رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بابیان اینکه معطل کردن کشور و فرصت سوزی برای آینده نظام بهشدت خطرناک است، اظهار کرد: یکی از اهداف مهم امریکا، اروپائیان و سایر کشورها، چون روسیه از ابتدای شروع بکار هستهای ایران از همان مراحل ابتدائی که چند دستگاه سانتریفیوژ بهکارگیری شد همواره تأکید آنها بر توقف غنیسازی بوده است.
به گزارش شهدای ایران، سید مسعود میر کاظمی، رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، در جمع طلاب و حاضران در نشست تخصصی بررسی نقش مذاکرات در اقتصاد کشور در بخش دوم سخنرانی خود به بررسی دقیق روند مذاکرات هستهای و نقد این موضوع با تکیهبر اسناد موجود که توسط خود رییسجمهور محترم حجتالاسلام روحانی به چاپ رسیده است پرداختهشده است.
میر کاظمی در بخش ابتدائی این موضوع با اشاره به ریشههای مشکلات اقتصادی کشور، عنوان کرد: برای بررسی و نقد منصفانه این روند باید تا رسیدن به نتیجه مطلوب آنچه را که قبلاً روزنامههای زنجیرهای و رسانهها مطرح میکردند را موردبررسی و پژوهش قرارداد.
وی افزود: شرایط اقتصادی در زمان جنگ و صلح، تحریم شدید یا ضعیف، قیمت نفت بالا یا پائین، دولت کارگزار، اصلاحطلب یا اصولگراشاخصهای کلان اقتصادی شامل بهرهوری پائین، نرخ تورم دورقمی، یارانه بالا، نرخ بیکاری دورقمی، رشد اقتصادی پراکنده و معین کردن اینکه هدف از مذاکره چیست؟ و چرخیدن چرخ اقتصاد چه معنایی در این روند دارد؟ باید بهطورجدی از سوی پژوهشگران و مسئولان به آن پرداخته شود.
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بابیان اینکه معطل کردن کشور و فرصت سوزی برای آینده نظام بهشدت خطرناک است، اظهار کرد: یکی از اهداف مهم امریکا، اروپائیان و سایر کشورها، چون روسیه از ابتدای شروع بکار هستهای ایران از همان مراحل ابتدائی که چند دستگاه سانتریفیوژ بهکارگیری شد همواره تأکید آنها بر توقف غنیسازی بوده است.
وی ادامه داد: موضوع توقف غنیسازی همواره بهعنوان یک خط قرمز برای طرف مقابل مطرح بوده و در مذاکرات سالهای قبل از 84 بهطورجدی و عملی به آن پایبند بودهاند بخصوص بعد از تعلیق غنیسازی در سالهای 82 و 83 تأکید آنها بر بازرسیهای بیشتر و اصرار بر قبول پروتکل الحاقی بود.
میر کاظمی بابیان اینکه با توجه به وقایع تاریخی اخیر که تجربه مذاکرات و تعلیق غنیسازی در ایران اتفاق افتاد و با توجه به اینکه دوباره در زمان فعلی تکرار میشود، تصریح کرد: دو نکته تأکید بر توقف غنیسازی و امضای پروتکل الحاقی را بر اساس کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هستهای نوشته آقای دکتر روحانی رئیسجمهور وقت را باید موردبررسی قرارداد تا برخی از ابهامات موجود حلوفصل گردد.
وی افزود: ایشان در صفحه 122 در مورد فشار شورای حکام برای تعلیق غنیسازی در ایران اینگونه بیان میدارد:
«اما بهمحض اینکه آمریکائیها در اردیبهشت 1382 در عراق پیروز شدند، به سراغ پرونده هستهای ایران رفتند و به البرادعی فشار آوردند تا در خرداد آن سال، این پرونده را در دستور کار شورای حکام آژانس قرار دهد ... این نخستین بار بود که موضوع تعلیق در شورای حکام آژانس در مورد فعالیت هستهای ایران مطرح میشد» و نیز در صفحه 130 در مورد دیپلماسی هستهای چنین بیان میدارد.
«در عرصه خارجی، دیپلماسی قدرتهای بزرگ در مورد برنامه هستهای ایران، از ابتدای سال 1382 بر چند محور استوار بود: اول، ضرورت امضای پروتکل الحاقی برای اعتمادسازی و اجازه بازدید آژانس؛ دوم، عدم توجیه اقتصادی برنامه چرخهٔ سوخت در ایران؛ سوم، دلیل اختفای برنامه در طول 18 سال گذشته؛ و چهارم، لزوم توقف برنامهٔ غنیسازی از رؤسای جمهور فرانسه و روسیه گرفته تا سایر کشورها و حتی کشورهای دوست، به اَشکال مختلف این نکات را به مسئولین ایرانی متذکر میشدند».
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بابیان اینکه بعد از صدور نخستین قطعنامه آژانس در سپتامبر 2003 (شهریور 1382) و متعاقب آن قطعنامهای که علیه ایران در شورای حکام آژانس تصویب شد، اظهار کرد: شرایط اقتصادی سختی بهمنظور فشار به ایران برای قبول پروتکل الحاقی به وجود آوردند.
وی ادامه داد: در صفحه 147 در این خصوص اینگونه بیانشده است.
«اگر وامی میخواستیم یا پروژه مهمی داشتیم، انجام آن منوط به این میشد که پروتکل الحاقی را بپذیریم. وزرای اروپایی به وزیر امور خارجه ایران گفته بودند اگر پروتکل را نپذیرید، روابط اقتصادی ما با ایران متوقف میشود. ژاپنیها بهصراحت اعلام کرده بودند که پرداخت وام و اجرای طرحهای نفت و گاز را متوقف میکنند. روسیه و چین بهطورجدی به ما توصیه میکردند که پروتکل را بپذیریم. روسها به ما گفته بودند اگر پروتکل را نپذیرید، نمیدانیم همکاریهای ما در بوشهر با چه سرنوشتی مواجه خواهد شد»
میر کاظمی با اشاره به اینکه این مذاکرات به بهانه تهدید زدایی از امنیت ملی تصمیمگیری میگردد که باید با سران سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان مذاکره صورت گیرد، گفت: لذا قرار شده بود که مذاکرات مقدماتی با مدیران کل این سه کشور صورت گیرد. موضوع در صفحه 168 اینگونه بیانشده است.
