رئیسجمهور در کنگره ملی تجلیل از ایثارگران گفت ما خرمشهرهای جدید را آزاد خواهیم کرد.
به گزارش شهدای ایران،روحانی در سالگرد آزادسازی خرمشهر اظهار داشت: ما میخواهیم به دنیا بگوییم که هر وقت در این کشور سوم خرداد پیش بیاید و هر وقت که بخشی از سرزمین ما به ناروا به دست دشمنان تصرف شود، اراده ملی ما، آزاد کردن خرمشهر جدید است.
وی افزود: ما امروز با دیپلماسی میخواهیم سرزمینهایمان را آزاد کنیم. امروز خرمشهر نفت ما اشغال شده، عفلقیان آمدهاند و نمیگذارند ما نفتی که از آن مردم است بفروشیم تا زندگی مردم اداره شود، جلویش را گرفتهاند. سرزمین نفت ما توسط 5+1، شورای امنیت، قدرتها و ابرقدرتها اشغال شده، ما باید خرمشهر نفتمان را آزاد کنیم. بانکها و روابط بانکی ما با دنیا در سراسر جهان توسط عفلقیان جدید اشغال شده است. ما باید تمامی سرزمینهای تصرف شده اقتصادی و تجاریمان را در سراسر جهان که به ناروا اشغال شده به عنوان خرمشهر جدید و خونینشهر جدید از دست دشمن آزاد کنیم. سوم خرداد یک حادثه نیست بلکه یک حماسه و پروسهای است که ادامه خواهد یافت تا همه خرمشهرهای سرزمین اقتصادی، تجاری، بانکی، بیمهای، اجتماعی، سیاسی، سیاست خارجی، فرهنگی، علمی و همه و همه آزاد شود، آن وقت است که باید برای رهایی سرزمینمان از دست اشغالگران جشن سراسری سوم خرداد بگیریم و این روز دیر نیست.
یادآور میشود حضرت امام خمینی(ره) در فتح الفتوح آزادی خرمشهر فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و این در حالی است که امروز در برخی تحلیلها، کدخدا در کنار خدا موضوعیت پیدا کرده است. اگر فاتحان خرمشهر آمریکا را شیطان بزرگ میدانستند و با ایمان به خدا و انزجار از طاغوت، شیطان بزرگ را در چهارگوشه منطقه به هزیمت کشاندند، آقای روحانی در سال پیش مدعی بود بستن با کدخدا (آمریکا) راحتتر است و اوباما را مودب یافتم! فاتحان خرمشهر به تعبیر آقای روحانی مقابل «عفلقیان» صدامی که پشتگرم به آمریکا بود ایستادند اما در همین دو سال اخیر، از نرمش و سایش با آمریکا به عنوان «شکستن تابو» و «فتحالفتوح» یاد شد! منطق فاتحان خرمشهر، صلابت و قاطعیت و حمله به دشمن بود و نه منطق التماس و کرنش، آنها دشمن را خبیث میدانستند و میدانند و نه معتدل و میانهرو و اهل تعامل و تفاهم که میتوان حتی فراتر از هستهای با آنان توافق کرد! فاتحان خرمشهر معطل نماندند و نگاه نکردند تا کی دشمن رحمش بیاید و خرمشهر اشغال شده را بازپس بدهد. آیا امروز رفتار برخی مسئولان دولتی در حوزههای اقتصادی و فرهنگی کمترین شباهتی به آن منطق خدایی دارد؟! و بالاخره میتوان پرسید آیا آمریکا و جبهه استکبار، تعدیکنندگان و اشغالگران خرمشهرهای اقتصادی و فرهنگی هستند که باید با آنها جنگید یا رژیمهای خوشباطنی که باید خطوط قرمز را زیر پا گذاشت و با آنها دوستی کرد یا احیانا باج داد؟!
وی افزود: ما امروز با دیپلماسی میخواهیم سرزمینهایمان را آزاد کنیم. امروز خرمشهر نفت ما اشغال شده، عفلقیان آمدهاند و نمیگذارند ما نفتی که از آن مردم است بفروشیم تا زندگی مردم اداره شود، جلویش را گرفتهاند. سرزمین نفت ما توسط 5+1، شورای امنیت، قدرتها و ابرقدرتها اشغال شده، ما باید خرمشهر نفتمان را آزاد کنیم. بانکها و روابط بانکی ما با دنیا در سراسر جهان توسط عفلقیان جدید اشغال شده است. ما باید تمامی سرزمینهای تصرف شده اقتصادی و تجاریمان را در سراسر جهان که به ناروا اشغال شده به عنوان خرمشهر جدید و خونینشهر جدید از دست دشمن آزاد کنیم. سوم خرداد یک حادثه نیست بلکه یک حماسه و پروسهای است که ادامه خواهد یافت تا همه خرمشهرهای سرزمین اقتصادی، تجاری، بانکی، بیمهای، اجتماعی، سیاسی، سیاست خارجی، فرهنگی، علمی و همه و همه آزاد شود، آن وقت است که باید برای رهایی سرزمینمان از دست اشغالگران جشن سراسری سوم خرداد بگیریم و این روز دیر نیست.
یادآور میشود حضرت امام خمینی(ره) در فتح الفتوح آزادی خرمشهر فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد کرد» و این در حالی است که امروز در برخی تحلیلها، کدخدا در کنار خدا موضوعیت پیدا کرده است. اگر فاتحان خرمشهر آمریکا را شیطان بزرگ میدانستند و با ایمان به خدا و انزجار از طاغوت، شیطان بزرگ را در چهارگوشه منطقه به هزیمت کشاندند، آقای روحانی در سال پیش مدعی بود بستن با کدخدا (آمریکا) راحتتر است و اوباما را مودب یافتم! فاتحان خرمشهر به تعبیر آقای روحانی مقابل «عفلقیان» صدامی که پشتگرم به آمریکا بود ایستادند اما در همین دو سال اخیر، از نرمش و سایش با آمریکا به عنوان «شکستن تابو» و «فتحالفتوح» یاد شد! منطق فاتحان خرمشهر، صلابت و قاطعیت و حمله به دشمن بود و نه منطق التماس و کرنش، آنها دشمن را خبیث میدانستند و میدانند و نه معتدل و میانهرو و اهل تعامل و تفاهم که میتوان حتی فراتر از هستهای با آنان توافق کرد! فاتحان خرمشهر معطل نماندند و نگاه نکردند تا کی دشمن رحمش بیاید و خرمشهر اشغال شده را بازپس بدهد. آیا امروز رفتار برخی مسئولان دولتی در حوزههای اقتصادی و فرهنگی کمترین شباهتی به آن منطق خدایی دارد؟! و بالاخره میتوان پرسید آیا آمریکا و جبهه استکبار، تعدیکنندگان و اشغالگران خرمشهرهای اقتصادی و فرهنگی هستند که باید با آنها جنگید یا رژیمهای خوشباطنی که باید خطوط قرمز را زیر پا گذاشت و با آنها دوستی کرد یا احیانا باج داد؟!