عجب احترامی! در عالم، ارزشهایی هست که با پول به دست نمیآید، بلکه باید با یک زیلوی ساده، آن ارزشها را به دست آوری! «زیلوی بیت» به سنگر شهدا میآید! به خانه کوچک باقرآبادیها میآید! به بالکن ساده حسینیه محقر جماران میآید! به اسلام کوخنشینان میآید! به امام مستضعفان میآید!
شهدای ایران: همان ۸۸ بود گمانم که در خلال یک متن بلند، جملهای کوتاه نوشتم؛ «الان جنگ زیلوی بیت رهبری با فرش هزارشانه است». زیلو در قیاس با فرش به عبارتی هیچ قیمتی ندارد لیکن آنجا که بدل به «نماد» میشود، قصه فرق میکند. جمهوری اسلامی گاه هست که غیرمستقیم سخن با همین نمادها میگوید. بالکن ساده حسینیه محقر جماران، فقط محل سخنرانیهای امام راحل نبود، بلکه خود نیز فی حد ذاته سخنها داشت برای ما. خمینی گاه با زبان به ما میگفت «عالم محضر خداست» گاه با کوچک بودن خانهاش به ما نشان میداد خوی اشرافی، معصیت است، معذلک «در محضر خدا معصیت نکنید»!
بالا برویم، پایین بیاییم دنیا خمینی را بتشکن بزرگی میشناسد که از قضا روی یک صندلی سفید بینهایت ساده مینشست؛ هیچ هم قید و بند این را نداشت که رنگ این دیوار با رنگ آن ستون بخواند و از این چیزها! حضرت روحالله در فکر تناسب دیگری بود! تناسب میان نظام جمهوری اسلامی و زندگی پابرهنهها! و برهم زدن این تناسب یعنی که معصیت! درست یا غلطش، ایضا چگونگی انجامش، موضوع این متن نیست لیکن خرجی که برای حرم امام شد هرگز نتوانست اندازه یک زیلوی ساده چند در چند، تناسب برقرار کند با امام و حرم امام. فضای مجازی و واقعی ندارد؛ گاهی از یک زیلو کارها میرود که از هزار سقف و ستون منقش نه! گاهی یک زیلو چنان موجی راه میاندازد که تو گویی طرف با دریای بیکرانی! بزرگان حتی در کارهای اینچنینی هم پیام صادر میکنند!
دوازدهم بهمن ۵۷ امام بزرگوار ما میتوانست در همان فرودگاه یا در همان میدان آزادی با «مادران فرزند از دست داده» سخن بگوید اما انتخاب بهشت زهرا سلاماللهعلیها یعنی «پیام». فیالحال اطراف حرم امام؛ کمی دورتر، کمی نزدیکتر، محل زندگی کدام قشر جامعه است؟! باقرآبادیها اصلاً خمینی تحریفشده را نمیشناسند! برای ولینعمتان خمینی، خمینی مردی بود که اصرار داشت، عمد داشت، قصد داشت، هدف داشت، نیت داشت بلکه با همین نمادها و نشانهها داد بزند، فریاد بزند، بانگ برآورد که من در دوگانه اسلام پابرهنهها و اسلام مرفهین بیدرد، بیهیچ برو برگردی، رأی به اسلام پابرهنهها میدهم. پنجشنبه ۱۴ خرداد ۹۴ خامنهای با ۲ ابزار به جنگ تحریفکنندگان خمینی رفت؛ یکی ابزار زبان، یکی ابزار زیلو!
اگر حضرت روحالله گاه با صندلی سادهاش هم با مردم خویش حرف میزد، حضرت سیدعلی هم گاه با ما سخن میگوید به زبان چفیه روی دوش، زیلوی زیر پا! با خامنهای، خمینی تحریف نخواهد شد؛ تا نمادها و نشانههای بیت رهبری هست، حسینیه جماران نیز تحریف نخواهد شد. زیبایی، شکوه و حتی کلاس، گاه میتواند در یک زیلوی چند در چند بیشتر جمع باشد تا فلان جا و بهمان جا. در حرم جدید امام، هیچ چیز متناسبتر از «زیلوی بیت» با زندگی ساده و صمیمی خمینی نبود، هیچ چیز!
در خانههای مجلل، شاید بتوان خواب امام را دید اما به ندرت سعادت ادامه راه امام دست میدهد! پنجشنبهای که گذشت، رهبر انقلاب، مبتنی بر بینات بیانات امام اشاره به ۷ اصل کردند لیکن اصل هشتم، درس زیلو بود! بعضیها چون توهم زدهاند عصر خمینی گذشته است، خیال برشان داشته که عصر سادهزیستی هم گذشته! در نظام مقدس جمهوری اسلامی، سادهزیستی یک فرهنگ است. سادهزیستی را «پوپولیسم» نامیدن، یعنی تحریف بالکن ساده حسینیه محقر جماران، یعنی تحریف امام! حضرات حتم داشته باشند که با این انگها و این زخمزبانها، ما زیلوی ساده بیت مولای خود را به کاخهای مرمرین شهر نخواهیم فروخت! از فضای مجازی تا همین فضای واضح و ملموس، واقعیت آن است که زیلو بهخوبی از پس فرش هزار شانه برآمده! زیلو از جنس ساده است اما وقتی در صحنه نبرد حاضر میشود، رنگ معنی به خود میگیرد و اینچنین موجی به راه میاندازد. گاه هست که با یک زیلو، خود را میتوان خرج امام، حریم و حرمش کرد، گاه هست که با کلی خرج و مخارج، نمیتوان از امام و امت دلبری کرد! راستی که برای یک زیلوی ساده، عجب قیمتی گذاشتند مردم!
عجب احترامی! در عالم، ارزشهایی هست که با پول به دست نمیآید، بلکه باید با یک زیلوی ساده، آن ارزشها را به دست آوری! «زیلوی بیت» به سنگر شهدا میآید! به خانه کوچک باقرآبادیها میآید! به بالکن ساده حسینیه محقر جماران میآید! به اسلام کوخنشینان میآید! به امام مستضعفان میآید! به نهجالبلاغه حضرت ابوتراب میآید! نشیمنگاه طلحه و زبیر گمانم خیلی گرم و نرم بود که علیه علی و عدل، غائله جمل را راه انداختند. زیلوی عدالت، آن مصاف تاریخی را از جماعت شکمپرست برد. باز هم اگر امری دائر شود، حضرات بدانند که غلبه از آن زیلوی عدل و داد است! بر فرض که خرج کردن - آنهم بر این سیاق - برای حرم خمینی زیبا باشد، لیکن زیلوی بیت خود را خرج مصرع سادهزیستی امام کنی از آن هم زیباتر است. خیلی زیباتر! اصلاً قابل قیاس نیست! اصلاً و ابداً! در حرم جدید امام، خیلی چیزها به چشم میآمد اما این کجا که بعضی چیزها چشم ملت را بزند، این کجا که یک زیلوی ساده چند در چند چشمنوازی کند دیدگان ملت را؟!
*وطن امروز
بالا برویم، پایین بیاییم دنیا خمینی را بتشکن بزرگی میشناسد که از قضا روی یک صندلی سفید بینهایت ساده مینشست؛ هیچ هم قید و بند این را نداشت که رنگ این دیوار با رنگ آن ستون بخواند و از این چیزها! حضرت روحالله در فکر تناسب دیگری بود! تناسب میان نظام جمهوری اسلامی و زندگی پابرهنهها! و برهم زدن این تناسب یعنی که معصیت! درست یا غلطش، ایضا چگونگی انجامش، موضوع این متن نیست لیکن خرجی که برای حرم امام شد هرگز نتوانست اندازه یک زیلوی ساده چند در چند، تناسب برقرار کند با امام و حرم امام. فضای مجازی و واقعی ندارد؛ گاهی از یک زیلو کارها میرود که از هزار سقف و ستون منقش نه! گاهی یک زیلو چنان موجی راه میاندازد که تو گویی طرف با دریای بیکرانی! بزرگان حتی در کارهای اینچنینی هم پیام صادر میکنند!
دوازدهم بهمن ۵۷ امام بزرگوار ما میتوانست در همان فرودگاه یا در همان میدان آزادی با «مادران فرزند از دست داده» سخن بگوید اما انتخاب بهشت زهرا سلاماللهعلیها یعنی «پیام». فیالحال اطراف حرم امام؛ کمی دورتر، کمی نزدیکتر، محل زندگی کدام قشر جامعه است؟! باقرآبادیها اصلاً خمینی تحریفشده را نمیشناسند! برای ولینعمتان خمینی، خمینی مردی بود که اصرار داشت، عمد داشت، قصد داشت، هدف داشت، نیت داشت بلکه با همین نمادها و نشانهها داد بزند، فریاد بزند، بانگ برآورد که من در دوگانه اسلام پابرهنهها و اسلام مرفهین بیدرد، بیهیچ برو برگردی، رأی به اسلام پابرهنهها میدهم. پنجشنبه ۱۴ خرداد ۹۴ خامنهای با ۲ ابزار به جنگ تحریفکنندگان خمینی رفت؛ یکی ابزار زبان، یکی ابزار زیلو!
اگر حضرت روحالله گاه با صندلی سادهاش هم با مردم خویش حرف میزد، حضرت سیدعلی هم گاه با ما سخن میگوید به زبان چفیه روی دوش، زیلوی زیر پا! با خامنهای، خمینی تحریف نخواهد شد؛ تا نمادها و نشانههای بیت رهبری هست، حسینیه جماران نیز تحریف نخواهد شد. زیبایی، شکوه و حتی کلاس، گاه میتواند در یک زیلوی چند در چند بیشتر جمع باشد تا فلان جا و بهمان جا. در حرم جدید امام، هیچ چیز متناسبتر از «زیلوی بیت» با زندگی ساده و صمیمی خمینی نبود، هیچ چیز!
در خانههای مجلل، شاید بتوان خواب امام را دید اما به ندرت سعادت ادامه راه امام دست میدهد! پنجشنبهای که گذشت، رهبر انقلاب، مبتنی بر بینات بیانات امام اشاره به ۷ اصل کردند لیکن اصل هشتم، درس زیلو بود! بعضیها چون توهم زدهاند عصر خمینی گذشته است، خیال برشان داشته که عصر سادهزیستی هم گذشته! در نظام مقدس جمهوری اسلامی، سادهزیستی یک فرهنگ است. سادهزیستی را «پوپولیسم» نامیدن، یعنی تحریف بالکن ساده حسینیه محقر جماران، یعنی تحریف امام! حضرات حتم داشته باشند که با این انگها و این زخمزبانها، ما زیلوی ساده بیت مولای خود را به کاخهای مرمرین شهر نخواهیم فروخت! از فضای مجازی تا همین فضای واضح و ملموس، واقعیت آن است که زیلو بهخوبی از پس فرش هزار شانه برآمده! زیلو از جنس ساده است اما وقتی در صحنه نبرد حاضر میشود، رنگ معنی به خود میگیرد و اینچنین موجی به راه میاندازد. گاه هست که با یک زیلو، خود را میتوان خرج امام، حریم و حرمش کرد، گاه هست که با کلی خرج و مخارج، نمیتوان از امام و امت دلبری کرد! راستی که برای یک زیلوی ساده، عجب قیمتی گذاشتند مردم!
عجب احترامی! در عالم، ارزشهایی هست که با پول به دست نمیآید، بلکه باید با یک زیلوی ساده، آن ارزشها را به دست آوری! «زیلوی بیت» به سنگر شهدا میآید! به خانه کوچک باقرآبادیها میآید! به بالکن ساده حسینیه محقر جماران میآید! به اسلام کوخنشینان میآید! به امام مستضعفان میآید! به نهجالبلاغه حضرت ابوتراب میآید! نشیمنگاه طلحه و زبیر گمانم خیلی گرم و نرم بود که علیه علی و عدل، غائله جمل را راه انداختند. زیلوی عدالت، آن مصاف تاریخی را از جماعت شکمپرست برد. باز هم اگر امری دائر شود، حضرات بدانند که غلبه از آن زیلوی عدل و داد است! بر فرض که خرج کردن - آنهم بر این سیاق - برای حرم خمینی زیبا باشد، لیکن زیلوی بیت خود را خرج مصرع سادهزیستی امام کنی از آن هم زیباتر است. خیلی زیباتر! اصلاً قابل قیاس نیست! اصلاً و ابداً! در حرم جدید امام، خیلی چیزها به چشم میآمد اما این کجا که بعضی چیزها چشم ملت را بزند، این کجا که یک زیلوی ساده چند در چند چشمنوازی کند دیدگان ملت را؟!
*وطن امروز