وعدههای اقتصادی عمل نشده مسئولان، جوّی از بلاتکلیفی را در میان فعالان اقتصادی ایجاد میکند.
به گزارش شهدای ایران،سید احمد میرمطهری اقتصاددان در این زمینه نوشت: کافی است که نگاهی به خبرها در رسانههای مختلف بیندازید و مجموعهای از وعدههای اقتصادی را ببینید که مسئولان اقتصادی آنها را مطرح کردهاند، که البته بعضا طرح آنها قابل تامل است، از کاهش نرخ سود سپردهها تا کاهش نرخ تسهیلات بانکها، تکنرخی شدن ارز، رونق در بازار سرمایه، وصول مطالبات معوق بانکها، حذف یارانه اقشار پردرآمد، نظام بخشی به موسسات مالی و اعتباری، جلوگیری از فرارهای مالیاتی و دهها وعده دیگر که هر روز متصدیان امور اقتصادی نوید تحقق آن را میدهند.
وی ضمن یادداشتی با عنوان «اقتصاد وعدهای» در روزنامه اصلاح طلب اعتماد مینویسد: مشکل طولانی شدن بحث این وعدههاست که بعضا یا تحقق نمییابد یا ناگهان از دستور کار خارج میشود و جوی از بلاتکلیفی در بین فعالان اقتصادی ایجاد میکند و همه در انتظارند تا تکلیف کار روشن شود و این یعنی بیثباتی که آفتی برای اصلاح شرایط فعلی اقتصاد کشور است. نکته قابل تامل دیگر اینکه بعضی از این وعدهها حتی اگر تحقق هم پیدا کند در بهبود اوضاع اقتصادی چندان هم موثر نیست. مثلا متصدیان پولی از کاهش سود سپردهگذاران انتظار دارند که قیمت تمام شده پول در بانکها کاهش یابد و منابع آزاد شده صرف اعطای تسهیلات با نرخهای کمتر شود. ولی این یک توقع است و مادامی که ساختار هزینههای عملیاتی بانکهای ما مخصوصا بانکهای دولتی کارآمد نیست و برای حجم مطالبات مشکوکالوصول و وامهای سوخت شده ذخیرهگیری کافی نشده، تغییر و کاهش نرخ سود سپردهگذاران نمیتواند آن طور که باید کارساز باشد اگر بعدا مواجه با خروج سپردهها از بانکها و افزایش نقدینگیهای سرگردان شدیم آیا برای مقابله فکری کردهایم؟ بدیهی است در شرایطی که ساختار عملیاتی و مالی بانکهای کشور فعلا تا وضعیت مطلوب فاصله دارد، تا اصلاح و دستیابی بانکها به مجموعهای نسبتا بهینه از داراییها و بدهیها ایجاد انعطاف حتی در نرخ سود تسهیلات بعید است، حتی اگر سود سپردهگذاران کاهش یابد.
وی میافزاید: اگر به سایر وعدهها هم بپردازیم، آشفتگی در طرح آنها و بعضا عقب کشیدنهایی ملاحظه میشود که تازهترین آن تکنرخی کردن ارز است که اخیرا اعلام شد از دستور کار خارج شده است و جالب آنکه در تک نرخی کردن ارز تنها موردی که بحث نشد ضرورت افزایش ارزش پول ملی بود. مصادیق زیاد است ولی وعدهها کنار هم که گذاشته میشوند جز بلاتکلیفی اقتصادی پیامی نمیدهد. چرا بعضی متصدیان اقتصادی قبل از هر کار کارشناسی افکار خود را با صدای بلند در رسانهها مطرح میکنند و چرا برای تحقق وعدههای خود زمان نمیگذارند.
وی ضمن یادداشتی با عنوان «اقتصاد وعدهای» در روزنامه اصلاح طلب اعتماد مینویسد: مشکل طولانی شدن بحث این وعدههاست که بعضا یا تحقق نمییابد یا ناگهان از دستور کار خارج میشود و جوی از بلاتکلیفی در بین فعالان اقتصادی ایجاد میکند و همه در انتظارند تا تکلیف کار روشن شود و این یعنی بیثباتی که آفتی برای اصلاح شرایط فعلی اقتصاد کشور است. نکته قابل تامل دیگر اینکه بعضی از این وعدهها حتی اگر تحقق هم پیدا کند در بهبود اوضاع اقتصادی چندان هم موثر نیست. مثلا متصدیان پولی از کاهش سود سپردهگذاران انتظار دارند که قیمت تمام شده پول در بانکها کاهش یابد و منابع آزاد شده صرف اعطای تسهیلات با نرخهای کمتر شود. ولی این یک توقع است و مادامی که ساختار هزینههای عملیاتی بانکهای ما مخصوصا بانکهای دولتی کارآمد نیست و برای حجم مطالبات مشکوکالوصول و وامهای سوخت شده ذخیرهگیری کافی نشده، تغییر و کاهش نرخ سود سپردهگذاران نمیتواند آن طور که باید کارساز باشد اگر بعدا مواجه با خروج سپردهها از بانکها و افزایش نقدینگیهای سرگردان شدیم آیا برای مقابله فکری کردهایم؟ بدیهی است در شرایطی که ساختار عملیاتی و مالی بانکهای کشور فعلا تا وضعیت مطلوب فاصله دارد، تا اصلاح و دستیابی بانکها به مجموعهای نسبتا بهینه از داراییها و بدهیها ایجاد انعطاف حتی در نرخ سود تسهیلات بعید است، حتی اگر سود سپردهگذاران کاهش یابد.
وی میافزاید: اگر به سایر وعدهها هم بپردازیم، آشفتگی در طرح آنها و بعضا عقب کشیدنهایی ملاحظه میشود که تازهترین آن تکنرخی کردن ارز است که اخیرا اعلام شد از دستور کار خارج شده است و جالب آنکه در تک نرخی کردن ارز تنها موردی که بحث نشد ضرورت افزایش ارزش پول ملی بود. مصادیق زیاد است ولی وعدهها کنار هم که گذاشته میشوند جز بلاتکلیفی اقتصادی پیامی نمیدهد. چرا بعضی متصدیان اقتصادی قبل از هر کار کارشناسی افکار خود را با صدای بلند در رسانهها مطرح میکنند و چرا برای تحقق وعدههای خود زمان نمیگذارند.