آنان دلیل واکنش خود به تجمعات در برابر روند مذاکرات هسته ای را جلوگیری از دوقطبی شدن جامعه در حوزه هسته ای می دانند و معتقدند که دامن زدن به این موضوع بر شکاف ها و اختلافات داخلی می افزاید.
شهدای ایران: بیش از پنج سال از تجمعات غیرقانونی سال 88 گذشته و با این حال هنوز هیچ یک از مقامات دولت یازدهم حاضر نشده در این خصوص موضع قاطع و صریحی بگیرد و فتنه عمیق بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری را غیرقانونی، خلاف شرع و امنیت ملی بداند. چه بسا برخی از دولتی ها خود از جمله فعالان در تهییج افکار عمومی در سال 88 بوده اند و چه قبل از این دولت و چه بعد از روی کار آمدنش، مواضع حمایتی گاه صریح و گاه خفی نسبت به فتنه داشته اند. این رویکرد نرم دولت در برابر بزرگترین خطری که تا امروز انقلاب اسلامی را تهدید کرده، ممکن است برخی را به این باور برساند که دولت یازدهم در برابر هر تجمعی از صبر و حوصله بالایی برخوردار است. حال آنکه با نگاهی به اخبار این چند روزه، رنگ از این باور می پرد.
کدام غیرشرعی تر است؟ تجمعات سال 88 یا تجمعات انتقادی به روند مذاکرات؟
به گزارش سراج24 روز گذشته محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در نشست خبری خود در واکنش به برخی تجمعات اعتراضی در برابر توافق هسته ای گفت: «این قبیل تجمعات غیرقانونی بوده و کار غیرقانونی بنا به نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری خلاف شرع هم به حساب میآید چون این نوع تجمعات غیرقانونی فراتر از بیان نظری است که در محافل مختلف انجام میشود، افراد وقتی که به شرع اعتقاد دارند باید در رفتارشان نیز به آن پایبند باشند.» رئیس جمهور هم البته بارها و بارها نسبت به این منتقدان واکنش نشان داده و هر بار آنان را با عناوینی نظیر تندروها، بی سوادها، تازه به دوران رسیده ها و ... خطاب قرار داده است.
این خطاب ها البته در حالی است که تاکنون از این افراد نه تنها واکنشی نسبت به تجمعات غیرقانونی سال 88 ندیده ایم که عمدتا مواضع دولتی ها در این حوزه به گونه ای دوپهلو و غیرشفاف است درست از مدل «یکی به نعل و یکی به میخ زدن». حال عجیب است که این افراد نگاه مقام معظم رهبری به کار غیرقانونی را دلیل غیرشرعی بودن تجمعات آرام انتقادی می دانند، اما نگاه حمایتی مقام معظم رهبری از روند انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال 88 و مخالفت صریح ایشان با انجام کارهای غیرقانونی در این زمینه را دلیل غیرشرعی بودن تجمعات آن ایام که به خسارات گسترده ای منجر شد، نمی دانند. چگونه است که در این برهه از زمان اگر عده ای در مخالفت با روند مذاکرات هسته ای، تجمعی آرام را شکل دهند، کار غیرقانونی و غیرشرعی کرده اند و اما حدود شش سال پیش که عده ای در تجمعات خلاف قانون آمدند و شکستند و بردند و زدند و کشتند، کار غیر شرعی نبود؟ که برخی هیچ گاه نسبت به آن اذعان و اعتراضی نداشته اند.
دو قطبی کردن جامعه در حوزه هسته ای؛ مسیر انتخابی دولت
رویکرد دوگانه و متناقض دولتی ها در برابر تجمعات، مانند بسیاری دیگر از اقدامات غیراستاندارد دولت، دلیل تراشی شده است. آنان دلیل واکنش خود به تجمعات در برابر روند مذاکرات هسته ای را جلوگیری از دوقطبی شدن جامعه در حوزه هسته ای می دانند و معتقدند که دامن زدن به این موضوع بر شکاف ها و اختلافات داخلی می افزاید.
در برابر این دلیل، ممکن است برای برخی سوال مطرح شود که این دو قطبی را از ابتدا چه کسانی ایجاد کردند؟ آیا از ابتدا منتقدان مسیر تجمع را برگزیدند یا بعد از آنی که بی سواد و تازه به دوران رسیده خطاب شدند؟ یا بعد از آنی که به جای پاسخگویی به انتقاداتشان، آنها را افراطی و نان خور تحریم و کاسبان تحریم خواندند؟ آیا مردم به دنبال ایجاد فضای دو قطبی در جامعه در حوزه هسته ای بودند یا رئیس جمهور که مردم را در این بخش صراحتا به اقلیت و اکثریت تبدیل می کند و در سفر به غرب استان تهران در جمع مردم در همین ارتباط گفت: «علی رغم اقلیت بسیار کوچکی که بلندگوهای بزرگ را از دیگران عاریه کردهاند، اکثریت قاطع ملت ایران پشتیبان مسیر صلح و آشتی و تعامل سازنده با جهان هستند.»
کاملا طبیعی است که وقتی مدعیان «آزادی بیان» و «زنده باد مخالف» پاسخ انتقادات افکار عمومی را به این نحو بدهند، آن دسته از مردمی که مورد بی احترامی و تهمت قرار گرفته اند، حرفشان را به گونه ای دیگر ابراز می کنند و برای آنکه ثابت کنند اقلیت نیستند دست به انجام کارهایی نظیر برگزاری یک تجمع می زنند. البته نه تجمعی از جنس فتنه 88 که به دنبال براندازی نظام و از کار انداختن دولت بود. «منتقدان توافق هسته ای به هر قیمتی» تجمعات خود را آرام و بدون آشوب نگاه داشته اند و نه شیشه بانک ها و مغازه ها را شکسته اند و نه خودرو مردم را به آتش کشیده اند و نه متعرض به مردم شده اند. با این حال جای تعجب است که چرا از سوی حامیان حوادث 88 مورد عتاب قرار می گیرند؟!
پازل توافقی که در صفحه انتخابات چیده می شود
با این تفسیر شاید بتوان به این نتیجه رسید که دولت یازدهم که قصد خاموش کردن این تجمعات اعتراضی اما آرام را دارد، برای برداشتن موانع اجرای «توافق به هر قیمتی» است. طبیعتا مجریان یک توافق خوب نباید از چند تجمع اعتراضی و انتقادی نگران باشند. آنها می دانند که به محض انعقاد چنین قراردادی، اوضاع به نحوی در جامعه بهبود خواهد یافت که «کاسبان تحریم از نظر دولت» قدرت و فرصت عرض اندام نخواهند داشت.
اما برعکس این تصور، فقط کسانی از چند تجمع آرام و کوچک نگرانی دارند و به آن برچسب غیرقانونی و غیرشرعی می زنند که به دنبال توافقی باشند که نه تنها قدرت غنی سازی هسته ای ما را کاهش می دهد که مجوزهای فراتر از ان پی تی هم در آن می گنجد تا کدخدای بی خدایی که از در اخراج شد از پنجره بازگردد. طبیعی است در این شرایط حامیان ولایت و پیروان رهبر که به صراحت و علنا نظرات خود را در این باره اعلام کرده اند، به هر قیمتی اجازه «توافق به هر قیمتی» را نخواهند داد؛ توافقی که ظاهرا پازل آن در صفحه انتخابات های آینده چیده شده نه در منافع ملی و عزت ملت ایران.
