روزنامه آلوده به پولهای کثیف، ژست افشاگری درباره پولهای کثیف گرفته است.
به گزارش شهدای ایران،روزنامه اعتماد به سیاق برخی روزنامههای دیگر به بازی با کلید واژه «پولهای کثیف» پرداخت و بدون اینکه سندی ارائه کند، از افشاگری درباره پولهای کثیف نوشت. این روزنامه مدعی وجود پولهای کثیف در حوزههای دارو و قاچاق شده بیآن که آدرس و مشخصات درستی ارائه دهد. اعتماد همچنین درباره مدارک تقلبی اظهار نگرانی کرده است.
یادآور میشود مدیرمسئول روزنامه اعتماد به هنگام نمایندگی مجلس ششم جزو نمایندگان اصلاحطلبی بود که به واسطه رفاقت با یک مفسد اقتصادی به نام شهرام جزایری پولهای نه چندان تمیز! هنگفتی از وی دریافت کرد آلودگی نمایندگان مجلس ششم به این مفسد اقتصادی درحالی بود که نامبرده به عنوان مشاور اقتصادی به مجلس و کمیسیونهای آن تردد داشت و از جمله پیشنهاد حذف اخذ وثیقه از دریافتکنندگان تسهیلات کلان بانکی داده بود که اتفاقاً تصویب هم شد!
با این اوصاف خیلی وقاحت میخواهد که مجرمان اصلی دریافت پولهای کثیف و آلوده، به اعتبار کوتاهی در برخورد با آنان از موضع طلبکاری وارد شوند و «آی دزد! آی دزد!» کنند.
همزمان با اعتماد، روزنامه شرق نیز در اقدامی که هماهنگی نشریات زنجیرهای برای عملیات فریب را نشان میدهد از قول عطریانفر در صفحه اول خود از «مخاطرات هزینههای غیرشفاف در انتخابات» و «دوپینگ اقتصادی برای مقاصد سیاسی» سخن گفته است.
پیش از این نیکآهنگ کوثر کاریکاتوریست طیفی از نشریات کارگزاران و اصلاحطلب با مرور خاطرات گذشته و از جمله مدیران کارگزارانی همشهری در دوره شهرداری کرباسچی (مدیرمسئولی عطریانفر) تصریح کرده بود: بسیاری از شما نام احمد-س را هم نشنیدهاید. او را ژنرال مینامیدند و بسیاری بدون اجازهاش آب نمیخوردند. در ماجرای دادگاه کرباسچی دو بار نامش مطرح شد و از کرباسچی پرسیدند چرا چاپخانه متعلق به شهرداری را به قیمتی بسیار نازل به «س» فروخته است. «س» زمانی مدیرکل مطبوعات داخلی بود و چند ماهی سردبیر همشهری شد... با راه افتادن صبح امروز (به مدیرمسئولی سعید حجاریان) «س» عملاً سکاندار روزنامه بود... زمانی که روزنامههای صبح امروز و آفتاب امروز توقیف شدند، گفته میشود سود «س» بالغ بر 750 میلیون تومان بود. در روزگاری که اکثر روزنامهها ضرر میدادند، او توانست ساختمان دیگری برای صبح امروز خریداری کند... هزینه اصلاحطلبی را روزنامهنگاران دادند ولی آدمهای پشت پردهای چون «س» نه تنها هزینه ندادند که هزینههای بقیه را در قلک اندوختند... بهار 76 اوج کار ما در همشهری بود... ویژهنامههای انتخاباتی ستاد خاتمی را که حاجی مسئول آن بود، در همشهری صفحهبندی و چاپ میکردند ولی به دلیل منع قانونی به نام روزنامههای دیگر چاپ میشد... همشهری موسسه عریض و طویلی بود، کاغذبازی در اوج و عشق خدمت ته چاه افتاده بود.
وی میافزاید: «رواج روابط غیرحرفهای بخصوص در روزنامههای تازه شکل گرفته اقتصادی از حالت نهفته، تبدیل به روال عادی میشود در گرفتن آگهی، پورسانتاژ، جذب دختران خبرنگار فاقد کیفیت ژورنالیستی و واجد کیفیات فیزیکی... بعداً در روزنامههای دیگر دیدم که چگونه مدیر فلان وزارتخانه میتواند اخبار مورد نظرش را در مطبوعات موردنظر به چاپ برساند و اخبار انتقادی را راهی سطل زباله کند، فقط کمی خرج دارد. یادمان میرود که با چه هدفی وارد مطبوعات شدهایم... وقتی روزنامه لطیف صفری (نشاط) توقیف شد، (شمسالواعظین) با صاحب مجوز عصر آزادگان به توافق رسید. حس کردم که صفری از پشت خنجر خورده و کسی آنچنان تحویلش نمیگیرد... سرخم کردن جلوی (عطریانفر) خیلی سخت بود... آمده بود اخبار اقتصاد و دنبال شمس میگشت. آمده بود آنجا تا قرار آگهی کارگزاران با عصر آزادگان را بگذارد و همان مسئلهای شد که بعدها میان بچههای مطبوعات دهان به دهان گشت. طرفداری شمس از هاشمی به بهانه 48 میلیون تومان آگهی... بچههای عصر آزادگان سر چرخش مشهود به آن سمت معترض بودند. قیافه محمد قوچانی هم دیدنی بود و گاه شمس مجبور میشد برای رد گم کردن، مطلبی انتقادی علیه هاشمی چاپ کند. هر وقت سر و کله فرنود آنجا پیدا میشد میتوانستیم حدس بزنیم آگهی جدیدی، عکس جدیدی انداخته یا...».
*کیهان
یادآور میشود مدیرمسئول روزنامه اعتماد به هنگام نمایندگی مجلس ششم جزو نمایندگان اصلاحطلبی بود که به واسطه رفاقت با یک مفسد اقتصادی به نام شهرام جزایری پولهای نه چندان تمیز! هنگفتی از وی دریافت کرد آلودگی نمایندگان مجلس ششم به این مفسد اقتصادی درحالی بود که نامبرده به عنوان مشاور اقتصادی به مجلس و کمیسیونهای آن تردد داشت و از جمله پیشنهاد حذف اخذ وثیقه از دریافتکنندگان تسهیلات کلان بانکی داده بود که اتفاقاً تصویب هم شد!
با این اوصاف خیلی وقاحت میخواهد که مجرمان اصلی دریافت پولهای کثیف و آلوده، به اعتبار کوتاهی در برخورد با آنان از موضع طلبکاری وارد شوند و «آی دزد! آی دزد!» کنند.
همزمان با اعتماد، روزنامه شرق نیز در اقدامی که هماهنگی نشریات زنجیرهای برای عملیات فریب را نشان میدهد از قول عطریانفر در صفحه اول خود از «مخاطرات هزینههای غیرشفاف در انتخابات» و «دوپینگ اقتصادی برای مقاصد سیاسی» سخن گفته است.
پیش از این نیکآهنگ کوثر کاریکاتوریست طیفی از نشریات کارگزاران و اصلاحطلب با مرور خاطرات گذشته و از جمله مدیران کارگزارانی همشهری در دوره شهرداری کرباسچی (مدیرمسئولی عطریانفر) تصریح کرده بود: بسیاری از شما نام احمد-س را هم نشنیدهاید. او را ژنرال مینامیدند و بسیاری بدون اجازهاش آب نمیخوردند. در ماجرای دادگاه کرباسچی دو بار نامش مطرح شد و از کرباسچی پرسیدند چرا چاپخانه متعلق به شهرداری را به قیمتی بسیار نازل به «س» فروخته است. «س» زمانی مدیرکل مطبوعات داخلی بود و چند ماهی سردبیر همشهری شد... با راه افتادن صبح امروز (به مدیرمسئولی سعید حجاریان) «س» عملاً سکاندار روزنامه بود... زمانی که روزنامههای صبح امروز و آفتاب امروز توقیف شدند، گفته میشود سود «س» بالغ بر 750 میلیون تومان بود. در روزگاری که اکثر روزنامهها ضرر میدادند، او توانست ساختمان دیگری برای صبح امروز خریداری کند... هزینه اصلاحطلبی را روزنامهنگاران دادند ولی آدمهای پشت پردهای چون «س» نه تنها هزینه ندادند که هزینههای بقیه را در قلک اندوختند... بهار 76 اوج کار ما در همشهری بود... ویژهنامههای انتخاباتی ستاد خاتمی را که حاجی مسئول آن بود، در همشهری صفحهبندی و چاپ میکردند ولی به دلیل منع قانونی به نام روزنامههای دیگر چاپ میشد... همشهری موسسه عریض و طویلی بود، کاغذبازی در اوج و عشق خدمت ته چاه افتاده بود.
وی میافزاید: «رواج روابط غیرحرفهای بخصوص در روزنامههای تازه شکل گرفته اقتصادی از حالت نهفته، تبدیل به روال عادی میشود در گرفتن آگهی، پورسانتاژ، جذب دختران خبرنگار فاقد کیفیت ژورنالیستی و واجد کیفیات فیزیکی... بعداً در روزنامههای دیگر دیدم که چگونه مدیر فلان وزارتخانه میتواند اخبار مورد نظرش را در مطبوعات موردنظر به چاپ برساند و اخبار انتقادی را راهی سطل زباله کند، فقط کمی خرج دارد. یادمان میرود که با چه هدفی وارد مطبوعات شدهایم... وقتی روزنامه لطیف صفری (نشاط) توقیف شد، (شمسالواعظین) با صاحب مجوز عصر آزادگان به توافق رسید. حس کردم که صفری از پشت خنجر خورده و کسی آنچنان تحویلش نمیگیرد... سرخم کردن جلوی (عطریانفر) خیلی سخت بود... آمده بود اخبار اقتصاد و دنبال شمس میگشت. آمده بود آنجا تا قرار آگهی کارگزاران با عصر آزادگان را بگذارد و همان مسئلهای شد که بعدها میان بچههای مطبوعات دهان به دهان گشت. طرفداری شمس از هاشمی به بهانه 48 میلیون تومان آگهی... بچههای عصر آزادگان سر چرخش مشهود به آن سمت معترض بودند. قیافه محمد قوچانی هم دیدنی بود و گاه شمس مجبور میشد برای رد گم کردن، مطلبی انتقادی علیه هاشمی چاپ کند. هر وقت سر و کله فرنود آنجا پیدا میشد میتوانستیم حدس بزنیم آگهی جدیدی، عکس جدیدی انداخته یا...».
*کیهان