شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۷۷۴۲۰
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۵
به‌نظر می‌آید این نوع سخن گفتن از جانب معاون رییس‌جمهور در امور زنان و خانواده به نوعی غفلت از رنجی است که همسران و مادران شهدای این سرزمین هم‌اکنون نیز در آن غوطه‌ورند؛ تنها به این دلیل که پیش از نام آن‌ها عنوان شهیده قرار نگرفته است
به گزارش شهدای ایران؛  تا کجا لازم است زنانه و مردانه باشیم؟ مرز انسانیت از کجا آغاز می‌شود؟ چه لزوم و اصراری است که در برابر هر واقعیت خوب و بدی از حدود زنان و مردان سخن بگوییم؟ چه ضرورتی دارد که در هر اتفاقی اصرار به حضور زنان در آن داشته باشیم؟ آیا تذکر این نکته که زنان نیز در هر اتفاقی نقش داشته‌اند، نوعی بی‌مقدارکردن ارزش کاری که بی‌توقع و چشم‌داشت انجام شده است، نیست؟
 
این روزها خبری در رسانه‌ها منتشر شده است مبنی بر این‌که شهیندخت مولاوردی؛ معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، در همایشی در خرمشهر جمله‌ای بدین مضمون بیان کرد: "زنان در دفاع مقدس، شهادت و شهامت را از انحصار مردان درآوردند و نام نیک خود را در دوران حماسه و ایثار جاودان کردند."
 
در میان خوانده و شنیده‌های سال‌هایی که از جنگ تحمیلی و حتی پیش از آن در مبارزات پیش از انقلاب و حوادث رخداد این اتفاق بزرگ آمده است، جایی شنیده یا نوشته نشده است که انقلاب و دستاورهای آن، جنگ تحمیلی و پیروزهای آن، در انحصار مردان قرار بوده باشد و تنها از آن‌ها نام برده یا تجلیل شده باشد.
 
در ادبیات دینی وظیفه جنگ تا آن‌جاکه شرایط اقتضا می‌کند بر مردان واجب کفایی است و پس از آن، چنان‌چه به همکاری و نیروهای بیش‌تری نیاز باشد، حضور زنان واجب عینی می‌شود و آن‌ها وظیفه دارند تا در خط مقدم حاضر شوند و از بذل جان خود نیز دریغ نکنند.
 
تشخیص این امر بر عهده امام حاضر یا در زمان غیبت ایشان بر عهده نایب یا ولی‌فقیه است. در تمام دوران جنگ تحمیلی فتوا یا حکمی مبنی بر لزوم یا ضرورت حضور زنان در خط مقدم جبهه‌ها صادر نشد، اما حضور زنان در مقام پشتیبانی مادی و معنوی از پدران، همسران، فرزندان و برادران تا روزهای پایانی جنگ ادامه داشت. آیا این نوع حضور شایسته آن میزان ارزش و اعتبار نیست که ضرورتاً باید زنان در جبهه‌های جنگ به شهادت برسند تا عرصه شهادت و شهامت از انحصار مردان خارج شود و زنان به آن راه یابند؟
 
شهادت هنر مردان خداست. مقام و منزلتی که نصیب هر آن‌کس شود، مقامی عظیم نزد خداوند می‌یابد. تا آن‌جاکه خداوند آن‌ها را جزو میرندگان قرار نداده و آن‌ها را زنده و روزی‌خورنده نزد خود معرفی می‌کند. شهادت با بذل جان شهید تمام می‌شود و جای خالی او را دیگر هم‌رزمانش پر خواهند کرد، اما نکته آن‌جا است که بازماندگان این افراد با چه سرنوشتی روبه‌رو خواهند بود. از دست دادن پدر، همسر، برادر یا فرزند برای زنان اتفاقی است که باید تا پایان عمر با آن همراه باشند و حوادث جنبی ناشی از آن را مدیریت کنند.
 
زنی که همسر از دست داده، مادری که فرزند از دست داده، خواهری که برادر از دست داده، همگی درگیر ماجرایی می‌شوند که تنها امید به لطف خداوند و در نظر گرفتن جان عزیز ازدست‌رفته به‌عنوان هدیه‌ای به پیشگاه او، تحمل آن را ممکن می‌کند. از دست دادن همسری که مدار خانواده بر محور او می‌چرخد یا فرزندی که نتیجه و ثمره عمر مادر است، آن‌چنان آسان نیست که نادیده بماند و تنها به دلیل آن‌که این زنان به مقام شهادت دست نیافته‌اند، نادیده گرفته شود.
 
به‌نظر می‌آید این نوع سخن گفتن از جانب معاون رییس‌جمهور در امور زنان و خانواده به نوعی غفلت از رنجی است که همسران و مادران شهدای این سرزمین هم‌اکنون نیز در آن غوطه‌ورند؛ تنها به این دلیل که پیش از نام آن‌ها عنوان شهیده قرار نگرفته است.
 
