پس از نماز پدرم با مقام معظم رهبری دیداری کوتاه داشتند، پدرم فقط اشک میریختند ما نیز بهت زده شده بودیم چون واقعا انتظار روبه رو شدن با مقام معظم رهبری را نداشتیم اما خوشحالیم که سعادت این دیدار هرچند کوتاه نصیبمان شد و پدرم به آرزوی دیرینهاش رسید.
شهدای ایران:حاج رجب محمدزاده جانباز ۷۰ درصد مشهدی، نانوای بسیجی بود که در دوران دفاع مقدس و در سال ۱۳۶۶ در منطقه هور عراق، براثر اصابت خمپاره از ناحیه سر و صورت به درجه جانبازی نائل شد بابا رجب سال گذشته تنها آرزوی خود را دیدار با رهبر انقلاب بیان کرد؛ آرزوئی که یازدهم فروردین ماه امسال در تالار آینه حرم مطهر رضوی محقق شد.
پدرم فقط اشک میریخت …
پسر کوچک بابا رجب از دیدار پدرش با مقام معظم رهبری میگوید: هیچکدام از اعضای خانواده نمیدانستیم که قرار است به دیدار رهبر برویم. به ما گفتند این دیدار با تولیت آستان قدس رضوی است به تالار آینه که رسیدیم دیدیم برای نماز مغرب و عشا دو ردیف سجاده پهن کردهاند؛ فکر میکردیم قرار است نماز به امامت تولیت آستان قدس خوانده شود اما با صدای اذان مقام معظم رهبری وارد تالار شدند اصلا انتظار روبه رو شدن با چنین صحنهای را نداشتیم اما این افتخار نصیبمان شد تا نمازمان را به ایشان اقتدا کنیم.
وی خاطرنشان میکند: پس از نماز پدرم با مقام معظم رهبری دیداری کوتاه داشتند، پدرم فقط اشک میریختند ما نیز بهت زده شده بودیم چون واقعا انتظار روبه رو شدن با مقام معظم رهبری را نداشتیم اما خوشحالیم که سعادت این دیدار هرچند کوتاه نصیبمان شد و پدرم به آرزوی دیرینهاش رسید. مقام معظم رهبری بوسهای بر پیشانی بابا رجب زدند و برادرم چفیه مقام معظم رهبری را برای تبرک از ایشان درخواست کردند و همانجا رهبر انقلاب چفیهشان را به برادرم هدیه دادند.
وی میگوید: هرچند دیدار بسیار کوتاهی بود اما آرزوی پدر و مادرم پس از سالها برآورده شد و این دیدار افتخار بزرگی برای خانواده ماست.
*تسنیم
وی خاطرنشان میکند: پس از نماز پدرم با مقام معظم رهبری دیداری کوتاه داشتند، پدرم فقط اشک میریختند ما نیز بهت زده شده بودیم چون واقعا انتظار روبه رو شدن با مقام معظم رهبری را نداشتیم اما خوشحالیم که سعادت این دیدار هرچند کوتاه نصیبمان شد و پدرم به آرزوی دیرینهاش رسید. مقام معظم رهبری بوسهای بر پیشانی بابا رجب زدند و برادرم چفیه مقام معظم رهبری را برای تبرک از ایشان درخواست کردند و همانجا رهبر انقلاب چفیهشان را به برادرم هدیه دادند.
وی میگوید: هرچند دیدار بسیار کوتاهی بود اما آرزوی پدر و مادرم پس از سالها برآورده شد و این دیدار افتخار بزرگی برای خانواده ماست.
*تسنیم