موالید غره ماه شعبان(امام حسین (ع) ابوالفضل العباس و امام سجاد) سه ضلع صیانت از اسلام و انقلاب اسلامی بوده و هستند.
به گزارش شهدای ایران، موالید غره ماه شعبان سه ضلع صیانت از اسلام و انقلاب اسلامی بوده و هستند.
الف) امام حسین(ع) بزرگ پاسدار اسلام
مفهوم پاسداری
نکته مهمی که به عنوان پاسداری، مفهوم و مصادیقی عام ارائه می کند و از چرایی ضرورت پرداختن همه ساله به مناسبت روز پاسدار پرده برمی دارد، توجه به این مطلب است که پاسداری معنای گسترده ای دارد؛ پاسداری از مرزها، پاسداری از ارزش ها، پاسداری از جامعه اسلامی، پاسداری از نفس و....
پاسداری گاه با نیروی بازو و گاه با سخن گفتن و بیان حقایق صورت می گیرد. پاسدار انقلاب اسلامی، تنها یک لفظ نیست. یک واقعیت است. بدین معنا که اگر کسی بخواهد برخلاف مسیر اسلام عملی انجام دهد، وظیفه هر مسلمانی است که از اسلام و ارزش های اسلام پاسداری کند. به تعبیر امام خمینی رحمه الله: «پاسداری از اسلام و قرآن کریم، همان صراط مستقیمی است که در نماز از خدا طلب می کنیم».
بنابراین، اگرچه سپاه نماد پر صلابت و تمام نمای پاسداری است اما پاسدار بودن فقط به داشتن لباس و نشان نظامی نیست. مرزبانان کشور، نیروهای انتظامی، دانشمندان عرصه علم و پژوهشگران، هر یک از کیان و استقلال و شرف کشور دفاع می کنند و پاسدار به شمار می آیند.
پاسداری از مرزها، رمز رستگاری
پاسداری و حفظ مرزهای کشور اسلامی از هجوم و تجاوز دشمن، یکی از مهم ترین و اصلی ترین وظیفه های سپاه و تک تک پاسداران انقلاب اسلامی به شمار می آید. خداوند در آیه دویست سوره آل عمران می فرماید: ای اهل ایمان! در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و آماده و مراقب کار دشمن و خدا ترس باشید، امید است که پیروز و رستگار شوید.
این آیه که آشکارا بر پاسداری از میهن اسلامی و مقابله با تجاوز دشمن ستمکار دلالت دارد، رمز رستگاری را در مقابله با دشمن و پاسداری و حفظ سرزمین اسلامی از هجوم حملات دشمنان می داند.
ماهیت و فلسفه وجودی پاسدار و پاسداری
امام خمینی رحمه الله، پاسدار و پاسداری را ادامه زنجیره نبوت و امامت از حضرت آدم(ع) تا حضرت محمد(ص) و از حضرت محمد(ص) تا امام حسین(ع) و از امام حسین(ع) تا انقلاب مهدی(عج) و برپایی کامل حکومت عدل الهی می داند و پاسدار را پاسدار حق و قرآن و اسلام برمی شمارد. ایشان، پاسداران را سربازان خدا و سربازان امام زمان معرفی می کند. امام خمینی رحمه الله، پاسداری از اسلام را بالاترین پاسداری می داند و آشکارا به پاسداران دستور می دهد که اسلام را حفظ کنند و به نسل آینده انتقال دهند.
بر این اساس، فلسفه وجودی سپاه پاسداران، حفظ دست آوردها و اهداف موردنظر انقلاب اسلامی است. انقلابی که ریشه های فساد و وابستگی را قطع و نهال پاک ایمان و استقلال را در کشور و در دل امت ایران، بارور و با رحمت ولایت، آن را آبیاری کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوره های گوناگون زمانی، درگیر مبارزه با انواع توطئه ها و تهدیدهای دشمنان بر ضد انقلاب اسلامی بوده و برای خنثی سازی آن ها تلاش کرده است.
