شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۷۶۴۳۹
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
در این نوشتار بنا داریم ضمن تبیین بیانات مقام معظم رهبری، به این سؤالات پاسخ دهیم که در حال حاضر دلیل عدم نیاز جنبش مردمی انصارالله به کمک‌های تسلیحاتی و نظامی چیست و آیا جنبش مذکور از توانایی و ظرفیت لازم برای پاسخ دادن به حملات و تجاوز عربستان سعودی برخوردار است؟

شهدای ایران:حمیدرضا منتظری؛ در آغازین روزهای سال 1394 عربستان سعودی با مشارکت چند کشور عربی و حمایت دول غربی تحت عنوان عملیات طوفان قاطعیت، حملات هوایی خود را به یمن آغاز کرد و علی‌رغم اعلام آتش‌بس از سوی مقامات سعودی، این حملات تاکنون کمابیش ادامه یافته است. به ادعای مقامات سعودی این حملات در پاسخ به پیشروی نیروهای کمیته مردمی انصارالله به سمت مناطق جنوبی یمن، حمایت از عبدربه منصور هادی رییس جمهوری مستعفی یمن و همچنین خنثی‌سازی فعالیت‌های ایران در مناطق عربی صورت پذیرفته است.
 
 در این میان موضوعی که در نگاه مقامات و رسانه‌های عربی و غربی پررنگ‌تر از بقیه به آن پرداخته شده است نفوذ ایران بر فعالیت‌های انصارالله و حمایت مالی، تسلیحاتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران از نیروهای انصارالله و بر هم زدن ثبات در یمن و منطقه است. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در پاسخ به ادعاهای واهی مقامات دول مرتجع عربی و غربی‌ها بالاخص آمریکا، در روز چهارشنبه مورخ 16/2/1394 طی دیدار با هزاران نفر از معلمان کشور بیان داشتند: «آمریکایی‌ها بدون آنکه خجالت بکشند، از کشتار مردم یمن حمایت می‌کنند اما ایران را که به دنبال کمک دارویی و مواد غذایی به مردم یمن است، متهم به دخالت در این کشور و ارسال سلاح می‌کنند... ملت مبارز و انقلابی یمن نیازی به سلاح ندارد زیرا همه مراکز نظامی و پادگان‌ها را در اختیار دارد، آن‌ها به دلیل محاصره دارویی و غذایی و انرژی که شما ایجاد کردید نیازمند کمک‌های انسانی هستند ولی شما حتی اجازه ورود هلال‌احمر را نیز نمی‌دهید.»
 
حال در این نوشتار بنا داریم ضمن تبیین بیانات مقام معظم رهبری به این سؤالات پاسخ دهیم که دلیل عدم نیاز جنبش مردمی انصارالله به کمک‌های تسلیحاتی و نظامی در حال حاضر چیست و آیا جنبش مذکور از توانایی و ظرفیت لازم برای پاسخ دادن به حملات و تجاوز عربستان سعودی برخوردار است؟ و اگر انصارالله قادر به پاسخگویی به تجاوزات آل سعود است پس چرا تاکنون به این حملات پاسخی نداده است؟ همچنین علل تأکید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) بر تمرکز جمهوری اسلامی ایران بر ارسال کمک‌های دارویی، غذایی و بشردوستانه به یمن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
 
ظرفیت‌های انصارالله برای پاسخگویی به حملات متجاوزین:
 
روحیه ضدسعودی؛ در ابتدای ورود به این بحث که توانایی انصارالله برای پاسخ به حملات سعودی در چه حدی است باید به این نکته اشاره داشت که مردم یمن ملتی جنگ‌دیده و مقاوم هستند که جنگ‌های متعددی را در تاریخ معاصر تجربه کرده‌اند و بر اساس تجارب تاریخی خود عمدتاً گرایش‌های ضد سعودی دارند.
 
در اختیار داشتن حجم وسیعی از تسلیحات به‌واسطه حضور در ارتش؛ جنبش مردمی انصارالله نیز تشکیلاتی نوپا نیست که با میدان جنگ و مؤلفه‌های تأثیرگذار بر آن بیگانه باشد. این جنبش پس از همراهی ارتش یمن و قبل از تجاوزات هوایی آل سعود، بر مناطقی که مسلط شدند با درایت و هوشمندی و علم به اینکه با توجه به وضعیت سیاسی و اقتصادی یمن هر لحظه امکان تطمیع مقامات دولت یا ارتش یمن و احتمال تجاوز از سوی آل سعود یا جیره‌خواران داخلی‌اش می‌رفت، حجم عظیمی از تسلیحات سبک و سنگین موجود در پادگان‌ها و مراکز نظامی را خارج کرده و به مکان‌های مدنظر خود انتقال دادند و در ادامه مبارزات خود زاغه‌های مهمات و تسلیحات زیادی را از مخالفان و گروه‌های تروریستی به غنیمت گرفتند. این در حالی است که بخش اعظمی از ارتش قوی و با قدمت یمن، جنبش انصارالله را برای رسیدن به اهدافش یاری می‌کنند. ذکر این نکته لازم است که یمن به خاطر دارا بودن موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه، از سنوات گذشته دروازه ترانزیت سلاح از آفریقا به آسیا و بالعکس بوده است و تهیه سلاح در آن کشور همواره بسیار آسان بوده است.
 
تجربه شش جنگ نامنظم؛ علاوه بر این جنبش مردمی انصارالله طی دهه گذشته تجربه شش جنگ که بعضاً همزمان با دولت وقت یمن و عربستان بوده را در کارنامه خود دارد. تجربه‌ای که توانمند شدن آن‌ها در جنگ‌های چریکی و نامنظم را به دنبال داشته است. این تجربه می‌تواند در صورت شروع هرگونه عملیات زمینی از سوی عربستان بلای جان نیروهای عاریتی آل سعود شده و صحنه و میدان نبرد را به نفع انصارالله و یمن تغییر دهد.
 
موقعیت جغرافیایی یمن؛ در کنار این تجارب، مرزهای طولانی یمن با عربستان سعودی و مناطق کوهستانی موجود در نزدیکی مرزهایش با عربستان، نیز عامل دیگر برتری نظامی مبارزان کارآزموده انصارالله محسوب می‌گردد که این مسئله نیز می‌تواند در صورت وقوع جنگ زمینی، یکی از عوامل برتری این جنبش مردمی بر ارتش اجاره‌ای عربستان که تجربه چندانی در جنگ ندارد، محسوب گردد.
 
توان لجستیکی حمله؛ در نگاهی واقع‌بینانه علیرغم اینکه در حال حاضر بیشتر قدرت نظامی ارتش یمن در اختیار جنبش انصارالله است ولی حملات و بمباران فرودگاه‌های یمن توسط متجاوزان سعودی سبب شده است که قدرت نیروی هوایی یمن نسبت به عربستان به‌مراتب کمتر از قبل باشد. با وجود این واقعیت، انصارالله از سلاح‌هایی نظیر موشک‌های اسکاد ساخت روسیه که بردی تا 550 کیلومتر دارد برخوردار شده است که تا حدی ضعف این جنبش را در این زمینه پوشش می‌دهد.
 
با توجه به مطالبی که در خصوص توانایی‌های نظامی انصارالله ذکر شد باید این نکته را مدنظر داشت که در حال حاضر صحنه میدانی نبرد در یمن نشان می‌دهد که جنبش مردمی انصارالله نیازی به تسلیحات و کمک‌های نظامی ندارد. دلیل این مدعا پیشروی‌های چشمگیر نیروهای این جنبش علیرغم بمباران‌های وحشیانه هواپیماهای سعودی و کمک تسلیحاتی عربستان به مزدوران حامی خود در مناطق مختلف یمن است.
 
اکنون ممکن است با توجه به توانمندی‌های نظامی، تسلیحاتی و ویژگی‌های نیروهای انصارالله، این سؤال به ذهن متبادر شود که چرا این جنبش تاکنون پاسخ قاطعی به حملات متجاوزین نداده است و دلیل تأکید مسئولین و عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی ایران بر نیاز یمن به ارسال کمک‌های بشردوستانه و نه سلاح‌های نظامی چه می‌تواند باشد؟ بر آن هستیم تا در ادامه به بررسی و ارائه پاسخ به این سؤالات بپردازیم.
 
یک‌بار دیگر مقام معظم رهبری با تیزبینی و هوشمندی همیشگی خود، هدف پشت پرده متجاوزین به یمن را به‌خوبی درک نموده‌اند و از همین روست که با صدایی رسا اعلام داشتند که یمن در حال حاضر به کمک‌های غذایی، دارویی و بشردوستانه نیازمند است و نه کمک‌های تسلیحاتی و نظامی.

 
   
چرایی ندادن پاسخی قاطع از سوی انصارالله به حملات آل سعود:
 
در ارتباط با این موضوع، علل متعددی مطرح می‌شود که مهم‌ترین آن شامل موارد زیر است:
 
الف) ایجاد یکپارچگی در یمن؛ تاکنون راهبرد انصارالله به همراه نیروهای ارتش، بر غلبه و حل مشکلات داخلی تمرکز داشته است. از این‌رو انصارالله، استراتژی گسترش نفوذ بر سراسر کشور و پاک‌سازی یمن از گروهای تروریستی و اندک قبایل جیره‌خوار عربستان و طرفداران منصور هادی رئیس‌جمهور مستعفی را دنبال کرده است. تحولات میدانی نیز نشان می‌دهد که علیرغم حملات وحشیانه هوایی آل سعود، این امر تا حد زیادی محقق شده و کمیته‌های مردمی انصارالله توانسته‌اند بر مناطق زیادی از یمن مسلط شوند. دلیل اتخاذ این استراتژی از سوی انصارالله آن است که عدم پیشروی به سمت مناطق جنوبی، شروع یک جنگ داخلی همانند چیزی که در سوریه و عراق جریان دارد، را محتمل می‌ساخت. این احتمال وقتی بیشتر پررنگ جلوه می‌کند که بدانیم کشاندن یمن به جنگی داخلی و فرسایشی که ظرفیت‌های انصارالله و ارتش آن کشور را مضمحل سازد، بسیار مطلوب آل سعود بود چراکه با توجه به وصیت عبدالعزیز مؤسس آل سعود به جانشینان مبنی بر ضعیف نگاه داشتن یمن، می‌توان گفت که همواره مقامات عربستان از شکل‌گیری یک یمن قدرتمند، متحد و باثبات برای امنیت داخلی خود نگران بوده‌اند. بنابراین سیاست آن‌ها مکرراً بر پایه پیگیری سیاست ضعف و ثباتی شکننده در یمن قرار داشته است. حمله به یمن و نابودسازی زیرساخت‌های حیاتی آن کشور و فراهم‌سازی زمینه برای جنگ داخلی که مورد اخیر با هوشمندی انصارالله خنثی گردید، به‌نوعی تلاش برای جلوگیری از حاکم شدن دولتی باثبات و مقتدر توسط انصارالله به شمار می‌آید.
 
دلیل دیگر اتخاذ این استراتژی توسط انصارالله آن است که انقلاب یمن، یک انقلاب مرحله‌ای بوده و هست که در آن باید به ترتیب مراحل مبارزه، پیروزی، استقرار، دولت‌سازی و تثبیت طی گردد. اگر انصارالله برخلاف آنچه تاکنون در صحنه یمن عمل کرده است، متوجه مقابله با آل سعود می‌شد، صحنه میدانی را نمی‌توانست این‌گونه کنترل نماید و به‌یقین برتری میدانی را از دست می‌داد و با چالش‌های میدانی مواجه می‌شد و ناچار بود در خوش‌بینانه‌ترین حالت در دو جبهه داخلی و خارجی همزمان بجنگد. موضوعی که با توجه به طی نشدن کامل مراحل انقلاب که برشمردیم می‌توانست به هدر رفتن انرژی و ظرفیت‌های جنبش انصارالله انجامیده و بهانه لازم را برای آل سعود در شریک ساختن نیروهای سایر کشورها از جمله پاکستان و ترکیه در تجاوزات خود را مهیا سازد. ولی در حال حاضر شاهد هستیم با اتخاذ این استراتژی توسط انصارالله، اکثریت مردم، ارتش و قبایل یمنی در یک خط واحد قرار گرفته و منسجم شده‌اند.
 
ب) اقناع جامعه بین‌المللی بر متجاوز بودن آل سعود؛ در کنار اتخاذ استراتژی ایجاد یکپارچگی در یمن و با وجود حملات وحشیانه عربستان، انصارالله با پیگیری سیاست صبر و انتظار، به دنبال اثبات متجاوز بودن رژیم آل سعود و صلح‌طلب بودن یمن است. این امر می‌تواند ائتلاف غیررسمی شکل‌گرفته علیه یمن را خنثی نماید و دولت‌های جهانی به‌ویژه دولت‌های طرفدار عربستان را قانع سازد تا به بازنگری در مواضع خود اقدام نمایند و همچنین شهروندان یمنی نیز درخواهند یافت که رهبران انصارالله خواهان جنگ و آغازکننده آن نیستند. این مسئله وقتی بیشتر قابل درک است که بدانیم عربستان در تبلیغات خود می‌خواهد وانمود کند که آن‌ها مورد تجاوز واقع شده‌اند تا از این طریق حمایت بیشتری از سوی دیگر کشورها را به سمت خود جلب نماید.
 
از طرف دیگر انصارالله با پیگیری این سیاست، منتظر ایجاد موقعیت مناسب هم از لحاظ تبلیغاتی و هم از لحاظ بین‌المللی است تا در صورت حمله زمینی عربستان، ضمن شکستن ائتلاف غیررسمی شیوخ عربی علیه خود، در قالب یک جنگ تدافعی و نه یک تجاوز به خاک همسایه، پاسخ حملات عربستان در نبرد زمینی که در آن دست برتر را خواهد داشت، به‌صورت قاطع بدهد.
 
جنگ تمام‌عیار (Total War):
 
قبل از ورود به تأکید مقام معظم رهبری بر ارسال کمک‌های بشردوستانه و نه سلاح به یمن، لازم است موضوعی که در نگاه بسیاری از متخصصان امور جنگ با نام «جنگ تمام‌عیار» از آن یاد می‌شود را به‌طور مختصر بیان نمائی‌ام.
 
کارل فون کلاوزویتس نویسنده کتاب «در باب جنگ» بیش از 170 سال پیش براینباوربودکه جنگ ادامه سیاست است اماباابزاریدیگر. وی جنگ را به‌عنوانوسیله‌ایبرایدستیابیبههدفسیاسیتعبیرکردوبدینترتیبمیانهدفووسیلهارتباطبرقرارنمود.[1]
 
کلاوزویتس معتقداستکهدوجبههمتمایزدرجنگوجوددارد. یکیایده‌آلودیگریمطلق (تمام‌عیار).واقعیتجنگتمام‌عیاری که در اینجا مطرح می‌شود آن است که انهدام نیروهایدشمنضرورتاًبهمفهومنابودیدشمن تعبیر نمی‌شود بنابراین باید دشمن را در وضعیتی قرار داد که توان ادامه جنگ را نداشته باشد و از این طریق با بهره‌گیری ظرفیت‌های دیگر در هنگام جنگ، دشمن را مجبور به قبول شکست نموده تا بتوان به اهداف مورد نظر دست یافت. [2] کلاوزویتس بر این نظر پای می‌فشرد که انهدام روحیه دشمن از انهدام سربازانش مهم‌تر است و جنگ را ابزاری برای تغییر اراده دشمن و از بین بردن جرئت دشمن می‌دانست. به‌طور خلاصه می‌توان گفت شکستن اراده‌های پشت جبهه جنگ برای به زانو درآوردن دشمن در خط مقدم جبهه جنگ، هدف نهایی جنگ تمام‌عیار است.[3] اقداماتی نظیر حمله به اماکن مسکونی، درمانی، آموزشی، انبارهای سوخت و غذا، زیرساخت‌های حیاتی، تحریم‌های سیاسی، اقتصادی و محاصره‌های دریایی، زمینی و هوایی و مواردی مشابه آن در ذیل اقدامات برای درهم شکستن اراده‌های پشت جبهه جنگ، جای می‌گیرد.
 
این نظر در سال‌های بعد از کلاوزویتس در عرصه عملیاتی و جنگ‌های متعددی مورد استفاده قرار گرفته است که نتیجه آن بر اساس میزان اراده، وفاداری، انسجام و یکپارچگی افراد حاضر در پشت جبهه به موفقیت یا شکست در جنگ منجر شده است. از نمونه‌های اخیر انجام جنگی تمام‌عیار می‌توان به حمله آمریکا به افغانستان و عراق، حمله‌های متعدد رژیم صهیونیستی به نوار غزه و در حال حاضر حملات آل سعود به یمن را ذکر نمود.
 
 
جنبش انصارالله نیز همانند گروه حماس که در طول جنگ اخیر با رژیم صهیونیستی توانست با بهره‌گیری از ظرفیت رسانه‌های دیداری، شنیداری و به‌ویژه فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی ابعاد جنایات غیرانسانی آن رژیم علیه مردم مقاوم غزه را به افکار عمومی جهان نشان دهد.
 
جمهوری اسلامی ایران و تأکید بر ارسال کمک‌های انسانی:
 
با نگاهی به تحولات یمن بر مبنای مقوله «جنگ تمام‌عیار» درمی‌یابیم که عربستان سعودی و همراهان مرتجع آن در هم شکستن اراده‌های پشت جبهه جنگ و یاس و ناامیدی مردم یمن و روی گرداندن از انصارالله را به‌صورت مدون و عملیاتی پیگیری می‌نمایند تا از این طریق به خیال خام خود معادلات میدانی یمن را به نفع خود تغییر داده و شکست انصارالله را رقم بزنند.
 
عربستان در رویکرد تبلیغاتی خود اعلام می‌کند که ذخایر سلاح ارتش و انصارالله یا مراکز استقرار آن‌ها را مورد هدف قرار می‌دهد، اما آمار تلفات غیرنظامیان نشان می‌دهد که در این حملات عمدتاً اهداف غیرنظامی مورد حمله قرار گرفته است. آل سعود از طریق بمباران هوایی گسترده و با هدف قرار دادن مراکز حساس و راهبردی، زیرساخت‌های حیاتی، تأسیسات برق، کامیون‌ها و انبارهای مواد غذایی و سوخت، مراکز درمانی و آموزشی، زنان، کودکان و غیرنظامیان، مناطق پرجمعیت، و...، به دنبال آن است تا اراده مردم یمن در حمایت از انقلاب و جنبش انصارالله، را در هم بشکند.
 
در سطور بالا به مرحله‌ای بودن انقلاب در یمن اشاره شد. هرچند که جنبش انصارالله، جنبشی نوپا و نوظهور در یمن به شمار نمی‌آید و مردم یمن نیز ملتی رفاه‌زده و غیرمقاوم نشان نداده‌اند اما با این وجود وضعیت انسانی اسفناک و بحرانی در یمن که مورد تائید کمیته بین‌المللی صلیب سرخ نیز قرار گرفته است، می‌تواند در صورت عدم ارسال کمک‌های دارویی، بهداشتی، غذایی و بشردوستانه مراحل استقرار، دولت سازی و تثبیت را برای جنبش انصارالله در یمن با مشکل مواجه نماید. اهمیت این مسئله زمانی قابل درک است که بدانیم یمن یکی از فقیرترین کشورهای جهان بوده و وابستگی شدیدی به تأمین مایحتاج غذایی خود از خارج از کشور دارد و آل سعود با در نظر داشت این موضوع و در جنایتی مغایر با اصول اولیه انسانی و حقوق بین‌الملل به محاصره شدید دریایی، زمینی و هوایی یمن برای جلوگیری از ورود هرگونه کمک بشردوستانه مبادرت کرده است.
 
فرجام سخن:
 
با توجه به مطالبی که در فوق شرح داده شد می‌توان گفت یک‌بار دیگر مقام معظم رهبری با تیزبینی و هوشمندی همیشگی خود، هدف پشت پرده متجاوزین به یمن را به‌خوبی درک نموده‌اند و از همین روست که با صدایی رسا اعلام داشتند که یمن در حال حاضر به کمک‌های غذایی، دارویی و بشردوستانه نیازمند است و نه کمک‌های تسلیحاتی و نظامی. تا از این طریق برنامه‌های غیرانسانی آل سعود در قالب جنگی تمام‌عیار با هدف ایجاد آشفتگی احتمالی در صفوف متحد شده مردم یمن و همچنین ناامید ساختن و درهم شکستن اراده و انسجام شکل‌گرفته در آنان برای حمایت از جنبش انصارالله که دارای وجوه ایدئولوژیک مشترک با جمهوری اسلامی ایران است، را خنثی نمایند.
 
به نظر می‌رسد در کنار این مهم، ضرورت دارد جنبش انصارالله نیز همانند گروه حماس که در طول جنگ اخیر با رژیم صهیونیستی توانست با بهره‌گیری از ظرفیت رسانه‌های دیداری، شنیداری و به‌ویژه فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی ابعاد جنایات غیرانسانی آن رژیم علیه مردم مقاوم غزه را به افکار عمومی جهان نشان دهد، با برنامه‌ریزی مناسب از این فرصت برای بی‌آبرو ساختن و نشان دادن ابعاد جنایات وحشیانه و غیرانسانی مرتجعین سعودی که در پشت عنوان خادمین حرمین شریفین پناه گرفته‌اند، بیشتر استفاده نمایند تا از این طریق بتوانند بستر لازم برای دریافت کمک‌های انسان دوستانه جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورها، و همچنین برهم زدن خواب آل سعود در این جنگ تمام‌عیار و محکومیت بین‌المللی جنایات آنان را فراهم آورند.
 
در انتها در خصوص تحولات جاری یمن می‌توان گفت چیزی که سعودی‌ها و غرب به‌ویژه آمریکا بدان بی‌توجه هستند آن است که یمن یکی از فقیرترین کشورهای جهان محسوب می‌شود و حملات اخیر سعودهای با مشارکت چند کشور عربی به یمن و تخریب زیرساخت‌های حیاتی آن، فقر بیش از پیش مردم یمن که خود یکی از ریشه‌های اصلی شکل‌گیری تروریسم در منطقه و جهان است، را به دنبال خواهد داشت. امری که در تعارض با سیاست‌های اعلامی آمریکا و غرب در مبارزه جهانی علیه تروریسم قرار دارد.*
 
منابع:

 
1- خلیلی، رضا، «تحول تاریخی-گفتمانی مفهوم استراتژی»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال پانزدهم، شماره چهارم، زمستان 1391، ص 117.
[2]- حیدری، کیومرث و عبدی، فریدون، «جنگ‌های آینده ومشخصات آن باتحلیلی بر دیدگاه برخی صاحب‌نظران نظامی غرب»، فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت نظامی، شماره 48،سال دوازدهم،زمستان 1391، ص 49.
[3]- سرمدی، سعید، «نقد و بررسی ملاحظاتی در باب تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق»، فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، شماره19،سال پنجم،زمستان 1385، ص 131.
 
 
* حمیدرضا منتظری؛ دانشجوی دکتری روابط بین‌الملل دانشگاه علامه طباطبائی (ره) و کارشناس مسائل سیاسی/انتهای متن/برهان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار