شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۷۶۲۳۸
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۵
وقتي برادرم با چهره اي خشمگين و در حالي که زنجير فلزي را در دست داشت به سراغم آمد، خيلي وحشت کردم، مي دانستم او مطالب زشتي را که با تصوير من در يکي از شبکه هاي اجتماعي منتشر شده ديده است، اما نمي توانستم بي گناهي ام را ثابت کنم و تنها با هر ضربه اي که برادرم بر پيکرم فرود مي آورد اشک مي ريختم تا اين که ...
شهدای ایران:دختر دانشجويي که به همراه برادرش براي پيگيري اين موضوع به پليس فتاي خراسان رضوي مراجعه کرده بود با بيان اين که مي ترسيدم اعضاي خانواده ام از اين ماجرا مطلع شوند، به رئيس دايره اجتماعي گفت: نمي دانم چه کسي از تصويري که در فيس بوک گذاشته بودم سوءاستفاده کرده است و با ايجاد يک پروفايل در شبکه اجتماعي لاين با آبرو و اعتبارم بازي مي کند، مطالبي که ذيل عکس من در شبکه اجتماعي منتشر مي شود آن قدر زننده و زشت است که هيچ انسان مسلماني حاضر نمي شود اين گونه مطالب را حتي براي يک بار بخواند. من از مدتي قبل و از طريق يکي از دوستانم در جريان آبروريزي در فضاي مجازي قرار گرفتم، اما پس از ديدن آن همه مطالب زشتي که از طرف من عنوان شده بود، ترسيدم به خانواده ام چيزي بگويم چرا که نمي توانستم بي گناهي ام را ثابت کنم اما پس از اين که برادرم با زنجير کتکم زد و فهميد که من دخالتي در اين ماجرا ندارم، از من خواست تا براي پيگيري موضوع به پليس فتا مراجعه کنيم.

من تا امروز نمي دانستم پليس فتا مي تواند عاملان انتشار تصاوير و مطالب زننده را شناسايي کند. عکسي که در شبکه اجتماعي منتشر شده مربوط به زماني است که به همراه چند نفر از دوستان هم دانشگاهي ام براي برگزاري جشن تولد يکي از آن ها به پارک ملت مشهد رفته بوديم. آن جا خيلي به ما خوش گذشت و با همديگر تعدادي عکس يادگاري گرفتيم و بعد از پايان جشن به منزل بازگشتيم و يکي از عکس هايم را در فيس بوک قرار دادم، اما نمي دانم چگونه اين عکس از شبکه اجتماعي لاين سر در آورده است.

به دنبال اظهارات اين دختر و با صدور دستوري از سوي سرهنگ محسن عرفاني (رئيس پليس فتاي خراسان رضوي) چند ساعت بعد عامل انتشار تصوير دختر دانشجو و مطالب زننده دستگير و به پليس فتا هدايت شد. او که با ديدن دختر دانشجو شوکه شده بود، از شدت شرم سرش را پايين انداخت و گفت: من و اين دختر در يکي از دروس دانشگاهي همکلاس بوديم که من به او علاقه مند شدم اما او به من اعتنايي نمي کرد، بالاخره شماره تلفن او را به دست آوردم و خواستم با يکديگر در ارتباط باشيم ولي او خيلي قاطعانه پاسخ منفي داد و هرگونه ارتباط خارج از عرف را کار دختران بي بند و بار دانست. من که به شدت تحقير شده بودم تصميم گرفتم انتقام بگيرم تا اين که روزي به طور اتفاقي تصوير او را در فيس بوک ديدم و با طرح نقشه اي زشت يک عدد سيم کارت بدون هويت خريداري کردم و با استفاده از شماره آن تصويري که از صفحه فيس بوک دانلود کرده بودم ومطالب زننده را در فضاي مجازي منتشر کردم. اين در حالي بود که هيچ گاه فکر نمي کردم پليس بتواند مرا ردزني کند و ...

ماجراي واقعي با همکاري پليس فتاي خراسان رضوي


*خراسان
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار