شاید همه چیز از زمانی شروع میشود که مجید سرسنگی با قبول مسئولیت مهمی که برای نخستین بار به یک عضو هیئت علمی سپرده میشود، در هیچ یک از فضاهای رسانهای جشنواره تئاتر دانشگاهی ظاهر نمیشود و به عنوان مسئول پاسخی نمیدهد...
به گزارش شهدای ایران، جشنواره تئاتر دانشگاهی در حالی اختتامیه هجدهم خود را برگزار کرد که یکی از پرحاشیهترین اختتامیههای این جشنواره در سالهای اخیر را تجربه کرد. حواشیای که تصویر ناخوشایند برای دانشجویان به یادگار گذاشت. ۳ مورد از این حواشی را در ادامه میخوانید:
یقهگیری به جای گفتوگو در فضای دانشجویی
۱. روز پنجشنبه ۷ خرداد نمایش «لیپ سینگ» به کارگردانی پویش فروزنده از دانشگاه سوره با اتفاق نادری مواجه میشود. مسئولان سالن انتظامی از ورود مخاطبان جلوگیری به عمل میآورند و علت این اتفاق را پوشش بازیگران زن نمایش اعلام کردند. البته به گفته دانشجویان دانشگاه سوره، احتمال عدم اجرای این نمایش از پیش از جشنواره نیز وجود داشته؛ لذا به دلایلی نمایش در جدول مسابقه بخش بینالملل قرار داده میشود و بلیتهای آن نیز به فروش میرسد. اما درباره اینکه این نمایش چه محتوایی داشته به دلیل عدم اجرای آن برای اهالی رسانه و دانشجویان طبیعتاً نمیتوان قضاوتی داشت.
اما همه چیز زمانی شعلهور میشود که مجتبی کریمی، موفقترین چهره جشنواره هجدهم با بیان این سخنان که «سالنهای تئاتر خانه واقعی دانشجویان تئاتری است و به سبب گرانی بلیتها باید در انتظار جای خالی باشند تا اجازه ورود به آنها داده شود»، باعث واکنش رضا ثروتی، نماینده هیئت داوران میشود. ثروتی با اشاره مستقیم به نمایش «لیپ سینگ» از برخورد بد این گروه تئاتری در اجازه ندادن به ورود مشتاقان سخن گفت، مسئلهای که باعث شد این بار فروزنده، کارگردان این نمایش اعتراضش صریحتر شود و او به همراه گروهش علاوه بر اعتراض به روند داوری جشنواره - با مرکزیت ثروتی - به این اتهام، واکنش تندی نشان بدهند. و اینجاست که جنجال لفظی بالا میگیرد و در ادامه این جنجال به زد و خورد فیزیکی هم تبدیل شد.
در پی این اتفاق مدیر حراست جشنواره، به سمت معترضان حرکت میکند و سعی بر بستن دهان آنها دارد. متاسفانه چنین رفتاری در فضای اختتامیه تئاتر دانشگاهی وضعیت را وخیمتر کرد و مسئلهای که میتوانست با گفتوگو حل شود، به میدان یقهکشی و دعواهای چالهمیدانی بدل شد.
رفتار مدیر حراست که گفته میشود کارشناسی ارشد علوم سیاسی دارد، در نوع خود جالب توجه و بدور از ملاحظات سیاسی جلوه کرد؛ چرا که تمامی فضای سالن تحت نظارت محسوس او و زیردستانش بود و در پایان هم برای حاضران مشخص نشد چرا او وارد رفتاری بر مبنای مسائل شخصی شد. در این باره یکی از دانشجویان برگزار کننده دوره اخیر جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم مدعی شد: «این فرد هنگام برگزاری یکی از دورههای جشنواره به دبیرخانه دائمی این رویداد مراجعه کرد و بدون هیچ مقدمهای و با تحکم خواستار انتصاب وی به مقام حراست جشنواره شد. البته برخورد او با مخالفت محسن محمدی، دبیر وقت جشنواره مواجه شد و خوشبختانه از عدم حضور ایشان در آن دوره بهره بردیم.» البته صحت و سقم این ادعا هنوز معلوم نیست.
احتمالاً مخالفت محسن محمدی با حضور این شخص به آییننامههای جشنوارههای دانشجویی بازمیگردد که تمام اختیارات به عهده دانشجویان سپرده شده است و تئاتر دانشگاهی نیز از این مساله مستثنی نیست و مشخص نیست اگر ادعای فوق درست باشد، مدیر حراست جشنواره چطور و با کدام ضابطه به این مقام دست یافته است.
اما مسالهای که شاید در این هیاهو گم شد، آن است که اگر نمایشی از دید مسئولان برگزارکننده واجد مشکلاتی خاص است؛ چرا به اجرا در میآید؟ اگر مشکلی نداشته چرا تنها داوران اجازه ورود پیدا میکنند؟ و در نهایت اگر رفتار محافظهکارانه سرلوحه برگزارکنندهها بوده، چرا توضیح کافی در عدم حضور مخاطب در سالن، به داوران داده نشده است؟
هو کردن یک نماینده مجلس در اختتامیه تئاتر دانشگاهی
۲- برخلاف رویه سالهای گذشته، به شکل اتفاقی و بدون اعلام قبلی، حمیدرضا مشهدی عباس، نماینده مردم دماوند و فیروزکوه و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در اختتامیه حاضر شد و حتی برایش در کنداکتور زمانی تعبیه شد تا سخنرانی کند - آن هم در اوج هیجان دانشجویان برای معرفی برگزیدگان. حضور مشهدی عباس روی سن و معرفیاش ناگهان اتمسفر سالن را تغییر داد و صدای سوت و فریادها به نشانه اعتراض شنیده شد و آقای نماینده به سرعت حرفهایش را پایان داد و سن را ترک کرد تا بیشتر از این فضا متشنج نشود.
شاید این اعتراض به دلیل کمکاری مجلس در سالهای اخیر در حوزه تئاتر بوده است و البته حضور نماینده عضو کمیسیون اجتماعی به جای یک نماینده از کمیسیون فرهنگی هم ولو با لحاظ پذیرفتن شرط حضور یک نماینده مجلس در جلسه، جای تأمل داشت. معیشت هنرمندان تئاتر، عدم حمایتهای دولتی، وضعیت نابسمان سالنها و نمایش های روی صحنه و ... شاید باعث این بدبینی دانشجویان رشته تئاتر نسبت به مشهدی عباس شده است. اما به هر حال حضور یک نماینده مجلس در یک برنامه فرهنگی که عموماً پدیدهای نادر جلوه می کند، در آستانه انتخابات دوره جدید مجلس شورای اسلامی باعث شد که تفاسیر زیاد دیگری هم پیرامون حضور مشهدی عباس درگوشی بالا و پایین شود.
اما این مسأله جالبتر بود وقتی در گفتگو با دانشجویان حاضر در سالن مشخص میشد که هیچ یک از آنها مشهدی عباس را نمیشناخت و به صرف نماینده بودنش همگی دست به اعتراض زدند. شاید هم برخی ژست هو کردن یک شخصیت مسئول را همچنان میپسندند و آن را به خاطر هیجاناتش دوست دارند ولو اینکه پسندیده نباشد.
سرسنگی بازهم نبود
۳- مهمترین حاشیه اختتامیه جشنواره هجدهم تئاتر دانشگاهی که کمتر مورد توجه دانشجویان هیجانزده قرار گرفت، نیامدن مجید سرسنگی، رییس جشنواره تئاتر دانشگاهی روی سن بود که به معنای عدم حضور وی در سالن بود. در طول برگزاری نیز هیچ دلیلی برای این عدم حضور بیان نشد و حتی اشارهای به نبودن مجید سرسنگی نیز نشد. عدم حمایت سرسنگی و رها کردن جشنواره هجدهم در میان راه، صحبتی بود که با عدم حضور وی در اختتامیه بخش مناطق در کیش، پیش از این در فضای رسانهای مطرح شده بود و حتی در واکنش به آن، در نشست خبری جشنواره در سالن امیرکبیر دانشگاه تهران، میرزایی غیبت سرسنگی را به ترافیک کاری مدیر خانه هنرمندان، معاونت فرهنگی دانشگاه تهران، مدیر تماشاخانه ایرانشهر، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و ... مرتبط دانست. با این حال این ترافیک کاری خبرنگاران را قانع نساخت. همه سرسنگی را به عنوان مسئول اصلی این جشنواره و او را موظف به شفافسازی میدانستند.
از آن سو، صاحبنظران دانشگاهی همانند حمید پورآذری گرفتن اختیارات از دانشجو را اختلال در این جشنواره و گرفتن ماهیت دانشگاهی آن دانستند. البته دانشگاهیان آسیبشناسی این رویداد را منوط با پایان یافتن این ماراتن تئاتری اعلام کردند و این ماراتن - که به اشتباه در اختتامیه پایان یافته اعلام شد و هنوز دو بخش پژوهش و نمایشنامهنویسیاش باقی مانده است - به یکی از نقاط پایانی خود رسید. مجید سرسنگی به دلایل نامعلوم پا به تالار اصلی تئاتر شهر ننهاد و این در حالی است که ضیا هاشمی، معاونت فرهنگی و هنری وزارت علوم روی سن در میان حضار هنوز در پی او بود. البته این روزها به نظر میرسد جای پای ضیاء هاشمی هم در وزارت علوم محکم نیست و رسانهها مدام حرف از گمانههای جایگزین او بر زبان میآورند.
اگرچه اتفاقات رخ داده همچون دو مورد بالا بخشی از تبعات نبود سرسنگی در سالن و یا باز کردن پای غیردانشجو به یک جشنواره دانشگاهی است؛ ولی باید منتظر بود تا آسیبها یا شاید هم محاسن این جشنواره آرام آرام مشخص شود.
یکی از دانشجویان ارشد هنرهای نمایشی میگفت: «سرسنگی اگر مسئولیت جشنوارهای با این ابعاد را پذیرفته است، چرا پای تماشای اثری نمینشیند؟ چرا در نشست خبریاش حضور پیدا نمیکند؟ چرا در اختتامیه حضور پیدا نمیکند؟ حتی در بخش مناطق نیز اثری از آن یافت نمیشود؟ مجید سرسنگی در کجای جشنواره هجدهم قرار دارد؟ آیا نتیجه رفتار سرسنگی چیزی جز مخدوش کردن اعتماد میان بدنه دانشگاهی، مسئولان و اساتید تئاتر نیست؟ چرا مجید سرسنگی سکوت پیشه کرده است و صحبت نمیکند؟» او سوالاتش را با همان شور و هیجان آمیخته با دانشجویان تئاتر بیان میکرد. به نظر میرسد اینها سوالاتی بود که ذهن خیلیهای دیگر را هم مشغول کرده است.
یقهگیری به جای گفتوگو در فضای دانشجویی
۱. روز پنجشنبه ۷ خرداد نمایش «لیپ سینگ» به کارگردانی پویش فروزنده از دانشگاه سوره با اتفاق نادری مواجه میشود. مسئولان سالن انتظامی از ورود مخاطبان جلوگیری به عمل میآورند و علت این اتفاق را پوشش بازیگران زن نمایش اعلام کردند. البته به گفته دانشجویان دانشگاه سوره، احتمال عدم اجرای این نمایش از پیش از جشنواره نیز وجود داشته؛ لذا به دلایلی نمایش در جدول مسابقه بخش بینالملل قرار داده میشود و بلیتهای آن نیز به فروش میرسد. اما درباره اینکه این نمایش چه محتوایی داشته به دلیل عدم اجرای آن برای اهالی رسانه و دانشجویان طبیعتاً نمیتوان قضاوتی داشت.
اما همه چیز زمانی شعلهور میشود که مجتبی کریمی، موفقترین چهره جشنواره هجدهم با بیان این سخنان که «سالنهای تئاتر خانه واقعی دانشجویان تئاتری است و به سبب گرانی بلیتها باید در انتظار جای خالی باشند تا اجازه ورود به آنها داده شود»، باعث واکنش رضا ثروتی، نماینده هیئت داوران میشود. ثروتی با اشاره مستقیم به نمایش «لیپ سینگ» از برخورد بد این گروه تئاتری در اجازه ندادن به ورود مشتاقان سخن گفت، مسئلهای که باعث شد این بار فروزنده، کارگردان این نمایش اعتراضش صریحتر شود و او به همراه گروهش علاوه بر اعتراض به روند داوری جشنواره - با مرکزیت ثروتی - به این اتهام، واکنش تندی نشان بدهند. و اینجاست که جنجال لفظی بالا میگیرد و در ادامه این جنجال به زد و خورد فیزیکی هم تبدیل شد.
در پی این اتفاق مدیر حراست جشنواره، به سمت معترضان حرکت میکند و سعی بر بستن دهان آنها دارد. متاسفانه چنین رفتاری در فضای اختتامیه تئاتر دانشگاهی وضعیت را وخیمتر کرد و مسئلهای که میتوانست با گفتوگو حل شود، به میدان یقهکشی و دعواهای چالهمیدانی بدل شد.
رفتار مدیر حراست که گفته میشود کارشناسی ارشد علوم سیاسی دارد، در نوع خود جالب توجه و بدور از ملاحظات سیاسی جلوه کرد؛ چرا که تمامی فضای سالن تحت نظارت محسوس او و زیردستانش بود و در پایان هم برای حاضران مشخص نشد چرا او وارد رفتاری بر مبنای مسائل شخصی شد. در این باره یکی از دانشجویان برگزار کننده دوره اخیر جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم مدعی شد: «این فرد هنگام برگزاری یکی از دورههای جشنواره به دبیرخانه دائمی این رویداد مراجعه کرد و بدون هیچ مقدمهای و با تحکم خواستار انتصاب وی به مقام حراست جشنواره شد. البته برخورد او با مخالفت محسن محمدی، دبیر وقت جشنواره مواجه شد و خوشبختانه از عدم حضور ایشان در آن دوره بهره بردیم.» البته صحت و سقم این ادعا هنوز معلوم نیست.
احتمالاً مخالفت محسن محمدی با حضور این شخص به آییننامههای جشنوارههای دانشجویی بازمیگردد که تمام اختیارات به عهده دانشجویان سپرده شده است و تئاتر دانشگاهی نیز از این مساله مستثنی نیست و مشخص نیست اگر ادعای فوق درست باشد، مدیر حراست جشنواره چطور و با کدام ضابطه به این مقام دست یافته است.
اما مسالهای که شاید در این هیاهو گم شد، آن است که اگر نمایشی از دید مسئولان برگزارکننده واجد مشکلاتی خاص است؛ چرا به اجرا در میآید؟ اگر مشکلی نداشته چرا تنها داوران اجازه ورود پیدا میکنند؟ و در نهایت اگر رفتار محافظهکارانه سرلوحه برگزارکنندهها بوده، چرا توضیح کافی در عدم حضور مخاطب در سالن، به داوران داده نشده است؟
هو کردن یک نماینده مجلس در اختتامیه تئاتر دانشگاهی
۲- برخلاف رویه سالهای گذشته، به شکل اتفاقی و بدون اعلام قبلی، حمیدرضا مشهدی عباس، نماینده مردم دماوند و فیروزکوه و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در اختتامیه حاضر شد و حتی برایش در کنداکتور زمانی تعبیه شد تا سخنرانی کند - آن هم در اوج هیجان دانشجویان برای معرفی برگزیدگان. حضور مشهدی عباس روی سن و معرفیاش ناگهان اتمسفر سالن را تغییر داد و صدای سوت و فریادها به نشانه اعتراض شنیده شد و آقای نماینده به سرعت حرفهایش را پایان داد و سن را ترک کرد تا بیشتر از این فضا متشنج نشود.
شاید این اعتراض به دلیل کمکاری مجلس در سالهای اخیر در حوزه تئاتر بوده است و البته حضور نماینده عضو کمیسیون اجتماعی به جای یک نماینده از کمیسیون فرهنگی هم ولو با لحاظ پذیرفتن شرط حضور یک نماینده مجلس در جلسه، جای تأمل داشت. معیشت هنرمندان تئاتر، عدم حمایتهای دولتی، وضعیت نابسمان سالنها و نمایش های روی صحنه و ... شاید باعث این بدبینی دانشجویان رشته تئاتر نسبت به مشهدی عباس شده است. اما به هر حال حضور یک نماینده مجلس در یک برنامه فرهنگی که عموماً پدیدهای نادر جلوه می کند، در آستانه انتخابات دوره جدید مجلس شورای اسلامی باعث شد که تفاسیر زیاد دیگری هم پیرامون حضور مشهدی عباس درگوشی بالا و پایین شود.
اما این مسأله جالبتر بود وقتی در گفتگو با دانشجویان حاضر در سالن مشخص میشد که هیچ یک از آنها مشهدی عباس را نمیشناخت و به صرف نماینده بودنش همگی دست به اعتراض زدند. شاید هم برخی ژست هو کردن یک شخصیت مسئول را همچنان میپسندند و آن را به خاطر هیجاناتش دوست دارند ولو اینکه پسندیده نباشد.
سرسنگی بازهم نبود
۳- مهمترین حاشیه اختتامیه جشنواره هجدهم تئاتر دانشگاهی که کمتر مورد توجه دانشجویان هیجانزده قرار گرفت، نیامدن مجید سرسنگی، رییس جشنواره تئاتر دانشگاهی روی سن بود که به معنای عدم حضور وی در سالن بود. در طول برگزاری نیز هیچ دلیلی برای این عدم حضور بیان نشد و حتی اشارهای به نبودن مجید سرسنگی نیز نشد. عدم حمایت سرسنگی و رها کردن جشنواره هجدهم در میان راه، صحبتی بود که با عدم حضور وی در اختتامیه بخش مناطق در کیش، پیش از این در فضای رسانهای مطرح شده بود و حتی در واکنش به آن، در نشست خبری جشنواره در سالن امیرکبیر دانشگاه تهران، میرزایی غیبت سرسنگی را به ترافیک کاری مدیر خانه هنرمندان، معاونت فرهنگی دانشگاه تهران، مدیر تماشاخانه ایرانشهر، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و ... مرتبط دانست. با این حال این ترافیک کاری خبرنگاران را قانع نساخت. همه سرسنگی را به عنوان مسئول اصلی این جشنواره و او را موظف به شفافسازی میدانستند.
از آن سو، صاحبنظران دانشگاهی همانند حمید پورآذری گرفتن اختیارات از دانشجو را اختلال در این جشنواره و گرفتن ماهیت دانشگاهی آن دانستند. البته دانشگاهیان آسیبشناسی این رویداد را منوط با پایان یافتن این ماراتن تئاتری اعلام کردند و این ماراتن - که به اشتباه در اختتامیه پایان یافته اعلام شد و هنوز دو بخش پژوهش و نمایشنامهنویسیاش باقی مانده است - به یکی از نقاط پایانی خود رسید. مجید سرسنگی به دلایل نامعلوم پا به تالار اصلی تئاتر شهر ننهاد و این در حالی است که ضیا هاشمی، معاونت فرهنگی و هنری وزارت علوم روی سن در میان حضار هنوز در پی او بود. البته این روزها به نظر میرسد جای پای ضیاء هاشمی هم در وزارت علوم محکم نیست و رسانهها مدام حرف از گمانههای جایگزین او بر زبان میآورند.
اگرچه اتفاقات رخ داده همچون دو مورد بالا بخشی از تبعات نبود سرسنگی در سالن و یا باز کردن پای غیردانشجو به یک جشنواره دانشگاهی است؛ ولی باید منتظر بود تا آسیبها یا شاید هم محاسن این جشنواره آرام آرام مشخص شود.
یکی از دانشجویان ارشد هنرهای نمایشی میگفت: «سرسنگی اگر مسئولیت جشنوارهای با این ابعاد را پذیرفته است، چرا پای تماشای اثری نمینشیند؟ چرا در نشست خبریاش حضور پیدا نمیکند؟ چرا در اختتامیه حضور پیدا نمیکند؟ حتی در بخش مناطق نیز اثری از آن یافت نمیشود؟ مجید سرسنگی در کجای جشنواره هجدهم قرار دارد؟ آیا نتیجه رفتار سرسنگی چیزی جز مخدوش کردن اعتماد میان بدنه دانشگاهی، مسئولان و اساتید تئاتر نیست؟ چرا مجید سرسنگی سکوت پیشه کرده است و صحبت نمیکند؟» او سوالاتش را با همان شور و هیجان آمیخته با دانشجویان تئاتر بیان میکرد. به نظر میرسد اینها سوالاتی بود که ذهن خیلیهای دیگر را هم مشغول کرده است.