«بر مبنای دعوت ایران از سه وزیر اروپایی و پذیرش آنها، مدیران کل وزارت امور خارجه سه کشور در تاریخ 23 مهر 1382 وارد تهران شدند و ملاقات من با آنها در همان روز انجام شد. ... در این جلسه آنها گفتند وزرا به تهران سفر خواهند کرد، ولی بحث آنها با شما در مورداجرای قطعنامه شورای حکام خواهد بود. من هم به آنها صریح و روشن گفتم اگر هدف آنها از این سفر، بحث پیرامون اجرای قطعنامه است، پس بهتر است سفرشان لغو شود. ... البته وزرا هم پیغام داده بودند که اگر ایران حاضر به پذیرش تعلیق در هیچ سطحی نیست، بهتر است سفر انجام نشود. کارشناسان وزارت امور خارجه هم معتقد بودند چون قطعنامه، تعلیق کامل را از ما خواسته است، نمیتوان بحث تعلیق را بهطورکلی کنار گذاشت؛ بنابراین، بهناچار باید اصل تعلیق را ولو بهصورت محدود و موقت بپذیریم، پروتکل را هم میتوانیم بگوییم بعداً امضاء میکنیم که البته درنهایت، پروتکل مزبور در دسامبر 2003 توسط نماینده ایران در آژانس امضاء شد»
وی ادامه داد: البته وزرا و رؤسای آنها نیز همین اعتقاد را داشتند و در مذاکره با شرودر صدراعظم آلمان در تاریخ 83/12/7 در صفحه 419 چنین بیان میکند.
«ما نمیتوانیم کنترل کنیم که شما بعد از غنیسازی بمب اتمی تولید خواهید کرد یا خیر؟ ما هر دو به لحاظ سیاسی افراد بالغی هستیم. صریح صحبت کنیم، NPT کافی نیست، چون در مورد عدم انحراف، تردیدهایی جدی وجود دارد. برای ادامه کار تنها یکراه میبینیم، واقعاً مطمئن نیستیم غیر از انصراف.»
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه در ملاقات با ژاک شیراک رئیسجمهور وقت فرانسه در تاریخ 83/12/6 موضوعات جالب و قابلتوجهی رخداده است، گفت: در این مورد در صفحه 402 اینگونه بیانشده است.
«تولید سوخت از جانب شمارا برنمیتابیم. نمیتوان از این خط عبور کرد. انگلیس، روسیه، چین و اروپا هم حاضر نیستند این گام را بردارند که به ایران اجازه دهند تا سوخت هستهای برای مصارف غیرنظامی تولید کند»
وی افزود: در تاریخ 83/11/29 در سفر به مسکو و دیدار با پوتین در این زمینه در صفحه 396 چنین بیان میکند.
«گفتم این تعلیق کوتاهمدت است و حداکثر تا چند ماه دیگر، بیشتر ادامه نخواهد یافت. پرسید نظر خود شما هم همین است؟ گفتم آری. گفت شنیدن این مسئله از شما که مرد سیاست و فرد پختهای هستید، باعث تعجب من است. نمیدانید اگر در کوتاهمدت تعلیق را بشکنید، پیامد ناگواری برای کشورتان خواهد داشت.»
میر کاظمی بابیان اینکه سفیر فرانسه در ارتباط با طرح چهار مرحلهای ایران مطالبی را در مورد غنیسازی در ایران مطرح و نظر آمریکائیها را جویا میشود، عنوان کرد: در مورد تعلیق در صفحه 483 اینگونه بیان مینماید «آمریکائیها گفتهاند که از مذاکرات به شرطی حمایت خواهند کرد که توقف غنیسازی خط قرمز اروپا باشد؛ بنابراین، شکستن تعلیق حتی در سطوح پایین مانند UCF و پایلوت فعلاً مشکلآفرین است.»
وی ادامه داد: آقای روحانی بعد از جلسات متعدد با وزرای امور خارجه و رئیسجمهورهای وقت فرانسه، آلمان، انگلیس و روسیه و چین در مورد تعلیق در صفحه 573 چنین بیان میکند.
«هدف اول اروپا، تعلیق، سپس گسترش دامنه تعلیق و بالاخره طولانی کردن زمان تعلیق، و هدف نهایی آنها توقف و یا تعلیق بلندمدت برنامه غنیسازی بود. ما نیز از هدف آنها به خوبی آگاه بودیم»
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه عدم تزریق گاز به معنای تعلیق است، اظهار کرد: در مذاکرهای که آقای روحانی با البرادعی داشته است در صفحه 166 آورده است «به البرادعی گفتم شما یک حقوقدان هستید، من هم یک حقوقدانم؛ آیا ازلحاظ حقوقی، تعلیق غنیسازی غیر از توقف موقت گاز دهی است؟ آیا نظر شما غیر از این است؟ گفت نه، دقیقاً تعلیق گاز دهی کافی است.»
میر کاظمی با اشاره به اینکه اتلاف زمان بعد از تعلیق یکی از تجارب ما از اخلاق طرف مقابل است، ابراز کرد: هرچند بیانشده که تعلیق داوطلبانه و برای مدت کوتاهی بهمنظور اعتمادسازی در جهت رسیدن به توافق بلندمدت صورت گرفته ولی شواهد و قرائن حاکی از آن است که نهتنها زمان کوتاه نماند، بلکه بهانحاءمختلف نسبت به تلف کردن وقت تلاش کردهاند. در اینجا به نمونههایی از مطالب مطرح در این زمینه اشاره مینمایم.
وی افزود: در مذاکره مقدماتی برای توافق پاریس در صفحه 303 نظر اروپائیان در این مورد اینگونه بیانشده است.
«اروپاییها به ما میگفتند اختلاف ما با شما بر سر زمان است. ما میخواهیم کاری کنیم که شروع غنیسازی را عقب بیندازیم، ولی شما میخواهید کارکنید که شروع غنیسازی جلوتر بیفتد.»
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه بعد از توافق پاریس و در شرایطی که تعلیق ادامه داشت قرار بود در چند کارگروه، جزئیات مذاکرات نهائی شود، تصریح کرد: در مورد مسئولین کارگروهها و فاصلهٔ زمانی بین جلسات به شرح ذیل در صفحه 374 بیانشده که نشاندهنده تلاش برای تلف کردن زمان است «به آنها گفتم مسئولیت این کارگروهها از طرف ایران به وزرای مربوطه واگذارشده است، آنها پاسخ دادند که تعیین مسئول در سطح وزیر برای آنها امکانپذیر نیست و ناچارند مسئولین کارگروهها را در سطح مدیرکل قرار دهند. بحث دیگر من این بود که جلسات کارگروهها، هفتگی باشد، اما آنها مشکل داشتند و میگفتند مطالب کافی برای دستور کار جلسات هفتگی وجود ندارد. درنهایت، با برگزاری دستکم یک جلسه در هرماه و اینکه گروه راهبری هم پس از هر سه ماه تشکیل شود، توافق شد.»
وی ادامه داد: در صفحه 376 در مورد تحریمها نیز اینگونه آمده است که خود گویای این مطلب است.
«در حوزه اقتصادی هم کار به این دلیل پیش نمیرفت که ما میگفتیم تحریمها باید شکسته شود، اما آنها میگفتند اینها مراحلی دارد و در کوتاهمدت نمیتوان به نتیجه رسید. ما دیدیم گویی میخواهند بحث را چند سال ادامه دهند. در ضمن، اروپائیها میگفتند برفرض که این تحریمها را برداریم، شما باید مشکلتان را با آمریکا نیز حل کنید، برای اینکه در شرایط تحریم آمریکا، شرکتهای ما با شما کار نمیکنند.»
میر کاظمی با اشاره به اینکه قرار بود تعلیق در زمان کوتاهی انجام شود و در این مابین مذاکرات انجام و مجدداً غنیسازی شروع شود، ابراز کرد: ولی متأسفانه اروپائیان به آن اهمیت نمیدادند و حتی ایران متهم به عجله کاری شد. در صفحه 453 در این مورد بیانشده است «یکی از نکاتی که اروپائیها بر آن تأکید میکردند (ایوانف و البرادعی هم به من میگفتند)، این بود که عجلهٔ شما کار را خراب میکند. اینهمه مذاکره میکنید و اطمینان میدهید، اما درنهایت روی هفته و روز چانه میزنید. اروپائیها در مذاکرات، به ما میگفتند اگر این سوخت را برای نیروگاه میخواهید برای کدام نیروگاه میخواهید؟ برای نیروگاه بوشهر؟ که روسها تأمین سوخت آن را تعهد کردهاند.»
وی افزود: یکی دیگر از شگردهای آنها برای گذراندن وقت طرح سئولهای متفاوت است که در این مورد در صفحه 485 اینگونه بیانشده است.
«اما نکته مهم این است که چرا در تاریخ 1384/2/6، مقام معظم رهبری به این نتیجه رسیده بودند که باید اصفهان راهاندازی شود؟ به نظر میرسد پس از طرح 100 سؤال از طرف اروپائیها در مورد طرح چهار مرحلهای در جلسه کارگروه هستهای 1384/1/30، اکثر مسئولین نسبت به دستیابی به توافق سریع با اروپا مأیوس شده بودند و میگفتند بهکارگیری اینگونه شیوهها برای اتلاف وقت است»
وی با اشاره به عهدشکنی آمریکاییها تصریح کرد: یکی دیگر از شگردهای آنها برای گذراندن وقت طرح سئولهای متفاوت است که در این مورد در صفحه 485 اینگونه بیانشده است «اما نکته مهم این است که چرا در تاریخ 1384/2/6، مقام معظم رهبری به این نتیجه رسیده بودند که باید اصفهان راهاندازی شود؟ به نظر میرسد پس از طرح 100 سؤال از طرف اروپائیها در مورد طرح چهار مرحلهای در جلسه کارگروه هستهای 1384/1/30، اکثر مسئولین نسبت به دستیابی به توافق سریع با اروپا مأیوس شده بودند و میگفتند بهکارگیری اینگونه شیوهها برای اتلاف وقت است.»
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه آقای روحانی در نامهای به آقای البرادعی در تاریخ 84/5/10 برای ازسرگیری فعالیتهای UCF اصفهان نوشته است، عنوان کرد: در صفحه 583 چنین بیان میکند «پس از گذشت بیش از سه ماه مذاکره بعد از موافقتنامهٔ پاریس، آشکار شد که سه کشور اروپائی اتحادیهٔ اروپا خواهان تطویل مذاکرات و احتمالاً عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند و بنابراین، نمیخواهند در برابر حق غیرقابلانکار ایران برای ازسرگیری فعالیت غنیسازی تسلیم شوند.»
میر کاظمی با اشاره به اینکه در دوران اصلاحات ایران کلیه اقدامات لازم جهت اعتمادسازی را در ایران انجام داده است، ابراز کرد: مشروح این اقدامات در تمامی بخشهای مختلف کتاب دیپلماسی هستهای به آنها اشارهشده است.
وی ادامه داد: از تعهدات بیانیه 21 اکتبر 2003 تهران، جلسات بروکسل، توافق پاریس که منجر به تعلیق هستهای، صدور مجوز بازدید از پارچین، تعلیق قطعهسازی در 20 فروردین 83، اجرای پروتکل الحاقی، و انجام بازرسیهای گسترده در ایران نهتنها از خصومت اروپائیان و آمریکا کاسته نشد، بلکه منجر به تحریم بیشتر و صدور قطعنامههایی در سالهای 2003 و 2004 میلادی گردید و عمدتاً با چماق ارسال پرونده هستهای ایران به شورای حکام و شورای امنیت مرتب از ایران امتیاز گرفتهاند. بدون آنکه کوچکترین اقدامی مؤثر برای تعهدات خود داشته باشند و حتی بوش رئیسجمهور وقت آمریکا در ژانویه 2003 در سخنرانی سالانهٔ خود در کنگره سه کشور ایران، کره شمالی و عراق را بهعنوان محور شرارت معرفی کرد.
