به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛وفا می گوید:راستش زمان بنیاد مستضعفان و جانبازان حدود سال 73 مشکل بدی پیدا کردم که خودم و خانواده ام را از یک گرداب خارج کنم ولی کسی را نداشتم تا اینکه شانس و بخت و اقبال به روی ما در باز کرد و اتفاقی رسیدیم به دفتر آقای "سعیدی کیا" معاونت اقتصادی رفیق دوست و بنیاد مستضعفان که رسیدن به دفتر ایشان آن هم فقط با یک اسم خودش داستانی دارد که بماند.
دو سه بار با ایشان ملاقات کردم و هنگامی که مطمئن شد مشکل من حاد است و شدیدا" دچار مشکل هستم مبلغی به عنوان بلاعوض از طرف بنیاد به بنده پرداخت شد. اما گذشته از مشکلمان، هر وقت با ایشان ملاقات داشتم به من روحیه مثبت می داد. مثلا" در برخورد دوم از جانبازی من چنان ستایش می کرد که انگار سال هاست مرا می شناسد. و در برخورد آخر هنگام خداحافظی وقتی فهمید فرزند دو ساله دارم یکی از تابلوهای دفترش که آیه قرآنی بود از دیوار گرفت و به فرزندم هدیه کرد.
وقتی از برخوردهای بد بعضی مسئولان گله می کنیم چه خوب است از مردانی چون سعیدی کیا ستایش شود که محبوب ترین مدیری بود که در نهایت تواضع و فروتنی کار جانبازان که اصلا" ربطی به مسئولیت ایشان نداشت راه می انداخت.
بنده برای تمام عمرم به ایشان مدیون هستم و به این مدیر نمره هزار می دهم. البته اگر غیر من کس دیگری بود باز ایشان از کمک دریغ نمی کردند چون فطرتشان پاک است و مدیری نمونه هستند که سال های زیادی را چه در مقام وزارت و چه زمانی که ریاست سازمان های مختلف را داشتند. خداوند عمر با عزت به ایشان عطا کند. انشالله
منبع:فاش نیوز