ادامه حیات این مادران و همسران گران‌قدر، رنجی است که انجام تکلیف آن را ممکن می‌کند؛ از آن جهت که دشمنان این فکر باطل را به خود راه ندهند که با گرفتن جان عزیزان این زنان، آن‌ها را نیز از پای انداخته‌اند یا در ایمان‌شان خللی وارد کرده‌اند. سهم و اجر این زنان که سال‌های عمر خود را در تنهایی و با غم و داغ ازدست‌دادن عزیران‌شان سپری کرده و می‌کنند، کمتر از مقام عزیز شهیدشان نیست.
 
شهادت هیچ‌گاه عرصه مردان نبوده و در انحصار آن‌ها نیست. هیچ فرد یا گروهی از مردان نیز ادعای چنین انحصاری را نداشته است. از صدر اسلام تاکنون زنان هر کجا که تکلیف آن‌ها بوده است، به حکم انسانیت و به دستور دین در عرصه حاضر شده و تا پای جان نیز پیش رفته‌اند.
 
دستور دین مبنی بر وجوب جهاد بر مردان امتیازی برای آن‌ها محسوب نمی‌شود که زنان از آن منع شده باشند، بلکه تکلیفی است که خداوند بر عهده آن‌ها گذاشته و همانند هر تکلیف دیگری برای آن پاداشی قرار داده است. نکته دیگر آن‌که زنان از منظر دین در موقعیت ویژه‌ای قرار داشته و تکالیف و وظایف خاص خود را دارند. تشویق و تحریض مردان برای شرکت در جهاد از اهم این وظایف است. زنان به‌واسطه عاطفه و وابستگی قلبی به همسران و فرزندان خود، بزرگ‌ترین از خودگذشتگی را در تشویق مردان خود برای دفاع از دین خداوند و سرزمین انجام داده‌اند. دلواپسی و انتظار هر روزه برای سلامتی عزیزان و صبر و بردباری در هنگام از دست دادن آن‌ها و حفاظت از بازماندگان‌شان، مقامی کمتر از شهادت ندارد.
 
واضح و مبرهن است که منظور معاون رییس‌جمهور در امور زنان و خانواده دفاع از عملکرد زنان در طی دوران دفاع مقدس است، اما لازم است که در انتخاب عبارات و مفهوم و معنای وابسته به آن با تفطن بیش‌تری عمل شود. شایسته‌تر آن است که به‌جای این نوع ادبیات که به‌نظر می‌رسد به‌نوعی تلاش برای نمایاندن زنان و نقش آن‌ها در طی دوران جنگ تحمیلی است، به اقدامات نادیده زنان در امر حمایت و پشتیبانی در پشت خاکریزها، به تلاش سازنده آن‌ها برای اداره و مدیریت زندگی پس از ازدست‌دادن مردان، انجام هم‌زمان نقش پدری و مادری، ترجیح تنهایی یا ازدواج مجدد بنا به مصلحت اشاره شود که کمتر از شهادت نیست نه آن‌که به بارزترین جنبه جنگ و جهاد که شهادت است استناد شود و اعلام شود که زنان شهیده انحصار این امر را از دست مردان خارج کرده‌اند.
 
هر یک از زنان و مردان وظیفه و تکالیفی برعهده دارند و اگر شارع از زنان نخواسته است که در گام نخست همراه مردان وارد معرکه جنگ شوند، چیزی از ارزش آن‌هت نمی‌کاهد؛ چراکه اطاعت از فرمان دین، کمالی است که ارزش و پاداش خاص خود را دارد. در نظر داشتن این نکات سبب می‌شود که با اندیشه پیشین به انتخاب جملات در خصوص امر حساسی چون جهاد و شهادت و مرزهای زنانه و مردانه آن ورود شد. امر دین موقعیتی نیست که در آن جنسیت مطرح باشد، بلکه جایگاهی است که میزان فرمان‌برداری از امر خداوند در بذل جان یا تحمل از دست دادن عزیزان سنجیده می‌شود؛ قضاوت در پاداش‌دهی آن بر عهده پرودگار است نه انسان‌ها.
انتشار یافته: ۲
غیر قابل انتشار: ۲
خادم الحسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
0
0
معاون امورزنان آنقدرکه بفکرقروفرشه چی میفهمه همسران ومادران شهداچه کشیده ومیکشندفقط اطوارشوپیگیری کنه دیگه وقت اضافه نمیاره به موضوعات مهم فکرکنه
مولوی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
0
0
باسلام باید خانم مولاوردی کمی اطلاعاتش را در مورد نقش زنان در دفاع مقدس بالا ببرد یادم میاد سال 67 را زمانی که منافقین با حمایت دولتهای غربی و رژیم بعث عراق تا نزدیکی کرمانشاه رسیده بودند من آن زمان نیروی رسمی سپاه و در بسیج خواهران خدمت میکردم تمام وقت و شبانه روز تلاش میکردیم برای آموزش و آمادگی خواهران برای دفاع از شهر نهاوند مردان و برادران ما به جبهه رفته بودند زنان مردان خانواده را تشویق به اعزام میکردند آنقدر نیرو جلوی سپاه ریخته بود که سپاه با بلندگو اعلام میکرد نیرو نیاز نداریم به خانه هاتان برگردید اگه نیرو نیاز باشد اعلام میکنیم زنان شهر و روستاها در آمادگی کامل بودند در شهر جلوی خانه ها سنگر بندی کرده بودند. آن زمان خواهران هم برای اعزام اعلام آمادگی کرده بودند ولی هیچ خواهری به جبهه اعزام نشد . میدانی چرا خانم مولاوردی؟ چون ما ناموس این مملکت بودیم این جمله مسئول محترم دفتر حضرت امام بود در پاسخ تماس تلفنی بنده که پافشاری میکردم حضرت امام اجازه دهند که ما زنان که توانایی دفاع داریم به جبهه اعزام شویم ایشان فرمودند امام میفرمایند شما ناموس این مملکت هستید و تابرادران شما زنده هستند نیاز به حضور شما در خط مقدم نیست شما همچنان از برادرانتان پشتیبانی کنید . خانم مولاوردی آن روز من احساس غرور کردم که چقدر زنان حرمت دارند و به برادرانم درجبهه و خون ریخته شده برادرم افتخار کردم که چقدر با غیرتند به امام عزیزم بالیدم که چقدر به زنان مملکتم ارزش داده . خانم مولاوردی کجا بودی در دوران دفاع مقدس برادران عزیز ما را ببینی که با پیکر چاک چاک برمیگشتند تا ما (ناموس مملکت) مورد اهانت و بی حرمتی قرار نگیریم و تنها وصیتشان به خواهرانشان توصیه به زندگی زینبی و حفظ ارزشها و حفظ حجاب بود راستی چقدر شما در جهت حفظ ارزشهایی که شهدا به خاطرش جان دادند تلاش کرده ای؟ چقدر برای فرهنگ سازی و ترویج فرهنگ فاطمی و زینبی (س) برای زنان این سرزمین تلاش کرده ای؟ برای حفظ شان و منزلت و حجاب زنان این مملکت چکار کرده ای؟ خانم مولاوردی عزیز ترین دوستا و همکارانم را خودم رو به قبله کردم خودم پیکر پاکشان را کفن کردم آنها یا ترور شدند یا زیر موشکباران و یادر حال انجام وظیفه آماده گی دفاعی شهید شدند و یک ارزو بیشتر نداشتند و آن اینکه جامعه ما سالم باشد و زنانمان فاطمی زندگی کنند ارزشهای اسلامی در مملکتشان حاکم باشد.نه........... چه بگویم ؟ آن همه سال تلاش دغدغه ما چی بود و دغدغه شما چیه؟ حالا هم با گذشت این همه سال همکاران من که همسر و مادر شهید و یا همسر جانباز بودند چطور زندگی کردند و چه دغدغه ای دارند شما چگونه زیستی و چه دغدغه ای داری؟ خانم مولاوردی همسران جانباز این مملکت هنوز آثار جنگ در زندگیشان حاکم است هنوز شب و روز همسرانشان با مرگ دست و پنجه نرم میکنند به چه قیمتی ؟ چرا به ارزشهای به دست آمده لگد میزنی؟ چرا به جای ترویج فرهنگ فاطمی دست و پامیزنید و تلاش میکنید فرهنگ مبتذل غرب بردختران و زنان جامعه اسلامی ما حاکم شود؟ درد خانواده ایثارگران و جانبازان چیست ؟ و دغدغه شما چیه ؟ خانم مولاوردی وقتی جنازه برادرم و دوستانم را دیدم دلم خوش بود که آنها با خونشان درخت تنومند اسلام و انقلاب را بارور میکنند. شما با این درخت تنومند که با این همه خون آبیاری شده چه کرده و میکنید؟ بعد از 36 بهار از انقلاب وقتی وارد خیابانهای تهران میشوم حالم به هم میخورد از این همه بی عفتی ، بی غیرتی، بی بند و باری،بی فرهنگی، بی هویتی، بی ارزشی ووووووو شما را مسئول این همه می بینم و هرگز نه شهدا و نه خانواده شهدا شما را نخواهند بخشید و فردای قیامت باید پاشخگو باشید.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار