سردار شهید ترکی شهید شاخص جامعه کارگری امسال معرفی شده است.
به گزارش شهدای ایران؛ حسینعلی ترکی هشتم بهمن ماه سال 1327 در روستای هرچگان چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد. در سال 1334 به دبستان سرداریه در روستای زادگاهش رفت و تا کلاس پنجم ابتدایی تحصیل کرده و برای ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی، به روستای نافچ رفت.پس از دو سال تحصیل در دوره راهنمایی، به دلیل تنگدستی خانواده، از ادامه تحصیل صرف نظر کرد و در کار کشاورزی به یاری پدرش رفت و با هدف کمک به اقتصاد خانواده و پیشرفت علمی، روزها را به کار مشغول شد.
سال 1347 به خدمت سربازی رفت و پس از گذراندن دوره آموزشی به گارد جاویدان اعزام شده و در آنجا مسئولیت حفاظت از کاخهای طاغوت را بر عهده داشت.
تجربه ترکی از آن دوران به گونهای بود که در یاداشتهایش چنین نوشت:«زندگی من از دوران سربازیام اوج گرفت من در آنجا، حس کردم و دیدم که چه خیانتهایی در کشور صورت میگیرد،آن زاغهنشینان و آن کاخنشینان و آن مردم محروم روستا و مستشاران آمریکایی که دسته دسته برای مکیدن خون ملت مظلوم ایران وارد کاخها میشوند. من در این باره، درس بزرگی آموختم و این دوران سربازی، برای من همچون دانشگاهی بود که درد مردم محروم و مستضعفی که خود را نیز از آنها جدا نمیدانم،احساس کردم».
با شروع سال 1357 و جنبش همگانی مردم علیه حکومت شاه، ترکی به همراه شهید شکرالله کیانی، اقدام به تشکیل گروهی به نام محافظین انقلاب کرده و فعالیتهای سیاسی و انقلابی خود را در سطح روستا آغاز کردند.
آنها با برگزاری کلاسهای عقیدتی و سیاسی، حمایت از کاندیداهای حزبالله از جمله شهید رحمان استکی، ایجاد مراسمهای راهپیمایی علیه نظام شاهنشاهی و پخش اعلامیههای حضرت امام،به نقاط مختلف استان سفر کردند تا به تحقق اهداف و آرمانهای نظام نوپای جمهوری اسلامی کمک کنند.
ترکی با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به صورت داوطلبانه در این نهاد انقلابی مشغول فعالیت شد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در 31 شهریور 1359 به عنوان اولین گروه اعزامی از استان چهارمحال و بختیاری، مسئولیت یک گروه 13نفره را بر عهده گرفت و در هفته آغاز جنگ، عازم مناطق جنگی شدند.
پس از چندماه به عنوان فرمانده محور شوش از سوی فرماندهان ارشد، منصوب شد و دلاورمردی و شجاعتهای بینظیری از خود به جای گذاشت.
سردار حسینعلی ترکی سرانجام در ظهر روز چهارشنبه، ششم بهمن ماه سال 61 هنگامی که به همراه دوست و همرزمش، ارسلان حبیبی سوار بر موتور سیکلت بودند تا «کالک» عملیات فتح المبین را به قرارگاه برسانند، هدف ترکش خمپاره دشمن قرار گرفتند.
خود وی می گوید:زندگی من از دوران سربازیام اوج گرفت من در آنجا، حس کردم و دیدم که چه خیانتهایی در کشور صورت میگیرد،آن زاغهنشینان و آن کاخنشینان و آن مردم محروم روستا و مستشاران آمریکایی که دسته دسته برای مکیدن خون ملت مظلوم ایران وارد کاخها میشوند...
ارسلان حبیبی بلافاصله به شهادت رسید اما ترکی از ناحیه فرق سر به شدت آسیب دید و پس از این که وی را به بیمارستان شوش انتقال دادند به شهادت رسید
سال 1347 به خدمت سربازی رفت و پس از گذراندن دوره آموزشی به گارد جاویدان اعزام شده و در آنجا مسئولیت حفاظت از کاخهای طاغوت را بر عهده داشت.
تجربه ترکی از آن دوران به گونهای بود که در یاداشتهایش چنین نوشت:«زندگی من از دوران سربازیام اوج گرفت من در آنجا، حس کردم و دیدم که چه خیانتهایی در کشور صورت میگیرد،آن زاغهنشینان و آن کاخنشینان و آن مردم محروم روستا و مستشاران آمریکایی که دسته دسته برای مکیدن خون ملت مظلوم ایران وارد کاخها میشوند. من در این باره، درس بزرگی آموختم و این دوران سربازی، برای من همچون دانشگاهی بود که درد مردم محروم و مستضعفی که خود را نیز از آنها جدا نمیدانم،احساس کردم».
با شروع سال 1357 و جنبش همگانی مردم علیه حکومت شاه، ترکی به همراه شهید شکرالله کیانی، اقدام به تشکیل گروهی به نام محافظین انقلاب کرده و فعالیتهای سیاسی و انقلابی خود را در سطح روستا آغاز کردند.
آنها با برگزاری کلاسهای عقیدتی و سیاسی، حمایت از کاندیداهای حزبالله از جمله شهید رحمان استکی، ایجاد مراسمهای راهپیمایی علیه نظام شاهنشاهی و پخش اعلامیههای حضرت امام،به نقاط مختلف استان سفر کردند تا به تحقق اهداف و آرمانهای نظام نوپای جمهوری اسلامی کمک کنند.
ترکی با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به صورت داوطلبانه در این نهاد انقلابی مشغول فعالیت شد.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در 31 شهریور 1359 به عنوان اولین گروه اعزامی از استان چهارمحال و بختیاری، مسئولیت یک گروه 13نفره را بر عهده گرفت و در هفته آغاز جنگ، عازم مناطق جنگی شدند.
پس از چندماه به عنوان فرمانده محور شوش از سوی فرماندهان ارشد، منصوب شد و دلاورمردی و شجاعتهای بینظیری از خود به جای گذاشت.
سردار حسینعلی ترکی سرانجام در ظهر روز چهارشنبه، ششم بهمن ماه سال 61 هنگامی که به همراه دوست و همرزمش، ارسلان حبیبی سوار بر موتور سیکلت بودند تا «کالک» عملیات فتح المبین را به قرارگاه برسانند، هدف ترکش خمپاره دشمن قرار گرفتند.
خود وی می گوید:زندگی من از دوران سربازیام اوج گرفت من در آنجا، حس کردم و دیدم که چه خیانتهایی در کشور صورت میگیرد،آن زاغهنشینان و آن کاخنشینان و آن مردم محروم روستا و مستشاران آمریکایی که دسته دسته برای مکیدن خون ملت مظلوم ایران وارد کاخها میشوند...
ارسلان حبیبی بلافاصله به شهادت رسید اما ترکی از ناحیه فرق سر به شدت آسیب دید و پس از این که وی را به بیمارستان شوش انتقال دادند به شهادت رسید