رییس اداره عقیدتی سیاسی ستاد کل نیروهای مسلح" می گوید: بحث "تشیع انگلیسی" و به تعبیر حضرت آقا، "شیعه لندنی" حرف جدیدی نیست، امروز اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی تبدیل به اسلام آمریکایی شده است و حضرت آقا می فرمایند تشیعی که از لندن، بخواهد به شیعه خط دهد، ما آن شیعه را نمی خواهیم.
به گزارش شهدای ایران، " تشیع انگلیسی" شعبهای از "اسلام آمریکایی" و فرقهای است که با مقاومت، جهاد و شهادت نسبتی ندارد، اهل مبارزه با ظلم و طاغوت نیست، هیچ مزاحمتی برای آمریکا و اسرائیل ندارد، ترجیح میدهد بر پیکر خونین امام حسین(ع) گریه و مویه کند تا در رکاب پسر رسول خدا(ص) کشته شود، تشیع انگلیسی در جهت "اصلاح دین رسول خدا" حرکت نمیکند و دائما ً بر طبل تفرقه میکوبد.
اولین گام برای شناسایی و مقابله با جریان تشیع انگلیسی، شناخت کامل این جریان و سپس بصیرت و آگاهی دادن به مردم است.
از آنجایی که این جریان توانسته با نفوذ در میان جوانان، شبهاتی بین آنان به وجود آورد، بر آن شدیم برای شناخت صحیح و روش های مقابله با تشیع انگلیسی با "حجت الاسلام نمازی رییس اداره عقیدتی سیاسی ستاد کل نیروهای مسلح" به گفتگو بنشینیم که متن کامل این گفتگو را در ادامه می خوانید:
** اسلام بنی امیه ای به اسلام آمریکایی تبدیل شده است
دفاع پرس: به عنوان اولین سوال، ارتباط تشیع انگلیسی با اسلام آمریکایی مورد اشاره حضرت امام(ره) چیست؟ تشیع انگلیسی به دنبال چه چیزی بوده و پشت پرده این جریان و تامین کنندگان آن چه کسانی هستند؟
نمازی: بحث " تشیع انگلیسی" و به تعبیر حضرت آقا، "شیعه لندنی" که تعبیر بسیار جامع و کاملی است، حرف جدیدی نیست. داستان ستیز و جدال دو اسلام، یعنی اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی و اسلام علوی از زمان بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) پیش آمد. این ستیز، دو دیدگاه و شیوه در خصوص اسلام بوده است؛ اسلام بنی امیه ای برداشت رفاه طلبانه و سودجویانه از اسلام داشته است که "اسلام باشد، به بهشت هم برویم ولی برای ما مشکلی اینجاد نکند".
حالا امروز، اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی تبدیل به اسلام آمریکایی شده است و دقیقا تعبیری که حضرت امام(ره) در خصوص اسلام آمریکایی در مقابل اسلام ناب محمدی(ص) فرمودند، همین مطلب را می رساند.
متاسفانه حتی نگاه برخی از کسانی که دروس حوزوی خوانده اند، معطوف به اسلام آمریکایی است. در زمان مبارزات امام(ره) یکی از علمای بزرگ، خدمت ایشان رسیده و به ایشان می گوید که "قدری از موضع خود مبنی بر اینکه می فرمایید شاه باید از ایران برود صرفنظر کنید چرا که به هر حال شاه صاحب مملکت است، اگر بخواهید یک مستاجر را بعد از 10 سال بیرون کنید دردسر دارد، حالا شما می خواهید صاحب خانه را بیرون کنید، مگر می شود این کار را کرد!"
امام(ره) در جواب فرمودند که شاه باید از این مملکت بیرون برود. این نشان می دهد که نگرانی امام(ره) اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی نبود، بلکه اسلام ناب بود. در حال حاضر هم، حضرت آقا می فرمایند تشیعی که از لندن، بخواهد به شیعه خط دهد، ما آن شیعه را نمی خواهیم.
یاسر الحبیب یک طلبه بی سواد کویتی، در کویت حرف هایی زده و بحث هایی را مطرح کرده و با این اقدامات، اختلاف شدید بین شیعه و سنی راه انداخته است. او به همسر پیامبر(ص) تهمت زده و در کتاب هزار و دویست صفحه ای، ایشان را بدکاره دانسته است در حالی که آیه افک در قرآن در همین خصوص نازل شد.
این طلبه بی سواد، کتاب را به اسم ولایت و دین چاپ کرده است و تمام مخارج آن را انگلیسی ها و آمریکایی ها داده اند.
این طلبه کویتی که آن کتاب را نوشته بود از کویت اخراج شد، چرا که مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی در این کشور ایجاد کرده بود. بعد از اخراج از کویت، از انگلستان پناهندگی گرفت و در حاضر در لندن شبکه فدک را اداره می کند.
او که روش و منشش روشن است، در همان شبکه به حضرت آیت الله بهجت که یک مرجع عالیقدر و برجسته و عالم جهانی است، فحاشی می کند و می گوید که ایشان زندیق و کافر بوده است، در این شبکه به مقام معظم رهبری هم توهین می کنند.
** تکفیری ها و داعشی ها دشمنان اصلی نیستند
در حال حاضر دست هایی در کار است و در شیعه به اسم ولایت و ولایتی عمل کردن و در اهل سنت هم به اسم این که می خواهیم سنت پیامبر(ص) را رواج دهیم، وارد شده اند. اینها همه کار دشمن بوده و کارهای خبطی است که حضرت آقا در مورد آن، تذکر داده اند؛ ایشان فرمودند که تکفیری ها و داعشی ها دشمنان اصلی ما نیستند و هدف گیری اشتباه نشود، دشمنان اصلی ما استکبار جهانی، آمریکا و اسراییل هستند، داعشی ها گول خوردگانی هستند که به بازی گرفته شده اند و در این میدان بازی می کنند. این جمله مصداق این سخن امیرالمومنین(ع) است که فرمودند دشمن اصلی ما بنی امیه و بنی عباس است که با دین بازی می کنند.
حضرت آقا ما را راهنمایی کردند که چشم های خود را باز کنید، ریزبین و تیزبین شوید و توجه کنید که بازی دشمنان را به اسم ولایت، اسلام و دین نخورید.
دفاع پرس: چرا تمرکز جریان تشیع انگلیسی به سوی هیات های مذهبی رفته است؟ سخن رهبر انقلاب مبنی بر اینکه "هیات سکولار نداریم" چه جایگاهی در پازل مبارزه با این جریان دارد؟ چرا این جریان وقتی هیات ها را در در سال 87 آتش زدند، سکوت کردند؟
متاسفانه برخی از آقایان، بازی خوردند و این اتفاق ها از هیئت ها شروع شد. حضرت امام(ره) تعریف می کردند زمانی در مشهد به یک روحانی پول دادند و گفتند ما نذر داریم که چهل روز فقط روضه حضرت زهرا(س) بخوانید و هیچ روضه دیگر نخوانید که آن شخص هم می خواند، بعدها متوجه شدیم که منابع آن را انگلیسی ها تامین کرده بودند.
مشخص است که آبشخور و منابع مالی آنها در جای دیگری است که این اتفاقات می افتد. به نظرمن اصلا این حرف ها، حرف های جدیدی نیست. به حضرت علی (ع) هم خیلی اشکال مطرح می کردند و جاهایی به ایشان می گفتند، کوتاه بیایید.
به عنوان مثال، در جنگ صفین فردی که شاعر و در لشکر حضرت علی (ع) بوده، بلند می شود و شروع به شعر گفتن می کند. در آن زمان شعر جنگ روانی زیادی ایجاد می کرد و کار خیلی مهمی بوده است. وی علیه معاویه ملعون شعر می گوید و به حضرت می گویند فلان شخص همچین شعری سروده است که ایشان خوشحال می شوند.
بعد از این ماجرا شبانه به حضرت خبر می دهند که وی شرابخواری کرده است. از آنجا که هیچ کس نمی تواند در شب، به کسی حد بزند، حضرت امیر(ع) فرمودند که صبح، حد شرابخواری را بر او جاری می کنم. به حضرت می گویند که وی فرد بسیار مهم و بانفوذی است و شما کمی کوتاه بیایید، بعدا به حسابش می رسیم چرا که اگر به گوش وی برسد که می خواهید بر او حد را اجرا کنید، او فرار می کند. امام(ع) در پاسخ فرمودند که من حد الهی را انجام می دهم. این موضوع به گوش شاعر می رسد و فرار کرده و به لشکر معاویه می رود و در آنجا علیه حضرت علی(ع) شعر می گوید. اطرافیان به امام(ع) می گویند ما که به شما گفتیم، امام فرمودند ما برای همین افراد می جنگیم.
دقیقا این موضوع برای پیامبر(ص) هم پیش آمد، به ایشان گفته بودند یکی از اقوام گفته است که من مسلمان می شوم و کمک مالی هم می کنم، ولی نماز نمی خوانم. پیامبر(ص) فرمودند من این موضوع را اصلا قبول نمی کنم. به ایشان اصرار کردند که باید قبول می کردید چرا که الان اسلام ضعیف شده و از پولشان استفاده می کردیم.
در خصوص بحث فتنه 88، خیلی افراد با حضرت آقا خیلی حرف ها داشته اند که ایشان فرمودند من انتخابات را نقض نمی کنم، چرا که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و از موضع کوتاه نیامدند. این نشان می دهد که این دو مشکل همیشه وجود داشته است.
دفاع پرس: شما در صحبت های خود گفتید که بنی امیه، رفاه طلب و سودجو بوده اند، یعنی اگر منافع خودشان تامین می شد دیگر به اسلام ناب یا همان تشیع علوی کاری نداشتند، ولی ما مشاهده می کنیم که در تشیع انگلیسی، هدفشان لطمه زدن به اسلام ناب است و به عبارتی اهدافشان متفاوت است. به نظر شما این تفاوت ملموس نیست؟
منفعت فقط در زمینه مالی تعریف نمی شود، خلافت و حکومت هم جزء منافع می شود. آمریکا، از اسلام و امام(ره) لطمه خورده است، در گذشته تنها کشوری که "مرگ بر آمریکا" می گفته ایران بوده است البته امام(ره) این ترس را شکست و "مرگ بر آمریکا" شعار رسمی مردم مسلمان ایران شد.
دشمنان، به دنبال منافع خود هستند و اسلام به اصلی ترین منافعشان لطمه زده است. دشمنان پول نمی خواهند، بلکه به دنبال حکومت ایران هستند و قصد براندازی نظام را دارند. البته از کنار براندازی نظام، پول هم نصیبشان می شود، چرا که بعد از انقلاب اسلامی، شیرهای نفت ایران برای آنها بسته شد و به منفعت آنها لطمه خورد.
** اسلام آمریکایی، همان اسلام بنی امیه ای است
یک سناتور آمریکایی به عربستان می رود و هنگام شنیدن صدای اذان سوال می کند که این چه صدایی است، می گویند این اذان است که مسلمانان با آن نماز می خوانند. او می گوید اگر برای ما ضرری نداشته باشد، اشکال ندارد و حتی می شود در روز 10 بار اذان بگویند. ولی اذان شیعه ایرانی برای آنها ضرر دارد و می خواهند جلوی آن را بگیرند، برای این که جلوی آن را بگیرند، اول کار اقتصادی می کنند، سپس نظامی و اجتماعی و هر کاری که بتواند جلوی آن را بگیرند، انجام می دهند.
در فتنه 88، مگر دست های پنهان آمریکا، انگلیس و سفارت های مختلف رو نشد؟! حضرت آقا فرمودند 50 سال بعد خواهید دید که در فتنه 88، چه کار بزرگی را می خواستند انجام بدهند.
دشمنان، اسلام عربستانی و آمریکایی را مانعی برای اهدافشان نمی دانند و از زمانی که متوجه شدند از اسلام ناب محمدی(ص) ضربه خورده اند، قصد ضربه زدن به آن را دارند. در واقع اسلام آمریکایی، همان اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی است و هر دو در یک راستا هستند.
**هدف جریان تشیع انگلیسی، براندازی حکومت است
دفاع پرس: شما در یک سیر تاریخی و مختصر اشاره کردید که نحوه مقابله با اسلام ناب محمدی(ص) چطور اتفاق می افتد، همچنین بعد از انقلاب اسلامی، دشمنان که دیدند منافعشان در منطقه و ایران از دست رفته است، به دنبال مقابله با انقلاب افتادند، هر دو سکولار هستند و در مباحث سیاسی دخالت نمی کنند. لطفا بررسی کنید که این دو چه شباهت هایی با هم دارند؟
داعش و گروه های تکفیری را خود استکبار به وجود آورد که در حال حاضر سردمدارانشان در حال جنگ با داعش هستند و می گویند که داعش و تکفیری ها، تروریسم هستند. این گروه ها که دست پرورده خودشان بود، چرا حالا تروریسم شده اند. استکبار جهانی، تا زمانی افراد و احزاب را می خواهند که به نفع خودشان باشد و زمانی که به منافع خود رسیدند، دیگر با آن گروه ها کاری ندارند، در حالی که همه آنها یک تفکر دارند.
شیعه بنی امیه ای و بنی عباسی هم همینطور بودند. دقت کنید چرا هارون و مامون، به دنبال امام رضا (ع) بودند، امام رضا(ع) را به عنوان ولیعهد، به "مرو" دعوت کردند که از وجود ایشان استفاده کنند، چرا که علوییون قوی شده بودند و در نظر داشتند که از امام(ع) استفاده سیاسی داشته باشند، که در آخر هم ایشان را به شهادت رساندند.
دقیقا کاری را که هارون و مامون انجام دادند، این ها به شکل دیگری انجام می دهند و رنگ و لعاب اسلامی هم به آن اضافه می کنند. این جریان ها با مسلمان جلوه دادن خود، می گویند منظوراین آیه قرآن این است و تفسیر قرآن ارایه می دهند، اما تفسیر بنی عباسی و لندنی می کنند.
زمانی که رهبر انقلاب به کردستان سفر کردند و بعد از دیداری که با مردم داشتند، بزرگان آن منطقه به دلیل تعداد زیاد شهروندان اهل تسنن، از ایشان اجازه خواستند که اذان طبق سنت آنها پخش شود که ایشان موافقت و فتوا صادر کردند. به دنبال این موضوع، برخی در ایران، فریاد وا اسلاما راه انداختند البته آبشخور این حرف ها، اسلام آمریکایی و بنی امیه ای است.
حضرت آقا توهین به همسران پیامبران و انبیا را حرام اعلام کرد و زمانی که ایشان این صحبت را کردند، آبی بر آتش فتنه ریخته شد، چرا که به خاطر اقدام یاسر الحبیب ملعون، در کشورهای عربی غوغایی به پا شده بود، همچنین اتفاقات ناخوشایند و افتراق خیلی شدیدی بین شیعه و سنی در حال رخ دادن بود که همان هدفی بود که دقیقا انگلیس به دنبال آن بود.
در حال حاضر مشاهده می کنید که شیعه، موفق و سربلند است و الگوی دقیق حکومتی به جهان ارائه می کند که دشمنان از این موضوع، احساس ترس می کنند و به هر نحو از تحریم های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گرفته تا هر اقدام دیگری، تلاش می کنند تا با حکومت اسلامی مقابله داشته باشند و آن را از بین ببرند. در اصل هدف دشمنان، براندازی حکومت است، چرا که به این نتیجه رسیده اند هیچ راهی ندارند که در مقابل حکومت اسلامی بایستند.
** دشمن تلاش می کند که شیعیان را به دو گروه تقسیم کند
دفاع پرس: بفرمایید دشمنان به غیر از تفرقه افکنی از چه روش دیگری استفاده می کنند؟
یک زمانی تلاش دشمنان ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی بود و در حال حاضر این تلاش متوجه ایجاد تفرقه بین خود تشیع است که این نکته مهمی است. قبل از تفرقه انداختن، می گویند شما که مسلمان هستید و به همه واجبات عمل می کنید، با راه حکومت و راهی که ما برای شما ترسیم می کنیم، حتما به بهشت می روید.
امروز دو نوع شیعه داریم؛ اول شیعه ای که به مسجد می رود، عزاداری می کند و خود را بهشتی می داند و شیعه ای داریم که به مسجد می رود، عزاداری می کند و پیرو ولی فقیه است که این دو کاملا با هم متفاوت هستند؛ شیعه اولی، معتقد است که اسلام با سیاست چه کار دارد و شیعه دوم، معتقد است که من اسلام را زمانی می توانم اجرا کنم، که حکومت داشته باشم و این تفاوت کاملا مشهود است.
هدف اصلی دشمنان، همین تفرقه افکنی بین شیعیان است همانطور که قصد تفرقه افکنی بین اهل تسنن را دارند. اهل تسنن قطعا داعش و تکفیری ها را قبول ندارند، در حالی که همه افراد داعشی و تکفیری ها اظهار می کنند که سنی هستند تا با ایجا اختلاف از این طریق به اهدافشان برسند.
در حال حاضر هم سعی در اختلاف افکنی بین شیعیان دارند و می گویند که شیعه هم، باید دو گروه شود، گروهی که حکومت را قبول دارد و گروهی که قبول ندارد.
** پیروی از ولی فقیه؛ تنها راه مبارزه با جریان های تفرقه انگیز
دفاع پرس: راه مقابله با این تفرقه افکنی چیست و به چه طریق می توان آنها را شناخت و وحدت بین شیعه و سنی را حفظ کرد؟
بعد از اتفاقات کوچه بنی هاشم، حضرت علی (ع)، حضرت زهرا(س) را سوار بر مرکب کردند و حسنین را نیز همراه خود به در خانه های انصار و مهاجرین که صدها نفر بودند، بردند و فرموند که مگر یادتان رفته که در غدیر خم، پیامبر(ص) دست من را بالا برد؟ در این هنگام و بعد از شنیدن سخنان حضرت علی(ع)، مردم دو دسته شدند و یک گروه به ایشان گفتند از در خانه ما بروید که اگر شما را ببینند برای ما بد می شود و دستگیرمان می کنند، در مقابل گروه دیگر گفتند شما راست می گویید. در این ماجرا 44 نفر حضرت امیر(ع) را قبول کردند و گفتند که ما با شما هستیم. حضرت فرمودند همه شما فردا به مسجد بیایید تا با هم بیعت کنیم. فردای آن روز 4 نفر بیشتر به مسجد نرفتند که نشان از مظلومیت امیرالومنین(ع) است. در جنگ جمل، صفین و کربلا هم این اتفاق افتاد.
این اتفاق برای ما هم هر روز پیش می آید. تنها راه برای اینکه تیشه به ریشه تشیع انگلیسی و استکبار جهانی بزنیم، پیروی از ولایت و در خط ولایت عمل کردن است. به عبارتی نه جلوتر و نه عقب تر از امام باشیم وهرچه گفتند قبول کنیم.
کسانی که پیرو ولی هستند، پا در جای امیرالمومنین(ع) و ولی فقیه می گذارند، آنها هیچ وقت نگران نخواهند بود، چرا که ولی فقیه، همه چیز را رصد کرده و می بیند.
در حال حاضر ولی فقیه می فرمایند که نگرانی ما از شیعه لندنی است و باید حواسمان باشد و تنها راه این است، در همین راستا علما باید به تهذیب بپردازند و برای آگاهی مردم منبر بروند.
نکته ای که کلیدی و مهم است و به شیعه لطمه زده و متاسفانه از زمان حضرت علی(ع) تاکنون هم بوده است، عدم پیروی به موقع از ولی فقیه بوده است. تفاوتی بین امام و ولی فقیه نیست، امام راحل(ره) فرمودند که ولی فقیه، پا در جای رسول الله(ص) می گذارد و ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است. به عبارتی اگر بخواهیم به ما صدمه ای وارد نشود، باید پیرو ولی فقیه باشیم.
دفاع پرس: تکنیک دشمن در بعضی مواقع، روشن است. ولی فقیه در مسئله ای می فرماید که این بد است و همه قبول می کنند ولی در جاهایی دشمن خیلی ظریف عمل می کند. به عنوان مثال، در بحث برهنه شدن در مراسم عزاداری برای اباعبدالله الحسین، ولی فقیه، می فرمایند برهنه نشوید یا قمه نزنید. من مشاهده کرده ام که یک مداح در عزاداری می گوید اگر کفر است ما کافریم و حسین ما را مکافات کند. دست روی نکته حساسی گذاشته اند و در اینجا نظرشان این بوده که ممکن است حتی ولی فقیه اشتباه کند. این جریان ها وارد هیئت ها شده اند، این موضوع را با چه روشی برای جوان ها مشخص کنیم؟
این نکته مهم است و از لحاظ اعتقادی باید برای خودمان مشخص کنیم که اطاعت از اوامر ولی فقیه هیچ تفاوتی با معصوم ندارد که این کلام امام راحل(ره) در کتاب ولایت فقیه است. این موضوع که ولی فقیه کیست و چه می گوید، باید از لحاظ اعتقادی حل شود. مثلا وقتی از مرحوم آیت الله بهجت و آیت الله بهاءالدینی از این نمونه سوالات پرسیده می شد، می گفتند که در این زمینه باید از ولی فقیه سوال بپرسید من فقط مرجع تقلید هستم.
باید گفت ولی فقیه، یعنی فقیهی بر ما ولایت می کند، دانشمند و عالم ربانی است و زمانی که شما یک فرد را به عنوان ولی فقیه قبول کردید، باید پشت سر او باشید. در زمان حضرت علی(ع) هم، عده ای از مسلمانان سخنان ایشان را قبول نمی کردند.
در روایتی آمده است که ایمان 10 درجه دارد و سلمان فارسی به هر 10 درجه رسید. از پیامبر(ص) سوال شد، چرا سلمان به هر 10 درجه از ایمان رسید، که پیامبر(ص) فرمودند هوای علی(ع) را بر هوای خود مقدم کرد، یا به عبارتی، دلخواه علی(ع) را بر دلخواه خود مقدم داشت و خود را با آن حضرت تطبیق داد.
مالک می گوید در جنگ صفین من جلو رفتم که ریشه فتنه را بخشکانم ولی امام(ع) فرمودند که برگرد؛ لذا می بینیم که مالک مخالفت نمی کند، بر می گردد و اجتهاد نمی کند.
** مشکلات از جایی شروع می شود که پیرو ولی فقیه نباشیم
مشکل ما این است که پشت ولی فقیه نیستیم. حضرت آقا در خصوص فتنه، مانند یک انسان دانشمند، فرهیخته و حکیم صحبت کردند و به هیچ عنوان از ولایت خود استفاده نکردند که بگویند من امر ولایی می کنم که این کار را انجام دهید و همانند یک انسان عاقل و دانشمند، استناد و استدلال هایی آوردند که هر چه زمان می گذرد به آن استدلال ها می رسیم.
اگر آقا آن کار مهم را انجام نمی دادند، دیگر هیچ انتخاباتی انجام نمی شد، چرا که در هر انتخابات برنده و بازنده ای وجود دارد و همیشه طرف بازنده به دنبال راه اندازی فتنه بود.
اگر روزی حضرت آقا بخواهند از ولایت استفاده و حکم ولایی صادر کنند، باید ببینیم ما در آن زمان چه وظیفه ای داریم و دقیقا کار از همین جا شروع می شود. به عنوان مثال، ایشان فتوا می دهند که قمه نزنید، ما اگر بخواهیم به فتوای ایشان عمل کنیم، باید از لحاظ اعتقادی برای ما مشخص شده باشد که پیرو ولی فقیه باشیم.
در طول تاریخ، همیشه شنوایی ما دچار مشکل بوده است، به این معنی که فرمانبردار نبوده ایم و فکر می کردیم کاری که انجام می دهیم، بهترین است.
مردم، در زمان حضرت علی (ع) هم دچار کج روی بودند و 25 سال ایشان را خانه نشین کردند، بعد از حدود 5 سال هم که ایشان حکومت کردند، دوباره کج روی ها را شروع کردند. همان اتفاق ها در حال حاضر نیز رخ می دهد.
در بحث جنگ تحمیلی و فتنه هم به همین صورت بود و عده کمی از مردم پیگیری کردند که بعد از مدتی، بقیه افراد متوجه شدند و وارد صحنه شدند. مهم این است که جزء آن عده قلیلی باشیم که همیشه حواسمان هست و مالک اشتر باشیم و پشت ولی فقیه حرکت کنیم.
** تمام سخنان رهبر معظم انقلاب ، حرف دین است
هر سخنی که حضرت آقا می فرمایند، حرف دین است ولی ما متاسفانه و در برخی مواقع، خودمان اجتهاد می کنیم و در آخر هم می گوییم مکافات من با حسین(ع) است. مگر امام حسین(ع)، کسی را مکافات می کند، در برزخ و قیامت است که مکافات انسان ها مشخص می شود.