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه در صفحه 250 در مورد علت شکست تعلیق قطعهسازی و مونتاژ مطالب قابلتأملی آمده است، گفت: «البته درنتیجه بسته نشدن پرونده در ژوئن، بلافاصله اعلام کردیم که تعلیق قطعهسازی و مونتاژ را لغو میکنیم و بیدرنگ تعلیق را شکستیم. هرچند این اقدام عمدتاً به دلیل شرایط سیاسی اتخاذ شد نه به دلیل نیاز.»
وی افزود: در نامه دبیر شورای امنیت ملی کشور به البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی در ارتباط با ازسرگیری فعالیتهای UCF اصفهان بعد از تعارفات معمول در صفحه 580 چنین بیان میکند.
میر کاظمی با اشاره به اینکه متن نامه ایران به آژانس برای ازسرگیری فعالیتهای UCF اصفهان مورخ 1384/5/10 نیز یک موضوعی قابلتأمل و تذکر برای تیم مذاکرهکننده است، در این نامه آمده است که «دکتر محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی
پس از تعارفات معمول
از اوایل دهه 80 میلادی، برنامه صلحآمیز هستهای و حق غیرقابلانکار ایران نسبت به فناوری هستهای، هدف گستردهترین و شدیدترین نقضها، تضییقات، مداخلات و تبلیغات نادرست قرارگرفته است.
معاهدات معتبر و الزامآور برای ساخت نیروگاههای برق هستهای، بهصورت یکجانبه ملغی شدند؛
مواد هستهای که بهصورت قانونی خریداریشده بودند و در مالکیت ایران قرار داشتند، به صورتی غیرقانونی بلوکه شدند؛
حقوق ایران در اجرای حق خود بهعنوان سهامدار چندین شرکت ملی و چندملیتی انرژی هستهای، مورد تضییع قرار گرفت؛
مداخلات غیرموجه و زورمدارانهای بهصورت منظم و بهمنظور تخریب، ممانعت و تأخیر در اجرای توافقات هستهای ایران با دیگر شرکاء صورت گرفت؛
اتهامات بیاساس علیه برنامه کاملاً صلحآمیز هستهای ایران، بهصورت منظم انتشار یافت.
درحالیکه نقض همهجانبه و مستمر حقوق ایران تحت «معاهده عدم اشاعه NPT» ادامه داشت و درحالیکه دولتهای اصلی عضو معاهده در عدم پایبندی خود نسبت به بسیاری از تعهداتشان تحت مواد یک، چهار و شش معاهده بهطورکلی و تحت بند 2 ماده چهار در قبال ایران اصرار ورزیدهاند، ایران بر اهتمام خود در پایبندی به کلیه تعهداتش تحت معاهده ادامه داده است. در همین زمان و تنها بهمنظور جلوگیری از محدودیتهای غیرقانونی و غیر مشروع بیشتر در اِعمال حقوقش، ایران مجبور شد تا در مورد فعالیتهای خود محتاطانه و پوشیده عمل کند و از ارائه جزئیات برنامههایش خودداری ورزد که البته در اکثر موارد، حتی بر طبق توافقنامهٔ پادمان خود با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، ملزم به ارائه آنها نبوده است.
در اکتبر 2003، ایران با دولتهای فرانسه، آلمان و انگلستان وارد توافقنامهای شد، با این انتظار صریح که فصل جدیدی را مبتنی بر شفافیت کامل، همکاری و دسترسی به فناوریهای هستهای و دیگر فناوریهای پیشرفته باز کند. ایران با برخی اقدامات مهم درزمینه شفافیت و اعتمادسازی توافق کرد و بهفوریت و بهطور کامل، آنها را اجرا کرد:
امضاء و آغاز اجرای فوری و کامل پروتکل الحاقی؛
گشودن درهایش بهسوی یکی از مداخلهآمیزترین و گستردهترین بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی؛
فراهم آوردن مجموعهای از جزئیات فعالیتهای صلحآمیز هستهایاش که تمامی آنها در هماهنگی کامل با حقوق و تکالیفش تحت معاهده عدم اشاعهNPT انجامگرفته بود؛
شروع و تداوم تعلیق داوطلبانه حق قانونی خود برای غنیسازی اورانیوم، بهعنوان اقدامی اعتماد ساز، ظرف 20 ماه گذشته؛
گسترش دامنه تعلیق در فوریه و نوامبر 2004، در پی توافقات با سه کشور اروپائی و اتحادیه اروپا در بروکسل و پاریس، برای تحت پوشش قرار دادن فعالیتهایی که کاملاً فراتر از تعریف اولیه آژانس از «غنیسازی» و حتی «فعالیتهای مرتبط با غنیسازی» بود.
بازرسیهای فراگیر آژانس از ایران، مکرراً اظهارات ایران را مبنی بر اینکه هر میزان از بازرسی و بررسیهای موشکافانه هرگز کمترین انحرافی بهسوی فعالیت نظامی را نشان نخواهد داد، تأیید کرد. مدیرکل دربند 25 گزارش نوامبر 2003 خود تأکید کرد که «تا این تاریخ، هیچ مدارکی دال بر اینکه فعالیتها و مواد هستهای از پیش اعلامنشده که در بالا به آنها اشاره شد، در ارتباط با یک برنامه تسلیحات هستهای باشد، یافت نشده است.»
رییس کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به اینکه از طرف مدیرکل اعلامشده بود که انحرافی به سمت فعالیتهای ممنوعه دیده نشده است، گفت: ولی متأسفانه بازهم به تعهدات خود در قبال ایران عمل نکردند. لذا در ادامه مرقوم به البرادعی چنین آمده است «باگذشت یک سال دیگر و با انجام بیش از یک هزار نفر روز از سختترین بازرسیها، مدیرکل دربند 112 گزارش نوامبر سال 2004 خود، مجدداً تأکید کرد که «تمامی مواد هستهای اعلامشده در ایران موردحسابرسی قرارگرفته و بنابراین، چنین موادی بهسوی فعالیتهای ممنوعه منحرف نشدهاند. متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران ما به ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتماد ساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجامنشده و درخواستهای بیشتر روبهرو شد. قولهای اکتبر 2003 سه کشور اروپائی دربارهٔ همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند».
