سردار روشنایی در جبهه هم یک معلم بود. هم فرماندهی میکرد و هم به امور تربیتی و پرورشی نیروهایش اهمیت میداد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، سید حسن روشنایی نجف آبادی، نیمه ماه مبارک رمضان، شب میلاد امام حسن مجتبی(ع) در سال 1377 در شهر نجف آباد متولد شد.
او از همان دوران کودکی علاقه زیادی به معارف اسلامی داشت. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان شیخ بهایی و دوران متوسطه را در دبیرستان دهقان گذراند.
در دوران دبیرستان مبارزه جدی را با مطالعه و افشاگری رژیم شاه شروع کرد. طوری که در سال 54 بازداشت و زندانی شد و پس از شکنجهها و آزادیهای فراوان آزاد شد.
با شروع جنگ، به منطقه شتافت و در عملیاتهای مختلف، فرماندهی گروهان را بر عهده داشت. در عملیات والفجر مقدماتی علاوه بر مسئولیت واحد آموزش لشگر، رابط مخصوص فرماندهی و نیروهای خط مقدم بود و تلاش بی وقفه او به مجروح شدنش منجر شد ولی او حاضر به ترک جبهه نشد و تا آخر عملیات در منطقه باقی ماند.
گرچه هفت ماه از ازدواجش نمیگذشت، خود را آماده شهادت کرده بود. پیش از عملیات غسل کرد و پس از عبور از خط و تصرف اهداف از پیش تعیین شده مثل ارتفاعات کنگرک و تنگه و ارتفاعات گرمک در اولین روز آبان سال 62 در عمق خاک عراق به شهادت رسید.
سردار روشنایی در جبهه هم یک معلم بود. هم فرماندهی میکرد و هم به امور تربیتی و پرورشی نیروهایش اهمیت میداد.
وصیت نامه شهید
خداوندا! ما غرق گناهیم و تو دریای رحمت! خداوندا این بنده حقیر را که غرق گناه است، قبول کن و مرا جزء بندگان خالصت قرار بده.
ای ملت! به هوش باشید که هنوز دست جنایتکار آمریکا در حال توطئه است و آگاه باشید که هنوز کسانی هستند که با نام اسلام ضربه بر پیکر اسلام میزنند و اسلام را به انحراف میکشانند.
آیا میدانید هنوز آه فرزندان یتیم شهدا گوشهای جامعه را میلرزاند. پس جواب خون شهدا را نمیدهید؟! انتظار، دیگر بس است. به هوش باشید و مگذارید اسلام منحرف شود.
ای ملت قهرمان! یاران امام را فراموش نکنید که امروز جامعه ما احتیاج به این پاکان دارد. اینانند که نمی گذارند خدشه بر پیکر اسلام وارد شود.
ای مجاهدان راه حقیقت بدانید که اسلام احتیاج به خون دارد و از ریختن خون خود در راه سلام باکی نداشته باشید که خون شهدا بود که به اسلام رشد داده و اسلام را زنده کرد.
او از همان دوران کودکی علاقه زیادی به معارف اسلامی داشت. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان شیخ بهایی و دوران متوسطه را در دبیرستان دهقان گذراند.
در دوران دبیرستان مبارزه جدی را با مطالعه و افشاگری رژیم شاه شروع کرد. طوری که در سال 54 بازداشت و زندانی شد و پس از شکنجهها و آزادیهای فراوان آزاد شد.
با شروع جنگ، به منطقه شتافت و در عملیاتهای مختلف، فرماندهی گروهان را بر عهده داشت. در عملیات والفجر مقدماتی علاوه بر مسئولیت واحد آموزش لشگر، رابط مخصوص فرماندهی و نیروهای خط مقدم بود و تلاش بی وقفه او به مجروح شدنش منجر شد ولی او حاضر به ترک جبهه نشد و تا آخر عملیات در منطقه باقی ماند.
گرچه هفت ماه از ازدواجش نمیگذشت، خود را آماده شهادت کرده بود. پیش از عملیات غسل کرد و پس از عبور از خط و تصرف اهداف از پیش تعیین شده مثل ارتفاعات کنگرک و تنگه و ارتفاعات گرمک در اولین روز آبان سال 62 در عمق خاک عراق به شهادت رسید.
سردار روشنایی در جبهه هم یک معلم بود. هم فرماندهی میکرد و هم به امور تربیتی و پرورشی نیروهایش اهمیت میداد.
وصیت نامه شهید
خداوندا! ما غرق گناهیم و تو دریای رحمت! خداوندا این بنده حقیر را که غرق گناه است، قبول کن و مرا جزء بندگان خالصت قرار بده.
ای ملت! به هوش باشید که هنوز دست جنایتکار آمریکا در حال توطئه است و آگاه باشید که هنوز کسانی هستند که با نام اسلام ضربه بر پیکر اسلام میزنند و اسلام را به انحراف میکشانند.
آیا میدانید هنوز آه فرزندان یتیم شهدا گوشهای جامعه را میلرزاند. پس جواب خون شهدا را نمیدهید؟! انتظار، دیگر بس است. به هوش باشید و مگذارید اسلام منحرف شود.
ای ملت قهرمان! یاران امام را فراموش نکنید که امروز جامعه ما احتیاج به این پاکان دارد. اینانند که نمی گذارند خدشه بر پیکر اسلام وارد شود.
ای مجاهدان راه حقیقت بدانید که اسلام احتیاج به خون دارد و از ریختن خون خود در راه سلام باکی نداشته باشید که خون شهدا بود که به اسلام رشد داده و اسلام را زنده کرد.