یکی از دوستان بنده که در کشور اتریش مبلغ دینی است، تعریف می کرد که 300 نفر را به اسلام رهنمود کرده بودم و روزی که می خواستند شهادت بگویند، یک فرد مسیحی که در جلسه حاضر بود، گفت من سوالی دارم و 3 دقیقه به من زمان دهید. او فیلمی از قمه زنی در مناطق مختلف پخش کرد و به حاضرین گفت این صحنه ها را ببینید.
در این فیلم، خون های ریخته شده از قمه زنی و بچه ای که ترسیده بود و به او می گفتند، به خاطر امام حسین قمه بزن و ثواب دارد، به نمایش گذاشته شده بود.
آن مسیحی به حاضرین گفت اگر شیعه شوید، همه این کاره می شوید و تاکید کرد که شیعه، خون ریزی را تبلیغ می کند. بعد از نمایش این فیلم، حتی یک نفر از آن 300 نفر نماند که به حرف های ما گوش دهد و شیعه شود.
کسی که می گوید قمه زنی اشکال ندارد، جواب این حرف را چطورمی تواند بدهد، آیا این دعوت کردن مردم به شیعه گری و اسلام ناب است؟
بنا بر روایات در زمان ظهور حضرت ولیعصر(عج)، علمایی جلوی امام زمان(ع) می ایستند و می گویند این را که می گویید اشتباه است و این دیدگاه، آن زمان هم وجود دارد، ان شاءالله خداوند توفیق عنایت کند که از یاران امام زمان(عج) و پیرو نایب ایشان باشیم، چون اگر امروز نتوانیم پیروی از نایب امام زمان کنیم از خود ایشان هم نمی توانیم پیروی کنیم.
در روایت داریم زمانی که امام زمان(عج) ظهور کنند مانند حضرت داوود حکمفرمانی و داوری می کنند. حضرت داوود به غیب داوری می کرده و ادلّه ای نمی آورده است. امام زمان(عج) به همین صورت داوری خواهند کرد، یعنی با توجه به بطن فرد و از غیب، داوری می کنند. ما کجا تحمل این حرف ها را داریم؟ وقتی الان حضرت آقا عاقلانه و در مقام یک دانشمند سخنرانی می کند برای ما سخت است و تحمل نمی کنیم، این در حالی است که آقا از ولایت خود بهره ای نبرد ه اند و نفرموده اند که این امر ولایی است، وای به حال زمانی که امام زمان(عج) بر اساس امور غیبی بخواهند حکم کنند.
** با تابعیت از ولی فقیه، دشمن هیچ غلطی نمی تواند کند
دفاع پرس: دشمن پیچیده عمل کرده و دقیقا نقطه قوت ما را به نقطه ضعف تبدیل کرده است، از دفاع مقدس و عاشورا که نقطه قوت ما بوده، به ما حمله کرده اند، بفرمایید با چه روشی باید با آنها مقابله کرد؟
عاشورا، نقطه ضعف ما نشده است، برای مقابله، فقط باید از ولی خدا تبعیت محض کرد، شما اگر تابع باشید دشمن هیچ غلطی نمی تواند انجام دهد.
دفاع پرس: آیا انسان باید به سمت زهد و کشتن هوای نفس برود تا از ولی فقیه پیروی کند؟
خیر، تبعیت ارتباطی با زهد ندارد. زهد مسئله شخصی است. وقتی تابع شدید باید از حاکم، تبعیت کنید و این خیلی روشن است و ما ناخودآگاه در طی روز بارها این کار را انجام می دهیم. در خصوص حکومت هم به همین صورت است، وقتی حضرت آقا، حاکم شد ما باید تابع باشیم که در مواقعی ما این کار را نمی کنیم و دشمن از نقطه ضعف تبعیت ما، سواستفاده می کند.
از زمان حضرت علی(ع) به همین شکل بوده است، پیامبر(ص) می فرمودند از من اطاعت کنید. خداوند در قرآن می فرمایند اگر راست می گویید که خدا را دوست دارید از پیغمبر(ص) اطاعت کنید تا خدا هم شما را دوست داشته باشد. یعنی خداوند مرکز دوست داشتنش را پیروی از پیامبر(ص) قرار داده است. اطاعت از ولی فقیه هم به همین شکل بوده و تبعیت ربطی به زهد و اخلاق ندارد.
ما باید در همه امور از کسی تبعیت کنیم، این تبعیت کردن سختی و دردسر هم دارد. دنیا زندان مومن است و بهشت کافر. زمانی که قصاب سارقی نزد امیر المومنین(ع) می آید، ایشان می فرمایند انگشتانش را قطع کنید و بعد از قطع کردن و در هنگام جاری شدن خون، آن فرد می گوید مولای من امیرالمومنین(ع) است، این در حالی است که ایشان انگشتانش را قطع کرده اند. در همین حین یکی از سربازان معاویه با کیسه ای از زر می آید و به او می گوید چه شده است، مولای ما به ما کیسه زر می دهد و مولای تو انگشتت را قطع می کند که او در پاسخ می گوید مولایم انگشتم را قطع نکرد، عملم انگشتم را قطع کرد، این سخن نشان می دهد این فرد هنوز دلداده حضرت امیر(ع) است.
ما باید تابع باشیم و حرف اصلی این است که اگر بخواهیم مکر و حیله دشمن را از بین ببریم هیچ راهی جز تبعیت ندارد. هر جایی که بخواهیم از خودمان اجتهاد کنیم و کم بگذاریم، قطعا دچار مشکل می شویم پس این نیازی به زهد ندارد. باید گوش خود را عادت دهیم که گوش به فرمان ولی فقیه باشد و نه گوش به فرمان افراد فاسق.
** تقطه قوت ما ولی فقیه است
اگر تابع ولی فقیه نباشیم، کج خواهیم رفت و شیرینی دنیا ما را به سمت خود خواهد کشاند، بنابراین از لحاظ اعتقادی و علمی باید مجهز شویم، به عبارتی یا خودمان عالم ربانی شویم یا اینکه پیرو ولی خدا باشیم. در حال حاضر نقطه قوت ما ولی فقیه است و ما اگر تابع باشیم، دشمنان حتما زمین خواهند خورد که این مسئله را تا به امروز ثابت کرده ایم که نمونه آن در جنگ تحمیلی است.
دفاع پرس: متاسفانه دشمن در برخی مسائل خوب عمل کرده تا جایی که برخی افراد، نمی توانند در مسائل تفکیک قائل شود و نمی دانند در هر موقعیت به چه صورت رفتار کنند، برای مقابله با این شیوه چه باید کرد؟
دشمن مدام در حال تفکر و کار کردن است. خداوند می فرمایند هر کاری که شما در آن سعی کنید نتیجه می دهد. ما باید فکر کنیم، راه های تبلیغی و مطالب رسانه ای و دینی را به چه صورت به مردم بگوییم .
دشمن در حال کار کردن روی جنگ روانی است و نشان دهنده این است که در بحث ولایت فقیه خوب عمل کرده ایم و آنها نقطه قوت ما را پیدا کرده اند و مشاهده کرده اند که انقلاب ما با امام حسین(ع) پیروز شد و با امام حسین(ع) زندگی خود را پیش می بریم.
لذا دشمن معتقد است که از اینجا باید ضربه بزند، آمریکا نمی تواند بگوید امام حسین(ع) را قبول نداشته باشید ولی کارهایی می کند که بتواند به اعتقاد ما لطمه بزند. حرف من این است که اگر ما تابع باشیم همه مشکلات حل می شود.
** دفاع پرس: چرا نظام با این جریان و اقدام دشمن برخورد نمی کند؟
با کار فرهنگی حتما باید فرهنگی برخورد شود چرا که اگر نظامی برخورد شود ننتیجه عکس خواهیم گرفت. البته دشمنان، ماهواره های مختلفی دارند و متاسفانه در برخی موارد ما حرف هایمان به جایی نمی رسد.
در نامه ای که حضرت آقا به جوانان اروپایی نوشتند، به وسیله نفوذ خودشان و با استفاده از فضای مجازی با آنها ارتباط برقرار کردند.
ما نیز در جایگاه خود با کار قوی رسانه ای و هنرمندانه می توانیم عمل با دشمنان مقابله کنیم. باید در طرح مسائل دینی برای جامعه و خصوصا جوانان به روز شویم، به تعبیر حضرت آقا باید از ابزارهای رسانه ای بهره کافی ببریم. متاسفانه به جای حمله، همیشه دفاعی عمل کرده ایم.
