آنچه از سیاستهای منطقهای آنکارا درحال حاضر برداشت میشود، این است که ترکیه میان حفظ روابط خود با ایران از یک سو و روابط خود با عربستان سعودی از سوی دیگر در تعارض قرار دارد و این تعارض آنکارا را به سرگردانی سیاسی سوق داده است.
به گزارش شهدای ایران، رخدادهایی که منطقه با آن مواجه است و هر روز بعد جدیدی به خود میگیرد، رابطه بین کشورهای منطقه را نیز با حساسیت و گاهی مشکل و مانع مواجه کرده است و از جمله این کشورها باید به دو کشور ایران و ترکیه اشاره کرد که جهت گیریهای سیاسی و تصمیمات آنها تاثیر بسزا بر روند اوضاع جاری در منطقه دارد.
روزنامه فرامنطقهای «الحیات» در مقالهای به قلم «خورشید دلی»، نویسنده سوری با بیان مطلب فوق تلاش میکند، روابط دو کشور سوریه و ترکیه را در راستای بحرانهای حاکم بر منطقه یعنی سوریه و عراق و به تازگی یمن بررسی کند.
الحیات در این خصوص مینویسد: روابط ترکیه و ایران براساس معادلهای بسیار حساس و دقیق روند خود را طی میکند، معادلهای که رقابت منطقهای از یک سو و تلاش برای حفظ منافع گسترده مشترک از سوی دیگر بر آن حاکم است.
در مورد اول موارد متعددی مشاهده شده است که اختلاف موضع گیری بین دو کشور درباره مسائل حساس و مهم مانند بحران سوریه و عراق و یمن شکل و قالب رویارویی به خود بگیرد و در مورد دوم هر دو کشور تلاش میکنند، منافع اقتصادی و امنیتی خود را از بازتابهای این رقابتها و اختلاف موضع گیریها در امان نگه دارند، با این حال این رابطه تا حدود زیادی از تغییر و تحولات تاثیر میپذیرد که منطقه با آن مواجه است.
تجاوز عربستان سعودی به یمن در قالب عملیات موسوم به «طوفان قاطعیت» از حمله مسائلی است که رابطه ایران و ترکیه را در بوته آزمایش جدیدی قرار داده است، به ویژه اگر این تجاوز منتهی به دخالت نظامی زمینی در یمن شود که آنکارا نه تنها آن را تایید کرده است که «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه از آن حمایت کرده و لحن تهدید آمیز خود را نسبت به تهران تشدید و تهران را به دخالت در امور داخلی سوریه و عراق و یمن متهم کرده و از ایران خواسته است، نیروهای خود را از این کشورها بیرون بکشد، چون صبر و شکیبایی ترکیه در قبال این سیاست ایران رو به اتمام است.
در واقع انتقادات اردوغان از سیاستهای منطقهای ایران با آغاز تجاوز عربستان سعودی علیه یمن روند جدیدی به خود گرفته است، چون تا پیش از این آنکارا همواره تلاش داشت، از هرگونه برخورد با تهران دوری کند.
اما اظهارات اخیر رئیس جمهوری ترکیه حتی تهران را به واکنش واداشت و موجب شد، تهران با احضار کاردار ترکیه در تهران، اعتراض خود را به این اظهارات به وی ابلاغ کند، این درحالی است که در این مدت آنکارا افشا کرده بود که از عملیات «طوفان قاطع» پیشتر اطلاع داشته است، تا نشان دهد که هماهنگی بین آنکارا – ریاض تا چه اندازه گسترده و عمیق است.
در این بین بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اختلاف نظر جدید ایران و ترکیه بر سر بحران یمن تغییری در اصول و قواعد بازی و رقابت سنتی این کشور در منطقه ایجاد نمیکند و در این خصوص به بحران سوریه اشاره میکنند که با وجود ورود به سال پنجم خود و اختلاف مواضع ترکیه و ایران در قبال آن باز تاثیری بر روابط دو کشور نگذاشته بلکه دو کشور همچنان به توسعه و گسترش روابط اقتصادی خود ادامه دادند، گویی به این طریق تاکید کردند که منافع اقتصادی فیما بین به خصوص در حوزه نفت و گاز و تجارت تاثیری بر اختلافات سیاسی ندارد.
