چندی پیش اجازه انتشار آثار شهید آوینی به صورت انحصاری در اختیار همسر او قرار گرفت. حالا انتشارات روایت فتح ۵ جلد از یک مجموعه ۱۵ جلدی از نوشتههای او برای رسانههای کثیرالانتشار را چاپ کرده است. تکلیف ادامه انتشار این آثار چیست؟
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، شاید اگر سیدمرتضی آوینی این روزها کمی دورتر از قافله شهدا میبود و کماکان بر تصاویر ثبت شده بر مستندهایش متن مینوشت و با صدای گرمش میخواند، طبیعیتر بود که بگوییم تنها صداست که میماند، با این حال ۲۲ سال پس از شهادت او نیز هنوز صدای اوست که در گوش جان مخاطبانش باقی مانده است.
اگر روزی او در متنهایش نمینوشت که «پندار ما این است که شهدا رفتهاند و ما ماندهایم» امروز دیگر نمیشد بدون هیچ تردیدی بر صدق این ادعا صحه گذاشت که «زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند.»
شهید آوینی از معدود شخصیتهای فرهنگی است که در میان همه گروههای اجتماعی انقلابی محبوبیتی ویژه دارد. عامه مردم آوینی را از مجموعههایی که در روزهای دفاع مقدس درباره جبهه و دفاع مقدس میساخت و پس از آن در قالب برنامه «روایت فتح» ساخته شد، میشناسند. همچنین قشر فرهیخته جامعه آوینی را از مقالات و سرمقالههایی که او در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر میکرد، میشناختند.
وقتی در بهار ۱۳۷۲ سیدمرتضی آوینی شهید شد کسی باور نداشت رهبر انقلاب در مراسم تشییعاش حضور یابند. وقتی ایشان در پیامشان او را «سید شهیدان اهل قلم» خواندند ماجرا حیرت انگیزتر شد. بنابراین اهالی قلم بازنشر آثار سید مرتضی آوینی را که دیگر شهید آوینی شده بود، جسته و گریخته و به صورت خودجوش آغاز کردند. اکثر آنها همان نوشتههایش بود که به صورت مقالههایی پیشتر مثلا در ماهنامه سوره منتشر شده بود.کمی بعد روایت فتح با متمرکز کردن آثار در یک قالب، نوشتههای شهید آوینی را در نشر ساقی منتشر کرد. فعالیتی که تا سال ۸۸ ادامه داشت.
پس از آن در سال ۹۰ مریم امینی همسر شهید آوینی از تصمیم خود مبنی بر انتشار مجدد آثار شهید آوینی سخن گفت و افزود: «در سالهای گذشته، قراردادهایی برای چاپ آثار شهید آوینی در انتشارات ساقی داشتم و اگرچه از کیفیت چاپ این آثار بسیار راضی بودم، ترجیح دادم این کتابها را در یک انتشارات غیردولتی منتشر کنم.»
وی همچنین در جای دیگری گفت: «آثار شهید آوینی پس از شهادتشان ابتدا به صورت پراکنده و محدود توسط «کانون فرهنگی هنری ایثارگران» به چاپ رسیدند و سپس «نشر ساقی»، متولی این امر شد. خودتان بهتر میدانید که در همه مؤسسات دولتی احتمال این هست که امور اجرایی تحتالشعاع امور مدیریتی قرار گیرند. مثلاً در اثر تغییر مسئولان و مدیران در سطوح بالا، نظم معمول کارهای اجرایی دچار اختلال شود و باعث جابهجایی در اولویتها و تخصیص بودجه شود. یکی از ملاحظات ما این بود که نشر آثار مکتوب شهید آوینی در یک انتشارات خصوصی باعث میشود که کار انتشارات از چرخه اینگونه مسائل حاشیهای خارج شود و رابطه مستقیمتری با مخاطبان و بازار داشته باشد. نکته مهم دیگر مسئله توزیع بود. کتابهای شهید آوینی به زحمت در چند کتابفروشی قابل دسترس بودند...»
