این روزنامه در شماره امروز خود در اینترنت در مقاله ای به قلم تیم کنستانتین نوشت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در روزهای نخستین ماه آوریل برای دستیابی به چارچوب توافق هسته ای با ایران جشن پیروزی گرفت. در آن زمان بسیاری می پرسیدند او چرا قبل از حصول توافق نهایی جشن گرفته است. پرسش منطقی تر این است که اوباما اصولا چرا این قدر تشنه دستیابی به توافقی با ایران است.
به گزارش شهدای ایران،روزنامه واشنگتن تایمز نوشت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا علاقه عجیبی به ایران دارد.
این روزنامه در شماره امروز خود در اینترنت در مقاله ای به قلم تیم کنستانتین نوشت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در روزهای نخستین ماه آوریل برای دستیابی به چارچوب توافق هسته ای با ایران جشن پیروزی گرفت. در آن زمان بسیاری می پرسیدند او چرا قبل از حصول توافق نهایی جشن گرفته است. پرسش منطقی تر این است که اوباما اصولا چرا این قدر تشنه دستیابی به توافقی با ایران است.
اوباما در سال 2007 که نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود گفت اگر رئیس جمهور شود بدون هیچ پیش شرطی حاضر است با (مقامات) ایران دیدار کند. این رویکرد چنان غیرمتعارف بود که حتی هیلاری کلینتون آن را «غیرمسئولانه و کاملا ساده لوحانه» توصیف کرد.
اوباما تا مبارزات انتخاباتی دوم خود در سال 2012 متوجه شده بود که افکار عمومی آمریکا چندان علاقه ای به دوستی با ایران ندارد و مهمتر اینکه رای دهندگان یهودی او از پیامدهای دستیابی ایران به سلاح هسته ای برای اسرائیل نگرانند. اوباما در یکی از مناظره های انتخاباتی سال 2012 با صراحت و شفافیت تمام گفت :«توافقی که ما خواهیم پذیرفت این است که آنها به برنامه هسته ای خود پایان دهند. این کاملا روشن است.»
متاسفانه چارچوب توافقی که رئیس جمهور آمریکا این ماه از آن دفاع کرد به برنامه هسته ای ایران پایان نمی دهد. در حقیقت، این توافق به این هدف حتی نزدیک هم نمی شود. این توافق به شکل کنونیاش به ایران اجازه می دهد بخش های بزرگی از زیرساخت هسته ای خود را حفظ کند. ایران هزاران سانتریفوژ غنی سازی اورانیوم خود را نگه می دارد و ذخایر موجود اورانیوم غنی شده خود را نیز حفظ می کند. تهران می تواند به کار برای تکمیل کردن سانتریفوژهای پیشرفته برای غنی سازی اورانیوم درجه تسلیحاتی ادامه دهد. صبر کنید. باز هم هست.
این توافق روی موشک های بالستیک ایران، که می توانند کلاهک های هسته ای حمل کنند، تاثیری نخواهد داشت. مسئله حمایت ایران از فعالیت های تروریستی مورد بحث و گفتگو قرار نمی گیرد. در خصوص بازرسی از تاسیسات هسته ای نیز باید گفت کدام بازرسی ؟
بازرسی های بدون مانع جامعه بین المللی بخشی از این توافق نیست. ظاهرا برنامه این است که فقط به ایران اعتماد شود.
به منظور درک ریشه این اعتماد تازه یافته به دشمن قسم خورده اسرائیل، بیایید نگاهی به شش ماه گذشته بیندازیم تا نشانه ای از وضع کنونی روابط دو طرف را پیدا کنیم.
نوامبر 2014 - آیت الله علی خامنه ای ، رهبر معظم ایران ، یک طرح 9 ماده ای برای نابودی اسرائیل اعلام کرد.
ژانویه 2015 - محمدجواد ظریف ، وزیر امور خارجه ایران ، علنا مدعی شد که غرب در مذاکرات تسلیم ایران خواهد شد.
فوریه 2015 - به مذاکره کننده هسته ای ارشد ایران گفتند بر سر جان کری وزیر امور خارجه آمریکا فریاد نکشد.
مارس 2015 - رهبر معظم ایران اعلام کرد تهران به آمریکا اعتماد ندارد. او چند روز بعد به جمع خشمگینی که شعار «مرگ بر آمریکا» سر می داد پیوست. آیت الله (خامنه ای) با اعلام اینکه تا همه تحریم های اقتصادی بی درنگ لغو نشود، توافقی نخواهد بود، حرف را تمام کرد.
آوریل 2015 - ژنرال حسین سلامی، معاون فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد بازرسان بین المللی هیچگونه دسترسی به سایت های نظامی ایران نخواهند داشت.
همین هفته گذشته ایران کاروانی متشکل از 9 فروند کشتی ، که گفته می شود حامل اسلحه بودند ، برای تحویل به شورشیان اسلامگرای تندرو به یمن فرستاد.
کدام یک از این ها موجب اطمینان و اعتمادسازی است؟ کدام یک از اینها موجب می شود هیچ انسان منطقی که به فکر منافع آمریکا و متحدان ما باشد قلبا احساس کند که ما باید این توافق با ایران را پیش ببریم؟
این روزنامه نوشت رئیس جمهور آمریکا کار دشواری پیش رو دارد. اما یک عنصر کلیدی از کار وی محافظت و دفاع
از مردم آمریکا و محافظت از متحدان ماست. مسئولیت اصلی وی این است که از منافع آمریکا محافظت کند.
اوباما در عوض همچنان سرگرم تضعیف موضع آمریکا و اعتبار جهانی آن است. با نادیده گرفتن خط قرمزی که برای سوریه کشیده شده بود، با آزادی تروریست ها از گوانتانامو ، و حالا هم با ابراز شادمانی از دستیابی به توافقی خیالی با کشوری که هدف اعلام شده آن محو اسرائیل از نقشه جهان است و رهبر عالی آن همین چند هفته قبل مخاطبانش را به سر دادن شعار «مرگ بر آمریکا» تشویق می کرد، هیچ معیاری وجود ندارد که بر اساس آن بتوان گفت این توافق موجب قدرتمندتر شدن آمریکا می شود. چرا اوباما این قدر مشتاق پذیرفتن توافقی است که هدف اعلام شده قبلی خود وی را که پایان یافتن برنامه هسته ای ایران است، نادیده می گیرد؟ برنامه رئیس جمهور آمریکا با هیچ منطقی سازگار نیست.
این روزنامه نوشت گزارش شده است که اوباما مایل است از ایران دیدن کند. عجیب اینکه آخرین رئیس جمهور آمریکایی که از ایران دیدن کرد جیمی کارتر بود. شاید ریاست جمهوری کارتر به سبب واکنش ناکام آمریکا به بحران گروگانگیری در ایران بهتر از هر چیزی در یادها مانده باشد. امیدوار باشیم که ضعف مکرری که ساکن کنونی کاخ سفید نشان داده است به تشویق و تحکیم میراث مشابهی نینجامد.
*واحد مرکزی خبر
این روزنامه در شماره امروز خود در اینترنت در مقاله ای به قلم تیم کنستانتین نوشت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در روزهای نخستین ماه آوریل برای دستیابی به چارچوب توافق هسته ای با ایران جشن پیروزی گرفت. در آن زمان بسیاری می پرسیدند او چرا قبل از حصول توافق نهایی جشن گرفته است. پرسش منطقی تر این است که اوباما اصولا چرا این قدر تشنه دستیابی به توافقی با ایران است.
اوباما در سال 2007 که نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود گفت اگر رئیس جمهور شود بدون هیچ پیش شرطی حاضر است با (مقامات) ایران دیدار کند. این رویکرد چنان غیرمتعارف بود که حتی هیلاری کلینتون آن را «غیرمسئولانه و کاملا ساده لوحانه» توصیف کرد.
اوباما تا مبارزات انتخاباتی دوم خود در سال 2012 متوجه شده بود که افکار عمومی آمریکا چندان علاقه ای به دوستی با ایران ندارد و مهمتر اینکه رای دهندگان یهودی او از پیامدهای دستیابی ایران به سلاح هسته ای برای اسرائیل نگرانند. اوباما در یکی از مناظره های انتخاباتی سال 2012 با صراحت و شفافیت تمام گفت :«توافقی که ما خواهیم پذیرفت این است که آنها به برنامه هسته ای خود پایان دهند. این کاملا روشن است.»
متاسفانه چارچوب توافقی که رئیس جمهور آمریکا این ماه از آن دفاع کرد به برنامه هسته ای ایران پایان نمی دهد. در حقیقت، این توافق به این هدف حتی نزدیک هم نمی شود. این توافق به شکل کنونیاش به ایران اجازه می دهد بخش های بزرگی از زیرساخت هسته ای خود را حفظ کند. ایران هزاران سانتریفوژ غنی سازی اورانیوم خود را نگه می دارد و ذخایر موجود اورانیوم غنی شده خود را نیز حفظ می کند. تهران می تواند به کار برای تکمیل کردن سانتریفوژهای پیشرفته برای غنی سازی اورانیوم درجه تسلیحاتی ادامه دهد. صبر کنید. باز هم هست.
این توافق روی موشک های بالستیک ایران، که می توانند کلاهک های هسته ای حمل کنند، تاثیری نخواهد داشت. مسئله حمایت ایران از فعالیت های تروریستی مورد بحث و گفتگو قرار نمی گیرد. در خصوص بازرسی از تاسیسات هسته ای نیز باید گفت کدام بازرسی ؟
بازرسی های بدون مانع جامعه بین المللی بخشی از این توافق نیست. ظاهرا برنامه این است که فقط به ایران اعتماد شود.
به منظور درک ریشه این اعتماد تازه یافته به دشمن قسم خورده اسرائیل، بیایید نگاهی به شش ماه گذشته بیندازیم تا نشانه ای از وضع کنونی روابط دو طرف را پیدا کنیم.
نوامبر 2014 - آیت الله علی خامنه ای ، رهبر معظم ایران ، یک طرح 9 ماده ای برای نابودی اسرائیل اعلام کرد.
ژانویه 2015 - محمدجواد ظریف ، وزیر امور خارجه ایران ، علنا مدعی شد که غرب در مذاکرات تسلیم ایران خواهد شد.
فوریه 2015 - به مذاکره کننده هسته ای ارشد ایران گفتند بر سر جان کری وزیر امور خارجه آمریکا فریاد نکشد.
مارس 2015 - رهبر معظم ایران اعلام کرد تهران به آمریکا اعتماد ندارد. او چند روز بعد به جمع خشمگینی که شعار «مرگ بر آمریکا» سر می داد پیوست. آیت الله (خامنه ای) با اعلام اینکه تا همه تحریم های اقتصادی بی درنگ لغو نشود، توافقی نخواهد بود، حرف را تمام کرد.
آوریل 2015 - ژنرال حسین سلامی، معاون فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد بازرسان بین المللی هیچگونه دسترسی به سایت های نظامی ایران نخواهند داشت.
همین هفته گذشته ایران کاروانی متشکل از 9 فروند کشتی ، که گفته می شود حامل اسلحه بودند ، برای تحویل به شورشیان اسلامگرای تندرو به یمن فرستاد.
کدام یک از این ها موجب اطمینان و اعتمادسازی است؟ کدام یک از اینها موجب می شود هیچ انسان منطقی که به فکر منافع آمریکا و متحدان ما باشد قلبا احساس کند که ما باید این توافق با ایران را پیش ببریم؟
این روزنامه نوشت رئیس جمهور آمریکا کار دشواری پیش رو دارد. اما یک عنصر کلیدی از کار وی محافظت و دفاع
از مردم آمریکا و محافظت از متحدان ماست. مسئولیت اصلی وی این است که از منافع آمریکا محافظت کند.
اوباما در عوض همچنان سرگرم تضعیف موضع آمریکا و اعتبار جهانی آن است. با نادیده گرفتن خط قرمزی که برای سوریه کشیده شده بود، با آزادی تروریست ها از گوانتانامو ، و حالا هم با ابراز شادمانی از دستیابی به توافقی خیالی با کشوری که هدف اعلام شده آن محو اسرائیل از نقشه جهان است و رهبر عالی آن همین چند هفته قبل مخاطبانش را به سر دادن شعار «مرگ بر آمریکا» تشویق می کرد، هیچ معیاری وجود ندارد که بر اساس آن بتوان گفت این توافق موجب قدرتمندتر شدن آمریکا می شود. چرا اوباما این قدر مشتاق پذیرفتن توافقی است که هدف اعلام شده قبلی خود وی را که پایان یافتن برنامه هسته ای ایران است، نادیده می گیرد؟ برنامه رئیس جمهور آمریکا با هیچ منطقی سازگار نیست.
این روزنامه نوشت گزارش شده است که اوباما مایل است از ایران دیدن کند. عجیب اینکه آخرین رئیس جمهور آمریکایی که از ایران دیدن کرد جیمی کارتر بود. شاید ریاست جمهوری کارتر به سبب واکنش ناکام آمریکا به بحران گروگانگیری در ایران بهتر از هر چیزی در یادها مانده باشد. امیدوار باشیم که ضعف مکرری که ساکن کنونی کاخ سفید نشان داده است به تشویق و تحکیم میراث مشابهی نینجامد.
*واحد مرکزی خبر