ارزش و مقام پاسدار و پاسداری
پیامبر اسلام(ص) می فرماید: دو چشمند که آتش به آن ها نمی رسد: چشمی که از ترس خدا بگرید و چشمی که شب ها در راه خدا نگهبانی دهد.
امام خمینی رحمه الله، معمار بزرگ انقلاب، ارزش پاسدارانی را که برای خدا خدمت می کنند، چنین بیان می کند: پاسداران، از ارکان کشور هستند؛ مجاهدانی که هم در پشت جبهه ها و هم در جبهه های نبرد علیه کفار مجاهدت می کنند. پاسداران، همان مجاهدان فی سبیل الله هستند که مقامشان بزرگ تر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار پست دنیا محک بزنند. آنان، فرزندان دفاع مقدس و پرچم داران عزت مسلمین و سپر حوادث کشورند.
مردمی بودن پاسدار
آنچه هویت اصلی پاسداران را تشکیل می دهد، مردمی بودن آنان است. یعنی هیچ گونه فاصله ای میان پاسداران و مردم وجود ندارد و آنان از بطن توده ها جوشیده اند. پاسداران، همراهان راستین مردم هستند و برای اسلامی می کوشند که محبوب دل مردم است. بنابراین آنان را می توان خدمت گزاران مردم و اسلام دانست.
ب) حضرت عباس، زینت عنوان جانبازی
جانباز همان دلداده و آسیب دیده ای است که پرمایه ترین سرمایه خود را به مسلخ عشق برده است تا مُهر محبت و بندگی را بر پیشانی خود زند، همان کسی که با دریافت حقیقت وجود خویش به اوج انسانی خود رسیده و به دنبال رضایت خدا و بهشت ابدی است. او همان انسان خودباوری است که کرامت و شجاعت را در جان خود جا داده و جهاد را بهترین میدان عرضه اخلاص خویش به پروردگار محبوب خود می داند.
شهیدان زنده
جانبازان، شهیدان زنده ای هستند که خداوند این فرصت را به آن ها داده است سال هایی از عمر خودشان را همراه با مجاهدت و آزمایش دشوار بگذرانند. تنها تفاوت جانباز با شهید این است که آخرین رشته ارتباط او با عالم خاک قطع نشده است، برای آن که جانباز باید بماند و پیام شهیدان را فریاد کند، باید بماند تا کارهای ناتمامی را به پایان رساند.
جانباز می ماند تا آیندگان به ویژه آنان که میدان کارزار را ندیده اند و حقایق دوران مبارزه را درک نکرده اند، به نشانه ها و حجت های وی بنگرند و پیام شهیدان را دریابند.
غبطه شهید بر جانباز شهید
گاه پاداش و منزلت جانباز شهید از شهید غیرجانباز هم بالاتر است؛ یعنی نه تنها جانباز از پاداش شهید بهره می برد، بلکه گاه رتبه او از شهید هم فراتر است. این از آن روست که جانباز خالص و مخلص دو کار را فرجام می بخشد؛ یکی آن که همچون شهید از هستی خویش دست می شوید و آن را تقدیم محضر دوست می کند و دیگر این که در فاصله ای خواه کم و خواه طولانی میان زخم برداشتن تا پرواز از این خاکدان، اثری می آفریند، پیامی می رساند، گامی برمی دارد و شوری می آفریند. او در کنج آسایشگاه یا خانه شور و حرارت سال های جنگ را در دل زنده نگه می دارد و قدر و منزلت شهادت را حفظ می کند.
استقامت، شرط پاداش
در آموزه های دین، پاداش های اخروی فراوانی به جانبازان وعده داده شده است. هر کدام از رنج های دوران جانبازی مانند یک حسنه ای بزرگ است و پاداشی عظیم به آن تعلق خواهد گرفت البته مشروط بر آن که به تعبیر آیه 172 سوره آل عمران «للذین احسنوا منه و اتقوا اجر عظیم» و به بیان دیگر: جانباز در دوران زندگی پرفراز و نشیب جانبازی، خویشتنداری را از یاد نبرد و پس از جانبازی نیز بر همان آرمان و اخلاص باقی بماند. از این که قدر و منزلت حقیقی اش به دست فراموشی سپرده شده است، از بی پناهی ها و تنهایی ها و کم توجهی های برخی انسان ها دل سرد نشود و خدا را از یاد نبرد. هم چنین شکوه بی نظیر جانبازی را در تنگنای محاسبه های مادی تصویر نکند.
پیامبر اکرم(ص) درباره دو جانباز صدر اسلام، زبیر و سماک فرمود: رشته نخی از دستمال این دو در بهشت برتر و گران بهاتر است از مقدار طلایی که تمام فاصله زمین تا آسمان را از آن پر کنند، به شرط آن که بر عهدی که با من و در راه من بسته اند، استوار بمانند.
رسالت جانبازان
جانبازی، مقام والایی است که خداوند این افتخار بزرگ را نصیب بعضی از افراد برگزیده خود کرده است. بر این اساس، مسؤولیت و وظایف آنان نیز بزرگ و سنگین است. اگر آنان دیروز در جبهه های نبرد استوار مانده و از امتحان الهی سربلند بیرون آمده اند، امروز نیز در صحنه های فرهنگی جامعه حضور دارند و مشعل ارزش های الهی را فروزان نگه داشته اند.
جانبازان با ایستادگی خود، فرهنگ شهیدان را زنده نگه می دارند و درس امید و ایمان و اراده به جامعه می دهند. آنان با ارج نهادن به ارزش های دینی و اسلامی و با ترویج فرمان های اصیل اسلامی و عمل به آن ها، افراد جامعه را به حفظ ارزش های اسلام تشویق می کنند. آنان الگوی ارزش های اسلامی و مروّجان معنویت در جامعه به شمار می آیند.
نقش همسران جانباز
امروزه، اهمیت نقش همسران جانباز بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا آنان به صورت داوطلبانه در رنج های زندگی یک جانباز شریک شده اند. آنان از جاذبه های زندگی دنیوی گذشتند تا به درخواست یک جانباز لبیک گویند؛ جانبازی که شاید نتواند کوچک ترین فعالیتی انجام دهد.
اکنون همسران جانباز با حفظ روحیه بسیجی و دشمن ستیزی و با تربیت صحیح فرزندان و حفظ مقام و منزلت جانبازان می توانند به جایگاه و مقام خود افتخار کنند. البته این نام نیک با زحمت و رنج به دست می آید و تحمل این همه سختی از سوی خداوند پاداش اخروی بسیاری دارد.
سفارش رهبر به فرزندان جانباز
«فرزندان جانباز باید به خود افتخار کنند به خاطر این که فرزند کسانی هستند که در جوانی سلامت خودشان را برای آرمان های بلند الهی و اسلامی فدا کردند. پدران شما در روزگار سخت و تلخ تهاجم، سینه های خود را در برابر دشمن سپر کرده و با ایستادگی و از خودگذشتگی، از شرف و ناموس این ملت دفاع کردند. اکنون شما نیز باید در حفظ این شرف و افتخار بزرگ کوشا باشید و به دشمنان اسلام اجازه ندهید که با وسوسه های شیطانی خود شما را تحت تأثیرات سوء قرار دهند. شما باید طوری عمل کنید که به فرزند جانباز بودن خود افتخار کنید.»