پس از آن امتیاز نشر کتابهای شهید آوینی به همسر شهید آوینی (مریم امینی) تعلق گرفت و مجوز انتشارات «واحه» نیز به اسم او صادر شد. این انتشارات نیز در متنی رسمی با اشاره به هدف انتشارات واحه از سر و سامان دادن به نشر و توزیع استاندارد این کتابها و رساندنشان به دست مخاطبان گسترده نوشتههای شهید آوینی خبر داد. انتشارات واحه طی سالهای پس از این انتقال، تعدادی از آثار شهید آوینی را با قالبی جدید منتشر و برای گسترش کار خود شیوههایی جدید اتخاذ کرد.
از همان ابتدا این رویه را برخی پذیرفتند و برخی دیگر نه. همزمان شدن این مسائل و تشکیل انتشارات جدید با حواشی سیاسیای که در سال ۸۸ پیرامون برخی اظهار نظرهای خانواده شهید آوینی ایجاد شده بود، سوژه و دستمایه خبری برخی رسانهها شده بود. این رسانهها معتقد بودند از مواضع خانواده شهید آوینی اینطور برمیآید که جهتگیریهای آنان خلاف جهتگیریها و مواضع شهید آوینی شده است.آنها مدام روی این مسأله تأکید داشتند که از بایکوت برخی اندیشههای آوینی نگرانند. ابراز نگرانی آنان پیرامون آن چیزی بود که آن را دستکاری اصطلاحاً «ورژن انقلابی آوینی» و تبدیل او به یک «آوینی خنثی و بی دغدغه» می خواندند. این مسأله با همه فراز و فرودهای جبههای و سیاسی خود در تب و تاب رسانهها بود.
بعد از این مسائل بود که علایی مدیر انتشارات روایت فتح، انتشاراتی که ۱۵ اثر از دستنوشتههای شهید آوینی را تا سال ۱۳۸۸ منتشر کرده است، لب به سخن گشود. او حیات موسسه روایت فتح را وابسته به حیات اندیشههای شهید آوینی میداند و میگوید: تفکیک فعالیتهای موسسه انتشاراتی روایت فتح از اندیشههای شهید آوینی امکانپذیر نیست. متاسفانه با حذف نشر آثار شهید آوینی از فعالیتهای انتشاراتی موسسه، تاحدودی این اتفاق افتاد و همکارانمان کمتر به سمت اندیشههای وی حرکت کردند.
او اندیشههای شهید آوینی را متعلق به نظام جمهوری اسلامی ایران میداند و معتقد است، همه اندیشمندان جامعه میتوانند در حوزه فکری او بنویسند.
با این وجود انتشارات روایت فتح نیز در سالهای اخیر تلاش کرد تا نام «روایت فتح» را که به نوعی با نام «آوینی» گره خورده است زنده نگه دارد. این موسسه در روزهای نمایشگاه کتاب تهران نیز ۵ جلد از مجموعه ۱۵ جلدی «با من سخن بگو» را منتشر کرد، مجموعهای که تک جملههایی از آثار تصویری و مکتوبات سید مرتضی آوینی بدون دخل و تصرف برگرفته شده بود و نگاه راستین سید شهیدان اهل قلم به حقایق مدنظر جبهه انقلاب اسلامی را بازتاب میدهد.
این ۵ جلد در موضوعات «انقلاب اسلامی»، «تمدن غرب»، «آمریکا»، «جنگ تحمیلی» و «ولایت فقیه» از نگاه شهید آوینی منتشر شده بود که در مدت اندک پس از انتشار در نمایشگاه کتاب بیست و هشتم عرضه شد و مورد استقبال مخاطبانش قرار گرفت.
تصویر ۵ جلد از مجموعه ۱۵ جلدی «با من سخن بگو» که روایت فتح برگرفته از نوشتههای شهید آوینی برای رسانههای کثیر الانتشار بوده، منتشر کرده است
اما یک سؤال و احتمالاً یک جنجال رسانهای جدید پیرامون این سؤال قرار است به راه بیافتد. با توجه به اینکه حق انتشار آثار شهید آوینی به همسر او «مریم امینی» واگذار شده است، تکلیف این مجموعه منتشر شده از سوی روایت فتح چه میشود؟ برخی انتشار آثار خصوصی و دستنوشتههای شخصی آوینی و انحصار آن توسط خانوادهاش را میپذیرند اما درباره آثاری از او که پیش از این به صورت عمومی و برای رسانههای کثیرالانتشار نشر یافته است، انقُلت دارند. آن ها میگویند که حقوق این آثار متعلق به خود شهید آوینی هم نیست و در اختیار آن رسانهها بوده است. گویا مجموعهای که جدیداً توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است هم چنین ویژگیای دارد.
محل سؤال درست همینجاست که برخی جملات، مقالات و سرمقالههای شهید آوینی بارها و بارها در روزنامههای کثیرالانتشار ایران و برای آنان نوشته و منتشر شده و یا در جریان مستندهای او از شبکههای مختلف صدا و سیما پخش شده است و امروز دیگر در دسترس همگان قرار دارد. مطالبی که از روال مرسوم این طور بر میآید که حقوق مالکیت آنان در اختیار این رسانهها است. حال آیا این آثار باز هم مشمول قانون حقوق مولف خواهد شد؟ قرائت قانون حقوق مالکیت فکری و معنوی درباره این بخش از آثار شهید آوینی چیست؟
برخی منتقدان، محقق شدن این مسأله را رویهای اشتباه میدانند و این رویکرد را محدودسازی آرا و عقاید آوینی تفسیر میکنند. این منتقدان پیش از این هم همانطور که گفته شد در رسانههایشان بارها به بیان علنی این اعتراض پرداختهاند. آنها مدعی این مسأله هستند و برای آن اظهار نگرانی میکنند که این احتمال وجود دارد که اگر آثار او در نشر محدودسازی و منحصراً در اختیار خانواده او باشد، عقاید او درباره «آمریکا»، «تمدن غرب»، «ولایت فقیه» و ... بایکوت و سانسور میشود. مسألهای که هنوز برای آن تأییدیه یا ردیهای یافت نشده است.
باید دید سرنوشت آثار جدید موسسه روایت فتح که برگرفته از نوشتههای شهید آوینی است، چه میشود؟ آیا انتشار این آثار ادامه خواهد داشت یا نشر آنها متوقف میشود؟ آیا خانم امینی برای نشر این آثار اعتراض میکند؟تصمیم ارشاد درباره این آثار چیست؟ منتقدانِ مالکانِ انحصاری آثار شهید آوینی چه واکنشی دارند؟
اگر روزی او در متنهایش نمینوشت که «پندار ما این است که شهدا رفتهاند و ما ماندهایم» امروز دیگر نمیشد بدون هیچ تردیدی بر صدق این ادعا صحه گذاشت که «زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند.»
شهید آوینی از معدود شخصیتهای فرهنگی است که در میان همه گروههای اجتماعی انقلابی محبوبیتی ویژه دارد. عامه مردم آوینی را از مجموعههایی که در روزهای دفاع مقدس درباره جبهه و دفاع مقدس میساخت و پس از آن در قالب برنامه «روایت فتح» ساخته شد، میشناسند. همچنین قشر فرهیخته جامعه آوینی را از مقالات و سرمقالههایی که او در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر میکرد، میشناختند.
وقتی در بهار ۱۳۷۲ سیدمرتضی آوینی شهید شد کسی باور نداشت رهبر انقلاب در مراسم تشییعاش حضور یابند. وقتی ایشان در پیامشان او را «سید شهیدان اهل قلم» خواندند ماجرا حیرت انگیزتر شد. بنابراین اهالی قلم بازنشر آثار سید مرتضی آوینی را که دیگر شهید آوینی شده بود، جسته و گریخته و به صورت خودجوش آغاز کردند. اکثر آنها همان نوشتههایش بود که به صورت مقالههایی پیشتر مثلا در ماهنامه سوره منتشر شده بود.کمی بعد روایت فتح با متمرکز کردن آثار در یک قالب، نوشتههای شهید آوینی را در نشر ساقی منتشر کرد. فعالیتی که تا سال ۸۸ ادامه داشت.
پس از آن در سال ۹۰ مریم امینی همسر شهید آوینی از تصمیم خود مبنی بر انتشار مجدد آثار شهید آوینی سخن گفت و افزود: «در سالهای گذشته، قراردادهایی برای چاپ آثار شهید آوینی در انتشارات ساقی داشتم و اگرچه از کیفیت چاپ این آثار بسیار راضی بودم، ترجیح دادم این کتابها را در یک انتشارات غیردولتی منتشر کنم.»
وی همچنین در جای دیگری گفت: «آثار شهید آوینی پس از شهادتشان ابتدا به صورت پراکنده و محدود توسط «کانون فرهنگی هنری ایثارگران» به چاپ رسیدند و سپس «نشر ساقی»، متولی این امر شد. خودتان بهتر میدانید که در همه مؤسسات دولتی احتمال این هست که امور اجرایی تحتالشعاع امور مدیریتی قرار گیرند. مثلاً در اثر تغییر مسئولان و مدیران در سطوح بالا، نظم معمول کارهای اجرایی دچار اختلال شود و باعث جابهجایی در اولویتها و تخصیص بودجه شود. یکی از ملاحظات ما این بود که نشر آثار مکتوب شهید آوینی در یک انتشارات خصوصی باعث میشود که کار انتشارات از چرخه اینگونه مسائل حاشیهای خارج شود و رابطه مستقیمتری با مخاطبان و بازار داشته باشد. نکته مهم دیگر مسئله توزیع بود. کتابهای شهید آوینی به زحمت در چند کتابفروشی قابل دسترس بودند...»
پس از آن امتیاز نشر کتابهای شهید آوینی به همسر شهید آوینی (مریم امینی) تعلق گرفت و مجوز انتشارات «واحه» نیز به اسم او صادر شد. این انتشارات نیز در متنی رسمی با اشاره به هدف انتشارات واحه از سر و سامان دادن به نشر و توزیع استاندارد این کتابها و رساندنشان به دست مخاطبان گسترده نوشتههای شهید آوینی خبر داد. انتشارات واحه طی سالهای پس از این انتقال، تعدادی از آثار شهید آوینی را با قالبی جدید منتشر و برای گسترش کار خود شیوههایی جدید اتخاذ کرد.
از همان ابتدا این رویه را برخی پذیرفتند و برخی دیگر نه. همزمان شدن این مسائل و تشکیل انتشارات جدید با حواشی سیاسیای که در سال ۸۸ پیرامون برخی اظهار نظرهای خانواده شهید آوینی ایجاد شده بود، سوژه و دستمایه خبری برخی رسانهها شده بود. این رسانهها معتقد بودند از مواضع خانواده شهید آوینی اینطور برمیآید که جهتگیریهای آنان خلاف جهتگیریها و مواضع شهید آوینی شده است.آنها مدام روی این مسأله تأکید داشتند که از بایکوت برخی اندیشههای آوینی نگرانند. ابراز نگرانی آنان پیرامون آن چیزی بود که آن را دستکاری اصطلاحاً «ورژن انقلابی آوینی» و تبدیل او به یک «آوینی خنثی و بی دغدغه» می خواندند. این مسأله با همه فراز و فرودهای جبههای و سیاسی خود در تب و تاب رسانهها بود.
بعد از این مسائل بود که علایی مدیر انتشارات روایت فتح، انتشاراتی که ۱۵ اثر از دستنوشتههای شهید آوینی را تا سال ۱۳۸۸ منتشر کرده است، لب به سخن گشود. او حیات موسسه روایت فتح را وابسته به حیات اندیشههای شهید آوینی میداند و میگوید: تفکیک فعالیتهای موسسه انتشاراتی روایت فتح از اندیشههای شهید آوینی امکانپذیر نیست. متاسفانه با حذف نشر آثار شهید آوینی از فعالیتهای انتشاراتی موسسه، تاحدودی این اتفاق افتاد و همکارانمان کمتر به سمت اندیشههای وی حرکت کردند.
او اندیشههای شهید آوینی را متعلق به نظام جمهوری اسلامی ایران میداند و معتقد است، همه اندیشمندان جامعه میتوانند در حوزه فکری او بنویسند.
با این وجود انتشارات روایت فتح نیز در سالهای اخیر تلاش کرد تا نام «روایت فتح» را که به نوعی با نام «آوینی» گره خورده است زنده نگه دارد. این موسسه در روزهای نمایشگاه کتاب تهران نیز ۵ جلد از مجموعه ۱۵ جلدی «با من سخن بگو» را منتشر کرد، مجموعهای که تک جملههایی از آثار تصویری و مکتوبات سید مرتضی آوینی بدون دخل و تصرف برگرفته شده بود و نگاه راستین سید شهیدان اهل قلم به حقایق مدنظر جبهه انقلاب اسلامی را بازتاب میدهد.
این ۵ جلد در موضوعات «انقلاب اسلامی»، «تمدن غرب»، «آمریکا»، «جنگ تحمیلی» و «ولایت فقیه» از نگاه شهید آوینی منتشر شده بود که در مدت اندک پس از انتشار در نمایشگاه کتاب بیست و هشتم عرضه شد و مورد استقبال مخاطبانش قرار گرفت.
تصویر ۵ جلد از مجموعه ۱۵ جلدی «با من سخن بگو» که روایت فتح برگرفته از نوشتههای شهید آوینی برای رسانههای کثیر الانتشار بوده، منتشر کرده است
اما یک سؤال و احتمالاً یک جنجال رسانهای جدید پیرامون این سؤال قرار است به راه بیافتد. با توجه به اینکه حق انتشار آثار شهید آوینی به همسر او «مریم امینی» واگذار شده است، تکلیف این مجموعه منتشر شده از سوی روایت فتح چه میشود؟ برخی انتشار آثار خصوصی و دستنوشتههای شخصی آوینی و انحصار آن توسط خانوادهاش را میپذیرند اما درباره آثاری از او که پیش از این به صورت عمومی و برای رسانههای کثیرالانتشار نشر یافته است، انقُلت دارند. آن ها میگویند که حقوق این آثار متعلق به خود شهید آوینی هم نیست و در اختیار آن رسانهها بوده است. گویا مجموعهای که جدیداً توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است هم چنین ویژگیای دارد.
محل سؤال درست همینجاست که برخی جملات، مقالات و سرمقالههای شهید آوینی بارها و بارها در روزنامههای کثیرالانتشار ایران و برای آنان نوشته و منتشر شده و یا در جریان مستندهای او از شبکههای مختلف صدا و سیما پخش شده است و امروز دیگر در دسترس همگان قرار دارد. مطالبی که از روال مرسوم این طور بر میآید که حقوق مالکیت آنان در اختیار این رسانهها است. حال آیا این آثار باز هم مشمول قانون حقوق مولف خواهد شد؟ قرائت قانون حقوق مالکیت فکری و معنوی درباره این بخش از آثار شهید آوینی چیست؟
برخی منتقدان، محقق شدن این مسأله را رویهای اشتباه میدانند و این رویکرد را محدودسازی آرا و عقاید آوینی تفسیر میکنند. این منتقدان پیش از این هم همانطور که گفته شد در رسانههایشان بارها به بیان علنی این اعتراض پرداختهاند. آنها مدعی این مسأله هستند و برای آن اظهار نگرانی میکنند که این احتمال وجود دارد که اگر آثار او در نشر محدودسازی و منحصراً در اختیار خانواده او باشد، عقاید او درباره «آمریکا»، «تمدن غرب»، «ولایت فقیه» و ... بایکوت و سانسور میشود. مسألهای که هنوز برای آن تأییدیه یا ردیهای یافت نشده است.
باید دید سرنوشت آثار جدید موسسه روایت فتح که برگرفته از نوشتههای شهید آوینی است، چه میشود؟ آیا انتشار این آثار ادامه خواهد داشت یا نشر آنها متوقف میشود؟ آیا خانم امینی برای نشر این آثار اعتراض میکند؟تصمیم ارشاد درباره این آثار چیست؟ منتقدانِ مالکانِ انحصاری آثار شهید آوینی چه واکنشی دارند؟