دقایق پایانی فیلم «معراجیها» نمایانگر دلاور مردان غیور غواص است که با گذشتن از جان خود زمینهساز عملیات کربلای 5 دیگر بودند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، در روزهای اخیر خبر کشف 175 دلیرمرد غواص که در عملیات کربلای چهار که مفقودالاثر شده بودند، منتشر شد. پیکرهای مطهری که مربوط به غواصان عملیات کربلای 4 در منطقه ابوفلوس است؛ برخی از این پیکرهای مطهر در زمان کشف هیچ جراحتی نداشتند و این بدان معناست که آنها زنده به گور شدند. آنها را با دستان بسته و بدون اینکه تیری شلیک کرده باشند زیر خروارها خاک دفن کرده بودند. اعلام این خبربازخوردهای فراوانی داشت اما روایت مظلومیت این شهدای غواص تنها در فیلم «معراجیها» به درستی به تصویر کشیده شد. فیلمی که در آخرین سکانسهای خود مظلومیت این عزیزان را به درستی به نمایش گذاشت. قتل عام این عزیزان را تنها فردی به تصویر کشید که از وقایع دفاع مقدس و مظلومیت رزمندهها مطلع بود.
پربیراه نیست اگر بگوییم خشنترین صحنههای مربوط به جنگ در فیلم «معراجی»هاست و واقعیت جنگ در آن این فیلم روایت شد و به درستی صحنهای طراحی شده که تداعی کننده مظلومیت شهدای غواض است. اگر در دیالوگهای انتهایی فیلم «معراجی»ها دقیق شوید خواهیم دید در فیلم عنوان می شود که عملیات کربلای 4 مقدمهای برای عملیات دیگر است. همانگونه که در دفاع مقدس رخ داد سنگینی شرایط دشوار پس از عملیات کربلای 4 ضرورت انجام عملیات دیگری را ایجاب می کرد. عملیاتی که پیروزی آن تضمین شده باشد و در نهایت آثار نامطلوب عدم فتح کربلای 4 را جبران نماید، دیدیم که کربلای 5 به فتح فاو منجر شد.
دقایق آخر فیلم «معراجی»ها نمایانگر دلاور مردان غیور غواص است که با گذشتن از جان خود زمینه ساز عملیات کربلای 5 بودند. چه رسانهای بهتر از سینما میتواند به حقایق و ایثارگری ایرانی مسلمان و رزمندگان 8 سال دفاع مقدس را به نمایش بگذارد اما در شرایطی که با سیاستگذاری دوستان رقم خورده است شاید دیگر نتوانیم شاهد ساخت فیلمهایی باشیم که این گونه دلاوریهای مردان عرصه ایثار را به تصویر بکشند. بعد از واقعه تلخی که سر فیلم رخ داد بسیاری از غرض ورزان ساخت آثار جنگی را بیهوده دانسته و با ارایه گزارش و یادداشتهای مختلف جوی رسانهای فراهم آوردند که چه نیازی برای ساخت فیلمهای با موضوع دفاع مقدس وجود دارد؟ اما همه این افراد آگاهند که فیلمسازان دنیا برای به نمایش گذاشتن آنچه که نداشتند (رشادت، شهامت، ایثار) از هیچ دروغی فروگذار نیستند.
البته ناگفته نماند که عدم حمایت از فیلمسازان در حوزه دفاع مقدس صحه بر این جو رسانهای است. وقتی حمایت از ساخت فبلمهای دفاع مقدس دیده نمیشود و هنوز بسیاری از فیلمنامههای دفاع مقدسی از جمله «سرو زیر آب» محمدعلی باشه آهنگر در صف حمایت قرار دارد، دیگر چگونه میتوان شاهد ساخت فیلم درباره شهدای مظلوم و از جان گذشته هشت سال دفاع مقدس بود.
در شرایطی سینمای دفاع مقدس اوضاع نابسامانی دارد که معلوم نیست بالاخره کدام نهاد متولی جدی و اصلی این سینما است، به طوریکه دو فیلمنامه فاخر از محمدعلی باشهآهنگر به نام «سرو زیر آب» و سیدرضا میرکریمی با نام «ابراهیم در آتش» مدتهاست در انتظار تصویب بودجه هستند و متاسفانه اخیرا نیز محمد خزاعی در مصاحبهای قابل تامل و البته دردآور از عدمبرگزاری جشنواره مقاومت به دلیل ساخته نشدن فیلم در این حوزه خبر داد و باید دید آیا سازمان سینمایی و سایر ارگانهای مدعی حمایت از سینمای دفاع مقدس برای نجات این سینما که همواره مردم از فیلمهای با کیفیت و خوب در این حوزه استقبال کردهاند؛ آیا برنامهای منسجم و کارآمد دارند یا خیر؟