بزرگْ جانباز انقلاب
در روز 6 تیرماه 1360، نماز ظهر در مسجد ابوذر تهران برپا شد. مردم آماده شنیدن سخنان نزدیک ترین یار امام شدند. آقا (آیت الله خامنه ای) پشت تریبون قرار می گیرد و دو ضبط صوت روی میز، جلوی ایشان قرار می دهند که بعدها مشخص شد گروه فرقان، بمب را در یکی از ضبط صوت ها جاسازی کرده اند. پس از حادثه انفجار، آقا از نواحی ریه، نای و کتف، مصدوم شدند.
حضرت امام یک روز پس از حادثه، ایشان را سرباز فداکار و از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسین بن علی(ع) نامید.
ج) حراست از دین در سیره امام سجاد(ع)
شیوه های تبلیغی امام سجاد(ع)
اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی در دوران امام سجاد(ع) و اعمال جنایت کارانه امویان در حق امام حسین(ع) و خاندانش، موجی از ترس و وحشت بر جامعه اسلامی به ویژه شیعیان حاکم کرد. امام سجاد(ع) در چنین شرایطی، نخستین وظیفه خود را تبیین فرهنگ و اندیشه اصیل اسلامی و زدودن غبار جهل و تحریف و خرافه از چهره تابناک اسلام قرار داد، ولی شرایط و اوضاع و احوال سیاسی به گونه ای بود که امام نمی توانست مفاهیم مورد نظر خود را آشکارا بیان کند. بنابراین، حضرت دو روش را پیش گرفت:
1) بیان حقایق در قالب پند و ارشاد امت
امام سجاد(ع) در ضمن این پندها و اندرزها، به بهترین شکل، اندیشه اصیل اسلامی را در ذهن مردم نهادینه می کرد، بدون آن که حساسیت دستگاه بنی امیه را برانگیزد.
2) تبیین معارف الهی به صورت دعا
با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دوران امام سجاد(ع)، حاکمان اموی، امام را خانه نشین کرده بودند ولی امام زین العابدین(ع) همچون دیگر امامان معصوم دست از رسالت خویش برنداشت و به حکم آگاهی به تمام روش های بیانی و کلامی، قالب «دعا و مناجات» را بهترین وسیله برای رسیدن به اهداف عالی خود قرار داد. «صحیفه سجادیه»، مجموعه ای از دعاهای گران بهای آن حضرت است که پس از قرآن کریم و نهج البلاغه، بزرگ ترین و غنی ترین گنجینه گران سنگ حقایق و معارف الهی به شمار می رود و اُخت القرآن، انجیل اهل بیت(ع) و زبور آل محمد(ص) نام گرفته است.
امام سجاد(ع) در آیینه کلام امام خمینی(ره)
«جناب علی بن الحسین(ع) از بزرگ ترین نعمت هایی است که ذات مقدس حق بر بندگان خود به وجودش منّت گذارده و آن سرور را از عالم قرب و قدس نازل فرموده برای فهماندن طرق عبودیّت به بندگان خود.
ادعیه و مناجات های سید الساجدین و زین العابدین(ع) را ملاحظه کن و دقت نما ببین در مقام عبودیت چه معامله می کند و چه طور به وظیفه بندگی قیام می کند. با این وصف، وقتی صحیفه اعمال حضرت مولای متقیان، امیرمؤمنان(ع) را می بیند، تأسف می خورد و اظهار عجز می کند!
شما خیال می کنید گریه های ائمه طاهرین و ناله های حضرت سجاد(ع) برای تعلیم بوده و می خواسته اند به دیگران بیاموزند؟ آنان با تمام آن معنویات و مقام شامخی که داشتند از خوف خدا می گریستند و می دانستند راهی که در پیش دارند، پیمودنش چه قدر مشکل و خطرناک است. از مشکلات، سختی ها، ناهمواری های عبور از صراط که یک طرف آن دنیا و طرف دیگرش آخرت می باشد و از میان جهنم می گذرد، خبر داشتند. از عوالم قبر، برزخ، قیامت و عقبات هولناک آن آگاه بودند. از این روی هیچ گاه آرام نداشته، همواره از عقوبات شدید آخرت به خدا پناه می بردند.»
*تسنیم
الف) امام حسین(ع) بزرگ پاسدار اسلام
مفهوم پاسداری
نکته مهمی که به عنوان پاسداری، مفهوم و مصادیقی عام ارائه می کند و از چرایی ضرورت پرداختن همه ساله به مناسبت روز پاسدار پرده برمی دارد، توجه به این مطلب است که پاسداری معنای گسترده ای دارد؛ پاسداری از مرزها، پاسداری از ارزش ها، پاسداری از جامعه اسلامی، پاسداری از نفس و....
پاسداری گاه با نیروی بازو و گاه با سخن گفتن و بیان حقایق صورت می گیرد. پاسدار انقلاب اسلامی، تنها یک لفظ نیست. یک واقعیت است. بدین معنا که اگر کسی بخواهد برخلاف مسیر اسلام عملی انجام دهد، وظیفه هر مسلمانی است که از اسلام و ارزش های اسلام پاسداری کند. به تعبیر امام خمینی رحمه الله: «پاسداری از اسلام و قرآن کریم، همان صراط مستقیمی است که در نماز از خدا طلب می کنیم».
بنابراین، اگرچه سپاه نماد پر صلابت و تمام نمای پاسداری است اما پاسدار بودن فقط به داشتن لباس و نشان نظامی نیست. مرزبانان کشور، نیروهای انتظامی، دانشمندان عرصه علم و پژوهشگران، هر یک از کیان و استقلال و شرف کشور دفاع می کنند و پاسدار به شمار می آیند.
پاسداری از مرزها، رمز رستگاری
پاسداری و حفظ مرزهای کشور اسلامی از هجوم و تجاوز دشمن، یکی از مهم ترین و اصلی ترین وظیفه های سپاه و تک تک پاسداران انقلاب اسلامی به شمار می آید. خداوند در آیه دویست سوره آل عمران می فرماید: ای اهل ایمان! در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و آماده و مراقب کار دشمن و خدا ترس باشید، امید است که پیروز و رستگار شوید.
این آیه که آشکارا بر پاسداری از میهن اسلامی و مقابله با تجاوز دشمن ستمکار دلالت دارد، رمز رستگاری را در مقابله با دشمن و پاسداری و حفظ سرزمین اسلامی از هجوم حملات دشمنان می داند.
ماهیت و فلسفه وجودی پاسدار و پاسداری
امام خمینی رحمه الله، پاسدار و پاسداری را ادامه زنجیره نبوت و امامت از حضرت آدم(ع) تا حضرت محمد(ص) و از حضرت محمد(ص) تا امام حسین(ع) و از امام حسین(ع) تا انقلاب مهدی(عج) و برپایی کامل حکومت عدل الهی می داند و پاسدار را پاسدار حق و قرآن و اسلام برمی شمارد. ایشان، پاسداران را سربازان خدا و سربازان امام زمان معرفی می کند. امام خمینی رحمه الله، پاسداری از اسلام را بالاترین پاسداری می داند و آشکارا به پاسداران دستور می دهد که اسلام را حفظ کنند و به نسل آینده انتقال دهند.
بر این اساس، فلسفه وجودی سپاه پاسداران، حفظ دست آوردها و اهداف موردنظر انقلاب اسلامی است. انقلابی که ریشه های فساد و وابستگی را قطع و نهال پاک ایمان و استقلال را در کشور و در دل امت ایران، بارور و با رحمت ولایت، آن را آبیاری کرد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوره های گوناگون زمانی، درگیر مبارزه با انواع توطئه ها و تهدیدهای دشمنان بر ضد انقلاب اسلامی بوده و برای خنثی سازی آن ها تلاش کرده است.
ارزش و مقام پاسدار و پاسداری
پیامبر اسلام(ص) می فرماید: دو چشمند که آتش به آن ها نمی رسد: چشمی که از ترس خدا بگرید و چشمی که شب ها در راه خدا نگهبانی دهد.
امام خمینی رحمه الله، معمار بزرگ انقلاب، ارزش پاسدارانی را که برای خدا خدمت می کنند، چنین بیان می کند: پاسداران، از ارکان کشور هستند؛ مجاهدانی که هم در پشت جبهه ها و هم در جبهه های نبرد علیه کفار مجاهدت می کنند. پاسداران، همان مجاهدان فی سبیل الله هستند که مقامشان بزرگ تر از آن است که گوهر زیبای عمل خود را به عیار پست دنیا محک بزنند. آنان، فرزندان دفاع مقدس و پرچم داران عزت مسلمین و سپر حوادث کشورند.
مردمی بودن پاسدار
آنچه هویت اصلی پاسداران را تشکیل می دهد، مردمی بودن آنان است. یعنی هیچ گونه فاصله ای میان پاسداران و مردم وجود ندارد و آنان از بطن توده ها جوشیده اند. پاسداران، همراهان راستین مردم هستند و برای اسلامی می کوشند که محبوب دل مردم است. بنابراین آنان را می توان خدمت گزاران مردم و اسلام دانست.
ب) حضرت عباس، زینت عنوان جانبازی
جانباز همان دلداده و آسیب دیده ای است که پرمایه ترین سرمایه خود را به مسلخ عشق برده است تا مُهر محبت و بندگی را بر پیشانی خود زند، همان کسی که با دریافت حقیقت وجود خویش به اوج انسانی خود رسیده و به دنبال رضایت خدا و بهشت ابدی است. او همان انسان خودباوری است که کرامت و شجاعت را در جان خود جا داده و جهاد را بهترین میدان عرضه اخلاص خویش به پروردگار محبوب خود می داند.
شهیدان زنده
جانبازان، شهیدان زنده ای هستند که خداوند این فرصت را به آن ها داده است سال هایی از عمر خودشان را همراه با مجاهدت و آزمایش دشوار بگذرانند. تنها تفاوت جانباز با شهید این است که آخرین رشته ارتباط او با عالم خاک قطع نشده است، برای آن که جانباز باید بماند و پیام شهیدان را فریاد کند، باید بماند تا کارهای ناتمامی را به پایان رساند.
جانباز می ماند تا آیندگان به ویژه آنان که میدان کارزار را ندیده اند و حقایق دوران مبارزه را درک نکرده اند، به نشانه ها و حجت های وی بنگرند و پیام شهیدان را دریابند.
غبطه شهید بر جانباز شهید
گاه پاداش و منزلت جانباز شهید از شهید غیرجانباز هم بالاتر است؛ یعنی نه تنها جانباز از پاداش شهید بهره می برد، بلکه گاه رتبه او از شهید هم فراتر است. این از آن روست که جانباز خالص و مخلص دو کار را فرجام می بخشد؛ یکی آن که همچون شهید از هستی خویش دست می شوید و آن را تقدیم محضر دوست می کند و دیگر این که در فاصله ای خواه کم و خواه طولانی میان زخم برداشتن تا پرواز از این خاکدان، اثری می آفریند، پیامی می رساند، گامی برمی دارد و شوری می آفریند. او در کنج آسایشگاه یا خانه شور و حرارت سال های جنگ را در دل زنده نگه می دارد و قدر و منزلت شهادت را حفظ می کند.
استقامت، شرط پاداش
در آموزه های دین، پاداش های اخروی فراوانی به جانبازان وعده داده شده است. هر کدام از رنج های دوران جانبازی مانند یک حسنه ای بزرگ است و پاداشی عظیم به آن تعلق خواهد گرفت البته مشروط بر آن که به تعبیر آیه 172 سوره آل عمران «للذین احسنوا منه و اتقوا اجر عظیم» و به بیان دیگر: جانباز در دوران زندگی پرفراز و نشیب جانبازی، خویشتنداری را از یاد نبرد و پس از جانبازی نیز بر همان آرمان و اخلاص باقی بماند. از این که قدر و منزلت حقیقی اش به دست فراموشی سپرده شده است، از بی پناهی ها و تنهایی ها و کم توجهی های برخی انسان ها دل سرد نشود و خدا را از یاد نبرد. هم چنین شکوه بی نظیر جانبازی را در تنگنای محاسبه های مادی تصویر نکند.
پیامبر اکرم(ص) درباره دو جانباز صدر اسلام، زبیر و سماک فرمود: رشته نخی از دستمال این دو در بهشت برتر و گران بهاتر است از مقدار طلایی که تمام فاصله زمین تا آسمان را از آن پر کنند، به شرط آن که بر عهدی که با من و در راه من بسته اند، استوار بمانند.
رسالت جانبازان
جانبازی، مقام والایی است که خداوند این افتخار بزرگ را نصیب بعضی از افراد برگزیده خود کرده است. بر این اساس، مسؤولیت و وظایف آنان نیز بزرگ و سنگین است. اگر آنان دیروز در جبهه های نبرد استوار مانده و از امتحان الهی سربلند بیرون آمده اند، امروز نیز در صحنه های فرهنگی جامعه حضور دارند و مشعل ارزش های الهی را فروزان نگه داشته اند.
جانبازان با ایستادگی خود، فرهنگ شهیدان را زنده نگه می دارند و درس امید و ایمان و اراده به جامعه می دهند. آنان با ارج نهادن به ارزش های دینی و اسلامی و با ترویج فرمان های اصیل اسلامی و عمل به آن ها، افراد جامعه را به حفظ ارزش های اسلام تشویق می کنند. آنان الگوی ارزش های اسلامی و مروّجان معنویت در جامعه به شمار می آیند.
نقش همسران جانباز
امروزه، اهمیت نقش همسران جانباز بر کسی پوشیده نیست؛ زیرا آنان به صورت داوطلبانه در رنج های زندگی یک جانباز شریک شده اند. آنان از جاذبه های زندگی دنیوی گذشتند تا به درخواست یک جانباز لبیک گویند؛ جانبازی که شاید نتواند کوچک ترین فعالیتی انجام دهد.
اکنون همسران جانباز با حفظ روحیه بسیجی و دشمن ستیزی و با تربیت صحیح فرزندان و حفظ مقام و منزلت جانبازان می توانند به جایگاه و مقام خود افتخار کنند. البته این نام نیک با زحمت و رنج به دست می آید و تحمل این همه سختی از سوی خداوند پاداش اخروی بسیاری دارد.
سفارش رهبر به فرزندان جانباز
«فرزندان جانباز باید به خود افتخار کنند به خاطر این که فرزند کسانی هستند که در جوانی سلامت خودشان را برای آرمان های بلند الهی و اسلامی فدا کردند. پدران شما در روزگار سخت و تلخ تهاجم، سینه های خود را در برابر دشمن سپر کرده و با ایستادگی و از خودگذشتگی، از شرف و ناموس این ملت دفاع کردند. اکنون شما نیز باید در حفظ این شرف و افتخار بزرگ کوشا باشید و به دشمنان اسلام اجازه ندهید که با وسوسه های شیطانی خود شما را تحت تأثیرات سوء قرار دهند. شما باید طوری عمل کنید که به فرزند جانباز بودن خود افتخار کنید.»
بزرگْ جانباز انقلاب
در روز 6 تیرماه 1360، نماز ظهر در مسجد ابوذر تهران برپا شد. مردم آماده شنیدن سخنان نزدیک ترین یار امام شدند. آقا (آیت الله خامنه ای) پشت تریبون قرار می گیرد و دو ضبط صوت روی میز، جلوی ایشان قرار می دهند که بعدها مشخص شد گروه فرقان، بمب را در یکی از ضبط صوت ها جاسازی کرده اند. پس از حادثه انفجار، آقا از نواحی ریه، نای و کتف، مصدوم شدند.
حضرت امام یک روز پس از حادثه، ایشان را سرباز فداکار و از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسین بن علی(ع) نامید.
ج) حراست از دین در سیره امام سجاد(ع)
شیوه های تبلیغی امام سجاد(ع)
اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی در دوران امام سجاد(ع) و اعمال جنایت کارانه امویان در حق امام حسین(ع) و خاندانش، موجی از ترس و وحشت بر جامعه اسلامی به ویژه شیعیان حاکم کرد. امام سجاد(ع) در چنین شرایطی، نخستین وظیفه خود را تبیین فرهنگ و اندیشه اصیل اسلامی و زدودن غبار جهل و تحریف و خرافه از چهره تابناک اسلام قرار داد، ولی شرایط و اوضاع و احوال سیاسی به گونه ای بود که امام نمی توانست مفاهیم مورد نظر خود را آشکارا بیان کند. بنابراین، حضرت دو روش را پیش گرفت:
1) بیان حقایق در قالب پند و ارشاد امت
امام سجاد(ع) در ضمن این پندها و اندرزها، به بهترین شکل، اندیشه اصیل اسلامی را در ذهن مردم نهادینه می کرد، بدون آن که حساسیت دستگاه بنی امیه را برانگیزد.
2) تبیین معارف الهی به صورت دعا
با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دوران امام سجاد(ع)، حاکمان اموی، امام را خانه نشین کرده بودند ولی امام زین العابدین(ع) همچون دیگر امامان معصوم دست از رسالت خویش برنداشت و به حکم آگاهی به تمام روش های بیانی و کلامی، قالب «دعا و مناجات» را بهترین وسیله برای رسیدن به اهداف عالی خود قرار داد. «صحیفه سجادیه»، مجموعه ای از دعاهای گران بهای آن حضرت است که پس از قرآن کریم و نهج البلاغه، بزرگ ترین و غنی ترین گنجینه گران سنگ حقایق و معارف الهی به شمار می رود و اُخت القرآن، انجیل اهل بیت(ع) و زبور آل محمد(ص) نام گرفته است.
امام سجاد(ع) در آیینه کلام امام خمینی(ره)
«جناب علی بن الحسین(ع) از بزرگ ترین نعمت هایی است که ذات مقدس حق بر بندگان خود به وجودش منّت گذارده و آن سرور را از عالم قرب و قدس نازل فرموده برای فهماندن طرق عبودیّت به بندگان خود.
ادعیه و مناجات های سید الساجدین و زین العابدین(ع) را ملاحظه کن و دقت نما ببین در مقام عبودیت چه معامله می کند و چه طور به وظیفه بندگی قیام می کند. با این وصف، وقتی صحیفه اعمال حضرت مولای متقیان، امیرمؤمنان(ع) را می بیند، تأسف می خورد و اظهار عجز می کند!
شما خیال می کنید گریه های ائمه طاهرین و ناله های حضرت سجاد(ع) برای تعلیم بوده و می خواسته اند به دیگران بیاموزند؟ آنان با تمام آن معنویات و مقام شامخی که داشتند از خوف خدا می گریستند و می دانستند راهی که در پیش دارند، پیمودنش چه قدر مشکل و خطرناک است. از مشکلات، سختی ها، ناهمواری های عبور از صراط که یک طرف آن دنیا و طرف دیگرش آخرت می باشد و از میان جهنم می گذرد، خبر داشتند. از عوالم قبر، برزخ، قیامت و عقبات هولناک آن آگاه بودند. از این روی هیچ گاه آرام نداشته، همواره از عقوبات شدید آخرت به خدا پناه می بردند.»
*تسنیم