عمومی انتظار داشند قطعی نشود، سیر بازار اقتصادی ایران چگونه خواهد بود؟
آیا لازم نیست نخبگان اقتصادی برای شرایط توافق یا عدم توافق مدل ارائه کنند و پیش از آنکه نتیجه قطعی مذاکره مشخص شود، آن را در اختیار جامعه قرار دهند تا نوسانات بازار پس از اعلام نتایج مذاکره به حداقل برسد؟ از سوی دیگر، چه مذاکرات به نتیجه برسد یا نرسد، بیماری مزمن اقتصاد ایران که همواره بر اساس خامفروشی و نفت شکل گرفته است، حل خواهد شد یا خیر؟
در این باره با دکتر سید مهدی زریباف، رئیس مرکز مطالعات و مبانی مؤسسهی پژوهشی مبانی و مدلهای اقتصاد بومی و دبیر همایش «اقتصاد سیاسی؛ از انفعال تا اقتدار»، به گفتگو نشستهایم تا پاسخ سوالات بالا را بگیریم. شرح این گفتوگو در ادامه آمده است:
ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی قطعی است؛ چرا که در شرایط اقتصادی کشور برای جبران عقبماندگیها و ضربههای ناشی از تحریم، اجرای اقتصاد مقاومتی بدون هیچ شک و شبههای باید در اولویت قرار گیرد. اقداماتی نظیر خامفروشی و تمرکز بر درآمدهای نفتی و چینش بودجه و هزینههای جاری و عمرانی کشور بر اساس این درآمدها ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی را قطعی و لازم میکند.
اقتصاد برونرفت و درآمدهای نفتی راهبردی است که حداقل 20 سال است توسط مقام معظم رهبری مطرح میشود. اما اقتصاد ایران که طی 60 سال گذشته وابسته به نفت بوده است، نشان میدهد نگرش ما تاکنون نگرش اقتصاد غیرمقاومتی بوده است. آنچه در اقتصاد کشور دیده میشود، مصرفگرایی، رفاهزدگی، عافیتطلبی و بیعدالتی بوده است که لازم است برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی تمام استراتژیها بر اساس عدالت طراحی شده و همه بهصورت یکجا اصلاح شود تا با منطق عدالت و اقتصاد قابل تبیین باشد.
اقتصاد مقاومتی برنامهای همهجانبه است که باید تمام مردم و مسئولان خود را موظف به اجرای آن بدانند و نمیتوان آن را بهصورت یکجانبه دید، اما مهم آن است که توسط مسئولان کشور باور شده و برای اجرای آن قدم برداشته می شود.
ساختار کنونی بانکها برای اجرای اقتصاد مقاومتی آماده است؟
در زمان حاضر، نظام بانکی هیچ نسبتی با اسلام ندارد و در مسیر حل مشکلات جامعه نیست. نظام بانکی نمیتواند پولسازی کند؛ لذا بهنظر میرسد ساختار بانکها برای اجرای مختصات اقتصاد مقاومتی آماده نیست و باید کارشناسان اقتصادی مدلهایی ارائه کنند که تناسبسازی با مبانی فکری اقتصاد مقاومتی داشته باشد.ا همین که بانکها در مسیر تولید قرار گیرند، میتواند شروع خوبی محسوب شود.
آیا اصلاح نظام ساختار بانکی که در دولت گذشته هم کلید خورد، میتواند کمکی به نزدیک شدن بانکها برای اجرای اقتصاد مقاومتی کند؟
اصلاح نظام ساختار بانکی عملاً نتوانست کمک مؤثری به سیستم بانکی کند؛ لذا برای ورود به حوزه اجرای اقتصاد مقاومتی باید نظام موجود تمرکز خود را بر فعالیتهای تولیدی به جای فعالیتهای سرمایهگذاری متمرکز کند و لازم است مدلهایی ارائه شود که سیستم بانکی به مبانی اقتصاد مقاومتی نزدیک شود.
گره زدن به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای با بهبود شرایط اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
این راهبر کاملا نادرست است. این اقدام نادرستی که بهصورت آگاهانه یا ناآگاهانه از سوی عدهای دنبال میشود، گره زدن نتیجه مذاکرات با شرایط اقتصادی فعلی است که بهنظر میرسد به جای آن باید برای اقتصاد بیمار ایران که ساختار بیمارگونه داشته و بهصورت مزمن طی سالهای گذشته اداره شده است، چارهاندیشی کرد.
اقتصاد فعلی کشور نتیجه سالها بیماری است که باید از این فرصت استفاده کرد و هرچه سریعتر برای معالجه ساختاری آن برنامه ارائه کرد و میتوان گفت اقتصاد مقاومتی که بهصورت زیربنایی به بدنه اقتصاد کشور مینگرد، میتواند مهمترین راهکار باشد.
آیا ضرورت ندارد که از هماکنون برای فردای پس از مذاکرات برنامهریزی و اقتصاد کشور را آماده کرد؟
چرا، دقیقاً باید همین کار صورت گیرد. به هر حال ضرورت دارد که برنامه جامع توسط نخبگان و اقتصاددانان تدوین شده و برای شرایط بعد از نتیجه مذاکرات آماده شود. فرض حصول توافق یا نرسیدن توافق از بیماری مزمن اقتصادی کشور چیزی کم نخواهد کرد؛ لذا بهمنظور جلوگیری از شوک اقتصادی به بازار داخلی و وضعیت کلان اقتصاد کشور باید هماکنون برنامهای توسط نخبگان اقتصادی تدوین شده و بهصورت آماده در اختیار رسانهها قرار گیرد تا شرایط روانی جامعه پذیرای نتیجه مذاکره باشد و اقتصاد کشور پیوند منفی با نتیجه مذاکرات پیدا نکند.
گفته میشود اجرای اقتصاد مقاومتی میتواند یک پرستیژ سیاسی متفاوت برای کشور به ارمغان بیاورد. تأیید میکنید؟
بله. اجرای اقتصاد مقاومتی که به شکل درونزا به ظرفیتهای درونی کشور پرداخته و هویت و استقلال کشور را از وابستگی نجات میدهد، میتواند پرستیژ سیاسی متفاوتی برای ایران به ارمغان بیاورد.
کشورهای پیشرفته و اغنیاء عموماً این برداشت را دارند که اقتصاد کشورهای در حال توسعه نمیتواند به خوداتکایی و استقلال برسد؛ لذا تحقق اقتصاد مقاومتی در ایران بهعنوان یک مدل توسط کشورهای منطقه رصد شده و میتواند بر وجهه سیاسی ایران اثرگذار باشد.
بازار مشترک اقتصاد اسلامی که توسط اقتصاددانان برای خارج شدن از وضعیت تحریم بهعنوان یک مدل ارائه شده است، چقدر میتواند مؤثر باشد؟
آنچه مشخص است، کشورهای اسلامی عمدتاً کشورهایی هستند که وابستگی اقتصادی قابل توجهی به نظام سلطه دارند. مسلماً وابستگی به اقتصاد کشورها و نظام سلطه نمیتواند زمینههای ایجاد یک بازار مشترک مقتدر در مقایسه با بازار موجود در کشورهای اروپایی را بهدنبال داشته باشد؛ لذا پیش از شروع هر حرکتی باید اصلاح ساختار اقتصادی کشور بهصورت بنیادی آغاز شود.
شروع حرکت بنیادی برای تحقق اقتصاد مقاومتی از کجا آغاز می شود؟
اقتصاد مقاومتی باید تعریف و مؤلفههای آن تعیین شود. مؤلفههای مؤثر بر بازار، اینکه چگونه باید تولید شود، منابع تولید چگونه توزیع شود، قیمتها چقدر عادلانه است، مبانی تجارت، چگونگی استحصال درآمدها و شناخت ظرفیتهای موجود از مهمترین اتفاقهایی است که باید پیش از شروع اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گیرد. رسانهها بهعنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای فرهنگسازی کشور بهشمار میروند که با تحقیق و ارائه مدلهای مختلف توسط اقتصاددانان میتوانند زمینه اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی را فراهم کنند.
منبع: خبرگزاری تسنیم
آیا لازم نیست نخبگان اقتصادی برای شرایط توافق یا عدم توافق مدل ارائه کنند و پیش از آنکه نتیجه قطعی مذاکره مشخص شود، آن را در اختیار جامعه قرار دهند تا نوسانات بازار پس از اعلام نتایج مذاکره به حداقل برسد؟ از سوی دیگر، چه مذاکرات به نتیجه برسد یا نرسد، بیماری مزمن اقتصاد ایران که همواره بر اساس خامفروشی و نفت شکل گرفته است، حل خواهد شد یا خیر؟
در این باره با دکتر سید مهدی زریباف، رئیس مرکز مطالعات و مبانی مؤسسهی پژوهشی مبانی و مدلهای اقتصاد بومی و دبیر همایش «اقتصاد سیاسی؛ از انفعال تا اقتدار»، به گفتگو نشستهایم تا پاسخ سوالات بالا را بگیریم. شرح این گفتوگو در ادامه آمده است:
ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی قطعی است؛ چرا که در شرایط اقتصادی کشور برای جبران عقبماندگیها و ضربههای ناشی از تحریم، اجرای اقتصاد مقاومتی بدون هیچ شک و شبههای باید در اولویت قرار گیرد. اقداماتی نظیر خامفروشی و تمرکز بر درآمدهای نفتی و چینش بودجه و هزینههای جاری و عمرانی کشور بر اساس این درآمدها ضرورت اجرای اقتصاد مقاومتی را قطعی و لازم میکند.
اقتصاد برونرفت و درآمدهای نفتی راهبردی است که حداقل 20 سال است توسط مقام معظم رهبری مطرح میشود. اما اقتصاد ایران که طی 60 سال گذشته وابسته به نفت بوده است، نشان میدهد نگرش ما تاکنون نگرش اقتصاد غیرمقاومتی بوده است. آنچه در اقتصاد کشور دیده میشود، مصرفگرایی، رفاهزدگی، عافیتطلبی و بیعدالتی بوده است که لازم است برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی تمام استراتژیها بر اساس عدالت طراحی شده و همه بهصورت یکجا اصلاح شود تا با منطق عدالت و اقتصاد قابل تبیین باشد.
اقتصاد مقاومتی برنامهای همهجانبه است که باید تمام مردم و مسئولان خود را موظف به اجرای آن بدانند و نمیتوان آن را بهصورت یکجانبه دید، اما مهم آن است که توسط مسئولان کشور باور شده و برای اجرای آن قدم برداشته می شود.
ساختار کنونی بانکها برای اجرای اقتصاد مقاومتی آماده است؟
در زمان حاضر، نظام بانکی هیچ نسبتی با اسلام ندارد و در مسیر حل مشکلات جامعه نیست. نظام بانکی نمیتواند پولسازی کند؛ لذا بهنظر میرسد ساختار بانکها برای اجرای مختصات اقتصاد مقاومتی آماده نیست و باید کارشناسان اقتصادی مدلهایی ارائه کنند که تناسبسازی با مبانی فکری اقتصاد مقاومتی داشته باشد.ا همین که بانکها در مسیر تولید قرار گیرند، میتواند شروع خوبی محسوب شود.
آیا اصلاح نظام ساختار بانکی که در دولت گذشته هم کلید خورد، میتواند کمکی به نزدیک شدن بانکها برای اجرای اقتصاد مقاومتی کند؟
اصلاح نظام ساختار بانکی عملاً نتوانست کمک مؤثری به سیستم بانکی کند؛ لذا برای ورود به حوزه اجرای اقتصاد مقاومتی باید نظام موجود تمرکز خود را بر فعالیتهای تولیدی به جای فعالیتهای سرمایهگذاری متمرکز کند و لازم است مدلهایی ارائه شود که سیستم بانکی به مبانی اقتصاد مقاومتی نزدیک شود.
گره زدن به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای با بهبود شرایط اقتصادی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
این راهبر کاملا نادرست است. این اقدام نادرستی که بهصورت آگاهانه یا ناآگاهانه از سوی عدهای دنبال میشود، گره زدن نتیجه مذاکرات با شرایط اقتصادی فعلی است که بهنظر میرسد به جای آن باید برای اقتصاد بیمار ایران که ساختار بیمارگونه داشته و بهصورت مزمن طی سالهای گذشته اداره شده است، چارهاندیشی کرد.
اقتصاد فعلی کشور نتیجه سالها بیماری است که باید از این فرصت استفاده کرد و هرچه سریعتر برای معالجه ساختاری آن برنامه ارائه کرد و میتوان گفت اقتصاد مقاومتی که بهصورت زیربنایی به بدنه اقتصاد کشور مینگرد، میتواند مهمترین راهکار باشد.
آیا ضرورت ندارد که از هماکنون برای فردای پس از مذاکرات برنامهریزی و اقتصاد کشور را آماده کرد؟
چرا، دقیقاً باید همین کار صورت گیرد. به هر حال ضرورت دارد که برنامه جامع توسط نخبگان و اقتصاددانان تدوین شده و برای شرایط بعد از نتیجه مذاکرات آماده شود. فرض حصول توافق یا نرسیدن توافق از بیماری مزمن اقتصادی کشور چیزی کم نخواهد کرد؛ لذا بهمنظور جلوگیری از شوک اقتصادی به بازار داخلی و وضعیت کلان اقتصاد کشور باید هماکنون برنامهای توسط نخبگان اقتصادی تدوین شده و بهصورت آماده در اختیار رسانهها قرار گیرد تا شرایط روانی جامعه پذیرای نتیجه مذاکره باشد و اقتصاد کشور پیوند منفی با نتیجه مذاکرات پیدا نکند.
گفته میشود اجرای اقتصاد مقاومتی میتواند یک پرستیژ سیاسی متفاوت برای کشور به ارمغان بیاورد. تأیید میکنید؟
بله. اجرای اقتصاد مقاومتی که به شکل درونزا به ظرفیتهای درونی کشور پرداخته و هویت و استقلال کشور را از وابستگی نجات میدهد، میتواند پرستیژ سیاسی متفاوتی برای ایران به ارمغان بیاورد.
کشورهای پیشرفته و اغنیاء عموماً این برداشت را دارند که اقتصاد کشورهای در حال توسعه نمیتواند به خوداتکایی و استقلال برسد؛ لذا تحقق اقتصاد مقاومتی در ایران بهعنوان یک مدل توسط کشورهای منطقه رصد شده و میتواند بر وجهه سیاسی ایران اثرگذار باشد.
بازار مشترک اقتصاد اسلامی که توسط اقتصاددانان برای خارج شدن از وضعیت تحریم بهعنوان یک مدل ارائه شده است، چقدر میتواند مؤثر باشد؟
آنچه مشخص است، کشورهای اسلامی عمدتاً کشورهایی هستند که وابستگی اقتصادی قابل توجهی به نظام سلطه دارند. مسلماً وابستگی به اقتصاد کشورها و نظام سلطه نمیتواند زمینههای ایجاد یک بازار مشترک مقتدر در مقایسه با بازار موجود در کشورهای اروپایی را بهدنبال داشته باشد؛ لذا پیش از شروع هر حرکتی باید اصلاح ساختار اقتصادی کشور بهصورت بنیادی آغاز شود.
شروع حرکت بنیادی برای تحقق اقتصاد مقاومتی از کجا آغاز می شود؟
اقتصاد مقاومتی باید تعریف و مؤلفههای آن تعیین شود. مؤلفههای مؤثر بر بازار، اینکه چگونه باید تولید شود، منابع تولید چگونه توزیع شود، قیمتها چقدر عادلانه است، مبانی تجارت، چگونگی استحصال درآمدها و شناخت ظرفیتهای موجود از مهمترین اتفاقهایی است که باید پیش از شروع اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گیرد. رسانهها بهعنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای فرهنگسازی کشور بهشمار میروند که با تحقیق و ارائه مدلهای مختلف توسط اقتصاددانان میتوانند زمینه اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی را فراهم کنند.
منبع: خبرگزاری تسنیم