دفاع پرس: در پایان اگر نکته ای باقی مانده است، بفرمایید؟
بحث 9 دی و فتنه بحث بسیار مهمی است که بین رسانه ها، عقیدتی ها و جاهای مختلف مغفول واقع شده است در حالیکه بهره های فراوانی از آن می توانیم ببریم. آقا هم بارها تاکید فرموده اند که این روز را بزرگ بدارید و ایام الله است و باید به آن توجه داشته باشیم. راه زندگی کردن را یاد بگیریم و پیرو دین خدا باشیم که همان پیرو و تابع بودن ولایت فقیه است.
*دفاع پرس
اولین گام برای شناسایی و مقابله با جریان تشیع انگلیسی، شناخت کامل این جریان و سپس بصیرت و آگاهی دادن به مردم است.
از آنجایی که این جریان توانسته با نفوذ در میان جوانان، شبهاتی بین آنان به وجود آورد، بر آن شدیم برای شناخت صحیح و روش های مقابله با تشیع انگلیسی با "حجت الاسلام نمازی رییس اداره عقیدتی سیاسی ستاد کل نیروهای مسلح" به گفتگو بنشینیم که متن کامل این گفتگو را در ادامه می خوانید:
** اسلام بنی امیه ای به اسلام آمریکایی تبدیل شده است
دفاع پرس: به عنوان اولین سوال، ارتباط تشیع انگلیسی با اسلام آمریکایی مورد اشاره حضرت امام(ره) چیست؟ تشیع انگلیسی به دنبال چه چیزی بوده و پشت پرده این جریان و تامین کنندگان آن چه کسانی هستند؟
نمازی: بحث " تشیع انگلیسی" و به تعبیر حضرت آقا، "شیعه لندنی" که تعبیر بسیار جامع و کاملی است، حرف جدیدی نیست. داستان ستیز و جدال دو اسلام، یعنی اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی و اسلام علوی از زمان بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) پیش آمد. این ستیز، دو دیدگاه و شیوه در خصوص اسلام بوده است؛ اسلام بنی امیه ای برداشت رفاه طلبانه و سودجویانه از اسلام داشته است که "اسلام باشد، به بهشت هم برویم ولی برای ما مشکلی اینجاد نکند".
حالا امروز، اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی تبدیل به اسلام آمریکایی شده است و دقیقا تعبیری که حضرت امام(ره) در خصوص اسلام آمریکایی در مقابل اسلام ناب محمدی(ص) فرمودند، همین مطلب را می رساند.
متاسفانه حتی نگاه برخی از کسانی که دروس حوزوی خوانده اند، معطوف به اسلام آمریکایی است. در زمان مبارزات امام(ره) یکی از علمای بزرگ، خدمت ایشان رسیده و به ایشان می گوید که "قدری از موضع خود مبنی بر اینکه می فرمایید شاه باید از ایران برود صرفنظر کنید چرا که به هر حال شاه صاحب مملکت است، اگر بخواهید یک مستاجر را بعد از 10 سال بیرون کنید دردسر دارد، حالا شما می خواهید صاحب خانه را بیرون کنید، مگر می شود این کار را کرد!"
امام(ره) در جواب فرمودند که شاه باید از این مملکت بیرون برود. این نشان می دهد که نگرانی امام(ره) اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی نبود، بلکه اسلام ناب بود. در حال حاضر هم، حضرت آقا می فرمایند تشیعی که از لندن، بخواهد به شیعه خط دهد، ما آن شیعه را نمی خواهیم.
یاسر الحبیب یک طلبه بی سواد کویتی، در کویت حرف هایی زده و بحث هایی را مطرح کرده و با این اقدامات، اختلاف شدید بین شیعه و سنی راه انداخته است. او به همسر پیامبر(ص) تهمت زده و در کتاب هزار و دویست صفحه ای، ایشان را بدکاره دانسته است در حالی که آیه افک در قرآن در همین خصوص نازل شد.
این طلبه بی سواد، کتاب را به اسم ولایت و دین چاپ کرده است و تمام مخارج آن را انگلیسی ها و آمریکایی ها داده اند.
این طلبه کویتی که آن کتاب را نوشته بود از کویت اخراج شد، چرا که مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی در این کشور ایجاد کرده بود. بعد از اخراج از کویت، از انگلستان پناهندگی گرفت و در حاضر در لندن شبکه فدک را اداره می کند.
او که روش و منشش روشن است، در همان شبکه به حضرت آیت الله بهجت که یک مرجع عالیقدر و برجسته و عالم جهانی است، فحاشی می کند و می گوید که ایشان زندیق و کافر بوده است، در این شبکه به مقام معظم رهبری هم توهین می کنند.
** تکفیری ها و داعشی ها دشمنان اصلی نیستند
در حال حاضر دست هایی در کار است و در شیعه به اسم ولایت و ولایتی عمل کردن و در اهل سنت هم به اسم این که می خواهیم سنت پیامبر(ص) را رواج دهیم، وارد شده اند. اینها همه کار دشمن بوده و کارهای خبطی است که حضرت آقا در مورد آن، تذکر داده اند؛ ایشان فرمودند که تکفیری ها و داعشی ها دشمنان اصلی ما نیستند و هدف گیری اشتباه نشود، دشمنان اصلی ما استکبار جهانی، آمریکا و اسراییل هستند، داعشی ها گول خوردگانی هستند که به بازی گرفته شده اند و در این میدان بازی می کنند. این جمله مصداق این سخن امیرالمومنین(ع) است که فرمودند دشمن اصلی ما بنی امیه و بنی عباس است که با دین بازی می کنند.
حضرت آقا ما را راهنمایی کردند که چشم های خود را باز کنید، ریزبین و تیزبین شوید و توجه کنید که بازی دشمنان را به اسم ولایت، اسلام و دین نخورید.
دفاع پرس: چرا تمرکز جریان تشیع انگلیسی به سوی هیات های مذهبی رفته است؟ سخن رهبر انقلاب مبنی بر اینکه "هیات سکولار نداریم" چه جایگاهی در پازل مبارزه با این جریان دارد؟ چرا این جریان وقتی هیات ها را در در سال 87 آتش زدند، سکوت کردند؟
متاسفانه برخی از آقایان، بازی خوردند و این اتفاق ها از هیئت ها شروع شد. حضرت امام(ره) تعریف می کردند زمانی در مشهد به یک روحانی پول دادند و گفتند ما نذر داریم که چهل روز فقط روضه حضرت زهرا(س) بخوانید و هیچ روضه دیگر نخوانید که آن شخص هم می خواند، بعدها متوجه شدیم که منابع آن را انگلیسی ها تامین کرده بودند.
مشخص است که آبشخور و منابع مالی آنها در جای دیگری است که این اتفاقات می افتد. به نظرمن اصلا این حرف ها، حرف های جدیدی نیست. به حضرت علی (ع) هم خیلی اشکال مطرح می کردند و جاهایی به ایشان می گفتند، کوتاه بیایید.
به عنوان مثال، در جنگ صفین فردی که شاعر و در لشکر حضرت علی (ع) بوده، بلند می شود و شروع به شعر گفتن می کند. در آن زمان شعر جنگ روانی زیادی ایجاد می کرد و کار خیلی مهمی بوده است. وی علیه معاویه ملعون شعر می گوید و به حضرت می گویند فلان شخص همچین شعری سروده است که ایشان خوشحال می شوند.
بعد از این ماجرا شبانه به حضرت خبر می دهند که وی شرابخواری کرده است. از آنجا که هیچ کس نمی تواند در شب، به کسی حد بزند، حضرت امیر(ع) فرمودند که صبح، حد شرابخواری را بر او جاری می کنم. به حضرت می گویند که وی فرد بسیار مهم و بانفوذی است و شما کمی کوتاه بیایید، بعدا به حسابش می رسیم چرا که اگر به گوش وی برسد که می خواهید بر او حد را اجرا کنید، او فرار می کند. امام(ع) در پاسخ فرمودند که من حد الهی را انجام می دهم. این موضوع به گوش شاعر می رسد و فرار کرده و به لشکر معاویه می رود و در آنجا علیه حضرت علی(ع) شعر می گوید. اطرافیان به امام(ع) می گویند ما که به شما گفتیم، امام فرمودند ما برای همین افراد می جنگیم.
دقیقا این موضوع برای پیامبر(ص) هم پیش آمد، به ایشان گفته بودند یکی از اقوام گفته است که من مسلمان می شوم و کمک مالی هم می کنم، ولی نماز نمی خوانم. پیامبر(ص) فرمودند من این موضوع را اصلا قبول نمی کنم. به ایشان اصرار کردند که باید قبول می کردید چرا که الان اسلام ضعیف شده و از پولشان استفاده می کردیم.
در خصوص بحث فتنه 88، خیلی افراد با حضرت آقا خیلی حرف ها داشته اند که ایشان فرمودند من انتخابات را نقض نمی کنم، چرا که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و از موضع کوتاه نیامدند. این نشان می دهد که این دو مشکل همیشه وجود داشته است.
دفاع پرس: شما در صحبت های خود گفتید که بنی امیه، رفاه طلب و سودجو بوده اند، یعنی اگر منافع خودشان تامین می شد دیگر به اسلام ناب یا همان تشیع علوی کاری نداشتند، ولی ما مشاهده می کنیم که در تشیع انگلیسی، هدفشان لطمه زدن به اسلام ناب است و به عبارتی اهدافشان متفاوت است. به نظر شما این تفاوت ملموس نیست؟
منفعت فقط در زمینه مالی تعریف نمی شود، خلافت و حکومت هم جزء منافع می شود. آمریکا، از اسلام و امام(ره) لطمه خورده است، در گذشته تنها کشوری که "مرگ بر آمریکا" می گفته ایران بوده است البته امام(ره) این ترس را شکست و "مرگ بر آمریکا" شعار رسمی مردم مسلمان ایران شد.
دشمنان، به دنبال منافع خود هستند و اسلام به اصلی ترین منافعشان لطمه زده است. دشمنان پول نمی خواهند، بلکه به دنبال حکومت ایران هستند و قصد براندازی نظام را دارند. البته از کنار براندازی نظام، پول هم نصیبشان می شود، چرا که بعد از انقلاب اسلامی، شیرهای نفت ایران برای آنها بسته شد و به منفعت آنها لطمه خورد.
** اسلام آمریکایی، همان اسلام بنی امیه ای است
یک سناتور آمریکایی به عربستان می رود و هنگام شنیدن صدای اذان سوال می کند که این چه صدایی است، می گویند این اذان است که مسلمانان با آن نماز می خوانند. او می گوید اگر برای ما ضرری نداشته باشد، اشکال ندارد و حتی می شود در روز 10 بار اذان بگویند. ولی اذان شیعه ایرانی برای آنها ضرر دارد و می خواهند جلوی آن را بگیرند، برای این که جلوی آن را بگیرند، اول کار اقتصادی می کنند، سپس نظامی و اجتماعی و هر کاری که بتواند جلوی آن را بگیرند، انجام می دهند.
در فتنه 88، مگر دست های پنهان آمریکا، انگلیس و سفارت های مختلف رو نشد؟! حضرت آقا فرمودند 50 سال بعد خواهید دید که در فتنه 88، چه کار بزرگی را می خواستند انجام بدهند.
دشمنان، اسلام عربستانی و آمریکایی را مانعی برای اهدافشان نمی دانند و از زمانی که متوجه شدند از اسلام ناب محمدی(ص) ضربه خورده اند، قصد ضربه زدن به آن را دارند. در واقع اسلام آمریکایی، همان اسلام بنی امیه ای و بنی عباسی است و هر دو در یک راستا هستند.
**هدف جریان تشیع انگلیسی، براندازی حکومت است
دفاع پرس: شما در یک سیر تاریخی و مختصر اشاره کردید که نحوه مقابله با اسلام ناب محمدی(ص) چطور اتفاق می افتد، همچنین بعد از انقلاب اسلامی، دشمنان که دیدند منافعشان در منطقه و ایران از دست رفته است، به دنبال مقابله با انقلاب افتادند، هر دو سکولار هستند و در مباحث سیاسی دخالت نمی کنند. لطفا بررسی کنید که این دو چه شباهت هایی با هم دارند؟
داعش و گروه های تکفیری را خود استکبار به وجود آورد که در حال حاضر سردمدارانشان در حال جنگ با داعش هستند و می گویند که داعش و تکفیری ها، تروریسم هستند. این گروه ها که دست پرورده خودشان بود، چرا حالا تروریسم شده اند. استکبار جهانی، تا زمانی افراد و احزاب را می خواهند که به نفع خودشان باشد و زمانی که به منافع خود رسیدند، دیگر با آن گروه ها کاری ندارند، در حالی که همه آنها یک تفکر دارند.
شیعه بنی امیه ای و بنی عباسی هم همینطور بودند. دقت کنید چرا هارون و مامون، به دنبال امام رضا (ع) بودند، امام رضا(ع) را به عنوان ولیعهد، به "مرو" دعوت کردند که از وجود ایشان استفاده کنند، چرا که علوییون قوی شده بودند و در نظر داشتند که از امام(ع) استفاده سیاسی داشته باشند، که در آخر هم ایشان را به شهادت رساندند.
دقیقا کاری را که هارون و مامون انجام دادند، این ها به شکل دیگری انجام می دهند و رنگ و لعاب اسلامی هم به آن اضافه می کنند. این جریان ها با مسلمان جلوه دادن خود، می گویند منظوراین آیه قرآن این است و تفسیر قرآن ارایه می دهند، اما تفسیر بنی عباسی و لندنی می کنند.
زمانی که رهبر انقلاب به کردستان سفر کردند و بعد از دیداری که با مردم داشتند، بزرگان آن منطقه به دلیل تعداد زیاد شهروندان اهل تسنن، از ایشان اجازه خواستند که اذان طبق سنت آنها پخش شود که ایشان موافقت و فتوا صادر کردند. به دنبال این موضوع، برخی در ایران، فریاد وا اسلاما راه انداختند البته آبشخور این حرف ها، اسلام آمریکایی و بنی امیه ای است.
حضرت آقا توهین به همسران پیامبران و انبیا را حرام اعلام کرد و زمانی که ایشان این صحبت را کردند، آبی بر آتش فتنه ریخته شد، چرا که به خاطر اقدام یاسر الحبیب ملعون، در کشورهای عربی غوغایی به پا شده بود، همچنین اتفاقات ناخوشایند و افتراق خیلی شدیدی بین شیعه و سنی در حال رخ دادن بود که همان هدفی بود که دقیقا انگلیس به دنبال آن بود.
در حال حاضر مشاهده می کنید که شیعه، موفق و سربلند است و الگوی دقیق حکومتی به جهان ارائه می کند که دشمنان از این موضوع، احساس ترس می کنند و به هر نحو از تحریم های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گرفته تا هر اقدام دیگری، تلاش می کنند تا با حکومت اسلامی مقابله داشته باشند و آن را از بین ببرند. در اصل هدف دشمنان، براندازی حکومت است، چرا که به این نتیجه رسیده اند هیچ راهی ندارند که در مقابل حکومت اسلامی بایستند.
** دشمن تلاش می کند که شیعیان را به دو گروه تقسیم کند
دفاع پرس: بفرمایید دشمنان به غیر از تفرقه افکنی از چه روش دیگری استفاده می کنند؟
یک زمانی تلاش دشمنان ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی بود و در حال حاضر این تلاش متوجه ایجاد تفرقه بین خود تشیع است که این نکته مهمی است. قبل از تفرقه انداختن، می گویند شما که مسلمان هستید و به همه واجبات عمل می کنید، با راه حکومت و راهی که ما برای شما ترسیم می کنیم، حتما به بهشت می روید.
امروز دو نوع شیعه داریم؛ اول شیعه ای که به مسجد می رود، عزاداری می کند و خود را بهشتی می داند و شیعه ای داریم که به مسجد می رود، عزاداری می کند و پیرو ولی فقیه است که این دو کاملا با هم متفاوت هستند؛ شیعه اولی، معتقد است که اسلام با سیاست چه کار دارد و شیعه دوم، معتقد است که من اسلام را زمانی می توانم اجرا کنم، که حکومت داشته باشم و این تفاوت کاملا مشهود است.
هدف اصلی دشمنان، همین تفرقه افکنی بین شیعیان است همانطور که قصد تفرقه افکنی بین اهل تسنن را دارند. اهل تسنن قطعا داعش و تکفیری ها را قبول ندارند، در حالی که همه افراد داعشی و تکفیری ها اظهار می کنند که سنی هستند تا با ایجا اختلاف از این طریق به اهدافشان برسند.
در حال حاضر هم سعی در اختلاف افکنی بین شیعیان دارند و می گویند که شیعه هم، باید دو گروه شود، گروهی که حکومت را قبول دارد و گروهی که قبول ندارد.
** پیروی از ولی فقیه؛ تنها راه مبارزه با جریان های تفرقه انگیز
دفاع پرس: راه مقابله با این تفرقه افکنی چیست و به چه طریق می توان آنها را شناخت و وحدت بین شیعه و سنی را حفظ کرد؟
بعد از اتفاقات کوچه بنی هاشم، حضرت علی (ع)، حضرت زهرا(س) را سوار بر مرکب کردند و حسنین را نیز همراه خود به در خانه های انصار و مهاجرین که صدها نفر بودند، بردند و فرموند که مگر یادتان رفته که در غدیر خم، پیامبر(ص) دست من را بالا برد؟ در این هنگام و بعد از شنیدن سخنان حضرت علی(ع)، مردم دو دسته شدند و یک گروه به ایشان گفتند از در خانه ما بروید که اگر شما را ببینند برای ما بد می شود و دستگیرمان می کنند، در مقابل گروه دیگر گفتند شما راست می گویید. در این ماجرا 44 نفر حضرت امیر(ع) را قبول کردند و گفتند که ما با شما هستیم. حضرت فرمودند همه شما فردا به مسجد بیایید تا با هم بیعت کنیم. فردای آن روز 4 نفر بیشتر به مسجد نرفتند که نشان از مظلومیت امیرالومنین(ع) است. در جنگ جمل، صفین و کربلا هم این اتفاق افتاد.
این اتفاق برای ما هم هر روز پیش می آید. تنها راه برای اینکه تیشه به ریشه تشیع انگلیسی و استکبار جهانی بزنیم، پیروی از ولایت و در خط ولایت عمل کردن است. به عبارتی نه جلوتر و نه عقب تر از امام باشیم وهرچه گفتند قبول کنیم.
کسانی که پیرو ولی هستند، پا در جای امیرالمومنین(ع) و ولی فقیه می گذارند، آنها هیچ وقت نگران نخواهند بود، چرا که ولی فقیه، همه چیز را رصد کرده و می بیند.
در حال حاضر ولی فقیه می فرمایند که نگرانی ما از شیعه لندنی است و باید حواسمان باشد و تنها راه این است، در همین راستا علما باید به تهذیب بپردازند و برای آگاهی مردم منبر بروند.
نکته ای که کلیدی و مهم است و به شیعه لطمه زده و متاسفانه از زمان حضرت علی(ع) تاکنون هم بوده است، عدم پیروی به موقع از ولی فقیه بوده است. تفاوتی بین امام و ولی فقیه نیست، امام راحل(ره) فرمودند که ولی فقیه، پا در جای رسول الله(ص) می گذارد و ولایت فقیه همان ولایت رسول الله(ص) است. به عبارتی اگر بخواهیم به ما صدمه ای وارد نشود، باید پیرو ولی فقیه باشیم.
دفاع پرس: تکنیک دشمن در بعضی مواقع، روشن است. ولی فقیه در مسئله ای می فرماید که این بد است و همه قبول می کنند ولی در جاهایی دشمن خیلی ظریف عمل می کند. به عنوان مثال، در بحث برهنه شدن در مراسم عزاداری برای اباعبدالله الحسین، ولی فقیه، می فرمایند برهنه نشوید یا قمه نزنید. من مشاهده کرده ام که یک مداح در عزاداری می گوید اگر کفر است ما کافریم و حسین ما را مکافات کند. دست روی نکته حساسی گذاشته اند و در اینجا نظرشان این بوده که ممکن است حتی ولی فقیه اشتباه کند. این جریان ها وارد هیئت ها شده اند، این موضوع را با چه روشی برای جوان ها مشخص کنیم؟
این نکته مهم است و از لحاظ اعتقادی باید برای خودمان مشخص کنیم که اطاعت از اوامر ولی فقیه هیچ تفاوتی با معصوم ندارد که این کلام امام راحل(ره) در کتاب ولایت فقیه است. این موضوع که ولی فقیه کیست و چه می گوید، باید از لحاظ اعتقادی حل شود. مثلا وقتی از مرحوم آیت الله بهجت و آیت الله بهاءالدینی از این نمونه سوالات پرسیده می شد، می گفتند که در این زمینه باید از ولی فقیه سوال بپرسید من فقط مرجع تقلید هستم.
باید گفت ولی فقیه، یعنی فقیهی بر ما ولایت می کند، دانشمند و عالم ربانی است و زمانی که شما یک فرد را به عنوان ولی فقیه قبول کردید، باید پشت سر او باشید. در زمان حضرت علی(ع) هم، عده ای از مسلمانان سخنان ایشان را قبول نمی کردند.
در روایتی آمده است که ایمان 10 درجه دارد و سلمان فارسی به هر 10 درجه رسید. از پیامبر(ص) سوال شد، چرا سلمان به هر 10 درجه از ایمان رسید، که پیامبر(ص) فرمودند هوای علی(ع) را بر هوای خود مقدم کرد، یا به عبارتی، دلخواه علی(ع) را بر دلخواه خود مقدم داشت و خود را با آن حضرت تطبیق داد.
مالک می گوید در جنگ صفین من جلو رفتم که ریشه فتنه را بخشکانم ولی امام(ع) فرمودند که برگرد؛ لذا می بینیم که مالک مخالفت نمی کند، بر می گردد و اجتهاد نمی کند.
** مشکلات از جایی شروع می شود که پیرو ولی فقیه نباشیم
مشکل ما این است که پشت ولی فقیه نیستیم. حضرت آقا در خصوص فتنه، مانند یک انسان دانشمند، فرهیخته و حکیم صحبت کردند و به هیچ عنوان از ولایت خود استفاده نکردند که بگویند من امر ولایی می کنم که این کار را انجام دهید و همانند یک انسان عاقل و دانشمند، استناد و استدلال هایی آوردند که هر چه زمان می گذرد به آن استدلال ها می رسیم.
اگر آقا آن کار مهم را انجام نمی دادند، دیگر هیچ انتخاباتی انجام نمی شد، چرا که در هر انتخابات برنده و بازنده ای وجود دارد و همیشه طرف بازنده به دنبال راه اندازی فتنه بود.
اگر روزی حضرت آقا بخواهند از ولایت استفاده و حکم ولایی صادر کنند، باید ببینیم ما در آن زمان چه وظیفه ای داریم و دقیقا کار از همین جا شروع می شود. به عنوان مثال، ایشان فتوا می دهند که قمه نزنید، ما اگر بخواهیم به فتوای ایشان عمل کنیم، باید از لحاظ اعتقادی برای ما مشخص شده باشد که پیرو ولی فقیه باشیم.
در طول تاریخ، همیشه شنوایی ما دچار مشکل بوده است، به این معنی که فرمانبردار نبوده ایم و فکر می کردیم کاری که انجام می دهیم، بهترین است.
مردم، در زمان حضرت علی (ع) هم دچار کج روی بودند و 25 سال ایشان را خانه نشین کردند، بعد از حدود 5 سال هم که ایشان حکومت کردند، دوباره کج روی ها را شروع کردند. همان اتفاق ها در حال حاضر نیز رخ می دهد.
در بحث جنگ تحمیلی و فتنه هم به همین صورت بود و عده کمی از مردم پیگیری کردند که بعد از مدتی، بقیه افراد متوجه شدند و وارد صحنه شدند. مهم این است که جزء آن عده قلیلی باشیم که همیشه حواسمان هست و مالک اشتر باشیم و پشت ولی فقیه حرکت کنیم.
** تمام سخنان رهبر معظم انقلاب ، حرف دین است
هر سخنی که حضرت آقا می فرمایند، حرف دین است ولی ما متاسفانه و در برخی مواقع، خودمان اجتهاد می کنیم و در آخر هم می گوییم مکافات من با حسین(ع) است. مگر امام حسین(ع)، کسی را مکافات می کند، در برزخ و قیامت است که مکافات انسان ها مشخص می شود.
یکی از دوستان بنده که در کشور اتریش مبلغ دینی است، تعریف می کرد که 300 نفر را به اسلام رهنمود کرده بودم و روزی که می خواستند شهادت بگویند، یک فرد مسیحی که در جلسه حاضر بود، گفت من سوالی دارم و 3 دقیقه به من زمان دهید. او فیلمی از قمه زنی در مناطق مختلف پخش کرد و به حاضرین گفت این صحنه ها را ببینید.
در این فیلم، خون های ریخته شده از قمه زنی و بچه ای که ترسیده بود و به او می گفتند، به خاطر امام حسین قمه بزن و ثواب دارد، به نمایش گذاشته شده بود.
آن مسیحی به حاضرین گفت اگر شیعه شوید، همه این کاره می شوید و تاکید کرد که شیعه، خون ریزی را تبلیغ می کند. بعد از نمایش این فیلم، حتی یک نفر از آن 300 نفر نماند که به حرف های ما گوش دهد و شیعه شود.
کسی که می گوید قمه زنی اشکال ندارد، جواب این حرف را چطورمی تواند بدهد، آیا این دعوت کردن مردم به شیعه گری و اسلام ناب است؟
بنا بر روایات در زمان ظهور حضرت ولیعصر(عج)، علمایی جلوی امام زمان(ع) می ایستند و می گویند این را که می گویید اشتباه است و این دیدگاه، آن زمان هم وجود دارد، ان شاءالله خداوند توفیق عنایت کند که از یاران امام زمان(عج) و پیرو نایب ایشان باشیم، چون اگر امروز نتوانیم پیروی از نایب امام زمان کنیم از خود ایشان هم نمی توانیم پیروی کنیم.
در روایت داریم زمانی که امام زمان(عج) ظهور کنند مانند حضرت داوود حکمفرمانی و داوری می کنند. حضرت داوود به غیب داوری می کرده و ادلّه ای نمی آورده است. امام زمان(عج) به همین صورت داوری خواهند کرد، یعنی با توجه به بطن فرد و از غیب، داوری می کنند. ما کجا تحمل این حرف ها را داریم؟ وقتی الان حضرت آقا عاقلانه و در مقام یک دانشمند سخنرانی می کند برای ما سخت است و تحمل نمی کنیم، این در حالی است که آقا از ولایت خود بهره ای نبرد ه اند و نفرموده اند که این امر ولایی است، وای به حال زمانی که امام زمان(عج) بر اساس امور غیبی بخواهند حکم کنند.
** با تابعیت از ولی فقیه، دشمن هیچ غلطی نمی تواند کند
دفاع پرس: دشمن پیچیده عمل کرده و دقیقا نقطه قوت ما را به نقطه ضعف تبدیل کرده است، از دفاع مقدس و عاشورا که نقطه قوت ما بوده، به ما حمله کرده اند، بفرمایید با چه روشی باید با آنها مقابله کرد؟
عاشورا، نقطه ضعف ما نشده است، برای مقابله، فقط باید از ولی خدا تبعیت محض کرد، شما اگر تابع باشید دشمن هیچ غلطی نمی تواند انجام دهد.
دفاع پرس: آیا انسان باید به سمت زهد و کشتن هوای نفس برود تا از ولی فقیه پیروی کند؟
خیر، تبعیت ارتباطی با زهد ندارد. زهد مسئله شخصی است. وقتی تابع شدید باید از حاکم، تبعیت کنید و این خیلی روشن است و ما ناخودآگاه در طی روز بارها این کار را انجام می دهیم. در خصوص حکومت هم به همین صورت است، وقتی حضرت آقا، حاکم شد ما باید تابع باشیم که در مواقعی ما این کار را نمی کنیم و دشمن از نقطه ضعف تبعیت ما، سواستفاده می کند.
از زمان حضرت علی(ع) به همین شکل بوده است، پیامبر(ص) می فرمودند از من اطاعت کنید. خداوند در قرآن می فرمایند اگر راست می گویید که خدا را دوست دارید از پیغمبر(ص) اطاعت کنید تا خدا هم شما را دوست داشته باشد. یعنی خداوند مرکز دوست داشتنش را پیروی از پیامبر(ص) قرار داده است. اطاعت از ولی فقیه هم به همین شکل بوده و تبعیت ربطی به زهد و اخلاق ندارد.
ما باید در همه امور از کسی تبعیت کنیم، این تبعیت کردن سختی و دردسر هم دارد. دنیا زندان مومن است و بهشت کافر. زمانی که قصاب سارقی نزد امیر المومنین(ع) می آید، ایشان می فرمایند انگشتانش را قطع کنید و بعد از قطع کردن و در هنگام جاری شدن خون، آن فرد می گوید مولای من امیرالمومنین(ع) است، این در حالی است که ایشان انگشتانش را قطع کرده اند. در همین حین یکی از سربازان معاویه با کیسه ای از زر می آید و به او می گوید چه شده است، مولای ما به ما کیسه زر می دهد و مولای تو انگشتت را قطع می کند که او در پاسخ می گوید مولایم انگشتم را قطع نکرد، عملم انگشتم را قطع کرد، این سخن نشان می دهد این فرد هنوز دلداده حضرت امیر(ع) است.
ما باید تابع باشیم و حرف اصلی این است که اگر بخواهیم مکر و حیله دشمن را از بین ببریم هیچ راهی جز تبعیت ندارد. هر جایی که بخواهیم از خودمان اجتهاد کنیم و کم بگذاریم، قطعا دچار مشکل می شویم پس این نیازی به زهد ندارد. باید گوش خود را عادت دهیم که گوش به فرمان ولی فقیه باشد و نه گوش به فرمان افراد فاسق.
** تقطه قوت ما ولی فقیه است
اگر تابع ولی فقیه نباشیم، کج خواهیم رفت و شیرینی دنیا ما را به سمت خود خواهد کشاند، بنابراین از لحاظ اعتقادی و علمی باید مجهز شویم، به عبارتی یا خودمان عالم ربانی شویم یا اینکه پیرو ولی خدا باشیم. در حال حاضر نقطه قوت ما ولی فقیه است و ما اگر تابع باشیم، دشمنان حتما زمین خواهند خورد که این مسئله را تا به امروز ثابت کرده ایم که نمونه آن در جنگ تحمیلی است.
دفاع پرس: متاسفانه دشمن در برخی مسائل خوب عمل کرده تا جایی که برخی افراد، نمی توانند در مسائل تفکیک قائل شود و نمی دانند در هر موقعیت به چه صورت رفتار کنند، برای مقابله با این شیوه چه باید کرد؟
دشمن مدام در حال تفکر و کار کردن است. خداوند می فرمایند هر کاری که شما در آن سعی کنید نتیجه می دهد. ما باید فکر کنیم، راه های تبلیغی و مطالب رسانه ای و دینی را به چه صورت به مردم بگوییم .
دشمن در حال کار کردن روی جنگ روانی است و نشان دهنده این است که در بحث ولایت فقیه خوب عمل کرده ایم و آنها نقطه قوت ما را پیدا کرده اند و مشاهده کرده اند که انقلاب ما با امام حسین(ع) پیروز شد و با امام حسین(ع) زندگی خود را پیش می بریم.
لذا دشمن معتقد است که از اینجا باید ضربه بزند، آمریکا نمی تواند بگوید امام حسین(ع) را قبول نداشته باشید ولی کارهایی می کند که بتواند به اعتقاد ما لطمه بزند. حرف من این است که اگر ما تابع باشیم همه مشکلات حل می شود.
** دفاع پرس: چرا نظام با این جریان و اقدام دشمن برخورد نمی کند؟
با کار فرهنگی حتما باید فرهنگی برخورد شود چرا که اگر نظامی برخورد شود ننتیجه عکس خواهیم گرفت. البته دشمنان، ماهواره های مختلفی دارند و متاسفانه در برخی موارد ما حرف هایمان به جایی نمی رسد.
در نامه ای که حضرت آقا به جوانان اروپایی نوشتند، به وسیله نفوذ خودشان و با استفاده از فضای مجازی با آنها ارتباط برقرار کردند.
ما نیز در جایگاه خود با کار قوی رسانه ای و هنرمندانه می توانیم عمل با دشمنان مقابله کنیم. باید در طرح مسائل دینی برای جامعه و خصوصا جوانان به روز شویم، به تعبیر حضرت آقا باید از ابزارهای رسانه ای بهره کافی ببریم. متاسفانه به جای حمله، همیشه دفاعی عمل کرده ایم.
دفاع پرس: در پایان اگر نکته ای باقی مانده است، بفرمایید؟
بحث 9 دی و فتنه بحث بسیار مهمی است که بین رسانه ها، عقیدتی ها و جاهای مختلف مغفول واقع شده است در حالیکه بهره های فراوانی از آن می توانیم ببریم. آقا هم بارها تاکید فرموده اند که این روز را بزرگ بدارید و ایام الله است و باید به آن توجه داشته باشیم. راه زندگی کردن را یاد بگیریم و پیرو دین خدا باشیم که همان پیرو و تابع بودن ولایت فقیه است.
*دفاع پرس