این دیدگاه بیش از پیش ماهیت توافقنامه هستهای «لوزان» را که بین ایران و گروه ۵+۱ به امضا رسید، آشکار میکند، به خصوص آنکه ترکیه در مرحله گذشته نقش بزرگی را در ممانعت از تاثیرگذاری تحریمهای اعمال شده بر ایران ایفا کرد و با امضای توافقنامه لوزان، ترکیه که تمایل بسیاری دارد به گذرگاه بین المللی انتقال انرژی تبدیل شود، تلاش بیشتری انجام خواهد داد تا روابط اقتصادی گستردهتر و قدرتمندتری با ایران داشته باشد.
آنچه موجب میشود، روابط ایران و ترکیه در حد و حدود سنتی خود باقی بماند، توافق ضمنی هریک از آنها مبنی بر عدم تشکیل دولت مستقل کردستان در منطقه است، به خصوص پس از آنکه کردها در منطقه به بازیگری مهم تبدیل شدند و چشم داشتهای آنها برای تشکیل دولت مستقل کردستان بیش از پیش افزایش یافت.
در مقابل برخی براین باورند، برخی تغییر و تحولات موجب شده تا آنکارا احساس کند، طرح منطقهایاش در آستانه مرحله جدیدی قرار دارد و این موجب میشود تا ترکیه اصول و قواعد بازی سنتی خود را در رابطه با تهران تغییر دهد.
به این ترتیب ترکیه که از افزایش نفوذ منطقهای ایران ناراضی به نظر میرسید، عملیات طوفان قاطعیت و تجاوز عربستان سعودی به یمن را باب جدیدی برای تعمیق روابط خود با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به خصوص عربستان سعودی ملاحظه میکند، به ویژه آنکه عملیات طوفان قاطعیت مورد حمایت کشورهای قدرتمند و غیر عرب منطقه مانند پاکستان نیز قرار گرفته است.
علاوه بر اینکه ترکیه معتقد است، بهبود روابط این با عربستان سعودی میتواند، بابی برای بهبود روابط این کشور با مصر باشد و موجب شکل گیری محور منطقهای گستردهتری شود که آنکارا به آن به عنوان برگ برندهای در رقابت منطقهایش با ایران برسر قضایای منطقهای به ویژه در قبال بحران سوریه نگاه میکند.
آنچه تاکنون به اثبات رسیده اینکه رئیس جمهوری ترکیه میان طوفان قاطع و توافقنامه هستهای لوزان در سرگردانی سیاسی به سر میبرد و هیچ چیز جز سفر وی به تهران و نتایجی که این سفر به همراه خواهد داشت، به این حیرت و سرگردانی پایان نمیدهد.
روزنامه فرامنطقهای «الحیات» در مقالهای به قلم «خورشید دلی»، نویسنده سوری با بیان مطلب فوق تلاش میکند، روابط دو کشور سوریه و ترکیه را در راستای بحرانهای حاکم بر منطقه یعنی سوریه و عراق و به تازگی یمن بررسی کند.
الحیات در این خصوص مینویسد: روابط ترکیه و ایران براساس معادلهای بسیار حساس و دقیق روند خود را طی میکند، معادلهای که رقابت منطقهای از یک سو و تلاش برای حفظ منافع گسترده مشترک از سوی دیگر بر آن حاکم است.
در مورد اول موارد متعددی مشاهده شده است که اختلاف موضع گیری بین دو کشور درباره مسائل حساس و مهم مانند بحران سوریه و عراق و یمن شکل و قالب رویارویی به خود بگیرد و در مورد دوم هر دو کشور تلاش میکنند، منافع اقتصادی و امنیتی خود را از بازتابهای این رقابتها و اختلاف موضع گیریها در امان نگه دارند، با این حال این رابطه تا حدود زیادی از تغییر و تحولات تاثیر میپذیرد که منطقه با آن مواجه است.
تجاوز عربستان سعودی به یمن در قالب عملیات موسوم به «طوفان قاطعیت» از حمله مسائلی است که رابطه ایران و ترکیه را در بوته آزمایش جدیدی قرار داده است، به ویژه اگر این تجاوز منتهی به دخالت نظامی زمینی در یمن شود که آنکارا نه تنها آن را تایید کرده است که «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهوری ترکیه از آن حمایت کرده و لحن تهدید آمیز خود را نسبت به تهران تشدید و تهران را به دخالت در امور داخلی سوریه و عراق و یمن متهم کرده و از ایران خواسته است، نیروهای خود را از این کشورها بیرون بکشد، چون صبر و شکیبایی ترکیه در قبال این سیاست ایران رو به اتمام است.
