اگر دولتهای گذشته به این سطح گسترده از زیادهخواهیهای غرب پاسخ مثبت داده و کوتاه آمدهاند پس چرا اکنون در نقطه صفر از مذاکرات هستیم و آن چه که غرب نام ابهام بر آن میگذارد پابرجاست؟
شهدای ایران: محمد جواد ظریف روز دوشنبه از اجازه دولت سابق برای مصاحبه با دانشمندان هستهای کشورمان توسط مأموران آژانس خبر داد. ظریف معتقد است در آن دوران با افراد مختلف در ایران مصاحبه شده است و حتی ماموران آژانس از مراکز و اماکن مربوطه بازدید کردند، اما هیچ ابهامی پیدا نشد. هرچند پاسخ دفتر احمدینژاد درخصوص کذب بودن سخنان ظریف باز فضا را به سمتی هل داد که دو طیف افراطی موافق و مخالف مذاکرات به تقابل بپردازند اما سؤالاتی در این میان وجود دارد که لازم است از طرف تیم مذاکره کننده پاسخ داده شود.
فرض را بر این میگذاریم این قبیل مصاحبهها و بازرسیها در زمان احمدینژاد هم انجام شده است وقتی طرف غربی علنا عنوان میکند که ایران نظام بازرسیهای بیسابقهای را پذیرفته است یعنی قائل به این است که اگر این بازرسیها در جهان بیسابقه نباشند لااقل در ایران بیسابقه هستند. هیچکس منکر این موضوع نیست که بازرسان آژانس سابقا از فردو بازدید کردهاند و جزئیات این بازرسیها بارها به وسیله رسانهها در اختیار افکار عمومی قرار گرفته است اما بازرسی بیسابقهای که مقامات آمریکایی آن را مطرح میکنند باعث نگرانی داخلی شده است.
از مجموع سخنان مقامات آمریکایی و آژانس این طور فهم میشود که تیم مذاکره کننده غربی توقع دارد بدون هیچ ممانعتی از هر نقطهای در کشور بازدید کند و برای تسهیل این مطالبهاش موارد بیشماری را در بندهای بیانیه لوزان گنجانده که اجازه هر سوءاستفادهای را برای بازرسان فراهم میکند.
از طرف دیگر نباید فراموش کرد سیاستهای کلی نظام را رفتار دولت قبل تعیین نمیکند و تیم مذاکره کننده که دائما به نظارت جدی و مستقیم رهبر انقلاب بر روند مذاکرات تاکید دارد، فرمایشات ایشان در دانشگاه امام حسین(ع) که صریحا و علنا بر عدم اجازه برای مصاحبه با دانشمندان هستهای فرمان میداد چگونه قابل تفسیر است؟
به نظر میرسد برخی تلاش دارند برای شانه خالی کردن از تعهدات و تکالیف، برای افکار عمومی سابقهسازی کرده و آنان را در برابر ابهامات گسترده و کارشناسی دست بسته نگاه دارند. باید گفت که اکنون مهم نیست دولتهای گذشته چه رفتار درست یا غلطی را در موضوع هستهای اتخاذ کردند بلکه آن چه که در حال حاضر دارای اهمیت مینماید جلوگیری از یک کلاهبرداری است. غرب میخواهد به اسم توافق و به کام جاسوسان اهداف دیگرش را در خاک جمهوری اسلامی پیاده کند.
ضمنا باید گفت اگر دولتهای گذشته به این سطح گسترده از زیادهخواهیهای غرب پاسخ مثبت داده و کوتاه آمدهاند پس چرا اکنون در نقطه صفر از مذاکرات هستیم و آن چه که غرب نام ابهام بر آن میگذارد پابرجاست؟ این معنای گزیده شدن از یک سوراخ برای دوبار را به ذهن تقریب نمیدهد؟
شاید دوباره ضرورت داشته باشد تیم مذاکره کننده را متوجه بخشی از سابقه نهچندان مطلوب غربیها در عمل نکردن به توافقاتشان کنیم. وقتی در اوج مذاکرات هستهای شاهد اظهارنظرها و رفتارهای مقامات آمریکایی هستیم که نهتنها با توافق ژنو و بیانیه لوزان در تناقض است بلکه عملا دهنکجی به مذاکرات محسوب میشود.
متاسفانه این طور به نظر میرسد که برخی افراد در تیم مذاکره قصد دارند مشی سایر بخشهای دولت را در پیش بگیرند و منطق ضعیف خود در پاسخ به اظهارات کارشناسان را با فرار به سمت دوقطبی احمدینژاد ـ روحانی پنهان نمایند. باید یادآوری کرد که هر آنچه از مذاکرات حاصل شود مرتبط با منافع ملی است و کشاندن آن به عرصه جریانات سیاسی داخلی کاملا غیرمنطقی و بیخردانه است.
همه جریانات سیاسی داخلی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب تایید میکنند که آمریکاییها قابل اعتماد نیستند و اگر چنین توافقی بر سر مشی آمریکا در رفتار با کشورمان وجود دارد تیم مذاکره کننده باید پاسخ دهد که چه تدابیری اندیشیده تا طرف مقابل روش گذشته خود را تکرار نکند.
زمانی که پس از بیانیه لوزان کارشناسان نگرانی خود را از بندهای قرائت شده اعلام کردند آقایان ظریف، عراقچی و برخی دیگر از کارشناسان؛ منتقدان، مردم و افکار عمومی را به اصلاح در توافق نهایی ارجاع میدادند اما ظاهرا هر چه به پایان مدت باقی مانده برای توافق نزدیک میشویم قرائت آمریکایی مذاکرات نزدیکتر به واقعیت جلوه میکند.
جالب آنجاست که ایران طی ده سال گذشته تمام تعهدات خود را انجام داده و با این وجود هیچ ابهامی از بازرسان آژانس رفع نشده است و بهانهتراشی مقامات غربی یک سیر صعودی بینظیر دنبال کرده است.
توصیه میشود آقای ظریف همانطور که ادبیات دولتمردان گذشته را تخطئه کرده و سیاستگذاری آنان را در تمام امور غیرکارشناسی نامیدند، این بار برای مشروعیت بخشی به عملکرد خود از دولت گذشته هزینه نکنند.
*جهان نیوز
فرض را بر این میگذاریم این قبیل مصاحبهها و بازرسیها در زمان احمدینژاد هم انجام شده است وقتی طرف غربی علنا عنوان میکند که ایران نظام بازرسیهای بیسابقهای را پذیرفته است یعنی قائل به این است که اگر این بازرسیها در جهان بیسابقه نباشند لااقل در ایران بیسابقه هستند. هیچکس منکر این موضوع نیست که بازرسان آژانس سابقا از فردو بازدید کردهاند و جزئیات این بازرسیها بارها به وسیله رسانهها در اختیار افکار عمومی قرار گرفته است اما بازرسی بیسابقهای که مقامات آمریکایی آن را مطرح میکنند باعث نگرانی داخلی شده است.
از مجموع سخنان مقامات آمریکایی و آژانس این طور فهم میشود که تیم مذاکره کننده غربی توقع دارد بدون هیچ ممانعتی از هر نقطهای در کشور بازدید کند و برای تسهیل این مطالبهاش موارد بیشماری را در بندهای بیانیه لوزان گنجانده که اجازه هر سوءاستفادهای را برای بازرسان فراهم میکند.
از طرف دیگر نباید فراموش کرد سیاستهای کلی نظام را رفتار دولت قبل تعیین نمیکند و تیم مذاکره کننده که دائما به نظارت جدی و مستقیم رهبر انقلاب بر روند مذاکرات تاکید دارد، فرمایشات ایشان در دانشگاه امام حسین(ع) که صریحا و علنا بر عدم اجازه برای مصاحبه با دانشمندان هستهای فرمان میداد چگونه قابل تفسیر است؟
به نظر میرسد برخی تلاش دارند برای شانه خالی کردن از تعهدات و تکالیف، برای افکار عمومی سابقهسازی کرده و آنان را در برابر ابهامات گسترده و کارشناسی دست بسته نگاه دارند. باید گفت که اکنون مهم نیست دولتهای گذشته چه رفتار درست یا غلطی را در موضوع هستهای اتخاذ کردند بلکه آن چه که در حال حاضر دارای اهمیت مینماید جلوگیری از یک کلاهبرداری است. غرب میخواهد به اسم توافق و به کام جاسوسان اهداف دیگرش را در خاک جمهوری اسلامی پیاده کند.
ضمنا باید گفت اگر دولتهای گذشته به این سطح گسترده از زیادهخواهیهای غرب پاسخ مثبت داده و کوتاه آمدهاند پس چرا اکنون در نقطه صفر از مذاکرات هستیم و آن چه که غرب نام ابهام بر آن میگذارد پابرجاست؟ این معنای گزیده شدن از یک سوراخ برای دوبار را به ذهن تقریب نمیدهد؟
شاید دوباره ضرورت داشته باشد تیم مذاکره کننده را متوجه بخشی از سابقه نهچندان مطلوب غربیها در عمل نکردن به توافقاتشان کنیم. وقتی در اوج مذاکرات هستهای شاهد اظهارنظرها و رفتارهای مقامات آمریکایی هستیم که نهتنها با توافق ژنو و بیانیه لوزان در تناقض است بلکه عملا دهنکجی به مذاکرات محسوب میشود.
متاسفانه این طور به نظر میرسد که برخی افراد در تیم مذاکره قصد دارند مشی سایر بخشهای دولت را در پیش بگیرند و منطق ضعیف خود در پاسخ به اظهارات کارشناسان را با فرار به سمت دوقطبی احمدینژاد ـ روحانی پنهان نمایند. باید یادآوری کرد که هر آنچه از مذاکرات حاصل شود مرتبط با منافع ملی است و کشاندن آن به عرصه جریانات سیاسی داخلی کاملا غیرمنطقی و بیخردانه است.
همه جریانات سیاسی داخلی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب تایید میکنند که آمریکاییها قابل اعتماد نیستند و اگر چنین توافقی بر سر مشی آمریکا در رفتار با کشورمان وجود دارد تیم مذاکره کننده باید پاسخ دهد که چه تدابیری اندیشیده تا طرف مقابل روش گذشته خود را تکرار نکند.
زمانی که پس از بیانیه لوزان کارشناسان نگرانی خود را از بندهای قرائت شده اعلام کردند آقایان ظریف، عراقچی و برخی دیگر از کارشناسان؛ منتقدان، مردم و افکار عمومی را به اصلاح در توافق نهایی ارجاع میدادند اما ظاهرا هر چه به پایان مدت باقی مانده برای توافق نزدیک میشویم قرائت آمریکایی مذاکرات نزدیکتر به واقعیت جلوه میکند.
جالب آنجاست که ایران طی ده سال گذشته تمام تعهدات خود را انجام داده و با این وجود هیچ ابهامی از بازرسان آژانس رفع نشده است و بهانهتراشی مقامات غربی یک سیر صعودی بینظیر دنبال کرده است.
توصیه میشود آقای ظریف همانطور که ادبیات دولتمردان گذشته را تخطئه کرده و سیاستگذاری آنان را در تمام امور غیرکارشناسی نامیدند، این بار برای مشروعیت بخشی به عملکرد خود از دولت گذشته هزینه نکنند.
*جهان نیوز