آنها که امروز به نشانه انتقاد به «توافق به هر قیمتی» تجمعاتی را برگزار می کنند به هیچ عنوان هدفشان تضعیف دولت یا بازی های حزبی و جناحی در مسیر اهداف انتخاباتی نیست، آنها از این نگرانند که ساکت بمانند و وقتی صدایشان بلند شود که دیگر کار از کار گذشته است و عهدنامه جدایی فردو و اراک از ایران امضا شده باشد. این منتقدان همانانی هستند که سال 88 با ایستادگی در برابر فتنه گران و آشوبگران، از کیان نظام اسلامی دفاع کردند و شاید آنجا بود که وقتی جانشان را کف دستانشان گرفتند و برخی از آنها در این مسیر شهید شدند، به همگان ثابت کردند که ما زنده ماندن به هر قیمتی را هم نمی پسندیم چه رسد به توافق با شیطان بزرگ به هر قیمتی.
*سراج24
کدام غیرشرعی تر است؟ تجمعات سال 88 یا تجمعات انتقادی به روند مذاکرات؟
به گزارش سراج24 روز گذشته محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در نشست خبری خود در واکنش به برخی تجمعات اعتراضی در برابر توافق هسته ای گفت: «این قبیل تجمعات غیرقانونی بوده و کار غیرقانونی بنا به نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری خلاف شرع هم به حساب میآید چون این نوع تجمعات غیرقانونی فراتر از بیان نظری است که در محافل مختلف انجام میشود، افراد وقتی که به شرع اعتقاد دارند باید در رفتارشان نیز به آن پایبند باشند.» رئیس جمهور هم البته بارها و بارها نسبت به این منتقدان واکنش نشان داده و هر بار آنان را با عناوینی نظیر تندروها، بی سوادها، تازه به دوران رسیده ها و ... خطاب قرار داده است.
این خطاب ها البته در حالی است که تاکنون از این افراد نه تنها واکنشی نسبت به تجمعات غیرقانونی سال 88 ندیده ایم که عمدتا مواضع دولتی ها در این حوزه به گونه ای دوپهلو و غیرشفاف است درست از مدل «یکی به نعل و یکی به میخ زدن». حال عجیب است که این افراد نگاه مقام معظم رهبری به کار غیرقانونی را دلیل غیرشرعی بودن تجمعات آرام انتقادی می دانند، اما نگاه حمایتی مقام معظم رهبری از روند انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال 88 و مخالفت صریح ایشان با انجام کارهای غیرقانونی در این زمینه را دلیل غیرشرعی بودن تجمعات آن ایام که به خسارات گسترده ای منجر شد، نمی دانند. چگونه است که در این برهه از زمان اگر عده ای در مخالفت با روند مذاکرات هسته ای، تجمعی آرام را شکل دهند، کار غیرقانونی و غیرشرعی کرده اند و اما حدود شش سال پیش که عده ای در تجمعات خلاف قانون آمدند و شکستند و بردند و زدند و کشتند، کار غیر شرعی نبود؟ که برخی هیچ گاه نسبت به آن اذعان و اعتراضی نداشته اند.
دو قطبی کردن جامعه در حوزه هسته ای؛ مسیر انتخابی دولت
رویکرد دوگانه و متناقض دولتی ها در برابر تجمعات، مانند بسیاری دیگر از اقدامات غیراستاندارد دولت، دلیل تراشی شده است. آنان دلیل واکنش خود به تجمعات در برابر روند مذاکرات هسته ای را جلوگیری از دوقطبی شدن جامعه در حوزه هسته ای می دانند و معتقدند که دامن زدن به این موضوع بر شکاف ها و اختلافات داخلی می افزاید.
در برابر این دلیل، ممکن است برای برخی سوال مطرح شود که این دو قطبی را از ابتدا چه کسانی ایجاد کردند؟ آیا از ابتدا منتقدان مسیر تجمع را برگزیدند یا بعد از آنی که بی سواد و تازه به دوران رسیده خطاب شدند؟ یا بعد از آنی که به جای پاسخگویی به انتقاداتشان، آنها را افراطی و نان خور تحریم و کاسبان تحریم خواندند؟ آیا مردم به دنبال ایجاد فضای دو قطبی در جامعه در حوزه هسته ای بودند یا رئیس جمهور که مردم را در این بخش صراحتا به اقلیت و اکثریت تبدیل می کند و در سفر به غرب استان تهران در جمع مردم در همین ارتباط گفت: «علی رغم اقلیت بسیار کوچکی که بلندگوهای بزرگ را از دیگران عاریه کردهاند، اکثریت قاطع ملت ایران پشتیبان مسیر صلح و آشتی و تعامل سازنده با جهان هستند.»
