همسر دوم اين مرد ۴۲ ساله در يکي از طبقات ساختماني زندگي مي کرد که برادرش نيز در آن منزل سکونت داشت.اما او مي دانست که همسرش در منزل حضور ندارد چرا که از چند روز قبل وي به خاطر اختلافات خانوادگي و با حالت قهر منزل را ترک کرده بود. مرد عصباني به منظور گرفتن زهرچشم از برادرش، قدم ها را تندتر کرد تا به محل سکونت برادرش رسيد. او سال گذشته به جرم درگيري با برادر ۵۲ ساله اش از سوي دادگاه به پرداخت ديه محکوم شده بود، اما کينه وي از برادرش زماني شدت گرفت که چند ساعت قبل برادر بزرگ تر وي به همراه يکي از ماموران انتظامي به منظور پيگيري پرونده قبلي و با دستور قضايي به منزل همسر ديگر او رفته بود.
مرد راننده پس از اطلاع از اين ماجرا، خشمگين شده بود و حالا به انتقامي خونين مي انديشيد. عقربه هاي ساعت نيمه شب را نشان مي داد که مرد عصباني با کليدي که در دست داشت وارد حياط منزل مسکوني در پنجتن ۸۷ شد و با فرياد برادرش را صدا کرد. اين فريادها در حالي سکوت نيمه شب را مي شکست که برادر وي به قصد قضاي حاجت از اتاق بيرون آمده بود. پس از يک مشاجره لفظي ناگهان برق تيغه خنجر در فضاي تاريک منزل درخشيد و مرد ۴۲ ساله ۴ ضربه مهلک را به بدن برادرش وارد کرد و بلافاصله از محل گريخت. همسر و فرزند مرد مجروح با ديدن اين صحنه وحشتناک، پيکر نيمه جان او را به بيمارستان شهيد هاشمي نژاد مشهد رساندند اما ديگر دير شده و او بر اثر شدت عوارض ناشي از اصابت خنجر جان باخته بود. دقايقي بعد بي سيم هاي پليس به کار افتاد و ماجراي اين جنايت هولناک از سوي ماموران کلانتري طبرسي شمالي به قاضي ويژه قتل عمد گزارش شد.
با توجه به اين ماجرا، قاضي «سيدجواد حسيني» در همان دقايق اوليه بامداد دستورات ويژه اي را براي شناسايي و دستگيري قاتل صادر کرد و بدين ترتيب گروهي از ماموران تجسس کلانتري وارد عمل شدند. فرزند مقتول که عامل جنايت را هنگام فرار ديده بود به مقام قضايي گفت: «آن مرد را از پشت سر ديدم اما شباهت بسياري به عمويم داشت!» با اين سرنخ، قاضي حسيني دستور تحقيق در اين باره را صادر کرد که مشخص شد برادر مقتول راننده کاميون است و ۲ زن ايراني و يک زن افغاني دارد. در ادامه بررسي هاي ماموران، کاميوني که متهم رانندگي آن را بر عهده داشت در اطراف ميدان بار نوغان مشهد شناسايي شد، اما ماموران نتوانستند منزل محل سکونت او را پيدا کنند. اين گونه بود که با راهنمايي هاي مقام قضايي يکي از افسران تجسس کلانتري تا سپيده دم در کنار کاميون مخفي شد و به محض اين که مرد ۴۲ ساله اوايل صبح براي روشن کردن کاميون سوار آن شد ناگهان حلقه هاي قانون بر دستانش گره خورد. اما او ارتکاب هرگونه جنايتي را انکار کرد و مدعي شد شب هنگام به منزل محل سکونت برادرم رفتم، اما پسر او قصد داشت با چاقو مرا بزند که من کنار رفتم و ناگهان ضربه چاقو به پدرش اصابت کرد. گزارش خراسان حاکي است: بدين ترتيب قاضي سيدجواد حسيني، با صدور قرار قانوني متهم را در اختيار کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي قرار داد تا به صورت تخصصي و فني مورد بازجويي قرار گيرد.مرد ۴۲ ساله که در برابر سوالات تخصصي کارآگاهان چاره اي جز بيان حقيقت نداشت به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: با برادرم اختلاف داشتم، اما او دوبار، با مامور انتظامي براي دستگيري من آمده و فحاشي کرده بود!! بنابراين گزارش در پي اعتراف صريح متهم، مقام قضايي در حالي دستورات ديگري را براي تحقيقات بيشتر در اين باره صادر کرد که خنجر خون آلود نيز داخل کيسه اي در کاميون متهم کشف شد.