مجرم سابقهداری که یک روز بعد از آزادیاش از زندان پسر جوانی را با خودرو جنسیس زیر گرفته بود، به قتل اعتراف کرد.
به گزارش شهدای ایران، شامگاه سیزدهم فروردینماه امسال، کارکنان بیمارستانی در شرق تهران مأموران پلیس را در جریان مرگ مشکوک پسر جوانی قرار دادند.
مأموران در بیمارستان با جسد بیجان پسر جوانی به نام رضا روبهرو شدند که در تصادف با یک خودروی جنسیس فوت شده بود. از سوی دیگر مشخص شد رضا در تصادف عمدی فوت شده و خودرو بعد از حادثه از محل گریخته است. بنابراین پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل و قاضی بستانزاده، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد.
نخستین تحقیقات نشان داد سرنشینان خودروی جنسیس که سه مرد و یک زن جوان بودهاند قبل از تصادف با مقتول و دوستانش نزاع خونینی را رقم زدهاند که در ادامه مقتول را با خودرو زیر گرفته و از محل گریختهاند. پس از این مأموران پلیس هویت سرنشینان خودرو را به نامهای کیانوش، سروش، جمشید و بهاره شناسایی کردند.
بررسیهای بیشتر نشان داد راننده خودروی جنسیس، کیانوش از مجرمان سابقهداری بوده که به تازگی از زندان آزاد شده است. مأموران بعد از تحقیق، کیانوش، بهاره و سروش را به همراه پسر جوان دیگری بازداشت کردند. در نخستین تحقیقات بهاره و کیانوش مدعی شدند روز حادثه جمشید درگیری را آغاز کرده و خودش راننده خودروی جنسیس بوده است.
بهاره گفت: چند سالی است با کیانوش رابطه دارم. روز حادثه کیانوش تازه از زندان آزاد شده بود به همین خاطر به دیدنش رفتم. من و کیانوش داخل خودروی جنسیس نشسته بودیم و سروش و جمشید که از دوستان کیانوش بودند به دیدن کیانوش آمدند. پس از این تلفن جمشید زنگ خورد و جمشید گفت که به طرف خیابان سراج برویم و با یکی از دوستانش قرار دارد. وقتی به خیابان سراج رسیدیم کیانوش خودرو را نگه داشت و همگی پیاده شدیم. در این لحظه مقتول به همراه دو نفر دیگر به طرف جمشید آمدند و با او احوالپرسی کردند. هنوز لحظاتی نگذشته بود که با هم درگیر شدند. پس از این جمشید پشت فرمان نشست و ما همه سوار شدیم و فرار کردیم اما چهارراه بعدی مقتول با دوستانش که قمه به دست داشتند جلوی ما را گرفتند. آنها با قمه به خودرو حمله کردند که جمشید با خودرو مقتول را زیر گرفت و فرار کردیم.
کیانوش هم در بازجوییها حرفهای بهاره را تأیید کرد و مدعی شد جمشید راننده بوده است. در حالی که متهمان با تناقض گویی قصد فریب پلیس را داشتند کارآگاهان کیانوش را مورد بازجویی تخصصی قرار دادند و او به قتل مرد جوان اعتراف کرد.
متهم گفت: روز حادثه من تازه از زندان آزاد شده بودم، خودروی جنسیس یکی از دوستانم را به امانت گرفته بودم.
ما همگی داخل خودرو نشسته بودیم که فهمیدم جمشید با مقتول قرار ملاقات گذاشت. وقتی به محل قرار رسیدیم مقتول و دوستانش به ما حمله کردند و من پشت فرمان نشستم و از محل فرار کردیم اما کمی جلوتر آنها دوباره با قمه به ما حمله کردند که من از ترس خودرو را به مقتول زدم و از محل گریختیم. از آنجا که این درگیری به خاطر جمشید رخ داده بود و جمشید هم فراری بود، ما قتل را به گردن جمشید انداختیم اما در بازجویی فنی دستم رو شد. تحقیقات از متهمان به دستور قاضی بستان زاده ادامه دارد.
مأموران در بیمارستان با جسد بیجان پسر جوانی به نام رضا روبهرو شدند که در تصادف با یک خودروی جنسیس فوت شده بود. از سوی دیگر مشخص شد رضا در تصادف عمدی فوت شده و خودرو بعد از حادثه از محل گریخته است. بنابراین پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل و قاضی بستانزاده، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد.
نخستین تحقیقات نشان داد سرنشینان خودروی جنسیس که سه مرد و یک زن جوان بودهاند قبل از تصادف با مقتول و دوستانش نزاع خونینی را رقم زدهاند که در ادامه مقتول را با خودرو زیر گرفته و از محل گریختهاند. پس از این مأموران پلیس هویت سرنشینان خودرو را به نامهای کیانوش، سروش، جمشید و بهاره شناسایی کردند.
بررسیهای بیشتر نشان داد راننده خودروی جنسیس، کیانوش از مجرمان سابقهداری بوده که به تازگی از زندان آزاد شده است. مأموران بعد از تحقیق، کیانوش، بهاره و سروش را به همراه پسر جوان دیگری بازداشت کردند. در نخستین تحقیقات بهاره و کیانوش مدعی شدند روز حادثه جمشید درگیری را آغاز کرده و خودش راننده خودروی جنسیس بوده است.
بهاره گفت: چند سالی است با کیانوش رابطه دارم. روز حادثه کیانوش تازه از زندان آزاد شده بود به همین خاطر به دیدنش رفتم. من و کیانوش داخل خودروی جنسیس نشسته بودیم و سروش و جمشید که از دوستان کیانوش بودند به دیدن کیانوش آمدند. پس از این تلفن جمشید زنگ خورد و جمشید گفت که به طرف خیابان سراج برویم و با یکی از دوستانش قرار دارد. وقتی به خیابان سراج رسیدیم کیانوش خودرو را نگه داشت و همگی پیاده شدیم. در این لحظه مقتول به همراه دو نفر دیگر به طرف جمشید آمدند و با او احوالپرسی کردند. هنوز لحظاتی نگذشته بود که با هم درگیر شدند. پس از این جمشید پشت فرمان نشست و ما همه سوار شدیم و فرار کردیم اما چهارراه بعدی مقتول با دوستانش که قمه به دست داشتند جلوی ما را گرفتند. آنها با قمه به خودرو حمله کردند که جمشید با خودرو مقتول را زیر گرفت و فرار کردیم.
کیانوش هم در بازجوییها حرفهای بهاره را تأیید کرد و مدعی شد جمشید راننده بوده است. در حالی که متهمان با تناقض گویی قصد فریب پلیس را داشتند کارآگاهان کیانوش را مورد بازجویی تخصصی قرار دادند و او به قتل مرد جوان اعتراف کرد.
متهم گفت: روز حادثه من تازه از زندان آزاد شده بودم، خودروی جنسیس یکی از دوستانم را به امانت گرفته بودم.
ما همگی داخل خودرو نشسته بودیم که فهمیدم جمشید با مقتول قرار ملاقات گذاشت. وقتی به محل قرار رسیدیم مقتول و دوستانش به ما حمله کردند و من پشت فرمان نشستم و از محل فرار کردیم اما کمی جلوتر آنها دوباره با قمه به ما حمله کردند که من از ترس خودرو را به مقتول زدم و از محل گریختیم. از آنجا که این درگیری به خاطر جمشید رخ داده بود و جمشید هم فراری بود، ما قتل را به گردن جمشید انداختیم اما در بازجویی فنی دستم رو شد. تحقیقات از متهمان به دستور قاضی بستان زاده ادامه دارد.