حضرت آیتالله جوادی آملی با تبیین معنای «من دون الله» و با اشاره به این که به غیر از خداوند، یا بت درون است یا بت بیرون، گفت: کسانی که گرفتار اومانیسم هستند و خود را جایگزین «الله» میدانند و نه جانشین، کسی که بگوید هر کار دلم خواست میکنم، این یک بت درونی ساخته است.
به گزارششهدای ایران، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر سهشنبه در مسجد اعظم در ادامه تفسیر آیات ابتدایی سوره مبارکه شوری با اشاره به آیه «کَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَفَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ ﴿7﴾»، گفت: یک اصل کلی در قرآن ذکر فرمود و گفت اگر ما خواستیم پیامبری را بفرستیم، در همان شهرهای مرکزی و هسته بلادشان میفرستیم، یعنی ما همیشه در هسته مرکزی پیامبر میفرستیم.
وی افزود: خداوند در ادامه فرمود اینها را نسبت به معاد انذار کنید، جریان معاد از نظر اخلاقی جایگاه ویژهای دارد، در سوره مبارکه صاد گذشت گرچه مسأله توحید اولین مسأله است اما جریان معاد سهم تعیینکنندهای برای تزکیه نفس دارد، برهان اقامه میکند در سوره صاد و میگوید اینان روز معاد را فراموش کردند.
مفسر برجسته قرآن کریم با بیان این که هر عمل از بین نمیرود و با عامل ارتباط ناگسستنی دارد و این مطلب در قیامت ظهور میکند، خاطرنشان کرد: اگر هر کسی بداند در قیامت در برابر شاهدان رسوا میشود، دیگر کار سوء انجام نمیدهد، درست است که مبدأ اصل است، اما مشرکان هم به این اصل اعتقاد داشتند، وقتی در برابرش مسؤولیت نداشته باشیم، هیچ چیزی رخ نخواهد داد.
وی گفت: به پیامبر(ص) فرمود که باید روز جمع را انذار کنی، روز جامعه و روز اجتماع نیست، چون هر کسی مهمان سفره خویش است، آن روز هم لاریب فیه است، این لاریب فیه هم میتواند جهت قضیه و هم میتواند خبر قضیه باشد، روزی که در آن شک نیست، دنیا شکبردار است، انسان در یک مطلبی شک میکند اما در قیامت شک وجود ندارد، چون هر چه هست کشف میشود.
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: اسرار انسان کشف میشود، پردههای عالم کنار میرود و شخص نه در انسانشناسی و در جهانبینی شک میکند، یک بار میگوییم در وقوع قیامت شک نیست، اما یک بار میگوییم قیامت ظرف شک نیست، روزی است که شک در آن راه ندارد، انسان اسرار و جهان خودش را میبیند، بهشت و جهنم در آن روز روشن است، وضع صراط و حساب و کتاب روشن است.
وی با اشاره به این که قیامت روزی است که شک در آن راه ندارد، مانند این که بگوییم وقتی آفتاب برآمد، همه چیز روشن میشود، در و دیوار روشن است، شجر و حجر روشن است، بیان کرد: در قیامت لاریب فیه به این دو سه معنا آمده است، و اگر ذات اقدس اله میخواست مردم را امت واحد قرار بدهد این کار را میکرد.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیات با قرائت آیه «وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن یُدْخِلُ مَن یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿8﴾»، اظهار کرد: خداوند موجوداتی که در یک حد است، فراوان آفرید، این فرشتگان همین گونه هستند، فرشتگانی که مسؤول وحی و بهشت و جهنم هستند همه پاک هستند و اهل خلاف نیستند، اگر انسانها را در همین حد قرار میداد اینان فرشته میشدند، عدد فرشتهها را هم غیر از ذات اقدس اله کسی نمیداند.
وی گفت: خداوند انسان را آفرید که اختیار داشته باشد و معلم فرشتهها بشود، اگر همه در یک حد عصمت و نزاهت بودند، انسان فرشته میشد، انسان را خلیفهای قرار داد که با اختیار خود این راه را طی کند، دو سراج به او داد یکی سراج درونی و دیگری سراج بیرونی، عقل و نقل را به انسان داد که آن کاشف وحی است.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به این که عقل و نقل دو چراغ هستند که بفهمند انبیا چه آوردهاند و هیچکدام از اینها هم قانونگذار نیستند، بلکه قانونشناس هستند، ادامه داد: از همین طریق از ملائکه هم میگذرند و مشیت خداوند هم عین حکمت او است که هرگز چیزی را بدون حکمت اراده نخواهد کرد و کسی که عمدا بیراهه برود نه کسی هست که ولایت او را به عهده بگیرد و نه کسی است که او را یاری کند.
وی افزود: انسان گاه طوری است که تمام کارهایش تحت ولایت «الله» است، آنان که اولیای الهی هستند، این چنین هستند، این که میگویند نماز و روزهام و مرگ و زندگانیام از آن خداوند است، برای این است که خودش را تحت ولایت «الله» میبیند، اما آنان که به این مقام بار نیافتند، میگویند این مقدار کار را به یاری الهی انجام دادیم.
تشبیهناپذیری و اقرار به عجز اصل کلی در شناخت خداوند است
مفسر برجسته قرآن کریم ابراز کرد: قرآن کریم هم دو گونه با انسان سخن گفت، اگر از طرف بنده و از اگر از طرف مولا باشد، دو گونه سخن گفت، گاه میگویند خدا ناصر و گاه میگوید خداوند ولی است، از طرف «الله» گاه سخن از نصرت و گاه سخن از ولایت است، آن جا که خدا بخواهد ولایت خودش را نشان بدهد، میگوید این کار کار من است، اما آن جا که بخواهد نصرت خود را نشان بدهد میگوید تو به یاری من این کار را انجام دادی.
وی با بیان این که اگر کسی بیراهه و کجراهه رفت نه ولی دارد و نه نصیر و همه کارها به عهده خودش است، خاطرنشان کرد: اگر این گونه باشد و او هم عبد مسکین و مستکین باشد، در کارها میماند، زیرا نه ولی و نه نصیر دارد، اینها اسمای الهی هستند، «الله» یک حقیقت بیرونی است و با شهود میشود او را درک کرد، او بسیط است و جزء ندارد و شهود او بالقول المطلق مستحیل است.
حضرت آیتالله جوادی آملی ادامه داد: «الله» یعنی ذات مستجمع جمیع صفات، اما همه اینها یک مفهوم ذهنی است، اگر کسی شرح مفصلی هم بر جوشن کبیر بنویسد، در فضای ذهن است و هیچ کدام «الله» نیستند، حتی اگر هزار اسم را در هزار جلد شرح کرده باشد، «الله» یک حقیقت بیرونی است که بر درون ما اشراف دارد.
وی گفت: آنان که به مقام فنا رسیدند، الله را میبینند، رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند، انسان دیگری را نمیبیند اما چون خودش موجود است به اندازه خودش ادراک دارد، چون به اندازه خودش ادراک دارد، در مقام فنا هم خداوند را آن طور که هست نمیشناسد، گر چه که به ماسوی و به غیر توجهی ندارد، بلکه خودی هست و این تشبیه هم نادرست است که انسان هم چو قطرهای است که در دریا قرار بگیرد.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیات با بیان این که در هر رشتهای انسان میتواند بگوید من این بخش را شناختم، اما در بخش شناخت خداوند همه جا انسان میتواند اقرار به عدم توانایی خود کند، اظهار کرد: ما تنها با برهان میتوانیم بفهمیم که خداوند هست اما باید بگوییم «ما عرفناک حق معرفتک»، انسان بیسرمایه خلق نشده و لوح نانوشته نیست، بلکه خداوند میگوید این لوح را خط خطی نکن، خداوند جایی که ندارد، فرد احساس میکند و میفهمد و این فهم کم کم در نهاد او گرایش و شوقی به آثار خدا ایجاد میکند.
وی گفت: اگر فرمود خداوند آنان را کشت و شما نکشتید، منظور این که من ولی شما هستم، آن جا که بخشی از کارها را به انسانها یا فرشتگان نسبت میدهد، یا میفرماید اگر خداوند را یاری کند، خداوند نیز شما را یاری میکند، به این دلیل است که میگوید من در این گونه موارد ناصر شما بودم.
اومانیسم عبادت کردن یک بت درونی است
حضرت آیتالله جوادی آملی با قرائت آیه «أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی المَوْتَى وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿9﴾»، گفت: به غیر از خداوند، یا بت درون است، مانند کسانی که گرفتار اومانیسم هستند و خود را جایگزین «الله» میدانند و نه جانشین، خداوند فرمود آیا کسی را که هوای نفس خودش را اله گرفت، ندیدی؟ یعنی کسی که بگوید هر کار دلم خواست میکنم، این یک بت درونی ساخته و از آن بت دارد، دارد پیروی میکند.
وی اظهار کرد: برخی نه جناحی هستند، نه قبیلهای و عشیرهای یا اولاد را پیروی میکند، این ها «من دون الله» هستند، فرمود تنها خداوند ولی است، خداوند قدرت حیاتبخشی به دست او است، او قدیر محض است و هر کس قدیر محض است، ولی است، او حاکم مطلق است پس او ولی است، او حکم مطلق است و هر کس حکم مطلق باشد، ولی است.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِن شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ ﴿10﴾»، گفت: آن که کشور را اداره میکند حاکم است، آن که بر روی کرسی قضا نشسته است، حکم است و حل اختلاف به عهده اوست، او که تواناست او وکیل مطلق است و بر او توکل میشود، او که مرجع مشکلات است و افرادی که در نوبت هستند، به او مراجعه میکنند و کسانی که منقطعان را میپذیرند به او مراجعه میکنند، او ولی است.
وی با قرائت آیه «فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ ﴿11﴾»، گفت: او ولی است، چون فاطر است، او ولی است چون همسر انسان را از جنس انسان قرار داد که از او بتواند کثرت بیاورد، انسان باقی به شخص نیست، بلکه باقی به نوع است، فرشتگان چون مرگپذیر نیستند، نکاح و امثال ذالک ندارند، اما برای انسان نکاح و ازدواج مطرح است، فرشتگان مرگپذیر نیستند و حفظ آنان به شخص آنان است اما انسانها در این موضوع شبیه حیوانات هستند.
حضرت آیتالله جوادی آملی ادامه داد: آن جا که سخن از علم است، انسان را با فرشتهها همراه میداند، اما آن جا که سخن از اقتصاد و خوردنیها و پوشیدنیها است، حیوان را در کنار انسان ذکر میکند، این نشاندهنده آن است که ذات اقدس اله برای چه چیزی ارزش قائل است، هر کس به اندازه نعمت خداوند مسؤول است.
*بسیج
وی افزود: خداوند در ادامه فرمود اینها را نسبت به معاد انذار کنید، جریان معاد از نظر اخلاقی جایگاه ویژهای دارد، در سوره مبارکه صاد گذشت گرچه مسأله توحید اولین مسأله است اما جریان معاد سهم تعیینکنندهای برای تزکیه نفس دارد، برهان اقامه میکند در سوره صاد و میگوید اینان روز معاد را فراموش کردند.
مفسر برجسته قرآن کریم با بیان این که هر عمل از بین نمیرود و با عامل ارتباط ناگسستنی دارد و این مطلب در قیامت ظهور میکند، خاطرنشان کرد: اگر هر کسی بداند در قیامت در برابر شاهدان رسوا میشود، دیگر کار سوء انجام نمیدهد، درست است که مبدأ اصل است، اما مشرکان هم به این اصل اعتقاد داشتند، وقتی در برابرش مسؤولیت نداشته باشیم، هیچ چیزی رخ نخواهد داد.
وی گفت: به پیامبر(ص) فرمود که باید روز جمع را انذار کنی، روز جامعه و روز اجتماع نیست، چون هر کسی مهمان سفره خویش است، آن روز هم لاریب فیه است، این لاریب فیه هم میتواند جهت قضیه و هم میتواند خبر قضیه باشد، روزی که در آن شک نیست، دنیا شکبردار است، انسان در یک مطلبی شک میکند اما در قیامت شک وجود ندارد، چون هر چه هست کشف میشود.
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز کرد: اسرار انسان کشف میشود، پردههای عالم کنار میرود و شخص نه در انسانشناسی و در جهانبینی شک میکند، یک بار میگوییم در وقوع قیامت شک نیست، اما یک بار میگوییم قیامت ظرف شک نیست، روزی است که شک در آن راه ندارد، انسان اسرار و جهان خودش را میبیند، بهشت و جهنم در آن روز روشن است، وضع صراط و حساب و کتاب روشن است.
وی با اشاره به این که قیامت روزی است که شک در آن راه ندارد، مانند این که بگوییم وقتی آفتاب برآمد، همه چیز روشن میشود، در و دیوار روشن است، شجر و حجر روشن است، بیان کرد: در قیامت لاریب فیه به این دو سه معنا آمده است، و اگر ذات اقدس اله میخواست مردم را امت واحد قرار بدهد این کار را میکرد.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیات با قرائت آیه «وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن یُدْخِلُ مَن یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ ﴿8﴾»، اظهار کرد: خداوند موجوداتی که در یک حد است، فراوان آفرید، این فرشتگان همین گونه هستند، فرشتگانی که مسؤول وحی و بهشت و جهنم هستند همه پاک هستند و اهل خلاف نیستند، اگر انسانها را در همین حد قرار میداد اینان فرشته میشدند، عدد فرشتهها را هم غیر از ذات اقدس اله کسی نمیداند.
وی گفت: خداوند انسان را آفرید که اختیار داشته باشد و معلم فرشتهها بشود، اگر همه در یک حد عصمت و نزاهت بودند، انسان فرشته میشد، انسان را خلیفهای قرار داد که با اختیار خود این راه را طی کند، دو سراج به او داد یکی سراج درونی و دیگری سراج بیرونی، عقل و نقل را به انسان داد که آن کاشف وحی است.
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به این که عقل و نقل دو چراغ هستند که بفهمند انبیا چه آوردهاند و هیچکدام از اینها هم قانونگذار نیستند، بلکه قانونشناس هستند، ادامه داد: از همین طریق از ملائکه هم میگذرند و مشیت خداوند هم عین حکمت او است که هرگز چیزی را بدون حکمت اراده نخواهد کرد و کسی که عمدا بیراهه برود نه کسی هست که ولایت او را به عهده بگیرد و نه کسی است که او را یاری کند.
وی افزود: انسان گاه طوری است که تمام کارهایش تحت ولایت «الله» است، آنان که اولیای الهی هستند، این چنین هستند، این که میگویند نماز و روزهام و مرگ و زندگانیام از آن خداوند است، برای این است که خودش را تحت ولایت «الله» میبیند، اما آنان که به این مقام بار نیافتند، میگویند این مقدار کار را به یاری الهی انجام دادیم.
تشبیهناپذیری و اقرار به عجز اصل کلی در شناخت خداوند است
مفسر برجسته قرآن کریم ابراز کرد: قرآن کریم هم دو گونه با انسان سخن گفت، اگر از طرف بنده و از اگر از طرف مولا باشد، دو گونه سخن گفت، گاه میگویند خدا ناصر و گاه میگوید خداوند ولی است، از طرف «الله» گاه سخن از نصرت و گاه سخن از ولایت است، آن جا که خدا بخواهد ولایت خودش را نشان بدهد، میگوید این کار کار من است، اما آن جا که بخواهد نصرت خود را نشان بدهد میگوید تو به یاری من این کار را انجام دادی.
وی با بیان این که اگر کسی بیراهه و کجراهه رفت نه ولی دارد و نه نصیر و همه کارها به عهده خودش است، خاطرنشان کرد: اگر این گونه باشد و او هم عبد مسکین و مستکین باشد، در کارها میماند، زیرا نه ولی و نه نصیر دارد، اینها اسمای الهی هستند، «الله» یک حقیقت بیرونی است و با شهود میشود او را درک کرد، او بسیط است و جزء ندارد و شهود او بالقول المطلق مستحیل است.
حضرت آیتالله جوادی آملی ادامه داد: «الله» یعنی ذات مستجمع جمیع صفات، اما همه اینها یک مفهوم ذهنی است، اگر کسی شرح مفصلی هم بر جوشن کبیر بنویسد، در فضای ذهن است و هیچ کدام «الله» نیستند، حتی اگر هزار اسم را در هزار جلد شرح کرده باشد، «الله» یک حقیقت بیرونی است که بر درون ما اشراف دارد.
وی گفت: آنان که به مقام فنا رسیدند، الله را میبینند، رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند، انسان دیگری را نمیبیند اما چون خودش موجود است به اندازه خودش ادراک دارد، چون به اندازه خودش ادراک دارد، در مقام فنا هم خداوند را آن طور که هست نمیشناسد، گر چه که به ماسوی و به غیر توجهی ندارد، بلکه خودی هست و این تشبیه هم نادرست است که انسان هم چو قطرهای است که در دریا قرار بگیرد.
مؤلف کتاب مفاتیحالحیات با بیان این که در هر رشتهای انسان میتواند بگوید من این بخش را شناختم، اما در بخش شناخت خداوند همه جا انسان میتواند اقرار به عدم توانایی خود کند، اظهار کرد: ما تنها با برهان میتوانیم بفهمیم که خداوند هست اما باید بگوییم «ما عرفناک حق معرفتک»، انسان بیسرمایه خلق نشده و لوح نانوشته نیست، بلکه خداوند میگوید این لوح را خط خطی نکن، خداوند جایی که ندارد، فرد احساس میکند و میفهمد و این فهم کم کم در نهاد او گرایش و شوقی به آثار خدا ایجاد میکند.
وی گفت: اگر فرمود خداوند آنان را کشت و شما نکشتید، منظور این که من ولی شما هستم، آن جا که بخشی از کارها را به انسانها یا فرشتگان نسبت میدهد، یا میفرماید اگر خداوند را یاری کند، خداوند نیز شما را یاری میکند، به این دلیل است که میگوید من در این گونه موارد ناصر شما بودم.
اومانیسم عبادت کردن یک بت درونی است
حضرت آیتالله جوادی آملی با قرائت آیه «أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی المَوْتَى وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿9﴾»، گفت: به غیر از خداوند، یا بت درون است، مانند کسانی که گرفتار اومانیسم هستند و خود را جایگزین «الله» میدانند و نه جانشین، خداوند فرمود آیا کسی را که هوای نفس خودش را اله گرفت، ندیدی؟ یعنی کسی که بگوید هر کار دلم خواست میکنم، این یک بت درونی ساخته و از آن بت دارد، دارد پیروی میکند.
وی اظهار کرد: برخی نه جناحی هستند، نه قبیلهای و عشیرهای یا اولاد را پیروی میکند، این ها «من دون الله» هستند، فرمود تنها خداوند ولی است، خداوند قدرت حیاتبخشی به دست او است، او قدیر محض است و هر کس قدیر محض است، ولی است، او حاکم مطلق است پس او ولی است، او حکم مطلق است و هر کس حکم مطلق باشد، ولی است.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِن شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ ﴿10﴾»، گفت: آن که کشور را اداره میکند حاکم است، آن که بر روی کرسی قضا نشسته است، حکم است و حل اختلاف به عهده اوست، او که تواناست او وکیل مطلق است و بر او توکل میشود، او که مرجع مشکلات است و افرادی که در نوبت هستند، به او مراجعه میکنند و کسانی که منقطعان را میپذیرند به او مراجعه میکنند، او ولی است.
وی با قرائت آیه «فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ ﴿11﴾»، گفت: او ولی است، چون فاطر است، او ولی است چون همسر انسان را از جنس انسان قرار داد که از او بتواند کثرت بیاورد، انسان باقی به شخص نیست، بلکه باقی به نوع است، فرشتگان چون مرگپذیر نیستند، نکاح و امثال ذالک ندارند، اما برای انسان نکاح و ازدواج مطرح است، فرشتگان مرگپذیر نیستند و حفظ آنان به شخص آنان است اما انسانها در این موضوع شبیه حیوانات هستند.
حضرت آیتالله جوادی آملی ادامه داد: آن جا که سخن از علم است، انسان را با فرشتهها همراه میداند، اما آن جا که سخن از اقتصاد و خوردنیها و پوشیدنیها است، حیوان را در کنار انسان ذکر میکند، این نشاندهنده آن است که ذات اقدس اله برای چه چیزی ارزش قائل است، هر کس به اندازه نعمت خداوند مسؤول است.
*بسیج