شهدای ایران shohadayeiran.com

با توجه به معانی خاص و عامی که از شهید در روایات آمده است می توان نتیجه گرفت که اطلاق شهید به فرد غیر مسلمان از ادیان دیگر جایز نیست.
برای دیدن تصویر بزرگتر روی تصویر کلیک نمایید

چکیده:

شهید و شهادت مصادیق فراوانی دارد که بارزترین مصداق آن همان کشته شدن در جبهه جنگ و معرکه درگیری با دشمنان دین است که آثار شرعی خاصی دارد. سوالی که این مقاله به دنبال آن است این است که آیا معنای شهید منحصر در شهید اصطلاحی است یا مصادیق دیگری نیز برای شهید قابل ذکر است و همچنین اطلاق شهید بر فرد غیر مسلمان چگونه است. این مقاله سعی می کند با استناد به روایات معنی شهید را مورد کنکاش بیشتر قرار دهد.

معانی لغوی شهید

واژه "شهید" از ریشه "شهد" استخراج شده و معانی مختلفی برای آن در نظر گرفته شده است؛ مانند "گواه"، "حاضر"، "شخصی که چیزی از دایره دانش او خارج نیست"1 بدیهی است که تنها خداوند است که می تواند در مرحله اول و بالذات، دارای چنین خصوصیتی باشد و به همین دلیل است که "شهید" در آیات بسیاری از قرآن، به عنوان صفتی از صفات الاهی بیان شده است.2

البته در مراحل بعدی، پیامبران،3 ملائکه،4 و حتی گواهانی که اکنون از آنان به عنوان شاهد نام برده می شود، نیز مشمول عنوان "شهید" قرار گرفته اند.5 بر این اساس می توان نتیجه گرفت که شهید هر شخصی است که آگاهی بیشتری نسبت به دیگران دارد و این عنوان را برای افراد بسیاری می توان استفاده نمود که صد البته درجات آن متفاوت است.

برای معادل یابی و درک مفهوم شهادت در سایر فرهنگ ها و ادیان نباید صرفاً به دنبال همین واژه گشت بلکه با پژوهش در فلسفه‌های سیاسی و اجتماعی دیگر می بایست عناصر عمده هر فرهنگ را شناسایی نمود و ارزش و نقش هر عنصر را ارزیابی کرد و آن گاه مفهوم شهادت را با عنصر همسنگ آن در فرهنگ‌های دیگر مقایسه کرد، در این صورت آن عنصر، لزوماً شهادت نخواهد بود. زیرا چه بسا در فرهنگ‌های دیگر این عنصر چنین جایگاهی را نداشته باشد.

مسیحیت

ادیان دیگر، بویژه مسیحیت نیز شهادت را تایید می کند. این اصطلاح Martyrdom مارتیردوم که به معنی لفظی شهادت (گواهی، دیدار، نظاره) است و اسم فاعل آن Martyr مارتیر به معنای شاهد، ناظر، گواه و شهید است. کلمه مارتیر Martyr شهید، شاهد، گواه که در مسیحیت به کار می رود اصلاً یک کلمه یونانی است و مرادف بود با گواه Witnees در معنای قانونی و مشاهده. این کلمه ابتدا به وسیله حواریون در مورد عیسی(ع) به کار گرفته شد و بعداً در مورد افرادی که در صدر مسیحیت و پس از به صلیب کشیدن عیسی(ع)، مرگ داوطلبانه را بر ترک دین و ایمان خود ترجیح دادند و از این راه بر اعتماد به حقیقت و ایمان خود گواهی دادند به کار رفت.

بر اساس اعتقاد برخی از مسیحیان، مسیح از دشمنی و توطئه زعمای دین یهود نسبت به خود آگاهی داشت و خود را برای شهادت آماده ساخته بود . طبق روایتی او در آخرین جلسه ای که با حواریون ترتیب داده بود شرکت کرد. سپس رئیس کاهنان عده ای را به دنبال عیسی فرستاد و یهودای اسخریوطی او را به جمعی که با شمشیر به سراغ او آمده بودند تحویل داد. 6 هر چند مسیحیت، به طور کلی عیسی(ع) را مصلوب می داند و نه شهید. در مسیحیت شهیدان به سه گروه تقسیم می شوند:

1. شهیدان اراده، ایمان و عمل مانند: استفن مقدس. این گروه کسانی بودند که با اراده، مرگ را پذیرفتند از دین و ایمان خود دفاع کردند و عملاً کشته شدند.

2. شهیدان اراده و ایمان و نه عمل مانند: لوچیای مقدس. این گروه کسانی بودند که از مرگ نجات یافتند.

3. شهیدانی که اراده بر فداکاری نداشتند و مرگ را آگاهانه انتخاب نکردند، ولی به خاطر دین خود به مرگ رسیدند.7 این نکته قابل توجه است که همانطور که کلمه شهید در اسلام به معنای گواه و الگو نمونه هر دو به کار رفته است، در مسیسحیت نیز مارتیرها گواه و الگو هر دو شناخته می شدند و مسیحیان شهیدان خود را نمونه های کامل مسیحیت می دانستند. رنگ سرخ، که رنگ خون بود، شعار شهادت معرفی شد و در کلیسای کاتولیکی تا سال 1969 شعار شهادت و رنگ سرخ مورد توجه و احترام خاص بود. روز شهادت شهیدان، روز آغاز زندگی جاودانه آنان تلقی می شد و به همین جهت به عنوان جشن میلاد آنان شناخته میشد. 8

 در یک روایت که یکی از مصادیق شهید در معنای عام را برشمرده، مسلمان بودن لازم دانسته شده است. «الطاعون شهاده لکل مسلم» و این می تواند قرینه ای باشد بر اینکه احادیثی که مصادیق شهادت را برشمرده ناظر به فضای جامعه اسلامی است نه جوامع دیگر که در این صورت به کاربردن شهید برای غیر مسلمان صحیح نمی باشد.

چون مفهوم تکامل یافته شهادت در چهار چوب ایدئولوژیکی قابل پذیرش است و از آن جا که عیسی در مسیحیت خدای فرزند God the son تلقی می شود و بنابراین شهادت در مسیحیت به معنای فداکاری جانی در راه عیسی و برای تقرب به وی و جلب رضایت وی بوده است.9 در کتب مسیحیان و یهودیان نیز در مواردی درباره «شهید» و کسی که برای هدف مقدس برای رضای خدا کشته می‏شود؛ گفتگو شده است. در «قاموس مقدّس» آمده است: «شهید شخصی را گویند که جان خود را برای شهادت بر راستی ببازد». در کتاب «اعمال رسولان» (باب 22، قسمت 20) چنین آمده است: و هنگامیکه خون شهید تو «استیفان» را می‏ریختند من نیز ایستاده، و رضا بدان دادم و جامه‏های قاتلان او را نگاه می‏داشتم»10

در دین مسیح به این نکته تأکید می شود که شهادت مسیح (ع) به این دلیل بود تا تمامی گناهان بشر با شهادت مسیح (ع) پاک شود .بسیاری از بزرگان مسیحیت در زمان امپراطور دکیوس به خاطر اینکه حاضر نشدند در برابر تمثال او قربانی تقدیم کنند به شهادت رسیدند . والریانوس بسیاری از اموال کلیسا را به تصرف در آورد و بسیاری از روحانیون و کشیشان برگزیده را به قتل رسانید.11 جالب است که در مسیحیت کشته شدن در راه خدا یکی از نشانه های تقدیس و نزدیکی به خداوند است و این مفهوم دارای ارزش بالایی است.

شهادت در فرهنگ اسلام

شهادت در فرهنگ اسلامی در دو معنا بکار می رود:

1 - معنای خاص.

2 - معنای گسترده و عام.

تعریف شهید به معنی خاص در فقه اسلامی

کسی که در میدان جهاد و قبل از انقضای جنگ و در جنگ در رکاب پیامبر یا امام معصوم یا نایب خاصّ او کشته شده است، شهید است. همچنین هر کس در زمان غیبت به هنگام وجوب جهاد بر مسلمانان، در راه حفظ دین و دفاع از اسلام - نه جهات دیگر- در معرکه قتال (خطّ مقدّم جبهه) کشته شود، حکم شهید بر او جاری است؛ و در غیر این صورت حکم شهید را ندارد، هر چند ثواب شهید داشته باشد. چنین کسانی که در معرکه جنگ با دشمنان کشته می شوند، غسل و کفن و حنوط نمی‌شوند، بلکه باید آنها را با همان لباسهایشان بعد از خواندن نماز میت دفن کنند.

البته این حکم در باره کسانی است که در میدان جنگ کشته شده باشند، اما اگر به صورت مجروح او را از میدان جنگ خارج سازند و در بیمارستان یا غیر آن از دنیا برود، گرچه ثواب شهیدان را دارد ولی حکم فوق شامل حال آنها نمی‌شود.12 بنابراین در تعریف این نوع شهادت نتیجه می‏گیریم که هر مرگی شهادت نیست، بلکه باید مرگ، از نوع کشته شدن باشد و به جز آن، این کشته شدن باید دو شرط اساسی داشته باشد:

اول: آگاهانه و با اختیار و انتخاب باشد؛ یعنی انسان، با بصیرت، این نوع مرگ را برگزیند و شرط آگاهانه بودن، آن است که شهید، حق را از باطل بشناسد و زیر لوای دین حق و اعتلای ارزش‏های آن، علیه باطل بجنگد و فدا شود.

دوم: «فی سبیل اللّه» باشد؛ یعنی هدف و جهت حرکت شهید، حرکت به سوی خدا و طاعت او و انجام فرمان‏هایش باشد؛ زیرا در پیشگاه الهی، کشته شدنی دارای ارزش است که هدف از آن، تنها انجام فرمان خدا و تقرب به او است و هیچ هدف و انگیزه‏ای جز خدا و رضای او در آن دخیل نباشد. پس کسی که برای هدفی جز اللّه کشته شود، شهید به شمار نمی‏آید.13

تمام درجاتی که برای شهید ذکر می شود، در درجه اول مخصوص کشته‏شدگانی است که دو ویژگی یادشده در آنها وجود داشته باشد. چنین مرگی در بیان معصومین، شریف‏ترین و بالاترین مرگ‏ها نامیده شده است.در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) و بعد از آن، عنوان "شهید" برای افرادی که در راه خدا کشته می شدند، بسیار استفاده می شده و تقریباً این واژه به نوعی، انصراف به چنین افرادی داشت و مراد از شهدا همان افرادی هستند که در راه خدا کشته شدند. امام رضا (ع) ، در پاسخ به سؤال از این فرمودة امیرالمؤمنین که خوردن ضربت شمشیر، آسان تر است از مردن در بستر، فرمودند: منظور (ضربت شمشیرخوردن) در راه خداست.14

مقام شهید

درباره مقام شهیدان، روایات عجیبی در منابع اسلامی دیده می شود که حکایت از عظمت فوق‏العاده ارزش کار شهیدان دارد. در روایتی از رسول گرامی(ص) می خوانیم: "در برابر هر نیکی، نیکی بهتری وجود دارد تا به شهادت در راه خدا رسد که برتر از آن چیزی متصور نیست"15 در روایت دیگری از امام زین العابدین (ع) اینگونه آمده: هیچ قطره‏ای محبوب تر در پیشگاه خدا، از دو قطره نمی باشد: 1 - قطره خونی که در راه او ریخته می-شود. 2 - قطره اشکی که در تاریکی شب از خوف خدا جاری می گردد و فقط به این قطره اشک، خدا اراده شده باشد.16

شهید به معنی عام

روایات به برخی دیگر از مرگ‏ها نیز شهادت اطلاق کرده‏اند و آن بدین معناست که اگرچه شهادت حقیقی، کشته شدن در راه خداست و اصل در شهادت، قتل فی سبیل اللّه است، ولی مرگ‏های دیگری نیز با شرایطی می‏توانند در حکم شهادت باشند. بنابراین نمی توان عنوان "شهید" را منحصر در افرادی دانست که در معرکه جنگ با دشمنان خدا کشته می شوند. هر چند استعمال واژه "شهید" کشتگان در راه خدا را به یاد می آورد و به همین دلیل نیز، احکامیکه در فقه برای شهید در نظر گرفته شده، ناظر به همین گروه است، اما الزاماً انحصاری به آنان نداشته و می توان برای گروه های دیگری که در روایات به آنها اشاره شده و نیز تمام افراد با ایمان، این عنوان را اطلاق نمود و درجاتی از ثواب کشتگان در راه خدا را نیز برایشان در نظر گرفت.

همانطور که کلمه شهید در اسلام به معنای گواه و الگو نمونه هر دو به کار رفته است، در مسیسحیت نیز مارتیرها گواه و الگو، هر دو شناخته می شدند و مسیحیان شهیدان خود را نمونه های کامل مسیحیت می دانستند. رنگ سرخ، که رنگ خون بود، شعار شهادت معرفی شد و در کلیسای کاتولیکی تا سال 1969 شعار شهادت و رنگ سرخ مورد توجه و احترام خاص بود.

شهید به معنای عام به کسی می‌گویند که در راه انجام وظیفه شرعی و عقلی خود کشته شده است ولی آنها که در راه دفاع از ناموس و اموال خود یا مسلمین کشته می‌شوند، هر چند ثواب شهید دارند، ولی احکام شهید را ندارند. همه کسانی که عقیده حق داشته، در مسیر حقیقت گام بر می‌دارند و در همین راه از دنیا می‌روند در زمره شهدا هستند و اجرشان -نه حکم شان- مانند آنان است.17 در روایات ما، ثواب اشخاصی که در راه حق استوار بوده و منتظر ظهور منجی هستند و با مرگ طبیعی از دنیا می روند، همانند ثواب افرادی بیان شده که در رکاب ولی عصر (عج) حضور خواهند داشت،18

مصادیق شهید در روایات

1) پیامبر اکرم (ص) در روایتی فرمودند: هر فرد با ایمانی از امت من، صدیق و شهید است، البته خداوند، به برخی افرادی که با شمشیر کشته شده اند، نظر خاص و ویژه ای دارد. سپس ایشان برای تأیید سخنانشان، آیه 19 سوره حدید را قرائت فرمودند به این بیان که آنانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند، نزد خداوند، صدیق و شهید محسوب می شوند.19

2) روزی نزد امام سجاد (ع) سخن از شهید و شهادت به میان آمد و افراد مختلف، آنچه را از مصادیق "شهید" شنیده بودند، در آن جمع مطرح نمودند. یکی گفت که هر شخصی بر اثر بیماری گوارشی بمیرد نیز شهید است، دیگری گفت هر انسانی که طعمه درنده ای شود، شهید است و ... . فردی از این میان برخاست و گفت: به نظر من، تنها فردی شهید به شمار می آید که در راه خدا کشته شود و بس! امام چهارم (ع) در پاسخ به این فرد بیان فرمودند که با این فرض، تعداد شهدا بسیار اندک خواهد بود. سپس همان آیه فوق را تلاوت نموده و بیان داشتند که ما و شیعیانمان از مصادیق این آیه هستیم (و در نتیجه، همه از شهدا شمرده می شویم!20

3) پیامبر گرامی(ص): کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است.21

4) حضرت علی (ع) می فرماید: "کسی که در بستر از دنیا رود، اما معرفت حق پروردگار و معرفت واقعی پیامبر (ص) او و اهلبیتش (ع) را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است".22

5) در روایتی از رسول گرامی اسلام(ص) چنین آمده است: «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلِمَتِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ»؛ هر کس در راه دادخواهی و احقاق حقش کشته شود شهید است.23

6) از حضرت علی (ع) آمده است: ”المؤمن علی ای حال مات و فی ای ساعه قبض، فهو شهید”؛ مؤمن در هر حال و زمانی که بمیرد، شهید است.24

7) از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمود: مَنْ قُتِلَ دُونَ أهلِهِ ظُلْما فَهُوَ شَهیدٌ وَ مَنْ قُتِلَ دُونَ مالِهِ ظُلما فَهُوَ شَهیدُ و مَنْ قُتِلَ دُون جارِهِ ظُلما فَهُو شَهیدٌ ... و من قتل فی ذات الله فهو شهید.25 کسی که برای دفاع از خانواده‏اش مظلومانه کشته شود، شهید است و کسی که برای حفظ مال خود مظلومانه کشته شود، شهید است و کسی که برای دفاع از همسایه‏اش مظلومانه کشته شود، شهید است.

8) مَنْ عَشِقَ فَکَتَمَ وَ عَفَّ فَماتَ، فَهُوَ شَهیدٌ.26 کسی که عاشق شود و کتمان کند (عشق خود را) و عفت پیشه کند و (در این حال) بمیرد، شهید است.

9) در روایتى دیگر از رسول خدا (ص) نقل شده است که حضرت فرمود: «مَن عاشَ مداریاً مات شهیداً»؛ هر کس طورى زندگى کند که مردم از او آزارى نبینند و در حال مداراى با مردم از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است.27

10) مَنْ ماتَ علی حُبِّ آلِ محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مَاتَ شهیدا.28 کسی که بر محبت اهل‏بیت علیهم‏السلام بمیرد، با شهادت مرده است.

11) مَنْ سَأَلَ اللّهَ الشَّهادَةَ بِصِدْقٍ بَلَّغَه اللّهُ مَنازِلَ الشُّهداءِ وَ إنْ مَاتَ عَلی فَراشِه.29 کسی که صادقانه از خدا شهادت را طلب کند؛ خدا او را به مقامات شهدا می‏رساند، اگرچه در رختخواب مرده باشد.

از اینگونه روایت‏ها و مانند آنها ـ که در متون روایی شیعه و اهل سنت بسیار است ـ برداشت می‏شود که: کسى که با چنین شرایطى از دنیا برود، اجر شهید را مى‏برد. ولى حکم فقهی شهید را ندارد. یعنى غسل، حنوط، و کفن از او ساقط نمى‏شود، بلکه باید او را غسل داد یعنى احکام اموات را باید درباره او اجرا کرد. همچنین افراد بسیاری در مقام شهدا ـ با اختلاف درجات ـ با آنها شریکند؛ به بیان دیگر تنها راه رسیدن به آن درجه‏ها، کشته شدن در راه خدا نیست، بلکه مجاهدت در جهاد اکبر ـ یعنی جهاد با نفس اماره ـ نیز از عوامل رسیدن به این مقامات است. هر چند شهید در معرکه جهاد با دشمنان خدا از بالاترین درجه در میان شهیدان برخوردار است؛ ضمن اینکه خود شهیدان در راه خدا نیز از نظر مقام و درجه باهم متفاوتند و در یک درجه نیستند.

اطلاق شهید بر برخی از کشته شدگان

1) فرد با ایمانی که جهت دفاع از منافع برحق خود؛ مانند جان و مال و آبرو در برابر افراد ستمگری چون دزدان و راهزنان به مقاومت برخاسته و کشته شده که او را نیز می توان در درجه پایین تری از شهدا جای داد،30

2) افراد مسلمانی که بدون آن که در صحنه نبرد حضور داشته باشند، ناخواسته طی جنگ ها و درگیری ها کشته می شوند؛ مانند افرادی که در بمباران و موشک باران شهرها جان می بازند. این افراد هر چند از لحاظ قانونی شهید به شمار می آیند و همان گونه که بیان شد، از مقام شهادتی که برای تمام مسلمانان و مؤمنان وجود دارد، نیز برخوردارند، اما نمی توان با آنان همانند شهیدی که در میدان نبرد کشته شده برخورد نمود .

شهید به معنای عام به کسی می‌گویند که در راه انجام وظیفه شرعی و عقلی خود کشته شده است ولی آنها که در راه دفاع از ناموس و اموال خود یا مسلمین کشته می‌شوند، هر چند ثواب شهید دارند، ولی احکام شهید را ندارند. همه کسانی که عقیده حق داشته، در مسیر حقیقت گام بر می‌دارند و در همین راه از دنیا می‌روند در زمره شهدا هستند و اجرشان -نه حکم شان- مانند آنان است.

به عبارت دیگر آنان همانند دیگر مؤمنانی هستند که با حوادث دیگری از قبیل تصادفات رانندگی، سیل، زلزله و ... جان سپرده اند که یقیناً مشمول رحمت پروردگار نیز قرار خواهند گرفت. در حدیثی از پیامبر شهدا به پنج دسته تقسیم شده اند: کسی که به بیماری طاعون درگذرد و کسی که بر اثر قولنج بمیرد، و کسی که زیر آوار رود، و کسی که غرق شود، و کسی که در راه خدا به شهادت رسد.31 در حدیث دیگر پیامبر مرگ با طاعون را برای هر مسلمانی شهادت محسوب کرده است. الطاعون شهاده لکل مسلم32

3) افراد غیر مسلمانی که به همین ترتیب و ناخواسته و یا در درگیری های نظامیکه هر دو طرف نبرد، غیر مسلمان، و بدون انگیزه های الاهی اند و برای دفاع از خود و وطنشان کشته می شوند، بر این افراد نیز عنوان "شهید" تطبیق نمی کند، بلکه حداکثر، آنان تنها در مورد کشته شدنشان بی گناه بوده و در درگاه الاهی مؤاخذه نخواهند شد، اما باید در برابر سایر رفتار و کردارشان؛ از جمله ایمان نیاوردنشان؛ پاسخگو باشند و از این لحاظ، با دیگر کافرانی که با حوادث دیگر از دنیا رفته اند، تفاوتی نخواهند داشت.

خلاصه اینکه؛ معیار مهم در صدق واژه شهادت، انگیزه افراد است، نه صرف کشته شدن. بر همین اساس است که می توان، مؤمنان واقعی که با مرگ طبیعی از دنیا رفته اند را با اندک تسامحی شهید نامید، اما اشخاصی که بدون داشتن هیچ انگیزه خداپسندانه به قتل رسیده اند را از جمله آنان ندانست.

نتیجه

1- لفظ شهید در فرهنگ اسلامی در دو معنای عام و خاص کاربرد دارد که معنای خاص آن به کسی اطلاق می شود که در معرکه جنگ با دشمنان در راه خدا و از روی اعتقاد و آگاهی به فرمان پیامبر یا امام معصوم یا نائب او کشته شود که این معنای اصطلاحی از شهید است که احکام خاصی نیز دارد. اما معنای عام شهید مصادیق بیشتری دارد که در روایات به آنها اشاره شده است. بر طبق احادیث، شهید در معنای عام آن شامل امامان و شیعیان آنها می شود که به وظیفه خود عمل کرده اند.

2- شهید و واژه های معادل آن در ادیان دیگر از جمله مسیحیت و یهود و همچنین دیگر فرهنگ ها نیز استفاده می شود.

3- با توجه به معانی خاص و عامی که از شهید در روایات آمده است می توان نتیجه گرفت که اطلاق شهید به معنی خاص آن(کسی که در معرکه جهاد در راه خدا کشته می شود) به فرد غیر مسلمان از ادیان دیگر و... جایز نیست زیرا شرط استفاده از آن در موردی است که اولا فرد به خدا ایمان داشته باشد و ثانیا به امر امام معصوم یا نائب او در جنگ شرکت کرده باشد که چنین شرایطی تنها در مورد یک فرد مسلمان مصداق دارد. اما در مورد اطلاق واژه شهید در معنای عام آن با توجه به مصادیق زیادی که به برخی از آنها اشاره شد و همچنین اطلاق اکثر روایات که قید اسلام را ندارد و به صورت مطلق گفته شده «هر کس» چنین باشد شهید است شاید در مورد فرد غیر مسلمان نیز استفاده از این واژه تنها در بعضی از مصادیق عام صحیح باشد.

البته روایات صراحتی در این مورد ندارد که آیا می شود شهید را در مورد غیر مسلمان نیز استفاده کرد یا نه. ضمن اینکه در یک روایت که یکی از مصادیق شهید در معنای عام را برشمرده، مسلمان بودن لازم دانسته شده است. «الطاعون شهاده لکل مسلم» و این می تواند قرینه ای باشد بر اینکه احادیثی که مصادیق شهادت را برشمرده ناظر به فضای جامعه اسلامی است نه جوامع دیگر که در این صورت به کاربردن شهید برای غیر مسلمان صحیح نمی باشد.

4- اینکه شهید در معانی و مصادیق زیادی کاربرد دارد به معنای یکسان بودن درجه و منزلت تمامی مصادیق شهید نزد خداوند نیست بلکه مراتب و درجات شهدا یکسان نیست و در میان مصادیق شهید، مقام شهید اصطلاحی از سایر مصادیق عام شهید بالاتر است. البته میان شهدای اصطلاحی نیز تفاوت درجه وجود دارد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار