امروز تمام شهدا همراه دردانه تو به استقبالت آمدند ولی من نبودم تا بدرقه ات کنم.
ننه علی مرا ببخش که جهاد اصغر را بهانه رسیدگی نکردن به تو که کارت جهاد اکبر بود قرار دادم. و باز در مراسم تشییع محرمانه ات لیاقت حضور نداشتم.
ننه آلونک تو در کنار مزار علی زیارتگاه من است، خلوتگاه لحظه های درد، پناهگاه روزهایی که مجبورم در مقابل عناد دشمنان و فتنه منافقان سکوت کنم.
آلونک تو برای من لذت زندگی در شهر ۴۲۴ هکتاری را از بین برده است. خانه تو با آن سادگی اش آن چنان صفای باطنی دارد که ستون هایش را ایثار همرزمان دردانه ات ساخته اند.
آلونک تو قرار گاه عشق و دلدادگی و پناهگاه طالب و مطلوب است.
خانه تو را با پول و پست و پارتی نمی توان خرید! اصلا ننه با کفش های پاشنه دار و پالتوی چرم نمی توان درونش نشست.
خانه تو را باید با عشق رفت. با نیت پاک.
شاید فقط در خانه تو است که می گویند ” ان اکرمکم عند الله اتقوکم.
ننه اگر فردا بیایم کنار مزار علی در خانه ات را بزنم برایم چای می ریزی؟!