تغییرات جدید در ساختار حکومتی پادشاهی عربستان سعودی علاوه بر اینکه نشان دهنده تعارضات و تنش های داخل قدرت حاکمه و اختلافات بر سر پرونده های مهم امنیتی و سیاست خارجی است، راه را برای نزدیکتر شدن محمد بن سلمان بن عبدالعزیر فرزند پادشاه به رأس هرم پادشاهی هموار و همزمان، قدرت محمد بن نایف شاهزاده مطلوب آمریکا را در جایگاه ولایتعهدی مهار میکند.
به گزارش شهدای ایران، این نخستین تغییرات ناگهانی و وسیع پادشاهی عربستان در ساختار حاکمیت تحت زعامت خود نیست. سه ماه پیش از این، کمی بعد از مرگ ملک عبدالله و تکیه زدن سلمان بن عبدالعزیز بر تخت پادشاهی این کشور، پادشاه جدید چینش مهره ها را آغاز کرد؛ تغییراتی که در آن محمد بن نایف به عنوان ولیعهد دوم تعیین شد و همزمان با او، عموزاده اش محمد بن سلمان (فرزند پادشاه) به وزارت دفاع رسید.
صبح دیروز چهارشنبه شبکه الجزیره خبر داد که پادشاهی سعودی سلمان بن عبدالعزیز آل سعود در حکمی شاهزاده محمد بن نایف بن عبدالعزیز را به سمت ولیعهد اول ارتقا داده است و مقرن بن عبدالعزیز برادر ناتنی خود را از این سمت و همچنین معاونت نخست وزیری کنار گذاشته است.
دیوان پادشاهی عربستان سعودی می گوید که این اقدام به درخواست خود مقرن بن عبدالعزیز انجام شده است. همزمان، سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان نیز برکنار شد و عادل الجبیر سفیر ریاض در واشنگتن به جای او نشست اما دلیل این عزل و انتصاب، درخواست شخصی الفیصل نبود و گفته شد که او به علت وضعیت سلامتش جای خود را به الجبیر داده است.
خالد بن عبدالعزیز الفالح نیز با حکم پادشاهی عربستان به سمت وزیر بهداشت و رییس شورای مدیریت شرکت آرامکو (شرکت ملی نفت عربستان سعودی) منصوب شد.
عادل فقیه وزیر کار نیز به وزارتخانه دیگری رفت و مفرج الحقبانی به جای او بر مصدر وزارت نشست.
حمد السویلم رییس دیوان پادشاهی شد. محمد الجاسر وزیر اقتصاد و برنامه ریزی جای خود را به عادل فقیه (وزیر کار سابق) داد.
دیوان پادشاهی عربستان سعودی در حالی می گوید درخواست شخصی مقرن بن عبدالعزیز برای کناره گیری از سمت ولایتعهدی در کار بوده است که برخی منابع خبری می گویند مقرن بن عبدالعزیز اختلافاتی را با پادشاهی این کشور در جنگ علیه یمن داشته و به علت اینکه مادرش یمنی بوده است با حمله به آن کشور مخالفت کرد و در نهایت برکنار شد.
بعضی تحلیلگران نیز می گویند شکست عربستان در رسیدن به اهداف خود در حمله به یمن باعث قربانی شدن ولیعهد و وزیر خارجه عربستان شد. به گفته این ناظران سیاسی، ملک سلمان، سعود الفیصل وزیر خارجه و ولیعهد را مقصر می داند زیرا نتوانسته اند ائتلاف قدرتمندی را برای حمله به یمن تشکیل بدهند. پادشاه عربستان، حضور نیافتن پاکستان در این حملات و همچنین ورود نکردن کامل مصر به جنگ یمن (مخالفت با آغاز حملات زمینی) را ناشی از ناتوانی این دو مقام در اقناع همپیمانان می داند.
خبرنگار الجزیره در باره این تغییرات گفت که به نظر می رسد ملک سلمان می خواهد مرحله جدیدی را برای حکومت پادشاهی افتتاح و نقاط ثقل قدرت را به نوه های موسس پادشاهی آل سعود منتقل کند. اکنون ولیعهد و ولیعهد دوم هر دو نوه های جوانتر عبدالعزیز آل سعود هستند.
وی افزود: انتصابات جدید نشان می دهد که پادشاه سعودی قصد دارد خون تازه ای را در رگ های حکومت خود تزریق کند و جوانترها را در صدر بنشاند.
اما نکته حائز اهمیت در این انتصابات، روی کار آمدن نسل جوانی است که گفته می شود تربیت یافته دانشگاه ها و اتاق فکرهای آمریکایی است.
جام جم آنلاین در 5 بهمن 1393 (حدود سه ماه پیش) در مطلبی با عنوان «این مرد پادشاه در سایه عربستان است» نوشت: «تغییراتی که گفته می شود سلمان بن عبدالعزیز با انتصابات آرایش تازه ای به تیم حکومتی خود در پادشاهی عربستان داده است، بیش از آنکه خواست شخص پادشاه باشد، چینشی برای آمادگی در برابر تحولات جدید داخلی و منطقه ای با هماهنگی کامل آمریکایی ها است؛ شاه مهره این چینش جدید را می توان محمد بن نایف دانست؛ شخصیتی تربیت یافته و مورد اعتماد آمریکا و نماینده نسل جدید اصلاح طلبان در پادشاهی شن ها.»
محمد بن نایف بن عبدالعزیز در 30 آوریل 1959 به دنیا آمد. بن نایف 55 ساله مؤثرترین چهره نسل دوم پادشاهی عربستان است.
عبدالوهاب بدرخان تحلیلگر سیاسی به خبرگزاری فرانسه می گوید: خاندان پادشاهی با تعیین شاهزاده محمد بن نایف به ولیعهدی، عملا انتقال پادشاهی به نسل دوم را محقق کرد. بن نایف یک چهره امنیتی کاملاً مسلط به اوضاع اجتماعی – سیاسی و مسائل امنیتی عربستان است و می تواند تضمینی برای آینده پادشاهی این کشور باشد.
بن نایف متخصص مبارزه با تروریسم است و تحصیلات علوم سیاسی خود را در دانشگاه های آمریکایی گذرانده است. او چند دوره پیشرفته مبارزه با تروریسم را در مراکز نظامی و امنیتی آمریکا طی کرده است.
او در سال 1999 اولین منصب رسمی خود را با سمت معاونت وزیر کشور عربستان تجربه کرد.
دو سال بعد و پس از حملات 11 سپتامبر 2001 در آمریکا، او فعالیت های جدی خود را در داخل عربستان برای مبارزه با افراط گرایی آغاز کرد؛ اقداماتی که با استقبال آمریکایی ها روبرو شد و توجه مقام های آمریکایی را به این شاهزاده جوان سعودی جلب کرد.
بین سال های 2003 تا 2006 حملات خونبار القاعده در عربستان چند مقر رسمی این کشور و برخی مراکز نظامی- نفتی و همچنین اهدافی غربی را نشانه رفت. تدابیر اتخاذی از سوی محمد بن نایف اینجا هم توانست القاعده را عقب براند و فعالیت هایش تضمین و تمرینی شد برای آنچه آمریکایی ها آن را تحت شعار مبارزه با تروریسم ترویج می کردند.
محمد بن نایف مسئول هماهنگی های امنیتی با آمریکا در پرونده های تروریسم است. هم مسئولان آمریکایی و هم شخص محمد بن نایف به عنوان معتمدترین مهره عربستانی مطلوب آمریکا در وضعیت پیچیده امنیتی منطقه به خوبی می داند که دیدگاه های تکفیری وهابی در عربستان سعودی، خود، اندیشه های تروریستی را بازتولید می کند و این موضوع در سخنرانی های او علیه القاعده مشهود است، با این وجود محمد بن نایف دست کم از قرائت آمریکایی ها جدی ترین فرد برای مبارزه با تروریست ها و گروه هایی بود که به طور بالقوه تهدیدی برای منافع واشنگتن در عربستان و منطقه به شمار می آیند.
ورود جدی نسل جدید شاهزاده های سعودی مورد نظر آمریکا به ساختار قدرت پادشاهی این کشور نیز حدود 100 روز پیش با انتصاب محمد بن نایف به سمت ولیعهد دوم آغاز شد. حالا این شاهزاده نظر کرده آمریکایی ها به جایگاه ولیعهد ارتقا یافته و یک دیپلمات تربیت یافته دیگر در مکتب آمریکایی ها یعنی «عادل الجبیر» سفیر سابق عربستان در واشنگتن نیز به مقام وزیر خارجه این کشور منصوب شد تا سعود الفیصل بعد از حدود 40 سال این پست را به شاهزاده بعدی تحویل دهد.
با وجود این که قاطبه مقام های عربستانی به دلیل همپیمانی با آمریکا در مجموع با سیاست های آمریکایی همراه هستند اما ورود نسل جدیدی از تکنوکرات های جوان تر و متمایل به تیم دموکرات حاکم بر کاخ سفید می تواند نقش تعیین کننده در پیشبرد مؤثر سیاست های منطقه ای آمریکا در تعامل با پرونده های جاری داشته باشد؛ پرونده هایی که هر کدام از آنها، می تواند معادلات منطقه ای و بین المللی را تغییر دهد و موازنه های جدیدی را در خاورمیانه ایجاد کند. احتمال توافق هسته ای ایران و 5+1، تجاوز عربستان به یمن و ادامه بحران های امنیتی و تحرکات تروریستی در عراق و سوریه مهمترین قضایای مورد اهتمام آمریکا در ارتباط با نقش آفرینی منطقه ای ریاض است.
سه ماه پیش، عبدالوهاب بدرخان کارشناس سیاسی در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه درباره انتصاب محمد بن نایف چنین گفت: حالا با انتخاب محمد بن نایف (به سمت ولیعهد دوم) خیال آمریکا و شرکای خارجی عربستان هم از برخی پرونده های امنیتی راحت می شود.
اکنون اما، عربستان، با حمله به یمن، ناکامی های آل سعود را در رسیدن به اهداف خود نیز بر پرونده های پیچیده و قطور امنیتی منطقه افزوده است و قاعدتاً احساس نیاز آمریکا به محمد بن نایف و امثال او باید بیش از هر زمان دیگری باشد؛ فردی که در محافل جهانی، نماینده و نماد نسل جدید شاهزادگان سعودی مورد قبول آمریکایی ها شناخته می شود.
در نگاه اول اینگونه به نظر می رسد که پادشاه عربستان به دلیل همسویی سیاست های آل سعود با کاخ سفید موافقت بی چون و چرایی با انتصاب مهره های همگرای واشنگتن داشته باشد. این موضوع تا آنجایی می تواند صحیح باشد که اعمال نفوذ آمریکایی ها در چینش حکومتی سعودی ها در تقابل با طرح های پادشاه برای آینده قدرت و جانشینی پادشاهی این کشور قرار نگیرد.
محمد بن سلمان بن عبد العزیز آل سعود علاوه بر تصدی ولایتعهدی دوم، چشم و گوش پادشاه در سایر اجزای بدنه حاکمیت سعودی نیز خواهد بود. به همین علت است که سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان علاوه بر نظارت بر عملکرد محمد بن نایف، ولیعهد با انتصاب فرزندش به سمت ولیعهدی دوم، پسر کم سن و سال خود را به سمت های کلیدی دیگر شامل معاون نخست وزیر، وزیر دفاع و رییس شورای اقتصادی و توسعه ای (بزرگترین نهاد سیاستگذار درباره مسائل اقتصادی این کشور) نیز منصوب کرده است.
در واقع پادشاه سعودی، همزمان با در نظر گرفتن ملاحظات آمریکا در ساختار قدرت، با نگرانی، نیم نگاهی نیز به اختیارات خود و ترکیب مناصب پادشاهی در ارتباط با جانشینی فرزند خود محمد بن سلمان دارد؛ فرزندی که بنا بر برخی گزارش ها تنها 30 سال سن دارد و بر اساس گزارش های دیگر، 35 ساله است. شاید به همین دلیل است که پادشاه عربستان علاوه بر ولیعهدی دوم، مهمترین مناصب را در سه سطح سیاسی، دفاعی- امنیتی و اقتصادی (معاون نخست وزیر، وزیر دفاع و رئیس شورای اقتصادی و توسعه ای) به فرزند خود محمد بن سلمان اختصاص داده است و باز به همین دلیل است که بنا به گفته «بروس ریدل» افسر سابق سازمان جاسوسی آمریکا، «محمد بن سلمان شاهزاده ای است که به هر چه در عربستان مهم باشد، اشراف دارد.»
با همه اینها، ترکیب و چینش جدید مهره های شطرنج قدرت در عربستان، اگرچه رویکردی آشکار به جوان سازی حاکمیت فرسوده و کهنسال سعودی دارد، خطر جنگ بر سر قدرت آینده و رقابت برای تصاحب تاج و تخت را در نسل جوان و جاه طلب سعودی بیشتر از همیشه مشهود کرده است.
تعیین محمد بن سلمان فرزند پادشاه به مقام ولیعهد دومی پیامی هم دارد. پادشاه عربستان در واقع به محمد بن نایف ولیعهد جدید که سفارش شده آمریکایی هاست این پیام را می دهد که باید مراقب تحرکات خود باشد زیرا نادیده گرفتن پادشاه می تواند کار را برای او با انتصاب محمد بن سلمان به ولایتعهدی دشوار کند.
*جام جم
خالد بن عبدالعزیز الفالح نیز با حکم پادشاهی عربستان به سمت وزیر بهداشت و رییس شورای مدیریت شرکت آرامکو (شرکت ملی نفت عربستان سعودی) منصوب شد.
عادل فقیه وزیر کار نیز به وزارتخانه دیگری رفت و مفرج الحقبانی به جای او بر مصدر وزارت نشست.
حمد السویلم رییس دیوان پادشاهی شد. محمد الجاسر وزیر اقتصاد و برنامه ریزی جای خود را به عادل فقیه (وزیر کار سابق) داد.
یمن در پادشاهی عربستان قربانی گرفت
دیوان پادشاهی عربستان سعودی در حالی می گوید درخواست شخصی مقرن بن عبدالعزیز برای کناره گیری از سمت ولایتعهدی در کار بوده است که برخی منابع خبری می گویند مقرن بن عبدالعزیز اختلافاتی را با پادشاهی این کشور در جنگ علیه یمن داشته و به علت اینکه مادرش یمنی بوده است با حمله به آن کشور مخالفت کرد و در نهایت برکنار شد.
بعضی تحلیلگران نیز می گویند شکست عربستان در رسیدن به اهداف خود در حمله به یمن باعث قربانی شدن ولیعهد و وزیر خارجه عربستان شد. به گفته این ناظران سیاسی، ملک سلمان، سعود الفیصل وزیر خارجه و ولیعهد را مقصر می داند زیرا نتوانسته اند ائتلاف قدرتمندی را برای حمله به یمن تشکیل بدهند. پادشاه عربستان، حضور نیافتن پاکستان در این حملات و همچنین ورود نکردن کامل مصر به جنگ یمن (مخالفت با آغاز حملات زمینی) را ناشی از ناتوانی این دو مقام در اقناع همپیمانان می داند.
تقسیم قدرت بین نوه های عبدالعزیز
خبرنگار الجزیره در باره این تغییرات گفت که به نظر می رسد ملک سلمان می خواهد مرحله جدیدی را برای حکومت پادشاهی افتتاح و نقاط ثقل قدرت را به نوه های موسس پادشاهی آل سعود منتقل کند. اکنون ولیعهد و ولیعهد دوم هر دو نوه های جوانتر عبدالعزیز آل سعود هستند.
وی افزود: انتصابات جدید نشان می دهد که پادشاه سعودی قصد دارد خون تازه ای را در رگ های حکومت خود تزریق کند و جوانترها را در صدر بنشاند.
اما نکته حائز اهمیت در این انتصابات، روی کار آمدن نسل جوانی است که گفته می شود تربیت یافته دانشگاه ها و اتاق فکرهای آمریکایی است.
جام جم آنلاین در 5 بهمن 1393 (حدود سه ماه پیش) در مطلبی با عنوان «این مرد پادشاه در سایه عربستان است» نوشت: «تغییراتی که گفته می شود سلمان بن عبدالعزیز با انتصابات آرایش تازه ای به تیم حکومتی خود در پادشاهی عربستان داده است، بیش از آنکه خواست شخص پادشاه باشد، چینشی برای آمادگی در برابر تحولات جدید داخلی و منطقه ای با هماهنگی کامل آمریکایی ها است؛ شاه مهره این چینش جدید را می توان محمد بن نایف دانست؛ شخصیتی تربیت یافته و مورد اعتماد آمریکا و نماینده نسل جدید اصلاح طلبان در پادشاهی شن ها.»
بن نایف کیست؟
محمد بن نایف بن عبدالعزیز در 30 آوریل 1959 به دنیا آمد. بن نایف 55 ساله مؤثرترین چهره نسل دوم پادشاهی عربستان است.
عبدالوهاب بدرخان تحلیلگر سیاسی به خبرگزاری فرانسه می گوید: خاندان پادشاهی با تعیین شاهزاده محمد بن نایف به ولیعهدی، عملا انتقال پادشاهی به نسل دوم را محقق کرد. بن نایف یک چهره امنیتی کاملاً مسلط به اوضاع اجتماعی – سیاسی و مسائل امنیتی عربستان است و می تواند تضمینی برای آینده پادشاهی این کشور باشد.
بن نایف متخصص مبارزه با تروریسم است و تحصیلات علوم سیاسی خود را در دانشگاه های آمریکایی گذرانده است. او چند دوره پیشرفته مبارزه با تروریسم را در مراکز نظامی و امنیتی آمریکا طی کرده است.
او در سال 1999 اولین منصب رسمی خود را با سمت معاونت وزیر کشور عربستان تجربه کرد.
دو سال بعد و پس از حملات 11 سپتامبر 2001 در آمریکا، او فعالیت های جدی خود را در داخل عربستان برای مبارزه با افراط گرایی آغاز کرد؛ اقداماتی که با استقبال آمریکایی ها روبرو شد و توجه مقام های آمریکایی را به این شاهزاده جوان سعودی جلب کرد.
بین سال های 2003 تا 2006 حملات خونبار القاعده در عربستان چند مقر رسمی این کشور و برخی مراکز نظامی- نفتی و همچنین اهدافی غربی را نشانه رفت. تدابیر اتخاذی از سوی محمد بن نایف اینجا هم توانست القاعده را عقب براند و فعالیت هایش تضمین و تمرینی شد برای آنچه آمریکایی ها آن را تحت شعار مبارزه با تروریسم ترویج می کردند.
بن نایف در سال 2012 به سمت وزیر کشور عربستان منصوب شد.
محمد بن نایف مسئول هماهنگی های امنیتی با آمریکا در پرونده های تروریسم است. هم مسئولان آمریکایی و هم شخص محمد بن نایف به عنوان معتمدترین مهره عربستانی مطلوب آمریکا در وضعیت پیچیده امنیتی منطقه به خوبی می داند که دیدگاه های تکفیری وهابی در عربستان سعودی، خود، اندیشه های تروریستی را بازتولید می کند و این موضوع در سخنرانی های او علیه القاعده مشهود است، با این وجود محمد بن نایف دست کم از قرائت آمریکایی ها جدی ترین فرد برای مبارزه با تروریست ها و گروه هایی بود که به طور بالقوه تهدیدی برای منافع واشنگتن در عربستان و منطقه به شمار می آیند.
نیاز آمریکا به مهره های جدید
ورود جدی نسل جدید شاهزاده های سعودی مورد نظر آمریکا به ساختار قدرت پادشاهی این کشور نیز حدود 100 روز پیش با انتصاب محمد بن نایف به سمت ولیعهد دوم آغاز شد. حالا این شاهزاده نظر کرده آمریکایی ها به جایگاه ولیعهد ارتقا یافته و یک دیپلمات تربیت یافته دیگر در مکتب آمریکایی ها یعنی «عادل الجبیر» سفیر سابق عربستان در واشنگتن نیز به مقام وزیر خارجه این کشور منصوب شد تا سعود الفیصل بعد از حدود 40 سال این پست را به شاهزاده بعدی تحویل دهد.
با وجود این که قاطبه مقام های عربستانی به دلیل همپیمانی با آمریکا در مجموع با سیاست های آمریکایی همراه هستند اما ورود نسل جدیدی از تکنوکرات های جوان تر و متمایل به تیم دموکرات حاکم بر کاخ سفید می تواند نقش تعیین کننده در پیشبرد مؤثر سیاست های منطقه ای آمریکا در تعامل با پرونده های جاری داشته باشد؛ پرونده هایی که هر کدام از آنها، می تواند معادلات منطقه ای و بین المللی را تغییر دهد و موازنه های جدیدی را در خاورمیانه ایجاد کند. احتمال توافق هسته ای ایران و 5+1، تجاوز عربستان به یمن و ادامه بحران های امنیتی و تحرکات تروریستی در عراق و سوریه مهمترین قضایای مورد اهتمام آمریکا در ارتباط با نقش آفرینی منطقه ای ریاض است.
سه ماه پیش، عبدالوهاب بدرخان کارشناس سیاسی در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه درباره انتصاب محمد بن نایف چنین گفت: حالا با انتخاب محمد بن نایف (به سمت ولیعهد دوم) خیال آمریکا و شرکای خارجی عربستان هم از برخی پرونده های امنیتی راحت می شود.
اکنون اما، عربستان، با حمله به یمن، ناکامی های آل سعود را در رسیدن به اهداف خود نیز بر پرونده های پیچیده و قطور امنیتی منطقه افزوده است و قاعدتاً احساس نیاز آمریکا به محمد بن نایف و امثال او باید بیش از هر زمان دیگری باشد؛ فردی که در محافل جهانی، نماینده و نماد نسل جدید شاهزادگان سعودی مورد قبول آمریکایی ها شناخته می شود.
نگاه نگران ملک سلمان
در نگاه اول اینگونه به نظر می رسد که پادشاه عربستان به دلیل همسویی سیاست های آل سعود با کاخ سفید موافقت بی چون و چرایی با انتصاب مهره های همگرای واشنگتن داشته باشد. این موضوع تا آنجایی می تواند صحیح باشد که اعمال نفوذ آمریکایی ها در چینش حکومتی سعودی ها در تقابل با طرح های پادشاه برای آینده قدرت و جانشینی پادشاهی این کشور قرار نگیرد.
محمد بن سلمان بن عبد العزیز آل سعود علاوه بر تصدی ولایتعهدی دوم، چشم و گوش پادشاه در سایر اجزای بدنه حاکمیت سعودی نیز خواهد بود. به همین علت است که سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان علاوه بر نظارت بر عملکرد محمد بن نایف، ولیعهد با انتصاب فرزندش به سمت ولیعهدی دوم، پسر کم سن و سال خود را به سمت های کلیدی دیگر شامل معاون نخست وزیر، وزیر دفاع و رییس شورای اقتصادی و توسعه ای (بزرگترین نهاد سیاستگذار درباره مسائل اقتصادی این کشور) نیز منصوب کرده است.
در واقع پادشاه سعودی، همزمان با در نظر گرفتن ملاحظات آمریکا در ساختار قدرت، با نگرانی، نیم نگاهی نیز به اختیارات خود و ترکیب مناصب پادشاهی در ارتباط با جانشینی فرزند خود محمد بن سلمان دارد؛ فرزندی که بنا بر برخی گزارش ها تنها 30 سال سن دارد و بر اساس گزارش های دیگر، 35 ساله است. شاید به همین دلیل است که پادشاه عربستان علاوه بر ولیعهدی دوم، مهمترین مناصب را در سه سطح سیاسی، دفاعی- امنیتی و اقتصادی (معاون نخست وزیر، وزیر دفاع و رئیس شورای اقتصادی و توسعه ای) به فرزند خود محمد بن سلمان اختصاص داده است و باز به همین دلیل است که بنا به گفته «بروس ریدل» افسر سابق سازمان جاسوسی آمریکا، «محمد بن سلمان شاهزاده ای است که به هر چه در عربستان مهم باشد، اشراف دارد.»
با همه اینها، ترکیب و چینش جدید مهره های شطرنج قدرت در عربستان، اگرچه رویکردی آشکار به جوان سازی حاکمیت فرسوده و کهنسال سعودی دارد، خطر جنگ بر سر قدرت آینده و رقابت برای تصاحب تاج و تخت را در نسل جوان و جاه طلب سعودی بیشتر از همیشه مشهود کرده است.
تعیین محمد بن سلمان فرزند پادشاه به مقام ولیعهد دومی پیامی هم دارد. پادشاه عربستان در واقع به محمد بن نایف ولیعهد جدید که سفارش شده آمریکایی هاست این پیام را می دهد که باید مراقب تحرکات خود باشد زیرا نادیده گرفتن پادشاه می تواند کار را برای او با انتصاب محمد بن سلمان به ولایتعهدی دشوار کند.
*جام جم