در واقع انتقادات اردوغان از سیاستهای منطقهای ایران با آغاز تجاوز عربستان سعودی علیه یمن روند جدیدی به خود گرفته است، چون تا پیش از این آنکارا همواره تلاش داشت، از هرگونه برخورد با تهران دوری کند.
اما اظهارات اخیر رئیس جمهوری ترکیه حتی تهران را به واکنش واداشت و موجب شد، تهران با احضار کاردار ترکیه در تهران، اعتراض خود را به این اظهارات به وی ابلاغ کند، این درحالی است که در این مدت آنکارا افشا کرده بود که از عملیات «طوفان قاطع» پیشتر اطلاع داشته است، تا نشان دهد که هماهنگی بین آنکارا – ریاض تا چه اندازه گسترده و عمیق است.
در این بین بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اختلاف نظر جدید ایران و ترکیه بر سر بحران یمن تغییری در اصول و قواعد بازی و رقابت سنتی این کشور در منطقه ایجاد نمیکند و در این خصوص به بحران سوریه اشاره میکنند که با وجود ورود به سال پنجم خود و اختلاف مواضع ترکیه و ایران در قبال آن باز تاثیری بر روابط دو کشور نگذاشته بلکه دو کشور همچنان به توسعه و گسترش روابط اقتصادی خود ادامه دادند، گویی به این طریق تاکید کردند که منافع اقتصادی فیما بین به خصوص در حوزه نفت و گاز و تجارت تاثیری بر اختلافات سیاسی ندارد.
این دیدگاه بیش از پیش ماهیت توافقنامه هستهای «لوزان» را که بین ایران و گروه ۵+۱ به امضا رسید، آشکار میکند، به خصوص آنکه ترکیه در مرحله گذشته نقش بزرگی را در ممانعت از تاثیرگذاری تحریمهای اعمال شده بر ایران ایفا کرد و با امضای توافقنامه لوزان، ترکیه که تمایل بسیاری دارد به گذرگاه بین المللی انتقال انرژی تبدیل شود، تلاش بیشتری انجام خواهد داد تا روابط اقتصادی گستردهتر و قدرتمندتری با ایران داشته باشد.
آنچه موجب میشود، روابط ایران و ترکیه در حد و حدود سنتی خود باقی بماند، توافق ضمنی هریک از آنها مبنی بر عدم تشکیل دولت مستقل کردستان در منطقه است، به خصوص پس از آنکه کردها در منطقه به بازیگری مهم تبدیل شدند و چشم داشتهای آنها برای تشکیل دولت مستقل کردستان بیش از پیش افزایش یافت.
در مقابل برخی براین باورند، برخی تغییر و تحولات موجب شده تا آنکارا احساس کند، طرح منطقهایاش در آستانه مرحله جدیدی قرار دارد و این موجب میشود تا ترکیه اصول و قواعد بازی سنتی خود را در رابطه با تهران تغییر دهد.
به این ترتیب ترکیه که از افزایش نفوذ منطقهای ایران ناراضی به نظر میرسید، عملیات طوفان قاطعیت و تجاوز عربستان سعودی به یمن را باب جدیدی برای تعمیق روابط خود با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به خصوص عربستان سعودی ملاحظه میکند، به ویژه آنکه عملیات طوفان قاطعیت مورد حمایت کشورهای قدرتمند و غیر عرب منطقه مانند پاکستان نیز قرار گرفته است.
علاوه بر اینکه ترکیه معتقد است، بهبود روابط این با عربستان سعودی میتواند، بابی برای بهبود روابط این کشور با مصر باشد و موجب شکل گیری محور منطقهای گستردهتری شود که آنکارا به آن به عنوان برگ برندهای در رقابت منطقهایش با ایران برسر قضایای منطقهای به ویژه در قبال بحران سوریه نگاه میکند.
آنچه تاکنون به اثبات رسیده اینکه رئیس جمهوری ترکیه میان طوفان قاطع و توافقنامه هستهای لوزان در سرگردانی سیاسی به سر میبرد و هیچ چیز جز سفر وی به تهران و نتایجی که این سفر به همراه خواهد داشت، به این حیرت و سرگردانی پایان نمیدهد.