میر کاظمی در بخش ابتدائی این موضوع با اشاره به ریشههای مشکلات اقتصادی کشور، عنوان کرد: برای بررسی و نقد منصفانه این روند باید تا رسیدن به نتیجه مطلوب آنچه را که قبلاً روزنامههای زنجیرهای و رسانهها مطرح میکردند را موردبررسی و پژوهش قرارداد.
وی افزود: شرایط اقتصادی در زمان جنگ و صلح، تحریم شدید یا ضعیف، قیمت نفت بالا یا پائین، دولت کارگزار، اصلاحطلب یا اصولگراشاخصهای کلان اقتصادی شامل بهرهوری پائین، نرخ تورم دورقمی، یارانه بالا، نرخ بیکاری دورقمی، رشد اقتصادی پراکنده و معین کردن اینکه هدف از مذاکره چیست؟ و چرخیدن چرخ اقتصاد چه معنایی در این روند دارد؟ باید بهطورجدی از سوی پژوهشگران و مسئولان به آن پرداخته شود.
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بابیان اینکه معطل کردن کشور و فرصت سوزی برای آینده نظام بهشدت خطرناک است، اظهار کرد: یکی از اهداف مهم امریکا، اروپائیان و سایر کشورها، چون روسیه از ابتدای شروع بکار هستهای ایران از همان مراحل ابتدائی که چند دستگاه سانتریفیوژ بهکارگیری شد همواره تأکید آنها بر توقف غنیسازی بوده است.
وی ادامه داد: موضوع توقف غنیسازی همواره بهعنوان یک خط قرمز برای طرف مقابل مطرح بوده و در مذاکرات سالهای قبل از 84 بهطورجدی و عملی به آن پایبند بودهاند بخصوص بعد از تعلیق غنیسازی در سالهای 82 و 83 تأکید آنها بر بازرسیهای بیشتر و اصرار بر قبول پروتکل الحاقی بود.
میر کاظمی بابیان اینکه با توجه به وقایع تاریخی اخیر که تجربه مذاکرات و تعلیق غنیسازی در ایران اتفاق افتاد و با توجه به اینکه دوباره در زمان فعلی تکرار میشود، تصریح کرد: دو نکته تأکید بر توقف غنیسازی و امضای پروتکل الحاقی را بر اساس کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هستهای نوشته آقای دکتر روحانی رئیسجمهور وقت را باید موردبررسی قرارداد تا برخی از ابهامات موجود حلوفصل گردد.
وی افزود: ایشان در صفحه 122 در مورد فشار شورای حکام برای تعلیق غنیسازی در ایران اینگونه بیان میدارد:
«اما بهمحض اینکه آمریکائیها در اردیبهشت 1382 در عراق پیروز شدند، به سراغ پرونده هستهای ایران رفتند و به البرادعی فشار آوردند تا در خرداد آن سال، این پرونده را در دستور کار شورای حکام آژانس قرار دهد ... این نخستین بار بود که موضوع تعلیق در شورای حکام آژانس در مورد فعالیت هستهای ایران مطرح میشد» و نیز در صفحه 130 در مورد دیپلماسی هستهای چنین بیان میدارد.
«در عرصه خارجی، دیپلماسی قدرتهای بزرگ در مورد برنامه هستهای ایران، از ابتدای سال 1382 بر چند محور استوار بود: اول، ضرورت امضای پروتکل الحاقی برای اعتمادسازی و اجازه بازدید آژانس؛ دوم، عدم توجیه اقتصادی برنامه چرخهٔ سوخت در ایران؛ سوم، دلیل اختفای برنامه در طول 18 سال گذشته؛ و چهارم، لزوم توقف برنامهٔ غنیسازی از رؤسای جمهور فرانسه و روسیه گرفته تا سایر کشورها و حتی کشورهای دوست، به اَشکال مختلف این نکات را به مسئولین ایرانی متذکر میشدند».
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی بابیان اینکه بعد از صدور نخستین قطعنامه آژانس در سپتامبر 2003 (شهریور 1382) و متعاقب آن قطعنامهای که علیه ایران در شورای حکام آژانس تصویب شد، اظهار کرد: شرایط اقتصادی سختی بهمنظور فشار به ایران برای قبول پروتکل الحاقی به وجود آوردند.
وی ادامه داد: در صفحه 147 در این خصوص اینگونه بیانشده است.
«اگر وامی میخواستیم یا پروژه مهمی داشتیم، انجام آن منوط به این میشد که پروتکل الحاقی را بپذیریم. وزرای اروپایی به وزیر امور خارجه ایران گفته بودند اگر پروتکل را نپذیرید، روابط اقتصادی ما با ایران متوقف میشود. ژاپنیها بهصراحت اعلام کرده بودند که پرداخت وام و اجرای طرحهای نفت و گاز را متوقف میکنند. روسیه و چین بهطورجدی به ما توصیه میکردند که پروتکل را بپذیریم. روسها به ما گفته بودند اگر پروتکل را نپذیرید، نمیدانیم همکاریهای ما در بوشهر با چه سرنوشتی مواجه خواهد شد»
میر کاظمی با اشاره به اینکه این مذاکرات به بهانه تهدید زدایی از امنیت ملی تصمیمگیری میگردد که باید با سران سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان مذاکره صورت گیرد، گفت: لذا قرار شده بود که مذاکرات مقدماتی با مدیران کل این سه کشور صورت گیرد. موضوع در صفحه 168 اینگونه بیانشده است.
«بر مبنای دعوت ایران از سه وزیر اروپایی و پذیرش آنها، مدیران کل وزارت امور خارجه سه کشور در تاریخ 23 مهر 1382 وارد تهران شدند و ملاقات من با آنها در همان روز انجام شد. ... در این جلسه آنها گفتند وزرا به تهران سفر خواهند کرد، ولی بحث آنها با شما در مورداجرای قطعنامه شورای حکام خواهد بود. من هم به آنها صریح و روشن گفتم اگر هدف آنها از این سفر، بحث پیرامون اجرای قطعنامه است، پس بهتر است سفرشان لغو شود. ... البته وزرا هم پیغام داده بودند که اگر ایران حاضر به پذیرش تعلیق در هیچ سطحی نیست، بهتر است سفر انجام نشود. کارشناسان وزارت امور خارجه هم معتقد بودند چون قطعنامه، تعلیق کامل را از ما خواسته است، نمیتوان بحث تعلیق را بهطورکلی کنار گذاشت؛ بنابراین، بهناچار باید اصل تعلیق را ولو بهصورت محدود و موقت بپذیریم، پروتکل را هم میتوانیم بگوییم بعداً امضاء میکنیم که البته درنهایت، پروتکل مزبور در دسامبر 2003 توسط نماینده ایران در آژانس امضاء شد»
وی ادامه داد: البته وزرا و رؤسای آنها نیز همین اعتقاد را داشتند و در مذاکره با شرودر صدراعظم آلمان در تاریخ 83/12/7 در صفحه 419 چنین بیان میکند.
«ما نمیتوانیم کنترل کنیم که شما بعد از غنیسازی بمب اتمی تولید خواهید کرد یا خیر؟ ما هر دو به لحاظ سیاسی افراد بالغی هستیم. صریح صحبت کنیم، NPT کافی نیست، چون در مورد عدم انحراف، تردیدهایی جدی وجود دارد. برای ادامه کار تنها یکراه میبینیم، واقعاً مطمئن نیستیم غیر از انصراف.»
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه در ملاقات با ژاک شیراک رئیسجمهور وقت فرانسه در تاریخ 83/12/6 موضوعات جالب و قابلتوجهی رخداده است، گفت: در این مورد در صفحه 402 اینگونه بیانشده است.
«تولید سوخت از جانب شمارا برنمیتابیم. نمیتوان از این خط عبور کرد. انگلیس، روسیه، چین و اروپا هم حاضر نیستند این گام را بردارند که به ایران اجازه دهند تا سوخت هستهای برای مصارف غیرنظامی تولید کند»
وی افزود: در تاریخ 83/11/29 در سفر به مسکو و دیدار با پوتین در این زمینه در صفحه 396 چنین بیان میکند.
«گفتم این تعلیق کوتاهمدت است و حداکثر تا چند ماه دیگر، بیشتر ادامه نخواهد یافت. پرسید نظر خود شما هم همین است؟ گفتم آری. گفت شنیدن این مسئله از شما که مرد سیاست و فرد پختهای هستید، باعث تعجب من است. نمیدانید اگر در کوتاهمدت تعلیق را بشکنید، پیامد ناگواری برای کشورتان خواهد داشت.»
میر کاظمی بابیان اینکه سفیر فرانسه در ارتباط با طرح چهار مرحلهای ایران مطالبی را در مورد غنیسازی در ایران مطرح و نظر آمریکائیها را جویا میشود، عنوان کرد: در مورد تعلیق در صفحه 483 اینگونه بیان مینماید «آمریکائیها گفتهاند که از مذاکرات به شرطی حمایت خواهند کرد که توقف غنیسازی خط قرمز اروپا باشد؛ بنابراین، شکستن تعلیق حتی در سطوح پایین مانند UCF و پایلوت فعلاً مشکلآفرین است.»
وی ادامه داد: آقای روحانی بعد از جلسات متعدد با وزرای امور خارجه و رئیسجمهورهای وقت فرانسه، آلمان، انگلیس و روسیه و چین در مورد تعلیق در صفحه 573 چنین بیان میکند.
«هدف اول اروپا، تعلیق، سپس گسترش دامنه تعلیق و بالاخره طولانی کردن زمان تعلیق، و هدف نهایی آنها توقف و یا تعلیق بلندمدت برنامه غنیسازی بود. ما نیز از هدف آنها به خوبی آگاه بودیم»
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه عدم تزریق گاز به معنای تعلیق است، اظهار کرد: در مذاکرهای که آقای روحانی با البرادعی داشته است در صفحه 166 آورده است «به البرادعی گفتم شما یک حقوقدان هستید، من هم یک حقوقدانم؛ آیا ازلحاظ حقوقی، تعلیق غنیسازی غیر از توقف موقت گاز دهی است؟ آیا نظر شما غیر از این است؟ گفت نه، دقیقاً تعلیق گاز دهی کافی است.»
میر کاظمی با اشاره به اینکه اتلاف زمان بعد از تعلیق یکی از تجارب ما از اخلاق طرف مقابل است، ابراز کرد: هرچند بیانشده که تعلیق داوطلبانه و برای مدت کوتاهی بهمنظور اعتمادسازی در جهت رسیدن به توافق بلندمدت صورت گرفته ولی شواهد و قرائن حاکی از آن است که نهتنها زمان کوتاه نماند، بلکه بهانحاءمختلف نسبت به تلف کردن وقت تلاش کردهاند. در اینجا به نمونههایی از مطالب مطرح در این زمینه اشاره مینمایم.
وی افزود: در مذاکره مقدماتی برای توافق پاریس در صفحه 303 نظر اروپائیان در این مورد اینگونه بیانشده است.
«اروپاییها به ما میگفتند اختلاف ما با شما بر سر زمان است. ما میخواهیم کاری کنیم که شروع غنیسازی را عقب بیندازیم، ولی شما میخواهید کارکنید که شروع غنیسازی جلوتر بیفتد.»
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه بعد از توافق پاریس و در شرایطی که تعلیق ادامه داشت قرار بود در چند کارگروه، جزئیات مذاکرات نهائی شود، تصریح کرد: در مورد مسئولین کارگروهها و فاصلهٔ زمانی بین جلسات به شرح ذیل در صفحه 374 بیانشده که نشاندهنده تلاش برای تلف کردن زمان است «به آنها گفتم مسئولیت این کارگروهها از طرف ایران به وزرای مربوطه واگذارشده است، آنها پاسخ دادند که تعیین مسئول در سطح وزیر برای آنها امکانپذیر نیست و ناچارند مسئولین کارگروهها را در سطح مدیرکل قرار دهند. بحث دیگر من این بود که جلسات کارگروهها، هفتگی باشد، اما آنها مشکل داشتند و میگفتند مطالب کافی برای دستور کار جلسات هفتگی وجود ندارد. درنهایت، با برگزاری دستکم یک جلسه در هرماه و اینکه گروه راهبری هم پس از هر سه ماه تشکیل شود، توافق شد.»
وی ادامه داد: در صفحه 376 در مورد تحریمها نیز اینگونه آمده است که خود گویای این مطلب است.
«در حوزه اقتصادی هم کار به این دلیل پیش نمیرفت که ما میگفتیم تحریمها باید شکسته شود، اما آنها میگفتند اینها مراحلی دارد و در کوتاهمدت نمیتوان به نتیجه رسید. ما دیدیم گویی میخواهند بحث را چند سال ادامه دهند. در ضمن، اروپائیها میگفتند برفرض که این تحریمها را برداریم، شما باید مشکلتان را با آمریکا نیز حل کنید، برای اینکه در شرایط تحریم آمریکا، شرکتهای ما با شما کار نمیکنند.»
میر کاظمی با اشاره به اینکه قرار بود تعلیق در زمان کوتاهی انجام شود و در این مابین مذاکرات انجام و مجدداً غنیسازی شروع شود، ابراز کرد: ولی متأسفانه اروپائیان به آن اهمیت نمیدادند و حتی ایران متهم به عجله کاری شد. در صفحه 453 در این مورد بیانشده است «یکی از نکاتی که اروپائیها بر آن تأکید میکردند (ایوانف و البرادعی هم به من میگفتند)، این بود که عجلهٔ شما کار را خراب میکند. اینهمه مذاکره میکنید و اطمینان میدهید، اما درنهایت روی هفته و روز چانه میزنید. اروپائیها در مذاکرات، به ما میگفتند اگر این سوخت را برای نیروگاه میخواهید برای کدام نیروگاه میخواهید؟ برای نیروگاه بوشهر؟ که روسها تأمین سوخت آن را تعهد کردهاند.»
وی افزود: یکی دیگر از شگردهای آنها برای گذراندن وقت طرح سئولهای متفاوت است که در این مورد در صفحه 485 اینگونه بیانشده است.
«اما نکته مهم این است که چرا در تاریخ 1384/2/6، مقام معظم رهبری به این نتیجه رسیده بودند که باید اصفهان راهاندازی شود؟ به نظر میرسد پس از طرح 100 سؤال از طرف اروپائیها در مورد طرح چهار مرحلهای در جلسه کارگروه هستهای 1384/1/30، اکثر مسئولین نسبت به دستیابی به توافق سریع با اروپا مأیوس شده بودند و میگفتند بهکارگیری اینگونه شیوهها برای اتلاف وقت است»
وی با اشاره به عهدشکنی آمریکاییها تصریح کرد: یکی دیگر از شگردهای آنها برای گذراندن وقت طرح سئولهای متفاوت است که در این مورد در صفحه 485 اینگونه بیانشده است «اما نکته مهم این است که چرا در تاریخ 1384/2/6، مقام معظم رهبری به این نتیجه رسیده بودند که باید اصفهان راهاندازی شود؟ به نظر میرسد پس از طرح 100 سؤال از طرف اروپائیها در مورد طرح چهار مرحلهای در جلسه کارگروه هستهای 1384/1/30، اکثر مسئولین نسبت به دستیابی به توافق سریع با اروپا مأیوس شده بودند و میگفتند بهکارگیری اینگونه شیوهها برای اتلاف وقت است.»
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه آقای روحانی در نامهای به آقای البرادعی در تاریخ 84/5/10 برای ازسرگیری فعالیتهای UCF اصفهان نوشته است، عنوان کرد: در صفحه 583 چنین بیان میکند «پس از گذشت بیش از سه ماه مذاکره بعد از موافقتنامهٔ پاریس، آشکار شد که سه کشور اروپائی اتحادیهٔ اروپا خواهان تطویل مذاکرات و احتمالاً عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند و بنابراین، نمیخواهند در برابر حق غیرقابلانکار ایران برای ازسرگیری فعالیت غنیسازی تسلیم شوند.»
میر کاظمی با اشاره به اینکه در دوران اصلاحات ایران کلیه اقدامات لازم جهت اعتمادسازی را در ایران انجام داده است، ابراز کرد: مشروح این اقدامات در تمامی بخشهای مختلف کتاب دیپلماسی هستهای به آنها اشارهشده است.
وی ادامه داد: از تعهدات بیانیه 21 اکتبر 2003 تهران، جلسات بروکسل، توافق پاریس که منجر به تعلیق هستهای، صدور مجوز بازدید از پارچین، تعلیق قطعهسازی در 20 فروردین 83، اجرای پروتکل الحاقی، و انجام بازرسیهای گسترده در ایران نهتنها از خصومت اروپائیان و آمریکا کاسته نشد، بلکه منجر به تحریم بیشتر و صدور قطعنامههایی در سالهای 2003 و 2004 میلادی گردید و عمدتاً با چماق ارسال پرونده هستهای ایران به شورای حکام و شورای امنیت مرتب از ایران امتیاز گرفتهاند. بدون آنکه کوچکترین اقدامی مؤثر برای تعهدات خود داشته باشند و حتی بوش رئیسجمهور وقت آمریکا در ژانویه 2003 در سخنرانی سالانهٔ خود در کنگره سه کشور ایران، کره شمالی و عراق را بهعنوان محور شرارت معرفی کرد.
