اگر ملت ایران بخواهد هدفها و راه را ادامه دهد، باید راه و اصول امام بزرگوار را درست بشناسد، نگذارد شخصیت امام را تحریف کنند که تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملت ایران است.
به گزارش شهدای ایران؛ حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب هماکنون در بیستوششمین سالگرد ارتحال امامخمینی (ره) در حرم مطهر ایشان در حال سخنرانی هستند.
مهمترین محورهای فرمایشات مقام معظم رهبری به شرح ذیل است:
ـ اگر ملت ایران بخواهد هدفها و راه را ادامه دهد، باید راه و اصول امام بزرگوار را درست بشناسد، نگذارد شخصیت امام را تحریف کنند که تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم، یا فراموش کنیم، یا خدائی نکرده عمدا به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد.
ـ منظومه فکری امام دارای خصوصیات کامل یک "مکتب فکری و اجتماعی و سیاسی" است. اولا متکی بر جهان بینی توحید است؛ ثانیا این مکتب، زنده و پویا و پرتحرک و عملیاتی بود. مثل بعضی تئوری سازی های روشنفکرانه نبود که در بحث حرفهای قشنگی است، اما در عمل کارآیی ندارد. منطق، فکر و راه امام، عملیاتی بود. به همین دلیل هم پیروز شد و پیش رفت.
ـ شخصیت اصلی امام در تحقق آیه وجاهدوا فی الله حق جهاده است. امام با آن زمینههای برجسته علمی وارد میدان مجاهدت فی سبیل الله شد و تا آخر عمر خود ادامه داد.
ـ دو کار بزرگ و بی سابقه در تاریخ کشور ما بوسیله امام تحقق پیدا کرد. یکی برانداختن بنای سلطنت موروثی ظالمانه و غیرعاقلانه.
ـ کار بزرگ دوم، ایجاد یک حکومت و نظام بر اساس اسلام بود، که این هم بعد از صدر اسلام در تاریخ کل اسلام بیسابقه بود.
ـ آنچه امروز عرض میکنم دربارهی تحریف شخصیت امام رحمهالله است. امام را نباید به عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی نگاه کرد. بعضی اینجور میخواهند. این غلط است.
ـ امام مظهر عینی حرکت عظیمی است که ملت ایران آغاز کرد و تاریخ خود را متحول کرد. امام بنیانگذار یک مکتب فکری و سیاسی و اجتماعی است.
ـ جامعه تشیع فقط به تاریخ گذشتهی خود متکی نیست. چشم به آینده دارد. در سختترین شرایط یکنفر معتقد به مهدویت، دل خالی از امید نمیداند. میداند که این دوران تاریکی و ظلم، این دوران تسلط ناحق قطعاً سپری خواهد شد.
ـ اعتقاد تشیع به مهدویت به همینجا محدود نمیشود. این شعله در جوامع شیعی، در قرنهای گذشته بوده و همچنان وجود خواهد داشت و انشاءالله دوران انتظار منتظران سر خواهد آمد.
ـ خطر تحریف امام، به عنوان یک هشدار باید در گوش مسئولان، صاحبنظران انقلاب، شاگردان قدیمی امام و علاقهمندان این راه باشد. در داخل هم بعضی شخصیت امام را تحریف میکردند. آنها حتی در زمان حیات امام، حرفی که به نظرشان پسندیده بود به امام نسبت میدادند. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته، حتی تا آنجا که امام را به صورت یک آدم لیبرال معرفی میکنند.
ـ یکی از اصول امام، اثبات اسلام ناب محمدی (ص) و نفی اسلام آمریکایی است. اسلام آخوندهای درباری، اسلام داعشی و اسلام بی تفاوت در برابر جنایات صهیونیسم و آمریکا و چشم دوخته به قدرتهای بزرگ، همه سر در یک آخور دارند. از نظر امام همه اینها مردودند.پیرو امام باید مرزبندی داشته باشد هم با اسلام متحجر، هم با اسلام سکولار.
ـ یکی دیگر از اصول امام اعتماد به صدق وعده الهی، و بی اعتمادی به قدرتهای مستکبر است. این که امام به مستکبرین، هیچ اعتمادی و اعتقادی نداشت، این موجب می شد به وعده های آنها اعتنایی نکند. ما در قضایای جاری خود داریم لمس می کنیم که نمیشود به وعده مستکبرین و حرفهای جلسه خصوصیشان اعتماد کرد.
ـ امام طرفدار جدی حمایت از محرومان و مستضعفان بود. نابرابری اقتصادی را امام با شدت و حدت رد میکرد. اشرافیگری را با تلخی رد میکرد. به معنای واقعی کلمه امام طرفدار عدالت اجتماعی بود. از آن جهت به مسئولان کشور تذکر میداد دربارهی خوی کاخنشینی. امام مکرر میگفت فقرا و محرومان و کوخنشینان هستند که صحنهها را پرکردهاند و اعتراض هم نمیکنند و در میدانهای خطر حاضر میشوند.
ادامه دارد....
مهمترین محورهای فرمایشات مقام معظم رهبری به شرح ذیل است:
ـ اگر ملت ایران بخواهد هدفها و راه را ادامه دهد، باید راه و اصول امام بزرگوار را درست بشناسد، نگذارد شخصیت امام را تحریف کنند که تحریف شخصیت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم، یا فراموش کنیم، یا خدائی نکرده عمدا به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد.
ـ منظومه فکری امام دارای خصوصیات کامل یک "مکتب فکری و اجتماعی و سیاسی" است. اولا متکی بر جهان بینی توحید است؛ ثانیا این مکتب، زنده و پویا و پرتحرک و عملیاتی بود. مثل بعضی تئوری سازی های روشنفکرانه نبود که در بحث حرفهای قشنگی است، اما در عمل کارآیی ندارد. منطق، فکر و راه امام، عملیاتی بود. به همین دلیل هم پیروز شد و پیش رفت.
ـ شخصیت اصلی امام در تحقق آیه وجاهدوا فی الله حق جهاده است. امام با آن زمینههای برجسته علمی وارد میدان مجاهدت فی سبیل الله شد و تا آخر عمر خود ادامه داد.
ـ دو کار بزرگ و بی سابقه در تاریخ کشور ما بوسیله امام تحقق پیدا کرد. یکی برانداختن بنای سلطنت موروثی ظالمانه و غیرعاقلانه.
ـ کار بزرگ دوم، ایجاد یک حکومت و نظام بر اساس اسلام بود، که این هم بعد از صدر اسلام در تاریخ کل اسلام بیسابقه بود.
ـ آنچه امروز عرض میکنم دربارهی تحریف شخصیت امام رحمهالله است. امام را نباید به عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی نگاه کرد. بعضی اینجور میخواهند. این غلط است.
ـ امام مظهر عینی حرکت عظیمی است که ملت ایران آغاز کرد و تاریخ خود را متحول کرد. امام بنیانگذار یک مکتب فکری و سیاسی و اجتماعی است.
ـ جامعه تشیع فقط به تاریخ گذشتهی خود متکی نیست. چشم به آینده دارد. در سختترین شرایط یکنفر معتقد به مهدویت، دل خالی از امید نمیداند. میداند که این دوران تاریکی و ظلم، این دوران تسلط ناحق قطعاً سپری خواهد شد.
ـ اعتقاد تشیع به مهدویت به همینجا محدود نمیشود. این شعله در جوامع شیعی، در قرنهای گذشته بوده و همچنان وجود خواهد داشت و انشاءالله دوران انتظار منتظران سر خواهد آمد.
ـ خطر تحریف امام، به عنوان یک هشدار باید در گوش مسئولان، صاحبنظران انقلاب، شاگردان قدیمی امام و علاقهمندان این راه باشد. در داخل هم بعضی شخصیت امام را تحریف میکردند. آنها حتی در زمان حیات امام، حرفی که به نظرشان پسندیده بود به امام نسبت میدادند. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته، حتی تا آنجا که امام را به صورت یک آدم لیبرال معرفی میکنند.
ـ یکی از اصول امام، اثبات اسلام ناب محمدی (ص) و نفی اسلام آمریکایی است. اسلام آخوندهای درباری، اسلام داعشی و اسلام بی تفاوت در برابر جنایات صهیونیسم و آمریکا و چشم دوخته به قدرتهای بزرگ، همه سر در یک آخور دارند. از نظر امام همه اینها مردودند.پیرو امام باید مرزبندی داشته باشد هم با اسلام متحجر، هم با اسلام سکولار.
ـ یکی دیگر از اصول امام اعتماد به صدق وعده الهی، و بی اعتمادی به قدرتهای مستکبر است. این که امام به مستکبرین، هیچ اعتمادی و اعتقادی نداشت، این موجب می شد به وعده های آنها اعتنایی نکند. ما در قضایای جاری خود داریم لمس می کنیم که نمیشود به وعده مستکبرین و حرفهای جلسه خصوصیشان اعتماد کرد.
ـ امام طرفدار جدی حمایت از محرومان و مستضعفان بود. نابرابری اقتصادی را امام با شدت و حدت رد میکرد. اشرافیگری را با تلخی رد میکرد. به معنای واقعی کلمه امام طرفدار عدالت اجتماعی بود. از آن جهت به مسئولان کشور تذکر میداد دربارهی خوی کاخنشینی. امام مکرر میگفت فقرا و محرومان و کوخنشینان هستند که صحنهها را پرکردهاند و اعتراض هم نمیکنند و در میدانهای خطر حاضر میشوند.
ادامه دارد....