کاملا طبیعی است که وقتی مدعیان «آزادی بیان» و «زنده باد مخالف» پاسخ انتقادات افکار عمومی را به این نحو بدهند، آن دسته از مردمی که مورد بی احترامی و تهمت قرار گرفته اند، حرفشان را به گونه ای دیگر ابراز می کنند و برای آنکه ثابت کنند اقلیت نیستند دست به انجام کارهایی نظیر برگزاری یک تجمع می زنند. البته نه تجمعی از جنس فتنه 88 که به دنبال براندازی نظام و از کار انداختن دولت بود. «منتقدان توافق هسته ای به هر قیمتی» تجمعات خود را آرام و بدون آشوب نگاه داشته اند و نه شیشه بانک ها و مغازه ها را شکسته اند و نه خودرو مردم را به آتش کشیده اند و نه متعرض به مردم شده اند. با این حال جای تعجب است که چرا از سوی حامیان حوادث 88 مورد عتاب قرار می گیرند؟!
پازل توافقی که در صفحه انتخابات چیده می شود
با این تفسیر شاید بتوان به این نتیجه رسید که دولت یازدهم که قصد خاموش کردن این تجمعات اعتراضی اما آرام را دارد، برای برداشتن موانع اجرای «توافق به هر قیمتی» است. طبیعتا مجریان یک توافق خوب نباید از چند تجمع اعتراضی و انتقادی نگران باشند. آنها می دانند که به محض انعقاد چنین قراردادی، اوضاع به نحوی در جامعه بهبود خواهد یافت که «کاسبان تحریم از نظر دولت» قدرت و فرصت عرض اندام نخواهند داشت.
اما برعکس این تصور، فقط کسانی از چند تجمع آرام و کوچک نگرانی دارند و به آن برچسب غیرقانونی و غیرشرعی می زنند که به دنبال توافقی باشند که نه تنها قدرت غنی سازی هسته ای ما را کاهش می دهد که مجوزهای فراتر از ان پی تی هم در آن می گنجد تا کدخدای بی خدایی که از در اخراج شد از پنجره بازگردد. طبیعی است در این شرایط حامیان ولایت و پیروان رهبر که به صراحت و علنا نظرات خود را در این باره اعلام کرده اند، به هر قیمتی اجازه «توافق به هر قیمتی» را نخواهند داد؛ توافقی که ظاهرا پازل آن در صفحه انتخابات های آینده چیده شده نه در منافع ملی و عزت ملت ایران.
آنها که امروز به نشانه انتقاد به «توافق به هر قیمتی» تجمعاتی را برگزار می کنند به هیچ عنوان هدفشان تضعیف دولت یا بازی های حزبی و جناحی در مسیر اهداف انتخاباتی نیست، آنها از این نگرانند که ساکت بمانند و وقتی صدایشان بلند شود که دیگر کار از کار گذشته است و عهدنامه جدایی فردو و اراک از ایران امضا شده باشد. این منتقدان همانانی هستند که سال 88 با ایستادگی در برابر فتنه گران و آشوبگران، از کیان نظام اسلامی دفاع کردند و شاید آنجا بود که وقتی جانشان را کف دستانشان گرفتند و برخی از آنها در این مسیر شهید شدند، به همگان ثابت کردند که ما زنده ماندن به هر قیمتی را هم نمی پسندیم چه رسد به توافق با شیطان بزرگ به هر قیمتی.
*سراج24