رییس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه در صفحه 250 در مورد علت شکست تعلیق قطعهسازی و مونتاژ مطالب قابلتأملی آمده است، گفت: «البته درنتیجه بسته نشدن پرونده در ژوئن، بلافاصله اعلام کردیم که تعلیق قطعهسازی و مونتاژ را لغو میکنیم و بیدرنگ تعلیق را شکستیم. هرچند این اقدام عمدتاً به دلیل شرایط سیاسی اتخاذ شد نه به دلیل نیاز.»
وی افزود: در نامه دبیر شورای امنیت ملی کشور به البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی در ارتباط با ازسرگیری فعالیتهای UCF اصفهان بعد از تعارفات معمول در صفحه 580 چنین بیان میکند.
میر کاظمی با اشاره به اینکه متن نامه ایران به آژانس برای ازسرگیری فعالیتهای UCF اصفهان مورخ 1384/5/10 نیز یک موضوعی قابلتأمل و تذکر برای تیم مذاکرهکننده است، در این نامه آمده است که «دکتر محمد البرادعی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی
پس از تعارفات معمول
از اوایل دهه 80 میلادی، برنامه صلحآمیز هستهای و حق غیرقابلانکار ایران نسبت به فناوری هستهای، هدف گستردهترین و شدیدترین نقضها، تضییقات، مداخلات و تبلیغات نادرست قرارگرفته است.
معاهدات معتبر و الزامآور برای ساخت نیروگاههای برق هستهای، بهصورت یکجانبه ملغی شدند؛
مواد هستهای که بهصورت قانونی خریداریشده بودند و در مالکیت ایران قرار داشتند، به صورتی غیرقانونی بلوکه شدند؛
حقوق ایران در اجرای حق خود بهعنوان سهامدار چندین شرکت ملی و چندملیتی انرژی هستهای، مورد تضییع قرار گرفت؛
مداخلات غیرموجه و زورمدارانهای بهصورت منظم و بهمنظور تخریب، ممانعت و تأخیر در اجرای توافقات هستهای ایران با دیگر شرکاء صورت گرفت؛
اتهامات بیاساس علیه برنامه کاملاً صلحآمیز هستهای ایران، بهصورت منظم انتشار یافت.
درحالیکه نقض همهجانبه و مستمر حقوق ایران تحت «معاهده عدم اشاعه NPT» ادامه داشت و درحالیکه دولتهای اصلی عضو معاهده در عدم پایبندی خود نسبت به بسیاری از تعهداتشان تحت مواد یک، چهار و شش معاهده بهطورکلی و تحت بند 2 ماده چهار در قبال ایران اصرار ورزیدهاند، ایران بر اهتمام خود در پایبندی به کلیه تعهداتش تحت معاهده ادامه داده است. در همین زمان و تنها بهمنظور جلوگیری از محدودیتهای غیرقانونی و غیر مشروع بیشتر در اِعمال حقوقش، ایران مجبور شد تا در مورد فعالیتهای خود محتاطانه و پوشیده عمل کند و از ارائه جزئیات برنامههایش خودداری ورزد که البته در اکثر موارد، حتی بر طبق توافقنامهٔ پادمان خود با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، ملزم به ارائه آنها نبوده است.
در اکتبر 2003، ایران با دولتهای فرانسه، آلمان و انگلستان وارد توافقنامهای شد، با این انتظار صریح که فصل جدیدی را مبتنی بر شفافیت کامل، همکاری و دسترسی به فناوریهای هستهای و دیگر فناوریهای پیشرفته باز کند. ایران با برخی اقدامات مهم درزمینه شفافیت و اعتمادسازی توافق کرد و بهفوریت و بهطور کامل، آنها را اجرا کرد:
امضاء و آغاز اجرای فوری و کامل پروتکل الحاقی؛
گشودن درهایش بهسوی یکی از مداخلهآمیزترین و گستردهترین بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی؛
فراهم آوردن مجموعهای از جزئیات فعالیتهای صلحآمیز هستهایاش که تمامی آنها در هماهنگی کامل با حقوق و تکالیفش تحت معاهده عدم اشاعهNPT انجامگرفته بود؛
شروع و تداوم تعلیق داوطلبانه حق قانونی خود برای غنیسازی اورانیوم، بهعنوان اقدامی اعتماد ساز، ظرف 20 ماه گذشته؛
گسترش دامنه تعلیق در فوریه و نوامبر 2004، در پی توافقات با سه کشور اروپائی و اتحادیه اروپا در بروکسل و پاریس، برای تحت پوشش قرار دادن فعالیتهایی که کاملاً فراتر از تعریف اولیه آژانس از «غنیسازی» و حتی «فعالیتهای مرتبط با غنیسازی» بود.
بازرسیهای فراگیر آژانس از ایران، مکرراً اظهارات ایران را مبنی بر اینکه هر میزان از بازرسی و بررسیهای موشکافانه هرگز کمترین انحرافی بهسوی فعالیت نظامی را نشان نخواهد داد، تأیید کرد. مدیرکل دربند 25 گزارش نوامبر 2003 خود تأکید کرد که «تا این تاریخ، هیچ مدارکی دال بر اینکه فعالیتها و مواد هستهای از پیش اعلامنشده که در بالا به آنها اشاره شد، در ارتباط با یک برنامه تسلیحات هستهای باشد، یافت نشده است.»
رییس کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به اینکه از طرف مدیرکل اعلامشده بود که انحرافی به سمت فعالیتهای ممنوعه دیده نشده است، گفت: ولی متأسفانه بازهم به تعهدات خود در قبال ایران عمل نکردند. لذا در ادامه مرقوم به البرادعی چنین آمده است «باگذشت یک سال دیگر و با انجام بیش از یک هزار نفر روز از سختترین بازرسیها، مدیرکل دربند 112 گزارش نوامبر سال 2004 خود، مجدداً تأکید کرد که «تمامی مواد هستهای اعلامشده در ایران موردحسابرسی قرارگرفته و بنابراین، چنین موادی بهسوی فعالیتهای ممنوعه منحرف نشدهاند. متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران ما به ازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتماد ساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجامنشده و درخواستهای بیشتر روبهرو شد. قولهای اکتبر 2003 سه کشور اروپائی دربارهٔ همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند».