از روزي که در دام اعتياد گرفتار شدم زندگي ام رنگ تباهي و سياهي به خود گرفت. هزينه هاي سنگين تأمين مواد مخدر صنعتي مرا به هر کاري وامي داشت، اما ديگر حتي سرقت هاي خرد هم پاسخ گوي مخارج زندگي ام نبود تا اين که با طرح نقشه حساب شده به فکر کلاهبرداري از اقشار نيازمند و محروم جامعه افتادم چرا که فکر مي کردم...
شهدای ایران:مرد ۴۸ ساله اي که به اتهام ده ها فقره کلاهبرداري توسط مأموران تجسس
کلانتري امام رضا(ع) مشهد دستگير شده بود، در حالي که عنوان مي کرد همسرش
به خاطر خلاف کاري هاي متعدد، او را ترک کرده است ، درباره چگونگي
کلاهبرداري از افراد نيازمند به مشاور و مددکار اجتماعي کلانتري، گفت:
وقتي نتوانستم ديپلم بگيرم به کارگري روي آوردم، اما خيلي زود و بر اثر
همنشيني با چند تن از دوستان معتادم من هم به مصرف مواد گرايش پيدا کردم آن
روزها در يکي از روستاهاي اطراف مشهد سکونت داشتيم و خيلي از افراد
بي سواد براي نوشتن نامه و يا درخواستي از اداره ها به من مراجعه مي کردند.
اين در حالي بود که من به سوي مصرف مواد مخدر صنعتي کشيده شده بودم و براي
اين کار از آن ها مبلغي را مي گرفتم. طولي نکشيد که زندگي ام به هم ريخت و
ديگر پولي براي تأمين مواد نداشتم و از سوي ديگر هم به خاطر اعتياد
نمي توانستم کار کنم تا اين که براي فراهم کردن هزينه هاي زندگي به
سرقت هاي خرد مانند جيب بري و کيف زني روي آوردم. در همين روزها، همسرم نيز
به خاطر خلاف کاري هايم از من طلاق گرفت تا اين که روزي کيف فردي را در
اتوبوس سرقت کردم که داخل آن کارت ملي مربوط به يک طلبه وجود داشت. با ديدن
آن کارت به فکر کلاهبرداري از نيازمندان افتادم و پس از شناسايي طعمه ها
خودم را به آن ها نزديک مي کردم و با برقراري يک ارتباط صميمانه چنين
وانمود مي کردم که از مسئولان يک موسسه خيريه هستم و از سوي دولت مبلغ ۱۳
ميليارد تومان اعتبار براي کمک به افراد نيازمند در اختيار من گذاشته شده
است. سپس با چرب زباني و جلب اعتماد آن ها و همچنين نشان دادن کارت ملي،
عنوان مي کردم کمک به مردم آسيب ديده و محروم جامعه وظيفه ماست و بدين
ترتيب از آن ها مي خواستم لوازمي را که در زندگي نياز دارند اعلام کنند.
سپس اقلام درخواستي آن ها را با گذاشتن کاربن در دو برگ يادداشت مي کردم و
نامه اي را خطاب به وکيل موسسه واهي مي نوشتم و درخواست مي کردم تا اموال
مذکور را تحويل دهند، در ادامه مبلغ هنگفتي را بابت کرايه حمل لوازم از
تهران به مشهد از طعمه هايم مي گرفتم و متواري مي شدم تا اين که چند روز
قبل با پيگيري شاکيان دستگير شدم و...
شايان ذکر است به دستور سرهنگ رضاپور (رئيس کلانتري امام رضا(ع)) متهم براي سير مراحل قانوني در اختيار مراجع قضايي قرار گرفت.
ماجراي واقعي با همکاري پليس پيشگيري خراسان رضوي